کد خبر: ۱۵۰۱۵۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
نقدی بر گفت وگوی سعید لیلاز با روز آن لاین:

اصلاح طلبان با افزایش وزن خود در انتخاب افرادی مانند روحانی چه چیزی را می خواهند تغییر دهند؟

سرخوردگی کسانی که به تغییرات بزرگ، براندازی، ایجاد آشوب و فتنه معتقدند موجب شده که به هر قیمتی می خواهند روی هر کوچه و خیابان و جریان سیاسی و نامزد انتخاباتی، نام اصلاح طلب بگذارند تا خودی نشان دهند. امامهم این است که سیاست های نظام و مقاومت در برابر دشمن تغییر نمی کند...

گروه سیاسی - ظاهرا با وجود این همه سایت خبری، روزنامه و مجله و هفته نامه در داخل کشورو امکان نوشتن مطلب و انتشار آن در رسانه های داخلی، فعالان سیاسی دو جناح، علاقه خاصی به گفت وگو با رسانه های بیگانه و ضد انقلاب و مخالف نظام در خارج کشور دارند و به دنبال گفت وگوی امیرمحبیان و عماد افروغ، سعید لیلاز نیز در گفت وگویی با فرشته قاضی، با عنوان "حکومت فشارها آورد که بازی را واگذار کنیم" به بررسی شرایط انتخابات از دیدگاه اصلاح طلبان، جریان فتنه یا جنبش سبز پرداخته است.

به گزارش بولتن نیوز، لیلاز، معتقد است "فضای فعلی انتخاباتی با فضای سابق تفاوت کرده و اکنون سه قطبی شده... نظام، هنوز هم هزینه های ماجرای قبلی را کاملا تسویه نکرده و در فضایی هستیم که حسن روحانی در تلویزیون می گوید من سرهنگ نیستم. آیا این حرف کوچکی است؟ این جنبش عظیم مردم ایران است که حسن روحانی را تغییر داده. یعنی هر کسی بخواهد در ایران با تکیه به مردم و مستقل از حکومت به جایی برسد مجبور است حرف مردم را بزند، مجبور است رای مردم را بگیرد و مجبور است آرای مردم را بازتاب دهد."
لیلاز می گوید: «من خیلی اهمیت قائل نیستم که چه کسی در دوره آینده رئیس جمهور می شود، چون معتقدم که ایران فقط با تغییر سیاست ها ممکن است از بن بست بیرون بیاید نه با تغییر رئیس جمهور. و باشرکت در انتخابات، وزن و اندازه اصلاحات برای حکومت روشن می شود و ثانیا ما اجازه نخواهیم داد که بازی در انتخابات و روش حضور در انتخابات به ما تحمیل شود بلکه ما روش خود را اعمال خواهیم کرد. سوم اینکه من ظرفیت های آقای روحانی برای ایجاد تغییر در کشور را، در صورتی که با رای قاطع به پیروزی برسد، کمتر از بقیه کاندیداهای اصلاح طلب نمیدانم.»
وی مانند برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاح طلب با ناامید شدن از روش های دیگر که موجب تغییر در فضای سیاسی می شود، معتقد است که "با توجه به شرایط ویژه ای که در آن هستیم گزینه دیگری جز اینکه با تمام قوا در انتخابات شرکت کنیم نداریم".
لیلاز ادعا کرده که اگر آرا خوانده شود حسن روحانی نفر اول خواهد شد! این در حالیست که ایشان و سایر همفکران او باید اجازه دهند که صندوق های رای شمرده شود و معلوم شود که چه کسی اول خواهد شد. نه این که قبل از شمارش آرا و روز رای گیری، شبهه ای ایجاد کند که اگر آرا خوانده شود ... .
ایشان باید توجه داشته باشند که آن چه در سال 88 باعث پیشداوری شد و اشتباهات هر دو طرف باعث ایجاد آن حوادث تلخ شد، به خاطر طرح همین ادعاها بود که هر کس خودش را اول می داند.
براین اساس، باید چند روز قبل از انتخابات و روز انتخابات از چنین اظهار نظرهایی پرهیز کنیم و امیدوار باشیم که رئیس جمهور منتخب، مطالبات مردم را پیگیری کند و به بهبود شرایط اقتصادی و ... مشغول شود.
حتی اگر کسی شبهه ای در ذهن خود دارد باید از روش قانونی و طرح شکایت به نتایج استفاده کندو هرگز نباید از فضای رسانه ای برای ایجاد شبهه و تردید استفاده کند و مانند سال 88 قبل از اعلام وزارت کشور وشورای نگهبان، خود را برنده انتخابات معرفی کند و یا اعلام کند که تقلب شده است.
براین اساس، جناب لیلاز بهتر است برای طرفداری از نامزد مورد نظر خود بگوید: براساس برآوردها و نظر سنجی های ما، آقای روحانی شانس بیشتری دارد نه این که بگوید اگر رای آقای روحانی خوانده شود!...
افرادی مانند ایشان و بسیاری از فعالان سیاسی،که سال هاست در جریان برگزاری انواع انتخابات بوده اند و دولت هاشمی و دولت خاتمی سال ها مسوول برگزاری انتخابات مختلف بوده اند، خوب می دانند که وقتی افرادی قبل از برگزاری انتخابات این گونه ابهاماتی را مطرح می کنند عملا شرایط را برای مجری و دولت سخت می کنند و دردل مردم به جای بذر امید و روحیه مشارکت، نوعی دلسردی ایجاد می کند.
به خصوص بخشی از طرفداران اصلاحات که در حال حاضر به خاطر مسائل سال 88 با نوعی رای خاکستری و مشارکت یا عدم مشارکت مواجه است، با شنیدن چنین حرف هایی، رای خود را بیهوده و مشارکت خود را مشروط می کند واین موضوع، از همه بیشتر به زیان آقای روحانی و جریان اصلاحات است

با این وجود، معلوم نیست که آقای لیلاز و برخی همفکران ایشان، چرا علاقه دارند که شکست احتمالی خود را از حالا کلید بزنند و در مورد آن اظهار نظر کنند و توپ را به زمین رقیب بیندازند و به قول خودشان هزینه ادامه یافته سال 88 را بیشتر کنند؟!

وی در عین حال میگوید: «حکومت همه فشار خود را آورد که ما بازی را واگذار کنیم. سال ۸۸ ما بازی را ۳ هیچ شروع کردیم ولی این بار سعی حکومت این بود که سوت پایان بازی را با نتیجه ۳ هیچ، و قبل از شروع بازی، بزند. الان فرض کنید بازی را ۳ هیچ و در دقیقه ۸۹ شروع کردیم، اگر ما بازی ۳ هیچ را سه ـ دو ببازیم خود ما و حکومت میدانیم که ماهیتا ما بازی را دو هیچ برده ایم."

لیلاز، شرایط شروع انتخابات را برای رقابت سیاسی بسیار بدبینانه ارزیابی کرده و مانند بسیاری از فعالان اصلاح طلب، که انتخابات را بدون خاتمی، موسوی، و هاشمی رفسنجانی ، شکست خورده ارزیابی می کنند و روی سایر نامزدهای اصلاحات حسابی باز نمی کنند، تصور می کند که با حضور روحانی و عارف، باید بازی را در دقیقه 89 و سه هیچ آن هم به نفع نظام تلقی کند.
این در حالیست که اولا باید توجه داشته باشند که عدم حضور مشایی و بسیاری از رد صلاحیت شده های دیگر از هر دو جناح، یک شرایط نسبی و عمومی است و نه مطلق، و تنها به زیان اصلاحات و جنبش سبز نیست. دوم این که اگر جریان اصلاحات به رای خود و حرف و برنامه حزبی و گروهی تکیه دارد چرا نگران عدم حضور چهره ها و بزرگان است؟ در جناح اصولگرا نیز بسیاری از بزرگان نامزد نشده اند و مدیران میانی وجوان ترها حضور دارند و افرادی مانند سعید جلیلی و قالیباف و حتی ولایتی نیز شرایط نسبی مانند عارف و روحانی دارند.لذا چرا تصور می کنید که نتیجه سه هیچ است؟
آیا رد صلاحیت نامزد مورد نظر یک جناح، به معنی شروع بازی در دقیقه 89 است ؟ سوال اساسی از جناب لیلاز این است که آیا در انتخابات سال 84 که آقای هاشمی نامزد بودند و کروبی و معین و... نیز حضور داشتند آیا آقای احمدی نژاد و قالیباف قوی تر از آقای هاشمی در ذهن شما بوده اند آیا بازی در آن سال نیز همینگونه که شما می گویید شروع شد؟
پس چرا در آن سال نتیجه بازی را از قبل بازنده معرفی نکردید؟ در سال 88 که با تمام قوا از حضور خاتمی تا حضور کروبی و موسوی شروع شد، چرا رفتار متناسب با یک جناح سیاسی ریشه دار را شاهد نبودیم و چرا با عصبیت و غروب روز رای گیری از سوی آقای موسوی، اعلام برنده شدن انتخابات کلید خورد؟

اکنون نیزشما چند روز قبل از انتخابات، با همان عجله و بدون توجه به الزامات یک رقابت سیاسی، به گونه ای عمل می کنید که بازی را باخته اعلام می کنید و هر نتیجه ای که حاصل شود بازهم خود را پیروز انتخابات می دانید در حالی که در طرف رقیب نیز نامزدها از شرایطی بسیار متفاوت از جناح اصلاحات برخوردار نیست و اتفاقا به دلیل تعداد بیشتر نامزدها، سهم کمتری برای هر یک از نامزدهای اصولگرا حاصل می شود.
آقای لیلاز با توجه به ائتلاف اصلاح طلبان، معتقد است که در دور اول احتمال برنده شدن برای آقای روحانی وجود دارد اما با این وجود شرایط انتخابات را به نفع رقیب ارزیابی کرده است و همین تناقض، به معنی نوعی مظلوم نمایی برای جناح اصلاحات است.

اودر جای دیگری از گفت وگوی خود با روزآن لاین گفته است: مهم این است که وزن رای اصلاح طلبان را نشان دهیم مهم این نیست که چه کسی نامزد اصلاح طلبان است. در یک دوره ای آقای هاشمی رفسنجانی مجسمه حمایت ۷۰ درصد ملت ایران، بود که تبدیل به یک نماد و سمبل برای حیات مستقل اصلاح طلبی و ملت ایران شد. خب چرا آقای عارف نباشد؟ چرا آقای روحانی نباشد؟ چرا هر کس دیگری نباشد؟ من می گویم حتی در انتخابات شوراها از گمنام ترین کاندیداها لیستی در سراسر کشور درست کنیم و اصلاح طلبان در هر شهری یک نماینده داشته باشند. آن لیست را اگر جمع کنیم و ببینیم مثلا ۳۰ میلیون رای داشته ایم به این معنی است که اصلاحات در میان ملت ایران ۳۰ میلیون رای دارد.

این نوع تفکر نشان می دهد که فعالان اصلاح طلب با اعلام نا امیدی از پیروزی در انتخابات و بازگشت به قدرت و عرصه سیاسی کشور، تنها می خواهند خودی نشان دهند و ثابت کنند که وزنی هستند مهم نیست که نامزد مورد نظر واقعا اصلاح طلب و جنبش سبزی است یا چیز دیگر! مهم این است که در لیست مورد حمایت اصلاح طلبان باشد.

این تفکر به دنبال آن است که اگر عارف نشد روحانی شود واگر در انتخابات شورا، نامزد مورد نظر نیست یک کسی پیدا شود و در لیست اصلاحات باشد.
برخی از اصلاح طلبان با انتقاد از این روش وحمایت از حسن روحانی و... گفته اند این به آن معناست که چیزی از اصلاح طلبی باقی نمانده است! اگر می خواهیم عقب بکشیم و معیارهای خود را به طور نسبی تغییر دهیم باید حد و حدود آن مشخص باشد. این که نامزد اصولگرایان در 5 مجلس را نامزد اصلاحات معرفی کنیم و عارف را مجبور به انصراف کنیم آیا اصلاح طلبی است!


این نوع نگاه باعث سرخوردگی کسانی شده که در اردوگاه اصلاحات و ستاد عارف فعالیت می کردند. جالب است که پس از انصراف عارف، حسن روحانی درخواست دیدار با عارف داشته اما عارف نپذیرفته است.
این نوع ائتلاف زوری هم که با فشار خاتمی و هاشمی انجام شده، نتیجه ای نخواهد داشت و باعث شده که عارف در نامه خود به ملت ایران، نامی از حسن روحانی نبرد وفقط به این جمله اکتفا کرده که به توصیه خاتمی کناره گیری کرده است وجالب است که برای تسکین خود گفته است: " اینجانب گذشتن از حق خویش به نفع ملت بزرگ و ایران سربلند را مصداق روشن اصلاح طلبی واقعی می دانم"
اما این همه تحرک و فعالیت، چه نتیجه ای داده است؟ به همین خاطر است که بخشی از جوانان اصلاح طلب که نمی خواهند مانند پیرمردها و بزرگان اصلاحات شاهد این روزها باشند، راه خود را جدا کرده اند و به نامزدهای دیگر توجه دارند و حتی برخی از آنها گفته اند که وقتی نمی توان سیاست های کلی کشور و نظام را تغییر داد بهتر است که به آقای سعید جلیلی رای بدهیم و ایشان رئیس جمهور شود.

سرخوردگی کسانی که به تغییرات بزرگ، براندازی، ایجاد آشوب و فتنه معتقدند موجب شده که به هر قیمتی می خواهند روی هر کوچه و خیابان و جریان سیاسی و نامزد انتخاباتی، نام اصلاح طلب بگذارند تا خودی نشان دهند. امامهم این است که سیاست های نظام و مقاومت در برابر دشمن تغییر نمی کند...
اما واقعا سوال این است که چنین روش غلطی به کجا خواهد انجامید و جریان فتنه تا کجا می خواهد به اشتباهات خود ادامه دهد و مخالفت و وزن خود را به هر روشی نشان دهد . تا کی می خواهند ناطق نوری را نامزد نظام و خاتمی رامخالف نظام معرفی کنند. تاکی می خواهند احمدی نژاد را رئیس دولت با مهندسی انتخابات و موسوی را رئیس جمهور واقعی معرفی کنند.
در حالی که اقای روحانی اصلا به گفتمان اصلاح طلبی اشاره نمی کند و به گفتمان اعتدال اشاره دارد و حمایت اصلاح طلبان از گفتمان اعتدال را مطرح می کند، چه ارزشی دارد که اصلاح طلبان اعلام می کنند روحانی نامزد آنهاست این چه ائتلافی بین اصلاحات و اعتدال است که هیچ دستاوردی برای اصلاحات ندارد و چرا آقای لیلاز بازهم تاکید دارد که ثابت کند این روش به معنای نشان دادن وزن اصلاحات است....؟


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۸
کپل
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
6
4
اینها چه متریالی استفاده می کنن که این قدر می رن تو هپروت؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
8
3
حیف شد میخواستم به رضایی رای بدم کاش جلیلی به نفع رضایی کنار میرفت دو تا آدم لایق هستن که یکی تو مباحث اقتصادی نظریات عملی و کاربردی خوبی داره ولی با این کناره گیری عارف چاره ای نیست جز رای دادن به جلیلی رضایی هم ولایت مدار هم نظرات خوبی در مورد اقتصاد داره که شعاری نیست وقتی چند تا کاندید خوب هستن نتیجه میشه همین تازه قالیبافم هست کاش عارف کنار نمیکشید با کناره گیری عارف رضایی رایش و از دست داد و یکبار دیگه شانس ریاست جمهوری رو از دست داد بخش زیادی از کسانیکه بعد اجماع اصلاح طلبا به جلیلی رای میدن در صورتیکه قبلا قبولش داشتن ولی نمیخواستن بهش رای بدن چون فکرمیکردن از اون قویتر تو مباحث اقتصادی کسی هست بیشتر از ترس رییس جمهور شدن روحانی بهش رای میدن خدا لعنت کنه خاتمی رو که هم چهارسال پیش کارشکنی کرد و هم الان
پاسخ ها
سهیت
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
بوی دماق سوخته میاد نه؟؟؟؟؟؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین