به گزارش بولتن نیوز، چرا این دعوا تمامی ندارد؟ دعوایی که شاید در یک سال اخیر نمود خارجی پیدا کرده اما میتوان ردپای آنرا در سالها پیش دید؟ به نظر میرسد اگر قرار است این دعوا تمام شود باید به علت اصلی آن توجه کرد. علتی که باید آنرا در رویکرد طیفهای مختلف و سلیقههای گوناگون موجود در سینما یکی دانست و شاید در سازمان سینمایی کشور هم همین علت وجود دارد.
گویا قضیه از این قرار است که دوستان سینمایی عزیز، از تولیدکنندگان و اصناف مختلف گرفته تا مدیران مربوطه، دارای اختلاف نظرهای مختلف و جدی در مسائل پیشرو هستند. اختلاف نظرهایی که در هر سازمان و نهادی وجود دارد و کاملا طبیعیست. به طور مثال، این اختلاف نظر در مجلس شورای اسلامی وجود دارد، در بین وزرای هیئت دولت هم وجود دارد و در هر جمعیت دیگری هم هست.
اما سینماگران عزیز ما – منظور از سینماگران، هم دولتیهاست هم غیردولتیها – بجای اینکه این موضوع را طبیعی قلمداد کرده و سعی کنند تا در کنار هم بنشینند و با بالا بردن تحمل خود و توانایی شنیدن و پذیرش سخن مخالف، از اختلاف سلیقهها بیشترین بهره را ببرند، در تلاشند تا در مجموعهی سینمای کشور به خصوص خانهی سینما، تک صدایی به راه بیندازند و به طور مصنوعی، ثابت کنند که ایشان اکثیریت سینمای ایران تشکیل میدهند.
حال، بهترین راه ایجاد این تکصدایی آن است که دست به رقیبکشی فرهنگی بزنند. یعنی طیفهای مختلف سینمای کشور بجای اینکه سعی کنند تا با تولیدات اقناعی، هم سینماگران و هم مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب کنند، تلاش میکنند با حذف به ظاهر قانونی ایشان، تبدیل به تنها جریان فرهنگی حاکم بر سینما باشند. این عمل – یعنی رقیبکشی فرهنگی – را میتوان در کارنامهی هر دو طیف جدی خانهی سینمای یک و دو و سازمان سینمایی کشور دید. آنچه در رقیبکشی فرهنگی اتفاق میافتد این است که عملا صداهای مخالف از طرف یک جریان، خفه شده و به اشکال رسانهای و حقوقی سعی میشود تا به نوعی وانمود شود که گویا این صداها یا اصلا وجود ندارند و یا اینکه آنچنان در اقلیتند که نیازی به توجه کردن ندارند.
به همین دلیل است که ما معتقدیم تا این مشکل زیربنایی حل نشود، همهی این جلسات و لکشرکشیها و تعارف تیکه پارهکردنها هیچ فایدهای ندارد و اگر هم قضیه حل و فصل شود، آرامش موقتی خواهد بود که مطمئناً دوباره سرباز خواهد کرد. حتی دخالت دولت هم در رفع و رجوع کردن این معضل، با باقی ماندن نیت رقیبکشی فرهنگی در دل هنرمندان ما راه به جایی نمیبرد.
اما نتیجهی طبیعی باقی ماندن این دعوا در بین اهالی سینما چیست؟ جواب روشن است: از بین رفتن یک تشکیلات صنفی که باعث میشود امور مختلف مربوط به هنر هفتم در ایران را دولت بدست بگیرد. دولتی که یکبار در دست اصولگرایان است و بار دیگر در دست اصلاحطلبان و زمانی هم در دست معتدلین. و این یعنی، حاکم شدن سلیقههای مختلف بر مدیریت این هنر-صنعت تأثیرگذار. سلیقههایی که کاملا در برابر هم هستند و تجربه نشان داده که در امور فرهنگی، مسیر متفاوت و مخصوص به خود را طی میکنند.
ولی اگر هنرمندان سینمایی ما کمی تحملشان را بالا ببرند و اخلاق ناپسند رقیبکشی فرهنگی را از خودشان دور کنند، میتوانند خودشان افسار مدیریت سینمایی کشور را به دست بگیرند. مهمترین تأثیر این امر آن است که اگر سلیقههای مختلف در دورههای گوناگون به مدیریت این صنف برسند، چندان دچار افراط و تفریط نشده و میتوانند جوی ایجاد کنند که تقریباً همهی سلایق سینمایی کشور تولیداتشان را سر و سامان دهند. در هر صورت امیدواریم کسانی که در امر حل و فصل این دعوا دخیل هستند، به نکتهی اشاره شدهی ما توجه کنند تا با رفع سایر دلایل ایجاد اختلافات در خانهی سینما، شاهد آن باشیم که این تشکل صنفی یکبار دیگر به روزهای موفق خودش باز گردد. انشالله.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com