به گزارش بولتن نیوز، باید گفت که با توجه به رابطهی دو سویهی قدرت و فرهنگ، وجود برخی نقشها و وظایف فرهنگی برای دولت اجتنابناپذیر است. حتی در لیبرالترین دولتها که مدعی عدم دخالت دولت در حوزهی اجتماع، فرهنگ و اقتصاد هستند نیز چنین نقش و وظیفهای وجود دارد، چه برسد به دولتهای اسلامی که علاوه بر مسائل مادی جامعه، اعتلای اخلاقی و معنوی شهروندانشان را نیز جزء وظایفشان میدانند.
به این ترتیب است که به علت وجود دغدغهی فرهنگی در اصل نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن از یکسو و نقش و وظیفهای که همهی دولتها نسبت به مقولهی فرهنگ دارند، یکسری مطالبات فرهنگی از طرف رهبر انقلاب نسبت به دولتها شکل میگیرد. مطالبات فرهنگی مختلفی که در طول تاریخ حیات جمهوری اسلامی شکل گرفته و دولتهای را ملزم میکند که امور فرهنگیشان را در قالب آنها برنامهریزی کنند. همچنین این مطالبات فرهنگی، به کسانی که قصد تشکیل دولت در آینده را نیز دارند، قالب و شکل مشخصی میدهد.
خیلی خوب است، حال که در روزهای انتخابات ریاستجمهوری به سر میبریم، برخی از مهمترین این مطالبات فرهنگی را بررسی کرده تا ببینیم کدامیک از جریانات سیاسی کشور و نامزدهایشان، برای این مطالبات برنامه داشته و اصلاً به آنها توجه دارند.
حال، یکی از مطالبات فرهنگی رهبر انقلاب٬ توجه به بودجهی فرهنگیست. بودجهای که هر ساله توسط دولتها تنظیم شده و منبسط یا منقبض بودن آن، تأثیر بسزایی در تولیدات فرهنگی و کیفیت آنها دارد. به طور مثال، در آغاز دولت دهم که بزرگترین وجه خود را وجه فرهنگی تعریف کرده بود، شاهد تصویب بودجههای کلان فرهنگی بودیم که قطعاً میتوانست تبعات خاصی به همراه آورد. به همین دلیل، ایشان در خصوص سر و سامان دادن به وضع این بودجهها و در خطاب به دولت دهم فرمودند:
«اوائل امسال بود يا پارسال بود - يادم نيست - که وقتى راجع به همين بودجهى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئيس جمهور گفتم که من وقتى شنيدم شما اين رقم کلانِ سنگينِ فرهنگى را تصويب کرديد، از نحوهى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اينکه قاعدتاً آدم بايد خوشحال بشود وقتى که بودجهى فرهنگى زياد ميشود. مديران ما دوست دارند که بودجهاى که به آنها داده ميشود، جذب کنند؛ چون ميدانند که اگر امسال جذب نکردند، سال ديگر خبرى نيست؛ لذا ناچارند جذب کنند.» (بخشي از بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت 8/6/1389)
اگر بخواهیم تحلیل مختصری نسبت به این دغدغهی رهبری داشته باشیم لازم است بگوییم که اساسیترین نقش هر دولتی در حوزهی فرهنگ، دوری از تصدیگری بوده و ایشان تنها باید موانع پیشروی فعالان فرهنگی را از میان برداشته و امکانات مورد نیاز آنها را در اختیارشان بگذارند. به عبارت دیگر، با توجه به دلایل منطقی که وجود داشته و تجربه، آنها را ثابت کرده دولتها باید سعی کنند که از سیاستگذاری فرهنگی و جهتدهی به تولیدات فعالان فرهنگی کاسته و راه را برای شکوفایی استعدادهای آنها فراهم آورند.
اما همانطور که در بیانات رهبر انقلاب هم آمده، این بودجههای فرهنگی نباید زیاد و بیحساب و کتاب باشند، زیرا شائبهی تصدیگری دولت در امر فرهنگ را بوجود میآورد. همچنین وقتی ساز و کار نظارتی در خصوص نحوهی واریز، تخصیص و خروجی فرهنگی این بودجهها اندیشیده نشده، بودجههای کلان فرهنگی عموماً تبدیل به یک لقمهی آماده برای کسانی میشود که دنبال پولهای کلان بوده و با طرحهای به ظاهر ملی و عمیق، اما در اصل بیکیفیت و ضعیف، بودجههای فرهنگی را از آن خود میکنند.
اما از همهی اینها مهمتر، باید به رابطهی موجود بین بودجههای دولتی فرهنگی و کیفیت محتوای فرهنگی تولید شده دقت کنیم. رابطهای که تجربه نشان داده منفیست و باید تا حد امکان، از تزریق امکانات آماده به فعالان فرهنگی اجتناب ورزیده شود. به طور مثال، در شهریور سال گذشته، مجلس شورای اسلامی دست به محدود سازی یکی از بزرگترین بودجههای بیحساب و کتاب فرهنگی زد. شرح ماجرا به این نحو است که اگر تا به حال دستتان به کتابچهی بودجهی سالیانه رسیده باشد، در میان جداول موجود در آن، چشمتان به جدولی میافتد که سالهاست به "جدول شمارهی 16" معروف است. آنچه در این جدول وجود دارد، لیست تعداد قابل ملاحظهای موسسه، پژوهشکده و نهادهای مشابه است که عموماً ماهیت فرهنگی دارند. این موسسات، به هر وسیلهی ممکن توانستهاند اسمشان را داخل این جدول کرده تا بتوانند از بودجهی هنگفت دولتی برای فعالیتهایشان! استفاده کنند. به نحوی که در حال حاضر اسم صدها موسسه در این جدول داخل شده و تنها در بودجهی سال گذشته، رقم نجومی 850 میلیارد تومان را به خودشان اختصاص دادهاند.
اگر دقت کرده باشید، دو ایراد اساسی به "جدول شمارهی 16" و جداولی از این دست وارد است. ایراد اول که اساسیترین ایراد وارد بر آنهاست، این است که هر نوع پول از پیش تعیین شده و از پیش پرداخت شدهای که با کمترین زحمت (اگر نگوییم هیچ زحمت) به دست میآید، با خودش فرهنگ تنبلی و راحتطلبی را به همراه میآورد. همانطور که در تحلیل دولتهای رانتیر نیز گفته میشود، بودجههای هنگفت بیزحمت، باعث ترویج کارزدایی و عدم تحمل مشقت برای رسیدن به اهداف ترسیم شده میشود. این منطق در سطوح پایینتر نیز وجود دارد.
موسسهی فرهنگیای که بدون هیچ زحمتی، پیشاپیش به منابع مالیاش رسیده، دلیلی برای کار کردن ندارد. از آن مهمتر اینکه، وسوسهی پول بیزحمت باعث میشود خیلیها به موسسهی فرهنگی صوری ایجاد کرده تا سهمی از این پول بادآورده داشته باشند. در نتیجه، یکی از تبعات پنهان وجود "جدول شمارهی 16" تنبل شدن تعداد زیادی از موسسات فرهنگی ماست که بخصوص در این وانفسای جنگ فرهنگی، اصلیترین سربازان محسوب میشوند. اما پول بیزحمت آنها را در سنگرهایشان خشکانده و هیچ نمی پس نمیدهند.
اما ایراد دیگر وارد شده به این جدول و نمونههای هم جنسش، به عدم نظارت بر چنین بودجههایی برمیگردد. وقتی رقم قابل توجهی بودجه به یک امر اختصاص پیدا میکند و در کنارش، یا هیچ نظارتی وجود ندارد و یا میتوان به راحتی دستگاههای نظارتی را با فرمها و آمارهای کذایی دور زد، بدیهیست که در فقدان نظارت بیرونی، کیفیت کارها شدیداً پایین آمده و همین نکته نیز، خود دلیل دیگری میشود برای وسوسه شدن سودجویانی که دنبال سوراخهای موجود در بدنهی مالی دولت گشته تا زالوصفتانه، پول بیتالمال را بمکند.
جالب اینجاست، همانطور که در خصوص "جدول شمارهی 16" در صحن علنی مجلس و توسط چند نماینده گفته شد، موسساتی از این دست، دارای ضعیفترین خروجی بود و تنها با حرفهای دهن پر کن، از خودشان تصویری دروغین میسازند. در حالی که با رجوع به محصولات اکثر چنین موسساتی (موسسات فرهنگی که از بودجهی دولتی از پیش تعیین شده استفاده میکنند) میبینیم که هیچ اتفاق خاصی از سوی آنها نیفتاده است.
حال، با توجه به مطالبهی رهبر انقلاب از دولت دهم در خصوص تنظیم بودجهی فرهنگی کشور و توضیحاتی که در ادامه آمد، باید در مسئلهی انتخابات ریاستجمهوری پیشرو، این نکتهی فرهنگی را مدنظر قرار داد که نامزدهای ریاست جمهوری، اولاً چه برنامهای برای کم کردن دخالت دولت در امور فرهنگی و از بین بردن موانع چنین تولیداتی دارند و ثانیاً باید دید نگاه ایشان به بودجههای فرهنگی چگونه است؟ آیا دولت بعدی هم اینگونه فکر میکند که با تزریق پول به بخش فرهنگ جامعه، تولیدات فرهنگی بیشتر و بهتر میشود؟ یا اینکه قرار است از بودجههای فرهنگی برای رفع موانع بر سر راه فعالان فرهنگی استفاده شود؟ همچنین آیا دولت بعدی خود را متصدی امر فرهنگ در کشور میداند یا اینکه این نقش را در خور فعالان فرهنگی دانسته و تنها به یاری ایشان میشتابد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com