کد خبر: ۱۶۲۶۸۷
تاریخ انتشار:
بانک تجربه ها ؛

عشق آتشینی که تا مرز خاموش شدن رفت اما با راهکاری زنده ماند

به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز، وبلاگ بانک تجربه ها نوشت:

دو نفر از نزدیکانم با یه عشق آتشین ازدواج کردن ولی بعد متوجه تفاوتهای فاحششون با هم شدن...

بچه خیلی زود به دنیا اومد و زن حداقل چند سال اول به خاطرش تحمل کرد...

شوهر خیلی بداخلاق بود؛ بددلی...سخت گیری..وسواس بودن...ایرادگیری..اجازه تنهایی بیرون نرفتن...تصور کنید...

ولی اون خانم بعد از مدتی از یک خانم با تجربه یاد می گیره که چیکار کنه...فقط مهربانی...احترام گذاشتن در هر حالتی...اظهار به اینکه تو تنها کس من هستی...شخص اول زندگی منی و شخصیت بخشیدن به مردش...اظهار تواضع و عشق....

و حالا اون مرد مثل موم در دستان همسرشه...

ومن به این فکر میکنم که اگر اون کارها برای خدا بود، اون زن الان کجا ایستاده بود از لحاظ معنوی

این حرف ماست عزیز...یک زن هرکاری بخواد میتونه با زندگیش بکنه...میتونه بهشتش کنه یا جهنم...میتونه مردش تا خدا بالا ببره با خودش یا هردوشون نابود شن...راحت نیست  خیلی خیلی هم ممکنه سخت باشه اما شدنیه ... این قدرت یک زنه...نه سکوت و توسری خوردن...نه گوشه خونه ظلم دیدن .... اگر صبر هست صبر سازنده ست، اگر سکوت هست و تحمل و محبت ندیدن و محبت کردن، ضعف شدن نیست تدبیره.

البته اون خانم به من گفت دلیل موندنش فقط بچه نبوده، اون عشق آتشین هیچ وقت خاموش نشده وگرنه نمی تونسته تحمل کنه

این علم ظلم علیه زنان که خیلی ها برداشتن دروغه...زن آزاده، هیچ کس نمی تونه او را مجبور کنه مگر اینکه خودش بخواد بمونه...بالاخره اگرم کار و پول نباشه چندتا فامیل که داره که اگه بخواد بره پناهش بدن، اگر می مونه و صبر می کنه خودش خواسته که بمونه و بسازه...

زندگیشو بسازه

اما چه خوبه هر تصمیمی میگیره به خاطر خدا باشه که رشد کنه ...

الان معلوم بود زن ومرد قصه بالا پدر و مادر خودم بودن؟ چه بد نوشتم...ببخشید


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین