ذرهبین فرهنگی: اینکه ما تلاش کنیم تا مباحث مهم ارزشی و عقیدتیمان را تبدیل به گفتمان کنیم خیلی خوب است، اما باید بدانیم که گفتمان، یک فرایند فرهنگی و فکریست که ساختنی نیست و به همین دلیل، نباید تصور کنیم با تصدیگری یک یا چند نهاد و سازمان، و تولید چند کتاب و اثر فرهنگی جزیرهای و مقطعی، میتوانیم مجموعهای از ارزشها را تبدیل به گفتمان کنیم.
نگاه گزینشی به تبلیغ کتاب در رسانهی ملی
یک ناشر میگوید: در صداوسیما کتابهای رمان یا کتابهای حوزهی علوم انسانی و فلسفی تبلیغ نمیشود و من فکر میکنم تبلیغ کتاب در این رسانه به صورت گزینشی است. در صداوسیما اجازهی تبلیغ کتاب دیگری بهجز کتابهای کمکآموزشی داده نمیشود. پژمان سلطانی، مدیر نشر ویستار، در گفتوگو با خبرنگار کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، دربارهی ضرورت تبلیغ کتاب، گفت: کتاب یک کالاست و مانند هر کالای دیگری تبلیغش ضروری است، اما متأسفانه ما در سالهای اخیر، به چند دلیل نتوانستهایم کتابهایمان را تبلیغ کنیم؛ یکی اینکه تبلیغ جدی و حرفهیی بهصرفه نیست، دیگر اینکه به ما اجازهی تبلیغ نمیدهند.
ذرهبین فرهنگی: با گسترش وسایل ارتباط جمعی و شکلهای متنوع پخش صوت و تصویر، کتاب در حاشیهی علاقهمندیهای فرهنگی قرار گرفته است. در حالی که برخی از خواص آن قابل انتقال به سایر ابزارهای رسانهای نیست. در نتیجه میطلبد که حتماً تبلیغ شود و چه بهتر که این تبلیغ، توسط سایر رسانههایی انجام شود که جای کتاب را تنگ کردهاند. اما باید توجه کرد که این کار، تنها از سر رفع مسئولیت نباشد و با تبلیغ آثار دمدستی و سطح پایین، اصل قضیه مغفول نماند. به نظر میرسد کسانی که وظیفهی تبلیغ کتاب را در رسانهی ملی برعهده دارند باید خودشان اهل کتاب بوده و با در نظر گرفتن نیازهای اقشار مختلف، این کار را انجام دهند.
مدیران فرهنگی چطور مدیر میشوند؟
به گزارش خبرگزاری فارس٬ مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بیان اینکه برخیها مردودین سازمان خودشان را میآورند در بخش فرهنگ میگذارند، گفت: نکند کمکارترین آدمها در همه حوزههای اقتصادی، بازرگانی، صنعتی و راه رد میشوند حالا میگوئیم بروید در بخش فرهنگی کارشناس شوید؟
ذرهبین فرهنگی: متأسفانه همانطور که در مدارس و دانشگاههای ما عرف شده که دانشآموزان کم استعداد به رشتههای علوم انسانی میروند، گویی در بحث مدیریت هم همین ماجراست. به قول آقای مدیر عامل، کمکارترینهای سایر بخشها به حوزهی فرهنگ میآیند. و این در حالیست که مزیت نسبی ما در فرهنگ ماست و چنین رفتارهایی، تبعات استراتژیک به همراه دارد.
بازی رایانهای به مثابه وسیلهی آموزشی
به گزارش خبرگزاری نسیم٬ بخش سبک زندگی ایرانی اسلامی-ایرانی با هدف ترویج الگو و شاخصهای این نوع زندگی به سومین جشنواره بازیهای رایانهای تهران افزوده شد. علاقهمندان میتوانند در چهار بخش مسابقه بازینامه، طراحی کاراکتر، طراحی محیط و طراحی شخصیت پهلوانان ایرانی شرکت کنند.
ذرهبین فرهنگی: باید بپذیریم که دنیای امروز، یکی از مهمترین مراجع تربیتی فرزندانمان بازیهای رایانهای هستند. ابزارهایی که فرصتهای فراوانی را در اختیار صاحبانش قرار میدهد. تا چندین سال ما هیچ سهمی در مالکیت این ابزار سرگرمی و تربیتی نداشتیم و به همین اندازه، تحت تأثیر رقیبان فرهنگیمان قرار گرفتیم. اما در سالهای مختلف این توانایی در متخصصان داخلی ایجاد شده که بتوانند خالق بازیهای رایانهای جذابی باشند. اما لازم است تا در تدوین محتوا و روند بازیها، دقت عمل بالایی صورت بگیرد تا خدای نکرده شاهد بازیهایی نباشیم که تنها نام ایرانی را به دوش کشیده ولی در عمل، دست کمی از آثار اروپایی و امریکایی ندارد.
لزوم نگاه «فرمانده در پیش» در برنامهریزی قرآنی
به گزارش «نسیم»، حجتالاسلام علی محمدی در همایش سراسری معاونان و مدیران کل سازمان و ادارات کل اوقاف سراسر کشور گفت: مسئولان و برنامهریزان امور قرآنی نباید منتظر باشند تا مردم بیایند سراغ آنها، بلکه وظیفه ما است که به سراغ مردم و نسل جوان برویم و پایگاههای قرآنی سطوح مختلف ایجاد کنیم. این نقطه ضعف است که نتوانستهایم سفره معارف قرآنی را در اقصینقاط کشور پهن کنیم.
ذرهبین فرهنگی: همانطور که در عرصهی جنگ نظامی در دوران دفاع مقدس، فرماندهان ما پیشاپیش سربازان حرکت میکردند و با این کار، هم روحیهی ایشان را بالا میبردند و هم کارآمدی خودشان را افزایش داده و کیفیت عملیاتها را ارتقا میدادند، در جنگ فرهنگی نیز لازم است تا افسران و فرماندهان، از ستادها بیرون آمده و برای درک مسائل موجود در این عرصه، به عمق جامعه بیایند و پیشاپیش نیروهای تولیدی، در جریان امور مختلف این مهم قرار بگیرند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---------------
گفتمان سازی نظیر خلق یک حماسه دستوری و بخشنامه ای نیست،این می شود یک قول احسن.
و امایی دارد این قول احسن و آن این است که حماسه را می توان شبیه سازی کرد با توجه به سنت های لا یتغیر الهی و امای دوم آن است که این همه بودجه ها ی فرهنگی گوناگون که در سیستم دولتی و ... وجود دارد اگر صرف امور جزیره ای و پراکنده می گردد و نیز اذعان به عدم بخشنامه ای بودن گفتمان سازی،چرا در ید قدرت یک مدیریت توانمند قرار نمیگیرد تا حماسه ای فرهنگی به پا کند و دلها را به سمت انتظاری جهادگر متمایل کند.رهبری عزیز به ما آموخته اند در موضوعات بنیادین با ریل گذاری (در قانون)و کانال کشی (نظیر تحزب) کاملا روشمند حرکت کنیم . گفتمان انقلاب اسلامی 3 کلمه است و سه بخش متصل به هم نیز دارد؛بال سرخ شهادت ،بال سبز انتظاری حماسی و پیوندگاهی نورانی به نام ولایت فقیه.
این یک مورد مثالی است جهت شبیه سازی و نیز کانالیزه کردن و ریل گذاری.
البته علمای عزیز و مراجع و روحانیت بزرگوار و دانشمندان ما همیشه در قله های معرفت دینی و اسلامی هستند و بایستی جهت درک عمیق تر و بهتر از محضرشان کسب فیض نمود.
ان شاء الله