حتی در دوران مبارک نیز سلفی ها این قدر جرات نداشتند/ مرسی باید استعفا بدهد/ شیعیان مصری از رای دادن به مرسی پشیمان هستند

گروه بین الملل- خطر بزرگی که بسیاری از انقلاب های مردمی و اسلامی منطقه را دنبال می کند عبارت است از عدم رهبری مناسب و عدم توانایی در پی ریزی ساختار جدید و مطابق با شرایط کنونی که هر دوی این خطرها امروز در مصر قابل مشاهده است.

به گزارش بولتن نیوز، این خطرها زمانی جدی می شود که رنگ و بوی اختلافات مذهبی آن هم با عقبه سلفی و وهابی به خود بگیرد و این همان مطلوبی است که غربی ها آن را دنبال می کنند.

ترور رهبران شیعیان مصر«شیخ حسن شحاته» و تعدادی دیگر از شیعیان این کشور توسط سلفی های مصر، زنگ خطر یک جنگ طائفی و مذهبی را در مصر به صدا در آورد که در گفتگو با «حسن هانی زاده»(کارشناس مسائل خاورمیانه) به بررسی آن پرداخته ایم.

بولتن: قتل شیعیان مصر و به خصوص رهبر آنها چه تاثیری بر تحولات منطقه و به خصوص مصر خواهد داشت؟

حمله غیر انسانی به رهبر شیعیان مصر شیخ حسن شحاته و قتل توسط سلفی های جنایتکار، پیش از آنکه شیعیان جهان و منطقه را متاثر کند، ملت مصر را متاثر کرده است چرا که هم زیستی در میان مذاهب مصر در تاریخ این کشور به عنوان یک سنت وجود داشته است و اصلا هیچ اختلافی میان مذاهب وجود نداشت.

اما برآیند این ترور که با تحریک گروه های سلفی و وهابی صورت گرفته است، اختلاف در میان مذاهب را در کشور مصر گسترش می دهد.

از زمان انقلاب مردم مصر شاهد عزیمت افرادی مانند یوسف القرضاوی از قطر به قاهره بودیم که با گفتگو با گروه های سلفی و وهابی به تحریک آنها می پردازد.

از سوی دیگر ضعف ساختاری و مدیریتی دولت مرسی و گرایش او به سلفی ها و امتیاز دادن به آنها، موجب شده است که مجموعه های ضد دینی با استفاده از ضعف مرسی به شیعیان حمله کنند.

متاسفانه جامعه جهانی که داعیه دفاع از حقوق بشر هستند نیز سکوت پیشه کردند زیرا احساس آنها این است که حمله به شیعیان مصر حمله به جمهوری اسلامی ایران است

بولتن: واکنش الازهر و شیوخ آن نسبت به ترور رهبر شیعیان مصر چگونه بوده است و آیا این واکنش در تراز این مرکز علمی مهم بوده است؟

با توجه به اینکه الازهر کانون همزیستی مسالمت آمیز ادیان و مذاهب مختلف مصر می باشد و در گذشته افرادی مانند شیخ شلتوت با صدور فتوایی کرسی تشیع را نیز در این مرکز علمی ترویج داد و شرایط الازهر را برای تعامل با تشیع فراهم کرد، الازهر این حرکت را محکوم کرد.

اما از آنجایی که عربستان سعودی در طول 30 سال گذشته تلاش فراوانی را برای نفوذ در الازهر به خرج داده است، شیوخ الازهر سکوت کردند و با توجه به اینکه فاطمیون مصر موسس الازهر بوده اند انتظار می رفت که شیوخ الازهر از حقوق همه مذاهب دفاع کند اما در این واقعه تنها به صدور یک بیانیه کمرنگ اکتفا کردند.

بولتن: عملکرد مرسی از زمان آغاز ریاست جمهوری در بروز چنین اقدامات تروریستی تا چه میزان موثر بوده است؟

محمد مرسی در طول یک سال گذشته ثابت کرد رئیس جمهور ملت مصر نیست بلکه رئیس جمهور سلفی هاست.

حتی در دوران حسنی مبارک نیز چنین اتفاقاتی رخ نمی داد و سلفی ها جرات حمله به شیعیان را نداشتند اما نقش برجسته ای به سلفی ها داد.

مرسی هرگز در حد و اندازه یک رئیس جمهور عمل نکرد و نشان داد که توانایی همگرایی میان طیف های مختلف مصر را ندارد و به همین دلیل است که رهبران گروه های لیبرال و غیراسلامی در حال مقابله با سلفی ها و اخوان المسلمین هستند و مرسی هم نمی تواند اوضاع را مدیریت و کنترل کند.

مرسی باید استعفا بدهد کما اینکه در تظاهرات روزهای گذشته مردم مصر نیز خواستار برگزاری انتخابات مجدد در مصر بودند.

از سوی دیگر ارتش مصر نیز به دولت هشدار داده است که در صورت نیاز به عرصه سیاست ورود خواهد کرد و این یک زنگ خطر بزرگ برای دولت مرسی است.

بولتن: شعیان مصر در زمان انتخابات چه موضعی نسبت به مرسی داشتند و چه انتظاری از او بود؟

از آنجایی که شیعیان مصر در اقلیت هستند و پراکندگی زیادی دارند دارای تشکل واحدی نیستند و در مسائل سیاسی نیز دخالت چندانی ندارند.

اما شیعیان مصر در انتخابات ریاست جمهوری به مرسی رای دادند چرا که او را اهل اعتدال یافتند و بر این باور بودند که در پرتو حاکمیت اعتدال آزادی عمل و مذهب فراهم می شود اما شیعیان مصر امروز چنین عملکردی را از مرسی شاهد هستند.