نوری زاد در ابتدای مطلب خود مدعی شده است: «امروزبه دیدن یک خانواده ی کوچک بهایی رفتم. کوچک از آن روی که: از خانواده، یک مادربزرگ مانده است و یک نوه ی چهارساله. "آرتین" یعنی همان پسرک چهارساله ی بهایی را نشاندم بریک صندلی، و برپاهای کوچکش بوسه زدم. چشم درچشم او دوختم و با التماسی آمیخته به درد، ازاو خواستم که اگرمی تواند به روی منِ شیعه آب دهان بیندازد وبه صورتم سیلی بزند».
نوری زاد گویا فراموش کرده که با استفاده از ظرفیت های همین نظام امروز به چهره ای شناخته شده تبدیل شده است و از همین راه با بودجه های کلان و ساخت آثار بی کیفیت خود را به نان و نوا رسانده است!
اقدامات اخیر نوری زاد نشان میدهد که افسردگی شدید این بقایای فتنه 88 بیشتر شده و به مرحله خطرناکی رسیده است.
این اقدامات بیش از هرچیز بیانگر حال روحی آشفته اوست و بهتر است دوستان و خانواده وی هرچه سریعتر نوری زاد را به یک روانشناس خبره معرفی کنند!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
جناب نوری زاد خودتان راشیعه خواندید ، اگر به اندازه همان بچه ای که کف پایش را بوسیده ای و حسرت میخوری کاش به صورتت "" تف "" بیاندازد ، از آراء شیعه و بهاییت اطلاع داشتی ، نه خودت را شیعه میدانستی و نه برا ی مادربزرگ بهایی که عمری را در کفر والحاد گذارنده مرثیه سرایی میکردی .
یعنی تو نمیدانی : علی محمد باب ، ابتدا خود را باب امام مهدی (عج) نامید و بعد گفت که خود مهدی است و بعد به دست مجاهد شهید امیرکبیر ، به درک واصل شد .
...............