انتخابات 24 خرداد 92 با حضور گسترده مردم و با مشارکت بالای 72% در سراسر کشور و نیز اقصی نقاط دنیا که برای ایرانیان امکان حضور پای صندوقهای رأی وجود داشت، برگزار شد. و بدینسان حماسه سیاسی ملت بزرگ ایران تحقق یافت. انتخابات یک پدیده سیاسی است، اما در ایران در برخی ادوار در صورتبندی جنبشهای اجتماعی خودنمایی کرده است. به نظر میرسد رویکرد و انتخاب مردم در انتخابات یازدهم، از جنس دوم باشد تا اینکه صرفا پدیدهای سیاسی تلقی شود.
بولتن نیوز ، صاحب نظران شش شاخصه و شرط را به عنوان استاندارد یک انتخابات با معیار های بین المللی برمی شمارند:
1. آزادی: امکان حضور همه گروه ها، جریانات و گرایش های سیاسی.
2. سلامت: تطابق نتیجه انتخابات با آرای مردم.
3. عدالت: فراهم بودن شرایط عادلانه تبلیغات برای همه نامزد ها و جریانات سیاسی.
4. حق رأی عمومی: حق رأی قائل شدن برای همه کسانی که طبق قانون می توانند رأی دهند و فراهم ساختن شرایط مناسب برای دادن رأی از سوی مسؤلان.
5. برگزاری منظم انتخابات: انتخابات باید در زمان، تاریخ و موعد مقرر برگزار شود و در تقویم رخداد های سیاسی – اجتماعی یک کشور ثبت شده باشد؛ نه این که به اندک بهانه ای از برگزاری آن خودداری شود.
6. نظارت: وجود نهاد ناظر مورد اعتماد جریانات و نامزد ها برای انتخابات، یک پیش شرط اساسی است.
به لطف الهی، با توجه به تدابیر شایسته رهبری و نظام، حسن انجام مأموریت نهاد های ناظر (شورای نگهبان قانون اساسی و هیئت های نظارت) و نهاد مجری (وزارت کشور، استانداری ها، فرمانداری ها، بخشداری ها، دهداری ها و هیئت های اجرایی)، درست انجام شدن وظایف از سوی نهاد های امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی و نظامی و بالأخره حضور همه جریانات، گرایش ها و نامزد های سیاسی با سلایق مختلف، بی تردید انتخابات یازدهم از همه موازین انتخابات با استاندارد های بین المللی برخوردار بوده است.
افزون بر این، برابر آموزه های دینی و در نظام جمهوری اسلامی حق رأی علاوه بر استیفای حقوق شهروندی و حضور در صحنه های مختلف انجام تکلیف و فریضه دینی است و این نکته به تنهایی برتری ساز و کار انتخابات در جمهوری اسلامی را نسبت به سایر نظام های رایج برتری می بخشد. بی تردید پیروز اصلی انتخابات یازدهم؛ مردم ایران و رهبری هستند؛ مردمی که به صحنه آمده و مشارکتی گسترده را به وجود آوردند. اما آن چه که نقشی بی بدیل در این صحنه داشت راهبرد، مدیریت، پایش، نظارت و عمل رهبری بود. رهبری همواره سیاست های راهبردی انتخاباتی خود را معطوف به چند امر کرده اند:
اول، همواره از سلامت و آزاد بودن انتخابات از جمله انتخابات 88 ،صیانت و حمایت کرده اند.
دوم، حمایت از حضور همه سلیقه ها و گرایش های سیاسی مختلف در ذات تفکر رهبری است. بر این اساس ایشان همواره قائل به انتخابات آزاد و رقابتی بوده اند. در سال های حاکمیت دولت آقای خاتمی، به اتفاق جمعی از فعالان سیاسی با آقای هاشمی رفسنجانی ملاقات داشتیم. ایشان پیروزی آقای خاتمی و جریان اصلاحات را مرتبط با سیاست رهبری دانست و گفت: «رهبری واقعا به مشارکت و حضور حداکثری اعتقاد دارند و طبیعی است نتیجه چنین انتخاباتی همیشه با آن چه که ما ها فکر می کنیم جور درنمی آید. در گذشته در جمعی تصمیم گیری می کردیم که چه کسی وارد صحنه شود و همه از او حمایت می کردیم و طبیعی بود که نتیجه انتخابات اطمینان بخش بود»
سوم، تأکید بر قانون گرایی و حمایت از نهاد های قانونی به خصوص شورای نگهبان قانون اساسی در سپهر سیاست های رهبری بوده است.
چهارم، حضور حداکثری و مشارکت گسترده مردم را باید از راهبرد های مهم انتخاباتی رهبری برشمرد.
پس از انتخابات 88 که تهمت و برچسب ناروای تقلب در انتخابات زده شد، رهبری همواره تلاش کرد امانت داری نظام جمهوری اسلامی را برای افکار عمومی جهان و برخی کسانی که در داخل مفتون این تبلیغات شده بودند، اثبات کند. ایشان همواره از «لزوم جداسازی میان اصلاح طلبان و فتنه گران» تأکید و با تمام توان از حضور جریان اصلاح طلب در انتخابات حمایت کردند. انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 90 و حمایت از حضور اصلاح طلبان را که با برخی بهانه ها عدم احراز صلاحیت شده بودند، باید گام عملی رهبری برای تحقق حماسه سیاسی در سال 92 برشمرد.
ایشان برای آن که در سال 92 حماسه سیاسی به معنای واقعی در انتخابات ریاست جمهوری و شــورا ها شکل گیرد، چندین ماه مانده به انتخابات گام های هشت گانه ای را آغاز و تا روز انتخابات و سپــس با صــدور بیانیه تبریک به منتخب مردم دنبال کردند. این هشت گام که به واسطه آن دوست و دشمن موفقیت انتخابات یازدهم را به رهبری نسبت می دهند رخدادی بزرگ در تاریخ ایران اسلامی است. رئیس جمهور منتخب حجت الاسلام روحــانی بزرگ ترین پیـروز انتخـابات را «رهـبری و تدابیر ایشـان» مـی داند. آقایان هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، سیدحسن خمینی، جریان اصلاحات و کارگزاران نیز مهر تأیید بر آن می زنند. حتی دشمنان نیز به این امر معترف هستند. اخیرا یک اندیشکده آمریکایی اعلام کرد: «آیت الله خامنه ای باز هم ثابت کرد در مسایل راهبردی، تدبیرگری چیره دست است. وی موفق شد غرب و مردم خود را آرام کند.»
هشت گام انتخاباتی که رهبری مرحله به مرحله آن را مدیریت، هدایت و عملیاتی کردند عبارتند از:
گام اول؛ فراخوان عمومی برای واجدان شرایط ریاست جمهوری: رهبر معظم انقلاب معیار های انتخاب نامزد اصلح را بدون آن که سمت و سویی له یا علیه نامزد یا جریان سیاسی خاصی احساس شود، تبیین نمودند و از همه واجدان شرایط که توانایی انجام وظیفه و وفای به عهد ریاست جمهوری را دارند، دعوت کردند که در انتخابات حضور داشته باشند. این دعوت، موج گسترده ای را برای حضور نامزد ها از طیف های سیاسی مختلف فراهم ساخت.
گام دوم؛ نفی فتنه و تأیید اصلاح طلبان: افراد، اشخاص و برخی نامزد ها با گرایش های سیاسی مختلف به ویژه اصلاح طلبان ملاقات ها و دیدار هایی را با رهبری به عمل آوردند. رهبری ضمن تأکید بر حضور همه گرایش ها و از جمله اصلاح طلبان تأکید کردند که آن ها هم باید حضور داشته باشند. از جمله در دیدار با اسحاق جهانگیری که قرار بود نامزد واحد اصلاح طلبان باشد، تأکید کردند: « شما را قبول دارم و شما ها باید مرز خود را با مخالفان جمهوری اسلامی روشن و اعلام کنید.»
گام سوم؛ احراز صلاحیت ها: شورای نگهبان قانون اساسی طبق قانون وظیفه بررسی و احراز صلاحیت نامزد های ریاست جمهوری را بر عهده دارد. خیلی ها از جمله جریان منسوب به دولت تلاش کردند که رهبری در برابر رد صلاحیت های شورای نگهبان موضع گیری کنند که ایشان در حمایت از قانون و نهاد های قانونی موضع گیری کرده و مطلقا از حکم حکومتی هم استفاده نکردند.
گام چهارم؛ رأی مردم حق الناس است: موضع رهبری مبنی بر این که آرای مردم حق الناس است و مسئولان باید از آن صیانت کنند، صرفا یک سفارش یا توصیه مسئولیتیساده نبود؛ بلکه موضعی فقهی و متکی بر ابتکارات اجتهاد شیعی در فقه سیاسی بود. تأکید ایشان بر دقت مسئولان در بازشماری آراء و صیانت از آن، بابی جدید در فقه شیعه است؛ اصلی که به لحاظ حقوقی یک ترمینولوژی در باب مفهوم حق و حقوق، شهروندان محسوب می شود.
گام پنجم؛ ممنوعیت ورود نهاد های خاص در امر انتخابات: بی شک سپاه پاسداران و نیروی مقاومت بسیج دو نهاد برآمده از انقلاب و از یادگار های امام خمینی (رحمت الله علیه) هستند، هر دوی این نهادها باید قوی و مورد اعتماد باشند؛ اما در پاره ای از کشاکش های سیاسی (به خصوص در سال های اخیر) برخی موضع گیری ها از سوی معدودی از مقامات این نهاد ها که در سایت ها و خبرگزاری ها منعکس شد، شائبه مداخله سپاه و بسیج در انتخابات به نفع جریان یا نامزدی خاص را به وجود آورده بود. یکی از نامزد های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، در حاشیه اجلاس خبرگان رهبری، به این جانب گفت: «در ملاقات با رهبری از ایشان درخواست کرده ام که بر حذر داشتن سپاه و بسیج را در امر انتخابات، مورد توجه جدی قرار دهند.» برابر اطلاعات و اخبار منتشره، در آستانه انتخابات، رهبری طی ابلاغیه ای به نیرو های مسلح (از جمله سپاه و بسیج) به طور اکید ورود آن ها به انتخابات را ممنوع ساختند.
مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز صریحا اعلام کرد: «هیچ دخالت سازمان یافته ای در امر انتخابات نبوده است و نقش رهبری تعیین کننده بوده است.» بیان این سخن به معنای به رسمیت شناختن مداخله نیرو های مسلح از سوی نگارنده نیست، بلکه سخن بر سر تدبیر رهبری برای مصون نگه داشتن سپاه و بسیج از این اتهامات در انتخابات اخیر است.
گام ششم؛ رأی به هر نامزد رأی به جمهوری اسلامی است: رهبری در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) تأکید کردند که هر یک از کاندیدا های تأیید شده رأی بیاورند، در واقع رأی اعتمادی به نظام جمهوری اسلامی خواهد بود. این سخن رهبری برای مقابله با عده ای تندرو و افراطی بود که متأسفانه در همه جناح های سیاسی دیده می شوند؛ مبادا که رأی آوری و پیروزی یک فرد یا جریان را از دست رفتن اسلام بدانند یا در نقطه مقابل آرای داده شده به نامزد منتخب را در راستای تقابل با جمهوری اسلامی قلمداد کنند.
گام هفتم؛ به کسی نظر ندارم: رهبری برای آن که برخی نامزد ها یا جریانات خود را منسوب به رهبری ندانند و از مقدسات، ولایت فقیه و رهبری استفاده ابزاری نکنند، ماه ها قبل از انتخابات تأکید کردند که: «من یک رأی دارم و کسی از آن مطلع نیست.» حتی برای آن که برخی سوء استفاده ها را کمرنگ کنند، از «پیامک های زیاد و بی اساس در روز انتخابات مبنی بر حمایت رهبری از یک نامزد خاص رمزگشایی کردند» و بدین سان این توطئه را هم نقش بر آب کردند. سرانجام در روز انتخابات در هنگام رأی دادن فرمودند: «از رأی من کسی خبر ندارد. حتی خانواده و فرزندانم نیز نمی دانند.» بدین سان مانع مصادره شدن رهبری به نفع اشخاص یا جریانات سیاسی شدند.
گام هشتم؛ دعوت از همه ایرانیان برای رأی دادن: گام آخر را رهبری با دعوت همه ایرانیان به رأی دادن برداشتند. ایشان با فراخوان عمومی از همه ایرانیان در هر جای جهان که هستند، از آن ها خواستند اگر حتی نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند، اما ایران را دوست دارند و علاقه مند به آن هستند در انتخابات شرکت کنند و به نامزد مورد علاقه خود رأی دهند. این تدبیر رهبری بیش از هر جریان اپوزیسیون و سلطنت طلبان را دچار سردرگمی کرد که ماه ها در بوق تحریم می دمیدند که مردم نباید در انتخابات شرکت کنند؛ چراکه جمهوری اسلامی و رهبران آن برای مخالفان حق رأی قائل نیستند و رأی آنان را به رسمیت نمی شناسند. این گونه بود که حماسه ای سیاسی در 24 خرداد 92 خلق شد که مردم و رهبری پیروز اصلی آن بودند. سخن در این باره زیاد است و فرصت بیشتری را می طلبد.
در شماره آینده درباره اصلاح طلبان، اصول گرایان، جریان منسوب به دولت، دشمنان، نقش رسانه ملی و تحلیل و توصیف پیام های انتخابات با شما عزیزان سخن خواهیم گفتم. انشاء الله
منبع: هفته نامه پنجره - دکتر علی دارابی