گروه اجتماعی - افشین اورکی: سرانجام قاضی سعید مرتضوی نیز به عنوان سی امین مدیر عامل غیر بیمه ای تاریخ سازمان تامین اجتماعی،باید با همه نشیب ها،حاشیه ها،تنش ها و بحران های مخربی که برای این سازمان و مخاطبان بیمه ای اش ایجاد کرد صندلی صدارت عظمایی مدیر عاملی را وانهد و باقی دوران عمر را با رویای شیرین صدارت در ساختمان پر رمز و راز تامین اجتماعی در خیابان آزادی تهران سپری کند.
به
گزارش
بولتن نیوز، البته در این میان بازار شایعات انتصاب احتمالی مدیران عامل آتی تامین اجتماعی نیز داغ داغ است.از هادی مقدسی(رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس هشتم)گرفته تاحضور دوباره مدیران اسبق سازمان مانند دکتر کرباسیان،مهندس داود مددی،مهندس سلیمانی و تا علی روحبخش(معاون مالی و اداری کنونی تامین اجتماعی).
اما فارغ از اینکه علی ربیعی در مسند وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی چه کسی و با چه تفکر و از چه جناحی را برای گزینه پست مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی بر می گزیند، لازم است تا پیش از صدور این حکم و نشاندن همای سعادت بر شانه های وی، نگاهی نیز به بغض های شکسته شده مدیران بیمه ای و فعالان عرصه تامین اجتماعی داشته باشد.
سازمانی که اینک منابع و درآمدهایش به شکارگاه بی درو پیکر مدیران سیاسی غیر بیمه ای تبدیل شده است. آیا وزیر جدید دولت تدبیر و امید دکتر حسن روحانی، قصد فشردن و همراهی دست گرم مدیران دلسوز،با تجربه ،با دانش و توانمند از درون خانواده بزرگ تامین اجتماعی را دارد یا اینکه وی نیز مانند اسلاف پیشین خود ترجیح می دهد با مدیری غیر بیمه ای و سیاسی تجربه ای شیرین در این شکارگاه داشته باشد؟!
بنویسید تامین اجتماعی،بخوانید شکارگاه مرتضوی!سازمان تامین اجتماعی برای قاضی مرتضوی مملو است از خاطرات تلخ و شیرین.چه برای او حضور در تامین اجتماعی،فرصتی طلایی و گرانقدر بود تا هم تجربه ای دیگر از قانون گریزی و تخلف را با استخدام اتوبوسی و غیر قانونی صدها تن از همشهریانش در تامین اجتماعی در سابقه خود ثبت و ضبط کند و هم به مدد حمایت های تمام قد محمود احمدی نژاد از او،به تاخت و تاز بی مانند در شکارگاه دور از چشم نهادهای نظارتی و حفاظت شده تامین اجتماعی بپردازد.این روزها اما،این قاضی و دادستان معزول قوه قضائیه و علاقمند ویژه و شماره یک به منابع مالی شرکت های سرمایه گذاری تامین اجتماعی«شستا»،همچنان عنوان اصلی خبرسازترین سازمان بیمه ای کشور است.
سازمانی بیمه ای که این روزها حال و روز خوبی نداشته و بعضی از مدیران اتوبوسی منصوب مرتضوی که اتفاقا غیر بیمه ای هم بوده از نبود نظارت های قانونی لازم سوء استفاده کرده و به شدت سرگرم تقسیم غنائم و عنوان های مدیریتی ارشدمیان خود و هم سفره ای هایشان هستند!اینک سازمان تامین اجتماعی در آستانه دولت یازدهم بی صاحب به حال خود رها شده است،به گونه ای که سعید مرتضوی و ناصر برهانی از طرفداران وی با حکمی مجعول و غیر قانونی به عضویت هیات امناء تامین اجتماعی منصوب می شوند و از سوی دیگر متاسفانه روند صدور بخشنامه های غیر قانونی و بدون رعایت ضوابط و مقررات تامین اجتماعی مانند استخدام حدود 500 نفر از دوستان،آشنایان و اقوام مرتضوی که همگی از شهرستان تفت هستند و یا عزل و نصب های بی برنامه مدیریتی در شستا،برگزاری مراسم تقدیر و تشکر با اهداء سکه های طلایی به مدیران بیمه ای و...همچنان ادامه داشته و دارد.
تامین اجتماعی،نیازمند مدیران بیمه ای استمتاسفانه این روزها سازمان تامین اجتماعی،محلی برای فربه شدن طرد شدگان مدیران سیاسی دولت ها شده است.مدیرانی که از سازمان تامین اجتماعی همین قدر می فهمند که یک دانش آموز کلاس اولی در باره رفتن به فضا اطلاعات دارد!وقتی آمارهای واقعی سازمان تامین اجتماعی را آنالیز می کنیم،حقایق تلخی بر ما معلوم می شود.حقایقی که به تعبیر مدیر کل تامین اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری، اینک بغضی در گلو شده است و دیگر نمی توان از آن سخن نگفت،بلکه باید آن را فریاد زد.
غلامحسین ستوده خو ،مدیر کل تامین اجتماعی چهارمحال و بختیاری «غلامحسین ستوده خو» معتقد است که دوران اهانت به شعور، دانش، توانمندی، هنرمدیریت، تجربه، دلسوزی و ایثار مدیران و کارکنان صدیق و پاک نهاد سازمان تامین اجتماعی پایان یافته و زمان آن فرا رسیده تا این سازمان بیمه ای با مخاطبان میلیونی اش توسط مدیران بیمه ای خود اداره شود و تجربه مدیریت عالی سازمان تامین اجتماعی برای یک بار هم که شده در سابقه اذهان کارکنان این سازمان ثبت و ضبط شود.
وی در ادامه با انتقاد از کسانیکه مطرح می کنند که مدیران تامین اجتماعی قادر به اداره مدیریت کلان این سازمان نیستند، تصریح می کند: «متاسفانه این دیدگاه کاملا برخواسته از تفکری سیاسی و دولتی است.من از این آقایان می پرسم، مگر تاکنون منابع سازمان را چه کسانی تولید و اداره کرده اند؟به واقع تولیدکنندگان و زحمتکشان اصلی که در شکل گیری منابع مالی تامین اجتماعی نقشی کلیدی و استراتژیک داشته و دارند،کارکنان شعبه ها و مدیران توانمند بیمه ای در استان ها و ستاد مرکزی تامین اجتماعی هستند و مدیران انتصابی دولتی در این سازمان،مدیرانی سیاسی هستند که از کمترین اطلاعات و دانش بیمه ای برخوردارند.»
این موضوع در میان حرف های سایر مدیران بیمه ای استان ها و فعالان و تحلیلگران سازمان تامین اجتماعی نیز دیده می شود.
حسینی آذرنوشان ،مدیر کل تامین اجتماعی شرق تهران بزرگمدیر کل تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ با اشاره به این واقعیت که سازمان تامین اجتماعی یک سازمان حمایتی و امدادی مانند بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره)نبوده و نیست و اساس فعالیت آن بر مبنا و پایه علوم اقتصادی و اجتماعی استوار است،خاطر نشان می کند:«قضیه خیلی پیچیده نیست.سازمان تامین اجتماعی متاثر از علم محاسبه بیمه ای آکچواری است.ساز و کار مشخصی هم دارد.ورودی و خروجی هایش نیز مشخص و قابل برنامه ریزی است و جامعه هدف مشخصی نیز دارد.بنابراین می خواهم این نتیجه را بگیرم که هر تصمیم غیر بیمه ای می تواند به مانند کاتالیزور،جهت این کنش و واکنش ها را از حالت تعادل خارج ساخته و به سمتی رهنمون کند که فرآیند آن،مشکلات و مسائلی باشد که اکنون با آن مواجه هستیم.»
سید حسین حسینی آذرنوشان در ادامه به حضور موفق مدیران بیمه ای در رده مدیران میانی سازمان تامین اجتماعی می پردازد و تصریح می کند:«بسیاری از موفقیت های سازمان تامین اجتماعی،بیش و پیش از آنکه برخواسته از تفکر و بینش مدیران غیر بیمه ای و سیاسی در تامین اجتماعی بوده باشد،ناشی از برنامه ریزی و تلاش مدیران بیمه ای و کارکنان پر تلاش آنها در ستاد مرکزی،اداره های کل و شعبه های سراسر کشور است.به عنوان نمونه حدود 14 درصد از منابع و درآمدهای سازمان تامین اجتماعی توسط اداره کل شرق تهران بزرگ تامین می شود و یا افزایش 25 درصدی وصولی ها تا پایان مرداد امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل را شاهد هستیم.این مساله نشاندهنده آن است که خانواده بزرگ تامین اجتماعی ظرفیت و قابلیت معرفی مدیران توانمند،متخصص و دلسوز برای هدایت اداره امور خود را داشته و دارد.»
به اعتقاد و باور یک تحلیلگر و فعال بیمه ای نیز،سازمان تامین اجتماعی در وضعیتی قرار داشته و دارد که فقط و فقط با یک عزم ملی می توان به برون رفت از شرایط خطیر و بحرانی آن امیدوار بود.
هادی مقدسی ،نماینده سابق مردم بروجرد در مجلس هشتمنماینده سابق بروجرد و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هشتم شورای اسلامی می گوید:«هم اکنون سازمان تامین اجتماعی با هزاران میلیارد تومان کسری بودجه مواجه است و برای برون رفت از این مشکل هیچ چاره ای به غیر از داشتن یک عزم و اراده ملی توسط همه آحاد ملت ایران و مسوولان وجود ندارد.»
هادی مقدسی با اشاره به اینکه نخست باید بپذیریم که در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته ایم تصریح می کند:«متاسفانه بر اثر عملکرد بسیار غلط و نادرست مدیران غیر بیمه ای و متخصص در راس مدیریت عالی تامین اجتماعی،کسری مالی این سازمان تا پایان سال 1391 به مبلغ 5 هزار میلیارد تومان رسید که اگر این محاسبه را تا پایان مرداد امسال داشته باشیم این رقم بیشتر هم خواهد شد.از سوی دیگر نسبت شاخص بیمه شدگان در برابر مستمری بگیران به عدد پنج در مقابل یک رسیده است.یعنی در حدود سال 1356 ،در برابر هر مستمری بگیر(مصارف)،25
بیمه شده(منابع)قرار داشت،اما اکنون در برابر هر مستمری بگیر،تنها پنج بیمه شده قرار دارد و در صورت تداوم مدیریت های غیر بیمه ای در این سازمان،با کاهش هر چه بیشتر شاخص تعداد بیمه شدگان در مقابل مستمری بگیران مواجه خواهیم شد.»
اتحاد مدیران بیمه ای با دولت تدبیر و امیدنماینده سابق مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی،گرچه انتصاب احتمالی خود به سمت مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی را به فوریت رد می کند،اما نمی تواند طرح ها و برنامه هایش را برای خروج سازمان تامین اجتماعی از بحران پدید آمده مخفی کند.برای همین است که به خبرنگار ما می گوید:«من کلی طرح و برنامه دارم.از راهکارهای فوری،آنی و ضربتی کوتاه مدت تا طرح های میان و بلند مدت.»
مقدسی،در ادامه از این طرح های اورژانسی و ریکاوری گونه رونمایی نمی کند.اما می افزاید:«من چندان از اوضاع کنونی سازمان ناامید هم نیستم.با یک مدیریت خلاق و تخصصی می توانیم از این باتلاق خارج شویم و حتی به دولت وام هم بدهیم!در حال حاضر حق بیمه ای که از بیمه شدگان تامین اجتماعی گرفته می شود به امور جاری و هزینه ای این سازمان اختصاص می یابد،در حالیکه در یک وضعیت درست و منطقی،امور جاری وهزینه ای باید از محل سرمایه گذاری های سازمان برداشت شود،یعنی از همان جائیکه الان به پاشنه آشیل تامین اجتماعی تبدیل شده است.»
این تحلیگر و فعال بیمه ای خاطر نشان می کند:«متاسفانه در حال حاضر مدیریت شرکت های تابعه تامین اجتماعی به دست افراد سیاسی و غیر بیمه ای افتاده است.چرا این مدیران نالایق با داشتن سرمایه های نجومی در شستا موفق نبوده اند؟! در حالیکه سرمایه های موجود شستا در حال بالغ بر 50 هزار میلیارد تومان است.این وضعیت بحرانی نتیجه تفکری است که مقام های مسوول در تامین اجتماعی کنونی،منابع مالی بیمه شدگان را به مانند شکار برای خود تلقی می کنند!»
مدیر کل تامین اجتماعی چهار محال و بختیاری نیز که پیشتر تجربه موفقی در استان صنعتی بوشهر داشته در ارتباط با توانمندی مدیران تامین اجتماعی برای برون رفت از مشکلات موجود می گوید:«می توانم بیش از 10 مدیر موفق از درون همین خانواده سازمان تامین اجتماعی برای کسب عنوان مدیر عاملی معرفی کنم.اما باید توجه داشته باشیم که امروز برای حل مشکلات تامین اجتماعی نیاز به ایجاد جوی توام با صفا،صمیمیت،همدلی و مهرورزی داریم.باید همه مدیران تامین اجتماعی به هم افزایی یکدیگر بپردازند و از توجه به مسائل حاشیه ای و تخریبی دست بردارند.»
غلامحسین ستوده خو،بر این باور است که مدیر عامل آینده سازمان تامین اجتماعی باید در نخستین گام ممکن به تغییر سریع مدیران شستا بپردازد.وی می افزاید:«در حال حاضر شستا به حیاط خلوت مدیران سیاسی ناکارآمد تبدیل شده است.»
او اضافه می کند:«مدیر عامل جدید همچنین باید به مسائل مهمی مانند بهره وری از تجارب مدیران ستادی و استان ها بیشتر توجه کند،چرا که مشورت و رایزنی با همکاران با تجربه و پیشکسوت و استفاده از همه آراء و نظرها از خودمحوری مدیران ارشد کاسته و ضریب تعقل و هوشمندی تصمیمات اتخاذ شده را به نحو محسوسی افزایش خواهد داد.»
مدیر کل تامین اجتماعی چهارمحال و بختیاری در ادامه عصب کشی و خروج نیروهای سیاسی از شستا،استفاده از نیروها و مدیران باتجربه که مغفول مانده اند و احیاء موسسه فرهنگی و هنری آهنگ آتیه و موسسه پژوهش را که به تولید فکر و اندیشه در سازمان تامین اجتماعی می پرداختند از دیگر گام های مهم و حیاتی برای نجات این سازمان از بحران های موجود توصیف می کند و یادآور می شود:«دولت تدبیر و امید باید اعتماد بیشتری به مدیران خانواده تامین اجتماعی کند و سکان این کشتی را به دست پرتوان مدیران همین خانواده بسپارد،در غیر این صورت دور باطل رفته ایم.»
مدیر کل تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ نیز بدون اینکه از شخص خاصی برای مدیریت این سازمان نام ببرد،
می افزاید:«به باور من با توجه به ویژگی های بسیار مثبت دولت تدبیر و امید دکتر روحانی که مهم ترین شاخص آن فراجناحی بودن است می توانیم به مدیریت کلان وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی اعتماد داشته باشیم.
آقای ربیعی،از تفکر اقتصادی، اجتماعی و علمی قابل قبول و خوبی برخوردار است. وی پیشتر مدیر کل فرهنگی و اجتماعی وزارت اطلاعات بوده است و به خوبی می داند که چگونه می تواند سازمان هایی که مخاطبان اجتماعی بسیار بالایی را دارند نظارت و راهبری کند.»
حسینی آذرنوشان با اشاره به اینکه مدیر عامل آینده سازمان تامین اجتماعی نباید عجولانه تصمیم گیری کند،می گوید:«به باور من،وی باید با صبر و حوصله به حل مشکلات بپردازد،چه در غیر این صورت قافیه را خواهد باخت.برای همین بهتر است که در نخستین گام ممکن،جلو انتصاب های رابطه ای را بگیرد.همچنین با تدبیر و برنامه می تواند به حل و فصل مشکلات موجود مشغول شود.»
وی در پایان با اشاره به 35 هزار میلیارد تومان بدهی دولت به تامین اجتماعی،تصریح می کند:«متاسفانه آنچه که از آن به عنوان بازپرداخت بدهی های دولت هشتم و نهم به تامین اجتماعی یاد می شود،تنها و تنها یکسری شرکت های ورشکسته و زیان ده بوده است!»
جنگ نام ها برای تصاحب عنوان مدیر عاملی! شاید کمتر از یک هفته دیگر یکی از این اسم ها در کنار عنوان مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی قرار گیرد.علی روحبخش(معاون اداری مالی سازمان تامین اجتماعی)،دکتر سید تقی نوربخش(عضو سابق هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی)، هادی مقدسی(نماینده سابق مردم بروجرد در مجلس هشتم)،مهندس داود مددی(نخستین مدیر عامل تامین اجتماعی دولت احمدی نژاد)،دکتر مهدی کرباسیان و مهندس سلیمانی.البته نام های دیگری نیز در محافل رسانه ای و بیمه ای مطرح می شوند مانند دکتر شریف زادگان و ...
اما از میان این نام ها تنها یکی از آنها متعلق به خانواده سازمان تامین اجتماعی است.باقی مانده این افراد مدیران سیاسی با گرایش های اصولگرایانه و اصلاح طلبانه هستند که شاید بتوانند در مدیریت های دیگر منشاء خدماتی هم باشند،اما نباید از یاد ببریم که حضور مدیران غیر بیمه ای تاکنون چه ضررها و خسارت های جبران ناپذیری به این سازمان بیمه ای با مخاطبان میلیونی خود زده است.
فراموش نکنیم که دخالت های مدیران سیاسی در عرصه ورزش کشورمان به طور کلان و در رشته فوتبال به طور ویژه تا آنجا پیش رفت که فدراسیون جهانی فوتبال«فیفا»می خواست فدراسیون فوتبال کشورمان را به حالت تعلیق درآورد و تحقق این مساله مساوی بود با حاضر نشدن در کلیه میدان های رسمی و جاماندن از حضور در قافله جام جهانی فوتبال و در نتیجه بازی با احساسات گرم،خالصانه و پرشور یک ملت.
اکنون در سازمان تامین اجتماعی نیز با یک چنین وضعیتی روبرو هستیم.اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی«ایسا»خیلی راحت می تواندعضویت سازمان تامین اجتماعی ایران را به حالت تعلیق درآورده و یا لغو کند.همچنین سازمان بین المللی کار(I.L.O)که بیشتر کشورها عضو آن هستند به شدت تحولات مربوط به روابط کارگری،کارفرمایی و بویژه امور سازمان های تامین اجتماعی را دنبال می کند.چرا و به چه دلیلی به آنها باید این اجازه داده شود تا با تعلیق خودخواسته ناشی از بی برنامگی و نبود مدیریت علمی،منافع ملی یک ملت فدای خودمحوری ها و خودکامگی ها شود؟از سوی دیگر تامین اجتماعی یک سازمان اجتماعی است که با منابع و ظرفیت های خودش،ارزش افزوده ایجاد می کند که می بایستی به صورت اقتصادی اداره شود ولی کارکرد اجتماعی دارد.
این در حالی است که بر اساس قانون، این سازمان یک نهاد عمومی غیردولتی و صندوق مشاع بین نسلی است که حتی دولت برای دخالت در این سازمان، باید بر اساس اساسنامه صندوق اقدام کند.اما اکنون شاهد بی محلی دولت ها به اساسنامه سازمان تامین اجتماعی هستیم.به گونه ای که اساسنامه سازمان تامین اجتماعی از سال 1358 تا 1387 پایدار و ثابت بوده است ولی از سال 1387 این اساسنامه،چهار بار تغییر کرده است!پرسش مهم و اصلی ما از مسوولان دولت و بویژه وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی این است،اساسنامه ای که در حدود ۳۰ سال ثابت مانده بود و هیچ مشکلی نداشت،چگونه می شود که به یکباره و در مدت ۵ سال گذشته تغییر می کند؟!این در حالی است که طبق ماده ۱۰ اساسنامه تامین اجتماعی، مدیرعامل این سازمان باید از بین کارکنان آن منصوب شود که این مورد در اساسنامه تغییر کرده است! سازمان تامین اجتماعی می تواند به آرامش برسد،اگر دولتی ها و سیاسی ها بگذارند امور جاری و ساری این سازمان در دست اهلش قرار بگیرد،
در غیر این صورت مشمول این شعر خواهیم شد که:
ترسمت ای خفته در دامان کوهی سیل خیز
خواب بگذاری ز سر تا آبت از سر بگذرد!