خداوند در طول زمانهای مختلف، شریعتهای گوناگونی برای سعادت و کمال مردم فرستاده است. این شریعتها در پایههای دین هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند؛ هرچند در فروع و احکام جزیی، اختلافهایی وجود دارد. بنابراین روح و باطن همه شرایع الهی و بهعبارتدیگر، حقیقت شرع در همه زمانها و مکانها یکی است و شریعت جدید همواره کاملکننده شریعت قبلی بوده، با آمدن شریعت جدید، شریعت قبلی نسخ میگردد؛ اما نسخ بهمعنای باطل شدن شریعت سابق نیست؛ بلکه بنابر سخن علامه طباطبایی (ره) «نسخ عبارت است از تمام شدن تاریخ مصرف شریعت قبلی نسبتبه شریعت فعلی.» (طباطبایی، 1417: 5 / 351)
در همه ادیان آسمانی و شرایع الهی، عمل صالح و پیروی بیچونوچرا از شریعت، معیار صدق ایمان و حقیقت عرفان است. حضرت عیسی (ع) نیز همواره پیروان خود را به اجرای احکام شریعت و رعایت قوانین و مقررات دینی سفارش نموده، به آنها میفرمود:مپندارید که آمدهام تا شریعت یا کتابهای پیامبران را منسوخ کنم؛ نیامدهام تا منسوخ کنم؛ بلکه آمدهام تا کامل گردانم؛ چه بهراستی شما را میگویم که تا آسمان و زمین بر نگذرد، نه حرف و نه نقطه روی حرفی از شریعت بر نخواهد گذشت تا بدانجا که همه محقق گردد.
پس آنکس که از کوچکترین این احکام یکی را زیر پا نهد و به دیگران بیاموزد که چنین کنند، در ملکوت آسمانها کوچکترین شمرده خواهد شد؛ و برعکس، آنکس که آنها را بهجای آورد و تعلیم دهد، در ملکوت آسمانها بزرگ شمرده خواهد شد. (انجیل متی، 5: 18 ـ 17)در شریعت وی نیز همانند دیگر شرایع آسمانی، بین ایمان و عمل صالح رابطهای محکم و ناگسستنی وجود دارد و ایمان بدون عمل و عمل منهای ایمان، فاقد ارزش و غیرقابل قبول است:
برادرانم، چه فایده دارد که کسی گوید: «ایمان دارم» اگر عاری از عمل باشد؟ آیا ایمان او را نجات تواند بخشید؟ ... ایمان اگر عاری از عمل باشد، سراپا مرده است، ... تو ایمان داری که تنها یک خدا هست؟ کاری نیکو میکنی. دیوها نیز بدین ایمان دارند و لرزانند،ای مرد نابخرد، میخواهی بدانی که ایمان بدون عمل عقیم است. (عهد جدید، رساله یعقوب، 2: 17 ـ 14)
با وجود تأکیدهای فراوانی که در همه شرایع آسمانی بر لزوم پیروی از شریعت و مطابقت ایمان و عمل وجود دارد، تعجب در این است که چرا پائولو کوئلیو از شریعت گریزان است؟ فراتر از آن، چرا او در کتابهای خود شریعتگریزی و شریعتستیزی را ترویج میکند؟ او که همه کتابهای خود را با آیاتی از کتاب مقدس آغاز کرده و گاهی داستانهایش را با آیاتی از انجیل آراسته است، چرا خود به شریعت انجیل پایبند نیست؟ آیا وی با این کار انگیزهای جز عوامفریبی دارد؟ آیا او با این ترفند جز اینکه رنگوبوی مذهبی به کتابهایش داده است تا اعتماد مخاطبان را جلب کند، هدف دیگری دارد؟
شریعت در اسلام
شریعت در لغت بهمعنای راه روشن و آشکار است. همچنین به راه احداث شده برای رسیدن به آب در کنار رودهایی که سطح آب از ساحل رود پایینتر است، شریعت گفته میشود. پس از آن شریعت در مورد هر راهی که انسان را به مقصدش میرساند، اطلاق شده است. به دین و آیین حق نیز شریعت گفته میشود؛ زیرا انسان را به سرچشمه وحی و رضایت الهی و بهدنبال آن، سعادت و رستگاری همیشگی میرساند.
راغب در مفردات مینویسد:الشّرع: راه روشن و آشکار. «شرعت لَهُ طریقاً»: راهی برای او باز کردم. شرع مصدر است و سپس بهصورت اسم برای راه بهکار رفته که آن را شِرع و شَرْع و شریعه گفتهاند. سپس برای راه خدایی و الهی استعاره شده است. (1416: 450)
1. رابطه دین و شریعت
واژه «شرع» در قرآن کریم به دو صورت «شریعة» و «شِرْعَة» استعمال شده است. در آیه «ثُمَّ جَعَلْنَاکَ عَلَی شَرِیعَةٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبعْهَا وَلَا تَتَّبعْ أَهْوَاء الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» (جاثیه / 18) شریعت بهمعنای راهی است که انسان را به دین الهی میرساند. این آیه خطاب به رسول الهی و امت اوست که باید از طریق خاصی تبعیت کنند. در آیه دیگری آمده است:
... لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَآ آتَاکُم فَاسْتَبقُوا الخَیْرَاتِ إلَی الله مَرْجعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُم ِبمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ. (مائده / 48) خداوند در آن از دادن شریعت خاصی به هریک از انبیا سخن میگوید. بنابراین در آیات قرآن، شریعت اخص از دین است؛ چراکه دین معنایی فراگیر دارد؛ درحالیکه شریعت راهی خاص و ویژه یک امت بههمراه پیامبر آن است.
دین قابل نسخ نیست؛ زیرا ازنظر اسلام، دین یکی بیشتر نیست و آن اسلام است (آلعمران / 19) و نزد فطرت انسانها معروف و معهود است؛ اما شریعت قابل نسخ است و نسخ هیچگاه بهمعنای بطلان شریعت سابق نیست؛ بلکه بدین معناست که تاریخ مصرف شریعت قبلی تمام شده و شریعت جدید جایگزین آن شده است. از دیدگاه قرآن کریم، دین هدف است و شریعت راههای گوناگون برای رسیدن به آن هدف. (طباطبایی، 1417: 5 / 351 ـ 350)در برخی از موارد نیز شریعت و دین مترادف با یکدیگر بهکار رفتهاند. برای نمونه، شریعت در عرفان به مجموعه تعالیم و آموزههای نظری و عملی انسان که منشأ وحیانی دارد و در کتاب و سنت آمده است، اطلاق میشود. ازاینرو شریعت مترادف با دین است.
2. شریعت، طریقت، حقیقت
یکی از مباحث مهم در عرفان، مقوله شریعت، طریقت و حقیقت است. اهل عرفان بر این باورند که بدون طریقت نمیتوان به حقیقت رسید. این سخن سبب شده تا برخی از مخالفان عرفان و حتی گروهی از عارفنمایان و مدعیان دروغین عرفان گمان کنند که عرفا به شریعت بیاعتنا بوده، بدان پایبند نیستند. طبق این برداشت غلط و جاهلانه، هدف اصلی عرفان رسیدن به حقیقت است و شریعت تنها ابزاری است برای رسیدن به این هدف.
کسانی که با مَرکب شریعت، طریقت را طی کردند و به حقیقت رسیدند، دیگر نیازی به شریعت و رعایت دستورات دینی و شرعی ندارند. روشن است که این اندیشهای گزاف و باطل است. از دیدگاه قرآن، روایات و عارفانی که از سرچشمه زلال وحی سیراب گشته و در پرتو انوار الهی به نور عقل هدایت یافتهاند، شریعت نهتنها یگانه عامل رسیدن به حقیقت است، بلکه عارف در همه مراحل سلوک عرفانی خود نیازمند به شریعت است. شریعت، طریقت و حقیقت در طول یکدیگر، مکمل هم و سه چهره از یک واقعیتاند.
عارف نامدار شیعی، سیدحیدر آملی در کتاب اسرارالشریعة و اطوارالطریقة و انوارالحقیقة مینویسد:گروهی از خواص و عوام گمان میکنند شریعت خلاف طریقت است و بین شریعت، طریقت و حقیقت مغایرت وجود دارد؛ حال آنکه این تصور از بیاطلاعی آنها نسبتبه قواعد و اصول عرفان ناشی شده است. شریعت، طریقت و حقیقت مترادف یکدیگرند و هر سه به اعتبارات گوناگون بر یک حقیقت صدق میکنند و اختلافی در آنها نیست. (بیتا: 5)
او در ادامه به آیاتی از قرآن کریم استناد کرده است:شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّی ِبهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا ِبهِ إبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أنْ أقِیمُوا الدِّینَ ... . (شوری / 13)آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که دین را برپا دارید.
وَوَصَّی ِبهَا إبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنیَّ إنَّ اللّهَ اصْطَفَی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إلاّ وَأنتُم مُّسْلِمُونَ. (بقره / 132)و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین وصیت کردند؛ (و هرکدام به فرزندان خویش گفتند) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما جز به این آیین اسلام از دنیا نروید!»وَأنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبعُوهُ وَلأَ تَتَّبعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ ِبکُمْ عَن سَبیلِهِ ... . (انعام / 153)
این راه مستقیم من است از آن پیروی کنید و از راههای پراکنده و انحرافی پیروی نکنید که شما را از طریق حق دور میسازد.... ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أکْثَرَ النَّاسِ لأَ یَعْلَمُونَ. (یوسف / 40)این است آیین پابرجا؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند.سیدحیدر در جمعبندی این آیات، معنای آنها را این میداند که اقدام به اصول سهگانه (شریعت، طریقت، حقیقت) و رعایت کردن حقوق آنها در مراتبشان همان دین پایدار الهی و راه مستقیم نبوی (ص) است؛ ولی بیشتر مردم آن را بهجهت کوری، جهل و نادانی خود نمیدانند.
حقیقت شرع در همه زمانها و مکانها یکی بوده، اختلافی بین رسولان در اصول دین نیست؛ چراکه «... لأَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ...» (بقره / 285) وی پس از آن روایتی از حضرت محمد (ص) نقل میکند که فرمودند:الشَّریعَةُ أقوالی وَالطّریقَةُ أفعالی وَالحقیقةُ أحوالی ... . (محدث نوری، 1408: 11 / 173)شریعت گفتار من، طریقت کردار من و حقیقت حالات من است.او با استفاده از این روایت، هر سه را چنین تعریف میکند:
شریعت عبارت است از تصدیق گفتار انبیا به قلب و عمل کردن به موجب آنها و طریقت عبارت است از تحقیق کردار و اخلاق انبیا و پایداری کردن به آنها و متصف شدن به آنها و حقیقت آن است که احوال و مقامات آنها را ازنظر کشف و مشاهده کند. (بیتا: 9)بنابراین «حقیقت» هیچگاه نمیتواند جدای از «شریعت» و بینیاز از آن باشد؛ بلکه طریقت و حقیقت، مراتب بالاتری از شریعت و بهعبارتدیگر سرّ و باطن آن میباشند.
3. شریعت در آینه آیات و روایات
شریعت در قرآن کریم در روایات اهلبیت جایگاهی بس ویژه و بالا دارد. آیات فراوانی از قرآن به موضوع شریعت و ضرورت پیروی از آن، ایمان و عمل صالح و بیارزش بودن ایمان بدون عمل اختصاص دارد. هرچند مفهوم عمل در خود ایمان نهفته است و ایمان بدون عمل و بدون پیروی از شرع معنایی ندارد، برای بیان ضرورت و اهمیت این مسئله در بسیاری از آیات قرآن کریم، بلافاصله بعد از واژه ایمان، عمل صالح نیز ذکر گردیده است. از دیدگاه قرآن کریم، ایمان بهمعنای تسلیم بوده، مؤمن کسی است که کاملاً تسلیم اوامر الهی و پیامبران الهی باشد. بنابراین اطاعت از خدا و رسول و پیروی نکردن از غیر خدا و رسول مطلوب قرآن است. به برخی از این آیات در مباحث قبلی اشاره شد و در اینجا برخی دیگر از این آیات ذکر میشود:
اتَّبعُواْ مَا اُنزِلَ إلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلأَ تَتَّبعُواْ مِن دُونِهِ أوْلِیَاء قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ. (اعراف / 3)از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید و از اولیا و معبودهای دیگر جز او، پیروی نکنید.قُلْ إن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبعُونِی یُحْببکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. (آلعمران / 31)بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.
وَهَذَا کِتَابٌ أنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ. (انعام / 155)و این کتابی مبارک است که ما آن را نازل کردیم؛ پس از آن پیروی کنید و پرهیزگاری نمایید. باشد که مورد رحمت قرار گیرید.قُلْ أطِیعُوا اللَّهَ وَأطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا ... . (نور / 54)بگو: خدا و پیامبر را اطاعت کنید و اگر اطاعتش کنید هدایت خواهید شد.
وَإن تُطِعْ أکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبیلِ اللّهِ ... . (انعام / 116)و اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند، اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه میکنند.إنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأقَامُواْ الصَّلأَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ لَهُمْ أجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهمْ ... . (بقره / 277)کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است.
والعَصر * إنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ... . (عصر / 3 ـ 1)سوگند به عصر؛ همه انسانها در خسران و زیانند، مگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند.وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأتِیَکَ الْیَقِینُ. (حجر / 99)و دائم به پرستش خدای خود مشغول باش تا ساعت یقین بر تو فرا رسد.
ازآنجاکه هدف عرفان، شهود خداوند متعال است، طبق آیه فوق عبادت برپایه شریعت، مقدمه یقین (شهود) است؛ زیرا بین عبادت، یقین و شهود خداوند متعال همواره ارتباطی محکم و پیوندی ناگسستنی برقرار است:قُلْ إنَّمَا أنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَی إلَی أنَّمَا إلَهُکُمْ إلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ ِبعِبَادَةِ رَبِّهِ أحَدًا. (کهف / 110)بگو من بشری مثل شما هستم به من وحی میرسد که خدای شما خدای یکتاست و هرکس امید لقای او دارد، پس باید عمل صالح انجام دهد و در عبادت پروردگارش کسی را شریک قرار ندهد.
غایت و سیر عرفان، رسیدن به لقای حضرت حق است. براساس آیه فوق، دو عنصر توحید و عمل صالح شرط رسیدن به این مقام است. بحث ایمان، شریعت و عمل، علاوه بر قرآن کریم در روایات اهلبیت (ع) نیز بازتاب گستردهای دارد. در برخی از روایت بر این نکته تأکید شده است که ایمان از سه رکن معرفت، اقرار و عمل تشکیل شده است؛ بهگونهایکه بدون هریک از این سه رکن، ایمان از بنیان محقق نمیشود؛ ایمان بهمعنای پذیرفتن حق و گردن نهادن به اوست و این مهم جز با شناسایی و تحقیق با اندیشه و دل، اقرار به زبان و بیان کردن آن و عمل کردن با اعضا و جوارح امکانپذیر نیست.
برخی دیگر از روایات بیانگر آن است که اسلام و ایمان برپایه شریعت و تسلیم در برابر اوامر و نواهی الهی استوار است. ازاینرو ایمان چیزی جز عمل به شریعت (انجام دستورات الهی و ترک محرمات) نیست؛ بهطوریکه ترک یکی از امور شریعت، نتیجهای جز فساد و خرابی ایمان نخواهد داشت. برخی از این روایات عبارتند از:
ـ پیامبر گرامی اسلام (ص):لَیْسَ الایمانُ بالتَحلِّّی و لابالتَّمنّی، ولکنَّ الایمانُ ماخَلَصَ فی القَلْبِ و صَدَّقَهُ الأَعمال. (صدوق، 1379: 187)ایمان به صرف ادّعا و آرزو نیست؛ بلکه ایمان آن است که خالصانه در دل و جان قرار گیرد و اعمال هم آن را تأیید کند.
الایمانُ أَداءُ الفرائِضِ و اجْتِنابُ المَحارِمِ والایمانُ هو مَعْرفَةٌ بالقَلْبِ و إِقْرارٌ باللّسانِ و عَمَلٌ بالأَرْکانِ. (مجلسی، بیتا: 10 / 366)ایمان بهجا آوردن فرائض الهی و پرهیز از محرمات است. ایمان عبارت است از: معرفت قلبی، اقرار زبانی و عمل با اعضا و جوارح.
الصَّلوةُ عَمُودُ الدِّین فَمَن تَرَکها فَقَد هَدُم الدّین. (احسایی، 1366: 151)نماز ستون دین است. پس هرکس نماز را ترک کند، حقیقتاً دین را ویران کرده است.
ـ حضرت علی (ع):أَلایمانُ والعَمَلُ أَخَوانٌ تُوأَمان و رَفیقانِ لایَفْتَرقان لایَقْبَلُ اللهُ أَحَدهما الاّ بصِاحِبه. (تمیمی آمدی، 1366: 151)ایمان و عمل [بهمنزله] دو برادری هستند که همیشه با یکدیگرند و دو رفیقی که از یکدیگر جدا نمیشوند. خداوند هیچیک از ایمان و عمل را بدون دیگری قبول نمیکند.
أَلاسْلام هُوَ التَّسلیمُ. (کلینی، 1367: 7 / 45)اسلام همان تسلیم است.همچنین از آن حضرت سؤال شد: آیا کسی که شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر (ص) بدهد، مؤمن است؟ ایشان فرمودند: «پس فرائض الهی چه میشود؟» و در ادامه فرمودند: «اگر ایمان منحصر در اقرار زبانی و کلامی بود، نماز و روزه و حلال و حرام در آن نازل نمیشد.» (همان: 2 / 33)
ـ امام باقر (ع):بُنی الاسْلامُ عَلی خَمْسٍ؛ علَی الصَّلوةِ والزَّکاة والصَّومِ والحَجِّ وَالوّلایَة. (همان: 2 / 18)اسلام بر پنج پایه نماز، زکات، روزه، حج و ولایت بنا گردیده است.
ـ امام صادق (ع):مَلْعونٌ مَلْعونٌ مَن قالَ الایمانُ قَولٌ بلا عَمَل. (مجلسی، بیتا: 66 / 19) از رحمت خدا بهدور است، از رحمت خدا بهدور است؛ کسی که بگوید ایمان، گفتار بدون عمل است.
ـ از امام صادق (ع) درباره حدود ایمان سؤال شد که ایشان در جواب فرمودند: «[ایمان عبارت است از] شهادت به توحید و رسالت پیامبر خدا، اقرار به آنچه پیامبر ازطرف خدا آورده است، نمازهای پنجگانه، پرداختن زکات، روزه ماه رمضان، حج خانه خدا، دوستی با دوستان ما و دشمنی با دشمنان ما». (کلینی، 1367: 7 / 45)
4. شریعت در اندیشه و عمل عارفان راستین
از عارفنمایان و مدعیان دروغین عرفان که بگذریم، عارفان راستین همواره بر شریعتمحوری و پیروی دقیق از فقه و احکام شرعی اهتمام داشتهاند. آنها نهتنها بر ضرورت علم به شریعت و احکام فقهی تأکید میکنند، آموزهها و تعالیم عرفانی خود را نیز مستند به آیات و روایات کردهاند و معیار صدق و صحت آموزههای عرفانی را همخوانی آنها با کتاب و سنت میدانند.
از آن گذشته، پیروی از شریعت و اجرای دقیق احکام الهی در همه ابعاد آن، در رأس دستورالعملهای سلوکی و عرفانی این عارفان وارسته به جویندگان و پویندگان راه عرفان و حقیقت قرار دارد؛ چراکه ازنظر آنها، وصال حق جز با پیروی همهجانبه از شریعت امکانپذیر نخواهد بود. خواجه عبدالله انصاری (ره) در منازل السائرین مینویسد:
عموم علما و مشایخ صوفیه بر این باورند که نهایات در رسیدن به مراحل سیر و سلوک و طی طریقت حاصل نیست، مگر به تصحیح بدایات و این بدایات عبارتند از: امتثال اقامه خالصانه اوامر الهی، پیروی از سنت پیامبر و تعظیم نهی و اجتناب از نواهی و محارم الهی. (الهروی، 1428: 4)
جنید بغدادی (ره) نیز در این رابطه میگوید:کسانی هستند که میگویند شریعت ساقط میشود. این حرف در نزد من خیلی بزرگ [غیر قابل تحمل] است. کسی که دزدی و زنا میکند، در نزد من بهتر است از کسی که چنین سخنی میگوید ... عارفان بالله اعمال خود را از خدا میگیرند و بهسوی خدا رجوع میکنند. اگر هزار سال در این دنیا باقی بمانم؛ ذرهای از اعمال [شریعت] کم نمیکنم ... علم عرفان مقید به کتاب و سنت است ... به کسی که حافظ قرآن و حدیث نباشد، در عرفان اقتدا نمیشود. (قشیری، 1418: 51 ـ 50)
عارف بزرگ عصرما؛ امام خمینی (ره) نیز مینویسد:هیچ راهی در معارف الهیّه پیموده نمیشود، مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت و تا انسان متأدب به آداب شریعت نشود، هیچیک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود. (1367: 8)
بااینهمه، کوئلیو در عرفان خود ایمانگریزی و شریعتستیزی را تبلیغ مینماید. او در کتابهای خود، افسار شیطان را رها ساخته و به بیان مسائل غیر اخلاقی و منافی عفت، مانند زنا، روسپیگری، خودارضایی، مستی و میبارگی پرداخته و در راستای ترویج گناه، فساد و فحشا گام برداشته است که ـ بهتعبیر قرآن ـ همان گامهای شیطانی است.
وی در کتاب یازده دقیقه داستان دختر جوانی را به نگارش درآورده است که به روسپیگری میپردازد و با این ابزار به نور واصل شده، به خدا نزدیک میشود. (کوئلیو، 1385ب: 139 و 246) او در این داستان، فرجام خوشی برای یک روسپی ترسیم کرده است و این در حالی است که بیعفتی و زنا در همه ادیان مذمت و نهی شده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
وَلأَ تَقْرَبُواْ الزِّنَی إنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبیلاً. (اسراء / 32)و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است.طبق آیهای دیگر، سرانجام کسانی که دوست دارند فساد و فحشا را ترویج کنند، عذاب دنیا و آخرت است:إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ ... . (نور / 19)کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است.
در آیهای دیگر به اهل ایمان سفارش شده تا از گامهای شیطان پیروی نکنند:یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ ِبالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ ... . (نور / 21)ای کسانی که ایمان آوردهاید از گامهای شیطان پیروی نکنید. هرکس پیرو شیطان شود (شیطان او را گمراه میکند زیرا) او به فحشا و منکر فرمان میدهد.
نکته آخر اینکه، تأثیر هنر و ادبیات زیبا در انتقال اندیشه و معارف الهی بر کسی پوشیده نیست؛ اما این بدان معنا نیست که هرکس ادبیاتی زیبا، صریح و ساده داشته باشد، اندیشههایش هم زیبا و عاری از خطا باشد. پائولو کوئلیو با ادبیات صریح، ساده و زیبای خود، گناه، زشتی و بیعفتی را ترویج نموده و آنها را برای مخاطبان زینت داده است. از حضرت علی (ع) سؤال شد: «بدترین همنشین کیست؟» فرمود: «المُزَیِّنُ لَکَ مَعْصِیَةَ اللهِ؛ کسی که معصیت خدا را در نظرت زیبا جلوه دهد.» (مجلسی، بیتا: 71 / 190)
بنابراین همراه شدن با پائولو کوئلیو و اسیر واژههای بهظاهر زیبای کتابهای او شدن در حقیقت گام گذاشتن در مسیر شیطان و پیروی از اوست. امام جواد (ع) میفرماید:مَنْ أصْغی الی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَانْ کانَ الناطِقُ یُؤدِّی عَنِ اللهِ عزَّوجلَّ فَقَدْ عَبَدَ الله وإِنْ کانَ النّاطِقُ یُؤدّی عَنِ الشیطانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیطان. (کلینی، 1367: 6 / 434)کسی که به گویندهای گوش فرا دهد، او را پرستش کرده است. پس اگر گوینده ازطرف خدا باشد (و بهسوی او راهنمایی کند) خدا را پرستش کرده است و اگر گوینده ازطرف شیطان باشد، شیطان را پرستش کرده است.
پس برای حرکت بهسوی خدا و صعود به مدارج عالی عرفان و معنویت هیچ راهی مطمئنتر، زیباتر و مهمتر از تمسک به قرآن و اهلبیت (ع) وجود ندارد. امام باقر (ع) فرمود: «شَرِّقا و غَرِّبا فَلا تجدانِ علماً صحیحاً الَّا شیئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدنا اهل البیت؛ به شرق عالم بروید و یا به غرب عالم بروید به علم و معرفت صحیح و درستی دست پیدا نمیکنید، مگر آن علم و معرفتی که از ما اهلبیت رسیده باشد.» (همان: 1 / 339)
نتیجه
از دیدگاه ادیان آسمانی و توحیدی، ایمان اساس همه ارزشها و شرط رسیدن به سعادت و کمال انسان است. معرفت و عمل صالح نیز از ارکان اساسی ایمان بشمار میآید ایمان بدون آنها محقق نمیشود. بین ایمان و عمل صالح، رابطه علّی و معلولی برقرار است و آندو ملازم هم بوده، از یکدیگر انفکاکناپذیرند؛ ایمان همانند چشمهای از درون جوشیده، در اعضا و جوارح انسان جریان پیدا میکند. همانگونه که ایمان بدون عمل فاقد ارزش و غیر قابل قبول است، عمل منهای ایمان نیز پذیرفته نیست و رستگاری انسان را دربر نخواهد داشت. عملی صالح است که مطابق شریعت و جوشیده از متن آن باشد و شریعت هم چیزی جز رهنمودهای خداوند متعال و پیامبران الهی نیست.
بنابراین دیدگاه کوئلیو درباره ایمان و شریعت، علاوه بر اینکه در رویارویی مستقیم با آموزههای اسلام، مسیحیت و سایر ادیان توحیدی قرار دارد، در تضاد با نیروی عقل و فطرت نیز میباشد. بدون تردید، بخش قابل ملاحظهای از آرا و اندیشههای کوئلیو را باید معلول دوران متلاطم و پر فراز و نشیب زندگی او دانست؛ بهویژه دورانی که او تحت تأثیر مارکسیسم، به کفر و بیدینی روی آورد و با تمام وجود به جادوی سیاه و شیطانپرستی گرایش پیدا کرد.
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. آریاس، خوان، 1381، زندگی من، ترجمه خجسته کیهان، تهران، انتشارات مروارید.
3. آملی، سیدحیدر، بیتا، اسرار الشریعة و اطوار الطریقة و انوار الحقیقة، مقدمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
4. احسایی، ابنابی جمهور، 1366، عوالی اللآیی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات.
5. امام خمینی، سیدروحالله، 1367، شرح چهل حدیث، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
6. پیام یونسکو، شماره 334، (1/3/1387) ص 35.
7. تمیمی آمدی، عبدالواحد، 1366، غررالحکم و دررالکلم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات.
8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1416ق، المفردات الفاظ القرآن، بیروت، الدار الشامیه.
9. شریفی، احمدحسین، 1387، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب، قم، صهبای یقین.
10. صدوق، محمد بن بابویه، 1379، معانی الاخبار، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
11. طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
12. قشیری، ابیالقاسم عبدالکریم بن هوازن، 1418ق، الرسالة القشریّة، بیروت، دارالکتب العلمیة.
13. کتاب مقدس، عهد جدید، 1387، ترجمه پیروز سیار، تهران، نشر نی.
14. کلینی، محمد بن یعقوب، 1367، الکافی، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
15. کوئلیو، پائولو، 1379 ب، کیمیاگر، ترجمه آرش حجازی، تهران، انتشارات کاروان، چاپ دوم.
16. ـــــــــــــــــــــ ، 1385 الف، چون رود جاری باش، ترجمه آرش حجازی، انتشارات کاروان.
17. ـــــــــــــــــــــ ، 1385 ب، یازده دقیقه، ترجمه کیومرث پارسای، مشهد، نی نگار.
18. ـــــــــــــــــــــ ، 1381، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، ترجمه آرش حجازی، تهران، انتشارات کاروان.
19. ـــــــــــــــــــــ ، 1386، ساحره پورتوبلو، ترجمه آرش حجازی، تهران، انتشارات کاروان.
20. ـــــــــــــــــــــ ، 1383، شیطان و دوشیزه پریم، ترجمه آرش حجازی، تهران، انتشارات کاروان.
21. ـــــــــــــــــــــ ، 1387، کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، ترجمه آرش حجازی، تهران، انتشارات کاروان.
22. ـــــــــــــــــــــ ، 1379 الف، اعترافات یک سالک، ترجمه دلآرا قهرمان، تهران، انتشارات بهجت.
23. ـــــــــــــــــــــ ، 1384، بریدا، ترجمه آرش حجازی و بهرام جعفری، تهران، انتشارات کاروان.
24. مجلسی، محمدباقر، بیتا، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
25. محدث نوری، میرزا حسین، 1408ق، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت.
26. مصباح یزدی، محمدتقی، 1383، بهسوی او، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
27. موسویان، سیدمحمد، 1389، پایاننامه: زندگینامه آثار و تحلیل اندیشههای پائولو کوئلیو، قم، دانشگاه معارف اسلامی.
28. الهروی، عبدالله بن محمد بن علی الانصاری (خواجه عبدالله انصاری)، 1428ق، منازل السائرین، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه.
سید محمد موسویان، دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه معارف اسلامی.
ابراهیم کلانتری، دانشیار دانشگاه تهران
منبع: فصلنامه اندیشه نوین - شماره31
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com