کد خبر: ۱۶۲۲۲۵
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:

نگرشی متفاوت به توسعه علمی کشور

مسعود شكري*

یکی از بحث برانگیزترین موضوعات روز،رشد علمی یازده برابری ایران نسبت به متوسط جهانی است که در چند سال اخیر نیز از سوی بانیان علمی به وفور در رسانه ها به عنوان معیار پیشرفت ایران از آن یاد می شود.با مراجعه به پایگاه هایی همچون ISI (Institute for scientific information) و Scopus (که هر دو از برترین موسسه های خصوصی هستند که برای پوشش دادن مهمترین مجله های علمی دنیا به منظور تبادل اطلاعات میان پژوهشگران در جهان فعال هستند) متوجه خواهیم شد آنچه از آن در ایران به عنوان رشد علمی تلقی می شود در حقیقت چیزی جز رشد تولید مقاله ها نیست.تعداد مقاله های ایران از ابتدای سال میلادی تاکنون که در پایگاه استنادی«اسکوپوس»به چاپ رسیده 11هزار و 703 مقاله بوده که از این حیث ایران را در رتبه شانزدهم جهان قرار می دهد،ولی با مراجعه به تعداد ارجاعات داده شده به این مقاله های منتشر شده در می یابیم که رتبه علمی ایران بین 35 تا 40 جهان در حال نوسان است.در حقیقت می توان گفت تعداد ارجاعات نشانگر کیفیت مقاله های منتشر شده است.مثلا در سال 2011 طبق گزارش پایگاه استنادی ISI کشور سوئیس در جایگاه چهاردهم تولید مقاله (تولید علم) در جهان قرار داشت،در حالیکه به لحاظ ارجاعات در رتبه اول جهان قرار گرفت.از سویی با در نظر گرفتن تعداد مقاله های منتشر شده از ایران و رشد بیست درصدی تعداد مقاله های ایرانی و با فرض اینکه رشد علمی آمریکا که با بیش از سیصد هزار مقاله در سال در رتبه نخست تولید علم جهان قرار دارد متوقف شود،قریب به 75 سال طول می کشد که تولید علم در ایران هم طراز با آمریکا شود.این در حالی است که در حال حاضر عربستان گوی سبقت را در شتاب توسعه علمی (سرعت رشد تولید مقاله ها)از ایران ربوده و جایگاه اول دنیا را به لحاظ سرعت افزایش تولید علم به خود اختصاص داده است.(هر چند که مقاله های تولیدی این کشور یک سوم ایران است)البته اخیرا ایران رتبه اول تولید علم را در منطقه به خود اختصاص داده است که این پیشرفت قابل ستایش و تقدیر است ولی نباید فراموش کرد که در این منطقه کشورهایی جهان سومی و در حال توسعه همچون افغانستان،عراق، پاکستان و غیره وجود دارند نه کشورهایی پیشرفته و توسعه یافته که باعث شود این موضوع کشور ما را در دنیا مطرح کند. نکته حائز اهمیت دیگر رشد ناچیز علوم انسانی در ایران است که سوء مدیریت در این حیطه بسیار چشمگیر است.با نگاهی گذرا به کشورهای توسعه یافته در می یابیم آنچه که در مجامع آنها رخ می دهد در ابتدا توسعه و بومی سازی علوم انسانی است که این موضوع خود باعث توسعه بعدی در اقتصاد،عدالت،مهندسی و ... شده است.در این راستا نقش وزارت علوم بسیار کلیدی است،چرا که ارتقاء اساتید رابطه مستقیم با تعداد مقاله های منتشر شده از سوی آنها دارد که این موضوع به یک رقابت بعضا ناسالم در بین این گروه بدل شده است.در حال حاضر بسیاری از اساتید بدون توجه به کیفیت مقاله ها،صرفا به دنبال افزایش تعداد مقاله هایشان هستند که این موضوع ضربه ای جبران ناپذیر به پیکره علمی کشورمان وارد کرده است. با جستجو در مقاله های منتشر شده از سوی دانشمندان برتر ایرانی که از سوی پایگاه هایی همچون ISI همه ساله معرفی می شوند،به سادگی می توان دید که در فهرست ارجاعات مقاله های دانشمندان ایرانی که در انتهای مقاله ها منتشر
می شود به کارهای قبلی خود ارجاعات زیادی داده اند
(self citation) که این نشانگر این موضوع است که برای افزایش ارجاعات به مقاله های بعضا بی کیفیت خود،از این ترفند استفاده کرده اند.بنابراین می توان دید اشخاصی که در ایران به عنوان دانشمند برتر انتخاب می شوند در کارنامه علمی خود فقط تعداد بسیار زیادی مقاله دارند که بعضا هیچ توجهی به کیفیت آنها نداشته اند و همچنین اثری از حتی یک کار علمی فاخر که موجب باز شدن باب جدیدی در حوزه تحقیقاتی شان شود در کارنامه علمی شان نمی توان جست!متاسفانه پژوهشگران ایرانی به ندرت پژوهش جدیدی ارائه
می کنند که باعث شود دیگر پژوهشگران دنیا به آن علاقه نشان دهند و تحقیقات خود را پیرامون آن موضوع گسترش دهند،آنچه که بین پژوهشگران و دانشمندان ایرانی رایج و پر طرفدار است کپی برداری و تکرار کارهای پژوهشی سایر پژوهشگران در داخل و خارج است که البته این موضوع به خودی خود مزایایی در پی دارد، ولی این مساله به معضلی برای پژوهش های بنیادین در کشور منجر شده است.اوج فاجعه جایی است که مراکز دانشگاهی و پژوهشی در ایران برای
دست یابی به پایگاه هایی همچون
sciencedirect ,scopus و ... باید همه ساله مبالغ گزافی را به عنوان حق عضویت در اختیار این پایگاه ها قرار دهند و سپس با جهت دهی آنها،محققان ایرانی در حیطه علمی گام می گذارند که از دو منظر باب طبع آنها باشد.نخست اینکه تحقیقات خود را با فکر،نیروی انسانی و هزینه محقق ایرانی انجام دهند و دوم اینکه مواد و تجهیزات تولیدی شرکت های خود را به راحتی به فروش برسانند.در نهایت بعد از اتمام پژوهش،گاها باید مبلغی (تا 1000 دلار) را به عنوان حق نشر در اختیار ناشر قرار دهیم تا نتیجه پژوهش را منتشر کنند!در نهایت باید گفت ساختار علمی و پژوهشی کشور نیازمند یک بازبینی اساسی بوده که کلید آن در توسعه علوم انسانی و نظام مند کردن تولید علم است.بدین معنا که باید نگاه سیاسی (و شاید سیاست زده) را از علوم انسانی برداشت و سعی بر بومی سازی
(و نه کپی برداری) این شاخه از علم در کشور کرد و این نکته را فراموش نکرد که علم موضوعی فرا ملی با منافعی ملی محسوب می شود که توسعه آن مستلزم هزینه های مادی و معنوی است.



* دانشجوي دكتراي شيمي دانشگاه خوارزمي

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
0
0
بسیار مطلب مفید و جالبی بود.
رضایی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
0
0
این تیپ مقالات باید به گوش مسوولین برسند.
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
0
0
عالی بود.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین