دومین بیانیه ستاد متخصصین صنعت نفت در حمایت از دکتر جلیلی

به گزارش بولتن نیوز، در این بیانیه تخصصی با اشاره به ظرفیت‎های آزاده نشده صنعت نفت ایران، راهکارهای بکارگیری این ظرفیت‎ها و اصلاح برخی ساختارها بیان شده است.

در ادامه متن کامل این بیانیه می‎خوانید:

بسمه تعالي

كشور ما با داشتن بيش از 58/154ميليارد بشكه ذخيره قابل استحصال هيدوركربوري مايع و نيز 62/33تريليون متر مكعب ذخيره گاز طبيعي (74/26 تريليون متر مكعب قابل استحصال) داراي رتبه دوم جهاني و طول عمر تقريبي 179 ساله اين ذخائر گازي است و اين در حالي است كه ميدان گازي پارس جنوبي كه با كشور قطر مشترك است، بزرگترين منبع گازي مستقل جهان با سهم بخش ايراني آن در حدود2/14 تريليون متر مكعب مي باشد كه بالغ بر 6/38% ذخاير گازي ايران را به خود اختصاص داده است ضمن آنكه اين ميدان داراي ميعانات گازي در جاي معادل18 ميليارد بشكه كه پتانسيل عظيمي از ثروت ملي است. در واقع صنعت نفت ما با داشتن سهم 28% در توليد ناخالص داخلي كشور،سهم 84% از درآمد ارزي كشور و سهم بيش از 95%در تامين انرژي اوليه مورد نياز كشور، بعنوان موتور پيشران اقتصاد كشور محسوب مي شود .

اين صنعت با برخورداري از منابع اوليه ارزان انرژي‌، منابع انساني متعهد و متخصص و از طرفي منابع درآمدي مناسب و قدمتي يكصد ساله در عرصه اقتصادي هنوز هم از معضلات و چالش‌هاي جدّي رنج مي‌برد‌. اين صنعت عليرغم داشتن ظرفيت‌هاي مناسب در توسعه و رونق صنايع پايين دستي خود( كه برخوردار از مزيت‌هاي نسبي و ارزش افزوده بالاست)، پتانسيل‌هاي ايجاد اشتغال‌هاي پايدار و كسب درآمد‌هاي ارزي مطلوب  و توان مناسب در خنثی سازی اثرات تحریمی ليكن عمده فعاليت خود و سرمايه‌گذاري‌ها را بر بخش بالا دست اين صنعت و با خام فروشي محصولات اين بخش متمركز كرده كه اين امر سبب بلا استفاده گذاردن و هدر رفت فرصت‌هاي موجود در بخش پايين دستي است‌. با وجود سند چشم انداز 20 ساله‌، سياست‌هاي كلان نظام در بخش نفت و گاز و ...، قانون برنامه پنجم توسعه كشور و سند ملی راهبرد انرژی کشور ، اما همچنان ساختار اين صنعت و مدیریت سنتی توان ظرفيت سازي به منظور تحقق اين اهداف را نداشته و با چالش‌هاي جدي از جمله موارد مهم زير مواجه است:

بخش نفت و پالايش

1-     عدم وجود توازن برای توسعه بخش بالادستی، میان دستی و پایین دستی این صنعت استراتژیک است به طوری‌که با وجود تاخیرهای گسترده در بخش بالادست، در صنایع میان دست صنعت نفت و گاز کشور پیشرفت های قابل توجه ای حاصل شده است.

2-     عدم وجود و به روز نبودن راهبرد توليد محصولات استراتژيك پالايشگاهي و پتروشيميايي

3-     عدم استفاده جدي از فرصتها و پتانسيلهاي نفتي و گازي

4-     تاخیر در ساخت و راه‌اندازی هفت پالایشگاه جدید نفت و میعانات گازی

5-     انحصار در هر دوبخش نهاده و فرآورده هاي نفتي ،سبب انحراف از سياست هاي كلي اصل 44 قانون اساسي و عدم حصول نتايج برنامه پنجم توسعه كشور در بخش نفت و گازخواهد گرديد.

6-     مشكل واگذاريها در راستاي سياست هاي خصوصي سازي صنعت نفت و  بر اساس اصل 44 قانون اساسي.

7-     کمبود جایگاه، پایین بودن ضریب رفاهی، خدماتی و بهداشتی مبادی عرضه سوخت و توقف توسعه صنعت CNG را هم باید به عنوان دیگر چالش‌های پیش روی این صنعت کار آفرین کشور اعلام کرد.

بخش پتروشيمي و صنايع پايين دستي

1-         مهمترین چالش پیش روی صنعت پتروشیمی در شرایط کنونی  تامين خوراک و قیمت خوراک است .

2-         تكيه بر خام فروشي محصولات بالادستي و پايين دستي نفت  از جمله در صنعت پتروشيمي كه از ارزش افزوده و ايجاد اشتغالهاي كمي برخوردار است .

3-      تکمیل زنجیره ارزش صنعت پتروشيمي در گرو توسعه صنایع پایین دستی اين صنعت است كه متاسفانه بواسطه بي توجهي هاي مزمن ،دچار مشکلات و موانع  جدي متعدد است .

4-     خلاء دیدگاه مدیریت بازار داخلی در جهت کسب بیشترین ارزش افزوده.  ارزش ذاتی بازار بزرگ داخلی کشور و ویژگی های آن ظرفیت قابل استفاده جدي در تامين منافع اقتصادي كشور است كه از آن استفاده بهینه نشده است.

5-    ضعف جدي در عملكرد بابت اجراي سياست‌هاي اصل 44 قانون اساسي(خصوصي سازي) در صنعت نفت و پتروشيمي و از طرفي بلاتكليفي وضعيت منابع انساني ، نابساماني در دريافت مطالبات پتروشيمي(بابت فروش شركتهاي خود) بعنوان بخشي از منابع مالي براي سرمايه گذاري در اين صنعت و نقدينگي لازم براي اتمام پرو‍ژه هاي در دست اجرا.

6-         مسائل فنآوري ، انتقال آن و بومي سازي كردن كه چالش هاي جدي پيش روي اين صنعت گذارده است.

بخش گاز

1-          فقدان استراتژي جامع توسعه صنعت گاز .

2-          عدم وجود متولي مشخصي كه با مطالعات جامع و در نظر گرفتن كليه جوانب بر اساس استراتژي معيني توسعه صنعت گاز را مديريت نمايد.

3-          اطلاع‌رساني ناقص و عدم شفافيت برنامه‌ها و سياست‌هاي اجرايي.

4-          قيمت ارزان گاز طبيعي

5-          افزايش مصارف خانگي و تجاري در ماههاي سرد سال و بعضا عدم تامين گاز مورد نياز در برخي شهر ها و روستاهاي و نيز عدم تامين گاز مورد نياز برخي نيروگاههاي برق كشور در مناطق سردسير  از جمله چالش هاي پيش روي شركت ملي گاز است.

6-         وجود ظرفيت مازاد  گاز طبيعي در فصل گرما

7-         تراز منفي گاز،عدم توجه به زير ساختهاي توليد و عدم تناسب منطقي بين توسعه شبكه مصرف و توليد كشور عامل تراز منفي توليد گاز در برابر مصرف است.

8-          عدم وجود سندي علمي و راهبردي كه كليه مولفه­هاي موثري چون مولفه­هاي سياسي، امنيتي، بين­المللي، امنيت عرضه انرژي، كسب حداكثر ارزش افزوده، صيانت از مخازن، اشتغالزايي، توسعه فناوري، كسب بازارهاي جهاني تجارت گاز و ... و نيز درصد وزني هريك را معين نموده و بر مبناي آن به اولويت بندي روشهاي متنوع پيش­روي حال و آينده مصرف گاز بپردازد،

9-          مشكلات نيروي انساني متخصص در صنعت گاز.نيروي انساني متخصص يكي از مولفه‌هايي است كه تقويت آن منجر به هضم و بومي‌سازي تكنولوژي و توسعه صنعت نفت و گاز و پتروشيمي مي‌گردد.

10-       عدم ثبات مديريتي(تغييرات غير منطقي و مكرر در مديريت ارشد سازمان) كه منجر به بي ثباتي در  تصميمات و عدم اطمينان در دستيابي به اهداف سازماني و هدر رفت فرصتها مي شود در سطح وزارت نفت بشدت مورد انتقاد است.

11-     تحريم هاي اقتصادي كه در كل صنعت نفت توسط دشمنان نظام و ملت اعمال شده است و سابقه 34 ساله دارد ليكن در شرايط موجود ابعاد جديدتري بخود گرفته است.

 روزمرگي كاري در زماني كه اقتصاد مقاومتي رويكرد نظام مقدس جمهوري اسلامي است،مي طلبد  با چابكي و پويايي زايد‌الوصف كليّه پتانسيل‌هاي ‌داخلي و خارجي اين بخش مهم صنعتي و اقتصادي براي تحقق اهداف نظام بكار گرفته شود اما در عمل و عمدتا همان روند و عملكردي ملاحظه مي‌شود كه قبل از تحريم‌ها حاكم بوده‌!، تأخيرات مكرر در اجراي پروژه‌ها‌، افزايش چند برابري هزينه‌هاي اجرايي پروژه‌ها به واسطه مديريت سنتي و نه دانش بنيان پروژه ها و ... مصاديق بارز اين اتفاقات نامطلوب است.

 نگاهي به ساختار مديريتي اين صنعت و بسته بودن راه براي گردش نخبگان ارزشي و صاحب نظران متعهد آن در لايه هاي مختلف مديريتي و درحاشيه گذاردن آنها عملا منجر به حضور و ميدان داري هيئت مديره‌ها ، مديران عامل و اجرايي در عرصه اين جهاد اقتصادي و اقتصاد مقاومتي شده كه بسياري از آنها (و نه همه آنها) اعتقادي به اقتصاد مقاومتي نداشته لذا بر اين باوريم كه اصلاحات زير بايستي اولويت  اقدام دولت آتي در اين صنعت باشد:

1-      ساختار موجود سازماني اين صنعت پويايي لازم و بسيج توانمنديهاي موجود براي حضور در عرصه اقتصاد جهادي و مقاومتي را نداشته و بازنگري جدي به منظور فراهم آوردن بستر و شرايط لازم براي استفاده از پتانسيل‌هاي بالقوه  اين مجموعه عظيم براي تحقق اهداف سند چشم انداز و ديگر اسناد بالادستي  ضروري مي باشد.

2-      بازنگري در تصميمات و برنامه ريز ي هايي كه فاقد رويكرد اقتصاد مقاومتي بوده و صرفاً براي انجام كارهاي روزمره اتخاذ و تدوين شده است‌.

3-      تغيير و تحول جدي در مديريت اين صنعت  متناسب با اهداف سند چشم انداز 20 ساله و اسناد بالادستي. هيئت مديره‌ها ، مديران عامل و اجرايي بسياري هستند كه مقاومت بسياري در برابر تغيير و تحولات مورد نياز ساختاري و اجرايي اين صنعت از خود نشان داده و عملاً نمي‌توانند ميدان‌دار‌ اين عرصه جهادي باشند چرا كه مديريت و عملكرد انحصار طلبانه و باند باز آنها ريشه در تفكرات كارگزاراني دارد لذا تجديدنظر در ادامه حضورآنها  در چنين مسئوليت‌هايي بسيار جدي و خدمت به اين صنعت است.نگاهي گذار به تغيير ات مديريتي حاكم از دولتهاي نهم و دهم در اين صنعت مويد اين مهم است كه مديران ارزشي ،متخصص و متعهد و انقلابي در اين صنعت همچنان در حاشيه بوده و نقش جدي براي آنها در نظر گرفته نشده است.شايد عمده تغيير مديريتي، جابجايي افراد قبلي با همان رويكرد كارگزاراني از يك شركت به شركت ديگر و از يك هيئت مديره به ميات مديره ديگر و دست بدست كردن مديريتها بوده است! مديريتهاي موجود عمدتا مبتني بر سابقه گرايي كار است نه توانمندي مديريتي دانش بنيان لذا با تغيير چهار معاون وزير كه خود در دايره مديران خاص!! جز تمكين دستورات و همراهي ،توانمندي ديگري نداشته اند نشان تحول مديريتي متناسب به شرايط و نياز روز در اين صنعت نيست!

براستي سلطان پتروشيمي! ماحصل كدام رويكرد و اقدام مديريتي است؟اختلاس چند ميليارد توماني در خط انتقال گاز اتيلن غرب از كجا نشات گرفته بود؟واگذاريهاي اجراي اصل 44 چرا مورد انتقاد جدي نهاد قانون گذاري و دستگاههاي نظارتي است؟ اعطاي مجوز انحصاري و  بدون ضابطه در خصوص فروش محصولات و مشتقات نفتي به اشخاص حقيقي خاص!!  نتيجه كدام نگاه مديريتي است ؟و بسياري موارد ديگر.

ملت شريف ايران اسلامي! فرزندان شما در صنعت نفت بر اين باورند كه اگر ظرفيت‌هاي كشور و بويژه در بخش صنعت نفت متناسب با اسناد بالادستي نفت‌، سند چشم انداز 20 ساله و برنامه پنج ساله توسعه كشور و سند ملّي انرژي مورد توجه جدي قرار گيرد و ميدان عمل براي گردش مديريتي با حضور نخبگان و متخصصين ارزشي و انقلابي (و بدور از انحصار طلبي از نوع كارگزاراني و اصلاح طلبانه دولت‌هاي قبلي) فراهم گردد‌، تحقق رونق اقتصادي‌، افزايش درآمد و ثروت ملّي بيشتر ،‌اشتغالهاي پايدار‌ ، رونق توليد و اشتغال در بخش‌هاي پايين دستي و خوشه‌هاي صنعتي وابسته ، پيشرفت وآباداني متوازن توأم با عدالت اجتماعي‌ كشور و تحقق مطالبات جوانان عزيز‌ دور از انتظار نيست.

بر اين باوريم با انتخاب رئيس جمهوري متعهد‌، درد آشنا و ولايت مدار و معتقد به نقش مردم در سازندگي و پيشرفت كشور چالش‌هاي پيش رو قابل ساماندهي ، حل پذير و معيشت ملت قابل ارتقاء و ترميم است.

ايرانيان عزيز! آنقدر كه سوء تدبير‌ها و سوء مديريت‌ها در رخداد چالش‌هاي موجود مؤثر بوده‌اند، تحريم‌ها نبوده است‌. به نظر، تحريم‌ها‌، بهانه‌اي براي پوشش سوء مديريت‌ها و عملكرد كساني است كه هميشه غير خودشان را مقصر مي‌دانند! براستي كساني كه باوري بر مجاهده و هم آوردي با استكبار جهاني نداشته ، نزديكترين هايشان(بخوانيد فرزندان و ...) گرين كارتهاي آمريكايي را افتخار خود دانسته و سياه نمايي و ناميدي وضع كشور را در گوش ديگران زمزمه كرده و تمام دغدغه آنها حفظ پست و مقام‌ها و امتياز طلبي‌ها در هر دولتي است!، آيا شايستگي سكان‌داري امور اجرايي بويژه در صنعت نفت كه نبض اقتصادي كشور مي باشد، را دارند؟

انتخابات آزادانه رياست جمهوري اخير بهترين فرصت و راهي است براي انتخاب اصلح ترين گزينه ،گزينه اي كه خود و تيم همراه بتوانند مبارزه اي سرسختانه و خستگي ناپذير با معضلات بيكاري ،تورم وگراني و  رانت خواري و تقابل نرم افزاري و سخت افزاري جدي با ريشه هاي مفاسد اقتصادي در هر سطح و با هر كسي را داشته باشد و اينجاست كه رفتارها و عملكردها ، افراد پيراموني و ادعاها ، عطف به گذشته مدعيان اين عرصه  معلوم خواهد كرد چه كسي مردم ميدان است.

قطعا معضلات موجود دفعتا حاصل نشده و نتيجه تصميمات ، برنامه ريزي و عملكرد كساني است كه اتفاقا امروز نيز بطور نيابتي از سوي همان تفكرات ليبرال سرمايه داري غرب و پدر خوانده ها پا به عرصه انتخابات گذاشته اند  و در سوداي كسب قدرت و اربابي بر ملت و به حاشيه راندن گفتمان انقلاب اسلامي و مروجّان آن هستند،شايد همنوايي رسانه اي آنها با رسانه هاي معاند  در به چالش كشاندن و زير سئوال بردن گفتمان امام (ره) و انقلاب اسلامي را بايد از اين منظر مورد توجه قرار داد.

براين باوريم با باور به گفتمان مذكور حل مشكلات پيش رو و مديريت چالش‌هاي موجود، از مديران متعهد ،متخصص و با‌ورمند به جهاد اقتصادي و اقتصاد مقاومتي ،پاكدست ساخته است و‌لاغير.

پس بياييد با انتخاب شايسته خود، اين فرصت را در اختيار آقاي دكتر سعيد جليلي كه خار در چشم آمريكا ، انگليس و اسرائيل است، قرار دهيم  و در كنار او صادقانه ، بي ادعا و  با اعتقاد به جهاد اقتصادي و اقتصادي مقاومتي در تمكين به امر ولي فقيه زمان و رهبري معظم انقلاب‌، رزمنده اين عرصه جديد جهادي براي پيشرفت و آباداني كشور ،تأمين دنيا و آخرت‌، رفاه و معنويت هموطنان عزيز مان باشيم و باشد با اين انتخاب بزرگ،بار ديگر تير نااميدي را بر چشمان استكبار جهاني  بنشانيم.

ستاد متخصصين صنعت نفت ايران- حاميان آقاي دكتر سعيد جليلي