این اسلام نه آن است که شما می پندارید/ پاسخی به مدعیان شکست اسلام گرایی در منطقه

به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیده بان نیوز؛ به روشنی پیداست که این روزها منطقه خاورمیانه دوباره درحال تجربه تحولاتی است که چندان با آن بیگانه نیست. تحولاتی با سبک وسیاق متفاوت ،و این بار اوج آن را در مصر شاهد هستیم.

تفاوت از این روست که مردم کشورهای تازه انقلابی ای چون مصر  با این که با خواست خود کرسی قدرت را به گروه های اسلام گرا سپردند، این بار نیز به دست خویش یا شاید با چراغ سبز نشان دادن به ارتش نوعی کودتا و بر اندازی را کلید زدند،یا در ترکیه با اینکه یک حزب اسلام گرا قدرت را در دست میگیرد و مردم که حامی اصلی این حزب (حزب عدالت وتوسعه اردوغان)بودند ، بعد از مدتی همان مردم علیه آنها به شورش بر می خیزند و تظاهرات پی در پی بر گزار میکنند و خواستار استعفای حاکمانشان از منصب قدرت هستند.

نکته اصلی این مطلب همینجاست؛ مردم به گروه ها و احزابی رای دادند و حمایت کردند که اسلام گرا بودند،چون از وضعیت گذشته ناراضی بودند ولی با این وجود،ملتها شاهد آن بودند که علی رغم شعارهایی که این گروهها و احزاب اسلام گرا سر میدادند، شعارهایشان به ظاهر در چهار چوب مبانی اسلامی قرار میگرفت و بعد از اینکه به قدرت رسیدند عکس سیاستها ی تبلیغی خود عمل کردند.این را باید خاطرنشان کرد که ملتهای مسلمان منطقه با خروش دوباره خود یقینا خواستار این نیستند که گروه های سکولار ولائیک ویا پادشاهی به عرصه قدرت بازگردند بلکه خواسته اصلی آنها این است که چرا با توجه به اینکه گروههای اسلام گرا قدرت را در دست گرفته اند سیاستها و مبانی اسلامی را در کشورشان پیاده نکردند.
باید گفت که درمنطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی اسلام به شکل واقعی خود ظهور پیدا نکرده است و تقریبا تمام حکومتهای به ظاهر اسلامی منطقه  به جز نظام جمهوری اسلامی ایران ، از اصول اسلامی عدول کرده اند. با این توضیح می توان اسلام شکل گرفته در منطقه را تقریبا به سه دسته مشخص تقسیم نمود:
1-اسلامی که با وقوع انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و مشخصا دارای شعار های روشن از انقلاب بوده و هست، و با هدایتهای امام خمینی(ره) و در پی آن رهبری حکیمانه امام خامنه ای در اجرای سیاستهای اصلی خود که در راستای مبانی اسلام ناب بوده است ، در عرصه های داخلی و همینطور خارجی موفق عمل کرده است.
2- اسلامی که بصورت رادیکال و بسیارمتحجرانه ظهور و بروز یافته و در قالب گروه هایی چون القاعده ،جندالله والنصره و... شکل گرفته اند و با حمایتهای معنوی  و دلارهای نفتی سعودی – عربی در منطقه رشد یافته اند و عمدتا با خط فکری وهابیت و سلفی گری در منطقه دست به اقدامات تروریستی زده و در راستای اهداف غرب حرکت میکنند .
3- حالت دیگر اسلام در منطقه همان شکل تعدیل شده و لیبرال آن است که به صورت مشخص بسیاری ازاصول صریح اسلام حذف شده است . اصول روشن و انکار ناپذیری چون جهاد ، یاری رساندن به مستضعفین و مظلومین جهان و یا از همه مهمتر قاعده نفی سبیل که بر اساس آن در قران کریم به کرات آمده است وخداوند متعال در آن ازهرگونه تسلط کفار بر مسلمین هشدار داده است.
در این مدل از اسلام حکومتهایی که بر سر کار آمده اند طبق تمایلات غربی قدم بر میدارند و پیشرفت و رشد مردم کشورشان را در رضایت غربی ها می پندارند و اینکه اگر جا پای غرب بگذارند توسعه پیدا میکنند . این همان تفکر رضاخانی است که خود ملت ایران هم به نوعی تجربه کرده، اسلامی که در آن آهنگ گوش خراش ساز  سازشگری در آن به وضوح شنیده میشود.
در ادامه این مطلب میتوان برای نمونه از انواع اسلامی که در سه شکل در منطقه رخ نمایانده،شاهد مثالهای روشنی آورد:
الف- اسلامی که بعد از انقلاب ایران معرفی شد و شکل گرفت و تا بحال هم به لطف خدای متعال پا بر جامانده و ریشه دوانده و نمونه ای موفق از یک حکومت اسلامی در منطقه است. با وجود فشارهای زیادی که به ایران بعد از انقلاب وارد شد، آن هم مسائلی که هر کدام از آنها برای سقوط یک حکومت کافی بود و با وجود مقاومت ملت ایران بر این فشارها  نظام جمهوری اسلامی ایران در کل موفق عمل کرده است. فشارهایی چون ترور شخصیتهای اصلی و تاثیر گذار انقلاب ، تحمیل جنگی هشت ساله و تحریم های مختلف در همه ی زمینه ها . با این حال روشن است که در همه این عرصه ها موفق ظاهر شده و در مدیریت داخل کشور هم سربلند بیرون آمده است .
ب – اسلام  رادیکالیزه شده است که نیروی محرکه ی این نوع تفکر اسلامی همان طور که قبلا اشاره شد وهابیت و سلفی گری است که با بد ترین و خشن ترین شکل ممکن ، اسلام را به جهانیان معرفی می کند و متاسفانه مرکز اصلی رهبری این تفکر، عربستان سعودی است که محل ظهور اسلام و نزول وحی است ، که خود همین مسئله  باعث نهایت سوءاستفاده از سوی شیوخ سعودی شده است و اینکه فعالیتهای شدیدی که این طیف از حکام عرب منطقه در قالب وهابیت و سلفی گری میکنند باعث ایجاد انحرافات شدید بین مسلمانان منطقه شده است که کشته شدن افراد بسیاری از شیعه و اهل سنت محصول شاخصی از این نوع حکومت اسلامی است.
 ج- نهایتا اسلام لیبرال و غرب زده ای که طرفدار این مدل از اسلام در منطقه  است که با اعتماد به غرب و اجرای خواسته هایشان، خود را تمام وکمال در اختیار غرب گذارده و با گرفتن ژستهایی به اصطلاح روشنفکرانه از خود، اسلامی ظاهری و معتدل به نمایش می گذارند که در اصل همان شکل سازشکارانه آنها است،که در قالب اسلام معتدل و مثلا دور از تحجر و رادیکالیسم مذهبی شکل گرفته است، وب رای نمونه می توان از اسلامی که مرسی در مصر و اردوغان در ترکیه ایجاد کرده اند نام برد.
این را باید خاطرنشان کرد که در مصر از هر دو جریان اسلامی یعنی اسلام لیبرال و اسلام رادیکال توأمان وجود دارند که هر کدام به نحوی نتوانسته اند به خواسته ها ی انقلاب مردم مصر که ماهیت اسلامی هم داشت پاسخ درست دهند و یا اینکه در ترکیه با وجود روی کار آمدن مثلا اسلام گرایان بعد از مدتی شاهد عدم  مشروعیت و پذیرش ای گروه توسط مردم ترکیه هستیم و تقریبا تظاهرات و آشوبهای خیابانی و مخالفتهای مردم با سیاستهای اردوغان خبر هر روزه ی رسانه ها شده است.
میتوان این را به روشنی دریافت که کدام جریان اسلامی در منطقه به اسلام واقعی نزدیکتر است ؟یا سیاست های کدام مدل ازمدلهای  اسلامی که در منطقه معرفی شده با اهداف اسلام ناب محمدی(ص) همسو تر است؟
این را باید با افتخار اعلام کرد که مدل حکومت اسلامی که ایران بعد از انقلاب اسلامی به جهانیان معرفی کرد، موفق ترین نوع حکومت اسلامی تا کنون بوده است و اتفاقا با عدم سازش به انواع خواسته های نامشروع غرب توانسته با مدیریتی هوشیارانه و با تدبیر درعرصه های خارجی و مسائل داخلی به مدل موفق از حکومت های اسلامی دست پیدا کند و اینکه با دوری از هر نوع رادیکالیسم دینی – مذهبی به وحدت بین فرقه ها و ادیان و مذاهب مختلف کمک شایانی کند به نحوی که حتی در مجلس مهم خبرگان رهبری ،علمای اهل سنت هم حضور دارند و یا اینکه از ادیان مختلف الهی در مجلس شورای اسلامی صاحب کرسی هستند، بسیاری مسائل ازاین دست در این شکل از حکومت یعنی حکومت اسلامی ایران بوده است. حکومتی که روز به روز در میان مردم محبوب تر شده و با افتخار در تمام عرصه ها ی علمی  بهداشت و درمان و فن آوریهای گوناگون در بین چند کشور اول دنیا قرار گرفته است. و به این ترتیب ایران اسلامی در حال تبدیل شدن به  یک الگوی حکومت اسلامی موفق در منطقه است. و با صبر و بردباری و اعتماد مردم ایران به حکومتشان ، گردنه های سخت تحریم ها و فشارهای مختلف غرب را پشت سر گذاشته  و می گذارد.
حال با توجه به مطالبی مطرح شد به سهولت این این نتیجه را میتوان گرفت که درگیری های اخیر در کشورهای منطقه نه به دلیل آن است که از اسلام خسته شده اند بلکه از اسلام مصنوعی ای که توسط حاکمانشان به آنها تحمیل شده ناراضی اند.
در انتها باید خاطرنشان کرد که بعضی دشمنان قسم خورده ی اسلام  و مسلمین در این آشفته بازار منطقه سوءاستفاده کرده و می گویند و می نویسند که تاریخ مصرف اسلام گرایی به پایان رسیده مردم از حکومت های اسلامی خسته و ناراضی اند. درجواب این معاندین کوته فکر باید گفت که این اسلام نه آن است که شما می پندارید بلکه اگر حکومتها از فرامین صریح و غیر قابل تغییر اسلامی تبعیت و به آن عمل کنند ، به مدلهای موفقی هم چون مدل حکومتی جمهوری اسلامی ایران خواهند رسید.

مهدی مهدیان