وقتی پدرخوانده های اصلاحات هدایت می شوند/ روحانی به رای اصلاح طلبان سبز تکیه کند!

 به گزارش بولتن نیوز به نقل از رویداد، رصد دقیق اتاق فکرهای جریان اصلاحات در داخل و خارج کشور نشان می دهد که عناصر و پدرخوانده های این جریان بر طبق نقشه مشاوران جعلی خود در حال حرکت هستند.
برنامه کنار گذاشتن اجباری عارف به نفع روحانی خود گویای این روند است که امروز خودنمایی میکند و محور اصلی رسانه ها را به خود اختصاص می دهد.
اما قدم بعدی این جریان نیز امروز رقم خورد و خاتمی رسماً از روحانی حمایت کرد.
خاتمی در بیانیه حمایتی خود عنوان کرد: اینجانب با سپاس فراوان از برادر عزیزم جناب آقای دکتر عارف که بحمدالله موقعیت معنوی بالایی را نصیب خود کرده است و پیروز عرصه اخلاق، ادب، خیرخواهی و اصلاح طلبی است به حکم وظیفه سنگینی که نسبت به کشور و سرنوشت ملت شریف دارم رأی خود را به برادر گرامی جناب آقای دکتر روحانی خواهم داد و از همگان به ویژه اصلاح طلبان، تحول خواهان، خواستاران عزت و سربلندی میهن، وفاداران به آرمان های بلند و مطالبات روشن ملت می خواهم که با هوشیاری وظیفه مهم خود را در این انتخابات به جا آورند و حضور جناب آقای دکتر روحانی را فرصتی مناسب برای رسیدن به خواست ها و مطالبات خود بدانند؛ باشد که لطف حضرت پروردگار مددکارمان باشد و شاهد نیک بختی ایران و ایرانی باشیم.

در ادامه دیکته کردن برنامه های فردی همچون خاتمی از بیرون مرزها، یکی از تئوریسین های لندن نشین جریان اصلاحات چندی پیش در ارائه برنامه ای عنوان کرده بود که: در 76 و 80 خاتمی را ساختیم؛ در 88 موسوی و در 92 هاشمی را. روحانی هم در همین چند روز نشان داد که استعداد این را دارد که در کارگاه انتخابات امسال با حمایت زودهنگام هاشمی و خاتمی و جامعه به سرمایه‌ای نمادین برای اصلاح‌گرایانِ ایران تبدیل شود (حتی اگر در انتخابات پیروز نشود).
برای خیزشِ زمان‌برِ این موج انتخاباتی هر چه زودتر به سرمایه‌ی نمادینِ هاشمی و خاتمی نیازمندیم. اگر بتوان با حمایت مرئی هاشمی و خاتمی، امید به رای‌آوری روحانی را افزایش داد و او را به عنوان «هاشمیِ جوانِ تاییدصلاحیت‌شده» به جامعه شناساند و باوراند، همه‌ی این عوامل می‌توانند موج بلند دیگری را بسازند.اگر مثلاً هاشمی زودتر و صراحتاً بگوید: « از هر کس که می‌خواست به من رأی بدهد دعوت می‌کنم به همان دلایل به روحانی رأی بدهد» یا خاتمی بگوید: «از همه‌ی حامیان اصلاحات درخواست می‌کنم برای نجات کشور به روحانی رأی دهند» یا خود روحانی در پیامی ویدیویی و کوتاه بگوید: «جهت‌گیری‌های دولت من شبیه دولتی است که قرار بود هاشمی تشکیل بدهد و برای پیروزی به رأی و حمایت همه‌ی آن‌ها که می‌خواستند به هاشمی رأی بدهند نیاز دارم» زمینه برای خیزش این موج آماده می‌شود. حمایت خاتمی و هاشمی هم می‌تواند مشارکت را به بالای 75 درصد افزایش بدهد و هم سهم روحانی را از آراء مأخوذه بیشتر کند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بخشی از سبد رأی احتمالیِ روحانی با قالیباف مشترک است. برای رقابت با قالیباف و تمایز از او، مهم‌ترین ابزار روحانی تکیه بر مضامین اصلاح‌گرایانه و حمایتِ هاشمی و خاتمی و اصلاح‌طلبانِ سبز است.
روحانی اگر با خیزشی اجتماعی حمایت شود خودش هم ناگزیر از تغییر است. فراموش نکرده‌ایم که حتی میرحسین‌ موسوی هم در اولین بیانیه‌هایش خود را اصلاح‌طلب نمی‌نامید. جامعه او را در آغوش کشید و او هم همراهی و تغییر کرد. موسویِ 89 همان موسویِ 87 و 68 نبود. هاشمیِ 92 را نیز «جامعه» پذیرفت و ساخت. خاتمیِ 76 هم حتی چند روز قبل از انتخابات امید پیروزی نداشت.

گفتنی است این تئوریسین لندن نشین در جریان درگیری های 88 گزاره هایی همچون جا انداختن رنگ سبز، خیابانی کردن درگیری ها و اتصال موسوی به خاتمی را بر عهده داشت.

اکنون نیز وی از جمله افرادی است که در زمره مشاوران خاتمی در حال ایفای نقش می باشد.