به گزارش بولتن نیوز، از جمله كارهايي كه به منظور جوشش و همبستگي كاملتر و بيدار شدن شعور اسلامي و حكمتهاي ديگر انجام دادند، اين بود كه بين هر دو نفر از مهاجرين، عقد اخوّت بستند؛ چنانكه بين هر دو نفر از مهاجرين و انصار نيز پيمان برادري برقرار كردند.
بنا بر نقل شیخ مفيد درمسار الشیعة، در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، پيامبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم بين اصحاب، عقد اخوّت قرارداد و بين خود و علي عليهما السّلام نيز پيوند برادري برقرار كرد.
بين هر دو نفر كه با هم تجانس داشتند و از لحاظ افكار و آرا به هم شبيه بودند، عقد اخوّت برقرار شد و با اين كار در حقيقت، خانوادهها و قبايل و عشاير، به هم مرتبط و متّصل شدند.
اين اقدام پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم هم از جنبه سياسي و اجتماعي هم از جهت به هم پيوستن جامعه نوزاد اسلامي، بسيار با ارزش و سودمند بود و زمينهاي براي اخوّت عامّ مسلمانان و برادري همگاني و جهاني جامعه بشريّت شد. نخست برادرها از يكديگر ارث ميبردند تا وقتي كه احكام ارث و آيه:
(وَاُولُوا الاَْرْحام بَعْضُهُم اَوْلي بِبَعْض)[1]
به اين مضمون كه برخي خويشاوندان از بعضي ديگر در كتاب خدا جلوتر هستند، نازل شد و بدين جهت، موارث بر اساس خويشاوندي استوار شد.
تكرار عقد اخوّت
چنان كه از كتب تاريخ و حديث استفاده ميشود، عقد اخوّت چندين بار صورت گرفت: يك بار بين مهاجرين[2]، يك بار در ابتداي ورود به مدينه طيّبه بين مهاجر و انصار[3]، و بار ديگر هنگام نزول آيه (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَة)[4] در «يَوْمُ الْمُباهَلَة».[5]
برادر پیامبر کیست؟
موضوعي كه در اين صحنههاي مودّتساز و محبّتآفرين، جالب و با اهمّيّت بود، انتخاب حضرت علي عليه السّلام توسّط پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم به برادري خود بود.
پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم همه را با هم برادر كرد و به گفته بسياري از مورّخان و محدّثان،افرادي را كه هم طراز و هم رتبه بودند، برادر قرار داد.
بر اين اساس، براي خود نيز بايد برادري انتخاب ميكرد. به راستي آن كس كه لايق و شايسته اين مكرمت باشد، كيست؟ و آن كس كه بتواند، قرين و هم طراز پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم باشد (جز در مقام نبوّت) چه شخصيّتي است؟
اين انتخاب، يك انتخاب ساده نبود. يقيناً پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم كسي را براي خود انتخاب ميكرد كه از هر جهت شايسته باشد. برادري كه همفكر و هماهنگ و همزبان با او باشد و نسبت به جان و مال و هر چه دارد فداكار باشد و بتواند حقّ برادري رسول خدا را ادا كند.
آري، به غير از علي، كسي لايق چنين مقامي نبود كه پيامبر در حقّش فرمود:
«اَنْتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسي اِلّا اَنَّهُ لا نَبِيّ بَعْدي»[6]
عقد اخوّت بين پيامبر و علي(عليهما السلام)
علاوه بر علماي شيعه، محدّثان مشهور و مورّخان معروف و نويسندگان كتب سيره اهل سنّت، مانند «حلبي»، «زيني دحلان» و «ابن هشام»، حديث اخوّت را روايت كردهاند.
هر كس كه درباره اين موضوع، به كتب شيعه و سنّي رجوع كند، يقين حاصل ميكند كه پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم از بين همهاصحاب و خويشان، يگانه كسي را كه به اخوّت و برادري خود برگزيد، علي عليه السّلام بود و هر كس جز علي چنين ادّعايي كند، كذّاب و دروغگو است؛ چنان كه احدي نيز به جز علي عليه السّلام ادّعاي اين فضيلت را نكرد و اين امتياز كه متضمّن ساير فضايل است، مخصوص آن حضرت ميباشد. پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم انتخاب خود را در چندين مكان مختلف صريحاً اعلام فرمودند:
1. هنگام عقد اخوّت بين مهاجرين؛
2. هنگام عقد اخوّت بين مهاجرين و انصار؛
3. هنگام نزول آيه (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةُ)؛
4. روز مباهله.
اين انتخاب، بر اساس وحي و انتخاب خدا بود. خدا بين پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم و علي عليه السّلام برادري قرار داده بود؛ چنانكه در «لَيْلَةُ المبيت»، شبي كه مشركان ميخواستند پيغمبر را بكشند و علي جان خود را فداي جان پيامبر كرد و در بستر آن حضرت خوابيد ـ به شرحي كه در كتب معتبر اهل سنّت است ـ خدا در ضمن وحي كه به جبرييل و ميكاييل كرد، فرمود:
«اَفَلا كُنْتُما مِثْلَ عَلي بْنِ اَبيطالِب اخَيْتُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ مُحَمَّد»[7]
در سيره «ابن هشام»، از «ابن اسحاق» روايت شده است كه پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم بين اصحابش از مهاجر و انصار، برادري برقرار كرد. سپس فرمود: پناه بر خدا كه از پيغمبر سخني كه نفرموده باشد، بگوييد.
«تَآخَواْ فِي اللهِ اَخَوَيْنَ اَخَويْنَ؛ در راه خدا، دو نفر دو نفر با يكديگر برادر شويد.» سپس دست علي بن ابيطالب را گرفت و فرمود:«هذا اَخي؛ اين برادر من است.»
پس رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم سَيِّدُ الْمُرْسَلينَ وَاِمامُ المُتَّقينَ وَرَسُولُ رَبِّ الْعالَمينَ كه نظير و مانندي در بين بندگان خدا ندارد، با علي بن ابي طالب برادر هستند.[8]
«ابن اثير» در «اُسْدُ الْغابَه» ميگويد: پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم دو مرتبه بين خود و علي عليه السّلام برادري قرار داد، زيرا بين مهاجرين برادري قرار داد و سپس بين مهاجر و انصار، و در هر بار به علي عليه السّلام فرمود: «اَنْتَ اَخي فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَة؛ تو در دنيا و آخرت برادر من هستي.»[9]
متون واسناد احاديث اخوّت در جوامع سنّي و شيعه بسيار است، به طوري كه در كتب «سنن ترمذي»، «ابن ماجه»، «مستدرك» و «تاريخ طبري»، «مُسندِ احمد»، «مجْمَعُ الزَّوايد»، «طبقات اِبن سَعد»، «اَلدُّرُّ الْمَنْثُور»، «رِياضُ النَّضرة» و «فضائلُ الْخَمْسَة»[10] به طور مفصّل شرح داده شده است.
[1]. سوره انفال، آيه 75.
[2]. در بحار، ص 333، ج 38، طبع جديد ب 68، ص 333، از «اِبْن عُمَر» روايت شده است.
[3]. در بحار و سيره ابن هشام و كتب ديگر نقل شده است.
[4]. در كتاب بحار و امالي شيخ روايت شده است.
[5]. در سفينة البحار، ج1، ص12 روايت شده است.
[6] اين حديث به حديث «منزلت» شهرت دارد و از خاصّه و عامّه به طريق متعدّد نقل شده است.
[7]. المسترشد، ص 261.
[8]. سيره ابن هشام، ص 123 و 124، ج 2.
[9]. اسدالغابة، ج 4، ص 16 و 28.
[10]. ج 1، ص 318 تا 337.
، پيامبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم از آغاز دعوت، به مسأله اخوّت ديني عنايت و توجّه تمام داشتند و آن را از اركان مهم و پايههاي استوار اجتماع زنده مسلمانان ميدانستند و به وسيله آن، كينهها و دشمنيهاي ديرينه اقوام و قبايل مختلف را از بين بردند.
از جمله كارهايي كه به منظور جوشش و همبستگي كاملتر و بيدار شدن شعور اسلامي و حكمتهاي ديگر انجام دادند، اين بود كه بين هر دو نفر از مهاجرين، عقد اخوّت بستند؛ چنانكه بين هر دو نفر از مهاجرين و انصار نيز پيمان برادري برقرار كردند.
بنا بر نقل شیخ مفيد درمسار الشیعة، در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، پيامبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم بين اصحاب، عقد اخوّت قرارداد و بين خود و علي عليهما السّلام نيز پيوند برادري برقرار كرد.
بين هر دو نفر كه با هم تجانس داشتند و از لحاظ افكار و آرا به هم شبيه بودند، عقد اخوّت برقرار شد و با اين كار در حقيقت، خانوادهها و قبايل و عشاير، به هم مرتبط و متّصل شدند.
اين اقدام پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم هم از جنبه سياسي و اجتماعي هم از جهت به هم پيوستن جامعه نوزاد اسلامي، بسيار با ارزش و سودمند بود و زمينهاي براي اخوّت عامّ مسلمانان و برادري همگاني و جهاني جامعه بشريّت شد. نخست برادرها از يكديگر ارث ميبردند تا وقتي كه احكام ارث و آيه:
(وَاُولُوا الاَْرْحام بَعْضُهُم اَوْلي بِبَعْض)[1]
به اين مضمون كه برخي خويشاوندان از بعضي ديگر در كتاب خدا جلوتر هستند، نازل شد و بدين جهت، موارث بر اساس خويشاوندي استوار شد.
تكرار عقد اخوّت
چنان كه از كتب تاريخ و حديث استفاده ميشود، عقد اخوّت چندين بار صورت گرفت: يك بار بين مهاجرين[2]، يك بار در ابتداي ورود به مدينه طيّبه بين مهاجر و انصار[3]، و بار ديگر هنگام نزول آيه (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَة)[4] در «يَوْمُ الْمُباهَلَة».[5]
برادر پیامبر کیست؟
موضوعي كه در اين صحنههاي مودّتساز و محبّتآفرين، جالب و با اهمّيّت بود، انتخاب حضرت علي عليه السّلام توسّط پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم به برادري خود بود.
پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم همه را با هم برادر كرد و به گفته بسياري از مورّخان و محدّثان،افرادي را كه هم طراز و هم رتبه بودند، برادر قرار داد.
بر اين اساس، براي خود نيز بايد برادري انتخاب ميكرد. به راستي آن كس كه لايق و شايسته اين مكرمت باشد، كيست؟ و آن كس كه بتواند، قرين و هم طراز پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم باشد (جز در مقام نبوّت) چه شخصيّتي است؟
اين انتخاب، يك انتخاب ساده نبود. يقيناً پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم كسي را براي خود انتخاب ميكرد كه از هر جهت شايسته باشد. برادري كه همفكر و هماهنگ و همزبان با او باشد و نسبت به جان و مال و هر چه دارد فداكار باشد و بتواند حقّ برادري رسول خدا را ادا كند.
آري، به غير از علي، كسي لايق چنين مقامي نبود كه پيامبر در حقّش فرمود:
«اَنْتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسي اِلّا اَنَّهُ لا نَبِيّ بَعْدي»[6]
عقد اخوّت بين پيامبر و علي(عليهما السلام)
علاوه بر علماي شيعه، محدّثان مشهور و مورّخان معروف و نويسندگان كتب سيره اهل سنّت، مانند «حلبي»، «زيني دحلان» و «ابن هشام»، حديث اخوّت را روايت كردهاند.
هر كس كه درباره اين موضوع، به كتب شيعه و سنّي رجوع كند، يقين حاصل ميكند كه پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم از بين همهاصحاب و خويشان، يگانه كسي را كه به اخوّت و برادري خود برگزيد، علي عليه السّلام بود و هر كس جز علي چنين ادّعايي كند، كذّاب و دروغگو است؛ چنان كه احدي نيز به جز علي عليه السّلام ادّعاي اين فضيلت را نكرد و اين امتياز كه متضمّن ساير فضايل است، مخصوص آن حضرت ميباشد. پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم انتخاب خود را در چندين مكان مختلف صريحاً اعلام فرمودند:
1. هنگام عقد اخوّت بين مهاجرين؛
2. هنگام عقد اخوّت بين مهاجرين و انصار؛
3. هنگام نزول آيه (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةُ)؛
4. روز مباهله.
اين انتخاب، بر اساس وحي و انتخاب خدا بود. خدا بين پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم و علي عليه السّلام برادري قرار داده بود؛ چنانكه در «لَيْلَةُ المبيت»، شبي كه مشركان ميخواستند پيغمبر را بكشند و علي جان خود را فداي جان پيامبر كرد و در بستر آن حضرت خوابيد ـ به شرحي كه در كتب معتبر اهل سنّت است ـ خدا در ضمن وحي كه به جبرييل و ميكاييل كرد، فرمود:
«اَفَلا كُنْتُما مِثْلَ عَلي بْنِ اَبيطالِب اخَيْتُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ مُحَمَّد»[7]
در سيره «ابن هشام»، از «ابن اسحاق» روايت شده است كه پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم بين اصحابش از مهاجر و انصار، برادري برقرار كرد. سپس فرمود: پناه بر خدا كه از پيغمبر سخني كه نفرموده باشد، بگوييد.
«تَآخَواْ فِي اللهِ اَخَوَيْنَ اَخَويْنَ؛ در راه خدا، دو نفر دو نفر با يكديگر برادر شويد.» سپس دست علي بن ابيطالب را گرفت و فرمود:«هذا اَخي؛ اين برادر من است.»
پس رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم سَيِّدُ الْمُرْسَلينَ وَاِمامُ المُتَّقينَ وَرَسُولُ رَبِّ الْعالَمينَ كه نظير و مانندي در بين بندگان خدا ندارد، با علي بن ابي طالب برادر هستند.[8]
«ابن اثير» در «اُسْدُ الْغابَه» ميگويد: پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم دو مرتبه بين خود و علي عليه السّلام برادري قرار داد، زيرا بين مهاجرين برادري قرار داد و سپس بين مهاجر و انصار، و در هر بار به علي عليه السّلام فرمود: «اَنْتَ اَخي فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَة؛ تو در دنيا و آخرت برادر من هستي.»[9]
متون واسناد احاديث اخوّت در جوامع سنّي و شيعه بسيار است، به طوري كه در كتب «سنن ترمذي»، «ابن ماجه»، «مستدرك» و «تاريخ طبري»، «مُسندِ احمد»، «مجْمَعُ الزَّوايد»، «طبقات اِبن سَعد»، «اَلدُّرُّ الْمَنْثُور»، «رِياضُ النَّضرة» و «فضائلُ الْخَمْسَة»[10] به طور مفصّل شرح داده شده است.
[1]. سوره انفال، آيه 75.
[2]. در بحار، ص 333، ج 38، طبع جديد ب 68، ص 333، از «اِبْن عُمَر» روايت شده است.
[3]. در بحار و سيره ابن هشام و كتب ديگر نقل شده است.
[4]. در كتاب بحار و امالي شيخ روايت شده است.
[5]. در سفينة البحار، ج1، ص12 روايت شده است.
[6] اين حديث به حديث «منزلت» شهرت دارد و از خاصّه و عامّه به طريق متعدّد نقل شده است.
[7]. المسترشد، ص 261.
[8]. سيره ابن هشام، ص 123 و 124، ج 2.
[9]. اسدالغابة، ج 4، ص 16 و 28.
[10]. ج 1، ص 318 تا 337.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com