به گزارش بولتن نیوز به نقل از خبر آنلاین منطقه تهران و پیرامون آن بر رو یا در نزدیکی 5 گسل
لرزهخیز مهم قرار دارد گسلهای لرزهخیز تهران شامل گسل شمال تهران؛
ایوانکی، ری ، کهریزک و گسل مشا است. که در بین آنها گسل «شمالتهران»
خطرناکترین گسل است.
دکتر زارع معاون پژوهشگاه زلزله شناسی می گوید
گسلها در هیچ کجای دنیا با هم فعال نمی شوند . اگر قراراست که جا به جایی
باشد یکی از گسلها حرکت می کند و دیگری شلیک می کند و آن هم با فاصله زمانی
است،مانند بازی دومینو.البته پیش بینها نشان می دهد که در تهران احتمال
زلزله حتی تا 7 ریشتری هم وجود دارد.اگر به طور مثال گسل شمال فعال شود
مناطق شمالی تهران آسیب می بیند نه ساکنان ری،چون گسلها در کنار هم نیستند
تا بر روی هم تاثیر بگذارند.البته تمام مناطق برای شتاب زلزله آماده شدند.
از
طرفی پیشگام علم زلزله شناسی در ایران معتقد است درصورت بروز زلزله ای در
تهران به بزرگی 7.5 ریشتر، این شهر رکوردارتعداد کشته ها و زخمی ها خواهد
بود.
دکتر بهرام عکاشه در مراسم پاسداشتی که برای وی در حسینی ارشاد
گرفته شده بود با اشاره به تاریخچه زلزله شناسی در ایران گفت: 83 درصد
شهرهای کشور ما در خطر زیاد و خیلی زیاد زلزله هستند، 90 درصد کشور ما گسل
دارد و شهرهای ما جایی ساخته شده اند که در معرض خطر هستند.
وی ادامه
داد: از شروع قرن 20 تا کنون در ایران 125 هزار نفر بر اثر زلزله جان خود
را از دست داده اند و دو برابر این تعداد هم نقص عضو شده و چندین برابر این
تعداد هم افراد آواره شده اند.
استاد علم زلزله شناسی ایران افزود: در
سال 1365 مصاحبه ای درباره پیامدهای زلزله تهران داشتم که براساس آن شورای
عالی امنیت ملی در نامه ای خواست دلایل خود را برای اینکه تهران در معرض
خطر زلزله است بیان کنم که من هم دلایل و پیشنهادات خود را در این زمینه
ارایه کردم.
وی با اشاره به پیشنهاداتی که ارایه کرده بود، گفت: پیشنهاد
دادم حکومت سایه ایجاد شود، مدیریت بحران برای شهر تهران تشکیل شود،
مطالعه برای تغییر پایتخت صورت گیرد.
دکتر عکاشه افزود: بنابراین در سال
83 وظیفه ایجاد ستاد بحران به شهرداری تهران محول شد و شهرداری مسئولیت
این کار را پذیرفت و ستاد بحران در سال 83 تشکیل شد و در حال حاضر این
ستاد در کل کشور ایجاد شده است.
وی ادامه داد: با توجه به رشد شهرها و
جمعیت ما نتوانستیم آن گونه که باید در زمینه پدیده زلزله و جلوگیری از آن
فعالیت کنیم و امیدواریم دانشجویانی که تحویل جامعه داده ایم بتوانند در
زمینه زلزله جدی تر از ما فعالیت کنند.
این استاد زلزله شناسی همچنین
پیشنهاداتی برای مقابله با پدیده زلزله ارایه کرد که می توان به برنامه
ریزی برای مقابله با زلزله، درک عمیق بحران ناشی از زلزله، عمل گرا کردن
آیین نامه ها در رابطه زلزله، تعریف نقش مردم در شروع، حین و بعد از زلزله،
توسعه آموزش هایی در رابطه با مقابله با زلزله در دبستان، راهنمایی،
دبیرستان و دانشگاه و ارایه یک واحد درسی در این رابطه که دارای نمره هم
باشد، اشاره کرد.
برگزاری مانور تعریف شده جهانی زلزله، ساخت فیلم هایی
دراین رابطه، پخش برنامه هایی در رابطه با زلزله از شبکه تلویزیونی،
روزنامه ها و رسانه ها هم از از دیگر پیشنهادات عکاشه برای مقابله با زلزله
بود.
وی افزود: اگر گسل ری و شمال تهران فعال شود و زلزله ای با 7.5
ریشتر هم رخ دهد تهران رکورد دار تعداد کشته ها و زخمی های زلزله خواهد
بود، این مساله باید جدا پیگیری شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
من یک کارشناس ارشدرشته عمران-سازه هستم. به جرات می توانم بگویم بالای 90 درصد ساختمانهای جدید الاحداث توان مقاومت در برابر زلزله شدید یا به اصطلاح مهندسین زلزله طرح را نخواهند داشت. مشکل صنعت ساختمان در ایران از آیین نامه های پر از اشتباه فولاد و بتن شروع می شود تا کیفیت فوق العاده پایین اجرا توسط بساز و بفروشهای محترم. اگر بخواهم با یک مثال توضیح دهم بر اساس فرضیات طراحی یک مهندس محاسب آمریکایی، در صورتی که یک خانه مسکونی ساخته شده در ایالات متحده با کیفیت اجرای عالی و طراحی درست بر اساس آیین نامه های آنها، در معرض زلزله شدید قرار بگیرد (همان زلزله طرح) هیچ یک از ساکنین نباید در زلزله کشته شود اما ساختمان پس از زلزله دیگر قابل سکونت نخواهد بود و باید تخریب و نوسازی شود. حالا شما فرض کنید در کشور ما با آیین نامه های غلط و کیفیت بسیار پایین طراحی و اجرا (که ساختمانها توسط یک عده افراد بی سواد که اصلا مهندس نیستند بر اساس فرضیات غلط طراحی و سپس توسط یک عده سودجوی از خدا بی خبر ساخته می شوند) چه بر سر ساکنین بی اطلاع و بخت برگشته این ساختمانها خواهد آمد. این سرنوشت محتوم انسانهایی است که علم و دانش را بی ارزش شمرده و جان و مال خود را به دست کسانی می سپارند که بویی از انسانیت نبرده و با علم به بی سوادی و نا آگاهی در این زمینه کاملا تخصصی، به خود اجازه می دهند (البته با کوتاهی و حمایت مسئولین مربوطه) بدون آنکه کمترین اطلاعی از علم مهندسی داشته باشند برای پر کردن جیبشان وارد صنعت ساخت و ساز شوند. مهندسین ناظر هم به امید رسیدن به دستمزد اندک خود (در مقایسه با ارزش سازه و مسئولیتی که می پذیرند) بر ایرادات و خیانتهای سازندگان چشم فرو می بندند. به عقیده این جانب با توجه به اینکه امیدی به اصلاح روند موجود وجود ندارد تنها راه فرار از تهران قبل از وقوع فاجعه است.