ماجرا از آنجا شروع میشود که مردی که به جهت حفظ حریم خصوصی از او تنها با نام PH یاد میکنیم دچار بیماری پریکاردیت حاد شد، قلب پردهای به نام پریکارد دارد، اگر این پرده دچار التهاب شود، به بیماری ایجاد شده، پریکاردیت میگویند، برای درمان بیماری او، پزشکان مجبور شدند که جراحیاش کنند.
یک پزشک: همه چیز به خوبی و خوشی تمام شده بود، تا اینکه PH روزی به دیدار دخترش رفت، در خانه دخترش او متوجه مشکلی در دستگاه تلویزیون آنها شد، صدا و تصویر پخششده با هم هماهنگ نبودند، او به دخترش گفت که باید تلویزیونی میخریدند که این مشکل را نداشته باشد، اما دخترش به او گفت هیچ مشکلی در تلویزیون نمیبیند.
کمی بعد PH به آشپزخانه برود تا چای آماده کند، در آشپزخانه هم یک تلویزیون روی دیوار نصب شده بود، اما این تلویزیون هم مشکل داشت. PH به دخترش گفت که دو تلویزیون خریده که هر دو مشکل دارند و نیاز به تنظیم دارند.
اما ناگهان PH متوجه مسئله جدیتری شد، او صدای دخترش را پیش از حرکت لبهای او میشنید! دیگر، مشکل، مشکلی منحصر به دستگاههای تلویزیون نبود، او بود که این مشکل را در دنیای واقعی داشت.
PH ، نخستین فردی است که قبل از ادراک تصویر حرکت لب و دهان مردم، صدای آنها را میشنود. مغزهای ما طوری تنظیم شدهاند که صدا و تصویر را به صورت متناسب و هماهنگ هم با درک میکنیم، اما در مورد PH این طور نیست.
از مغز PH اسکن برداشته شد و مشخص شد که دو ضایعه در ناحیهای دارد که در شنیدن، زمانیابی و حرکت نقش دارند. این ضایعات ممکن است، هر زمانی در طول عمر PH ایجاد شده باشند، شاید هم زمانی که او در ICU بستری بود، این ضایعات ایجاد شده باشند.
چند هفته بعد PH متوجه شد که تنها در مورد آدمهای دیگر مشکل سینک نبودن صدا و تصویر را ندارد، بلکه حتی صدای خودش را قبل از احساس حرکت آروارههایش میشنود. این تأخیر و ناهمزمانی حدود یک چهارم ثانیه بود، PH نمیدانست که آیا این تأخیر بیشتر خواهد شد یا نه.
مغز ما طوری است که صدا و تصویر را به صورت همزمان درک میکند، برای شناخت مشکل PH ، الیوت فریمن و همکارانش از دانشگاه لندن، تصمیم گرفتند که بررسیهای بیشتری بکنند.
در گام نخست، آنها مشابه کاری کردند را که وقتی زیرنویس یا صدای یک فیلم با ویدئو با هم سینک نباشند، انجام میدهید، آنها ویدئوهایی که از مردم در حال صحبت کردن گرفته شده بود به PH نشان دادند و با ایجاد تأخیر در پخش صدا به میزان ۲۰۰ هزارم ثانیه، کاری کردند که PH صدا و تصویر را به صورت همزمان درک کند.
آزمایش بعدی آنها جالبتر بود. توهم جالبی وجود دارد که اسمش توهم مکگورک است و به این صورت ایجاد میشود که هنگام پخش یک هجا، تصویر حرکت دهان در حال ادای یک هجای دیگر به فردی نشان داده شود، در این صورت سوژه آزمایش یک هجای سوم را درک میکند که اصلا پخش نشده است. در این مورد این ویدئو را ببینید (لینک دانلود) ، این را هم بگویم که ما ایرانیها چون به دیدن فیلمهای دوبله عادت داریم، ممکن است این توهم در مورد ما کار نکند!
از آنجا که PH صدای مردم را قبل از حرکت لبهای آنها درک میکرد، دانشمندان انتظار داشتند که در صورت ایجاد تأخیر ۲۰۰ هزارم ثانیهای، همین توهم در PH هم ایجاد شود. اما در PH توهم وقتی ایجاد شد که صدا ۲۰۰ هزار ثانیه زودتر پخش شده بود. یعنی در این عملکرد به خصوص مغز PH ، تصویر را قبل از صدا درک میکرد.
با بررسی بیشتر و تکرار آزمایش در مورد ۳۷ نفر دیگر، مشخص شد که افراد دیگری هم مشابه وضعیت PH را در این آزمایش دارند، آنها هم ناهمزمانی ادراک تصویر و صدا را در حد جزئی داشتند.
نتیجه نهایی که فریمن گرفت این بود که ما در مغزمان یک ساعت واحد نداریم، و «حالا» در بخشهای مختلف مغز ما در زمانهای مختلف درک میشود.
در مورد PH یکی از این ساعتها، به طرز قابل توجهی کند شده بود و نسبت به متوسط ساعتهای مغز عقب افتاده بود.
PH خودش را با مشکلش مطابقت داده است، اما در محیط و جلسههای شلوغ، احساس ناراحتی میکند.
حتی ممکن است تصور کنید اینکه PH صدایش را قبل از احساس حرکت آروارههایش درک میکند، باعث میشود او احساس کند که از کنترل خارج شده است، اما خوشبختانه برای PH این وجه مشکلاش تنها در حد یک حس عجیب باقی مانده است.
فریمن به دنبال راهی است تا با ایجاد تأخیر مصنوعی در ادارک صدا، مشکل PH را حل کند، PH با اینکه از آزمایش این شیوه درمانی خشنود میشود، اما زیاد سخت نمیگیرد و بیشتر ترجیح میدهد با مسئله کنار بیاید.