حالا که این طوری شده بعضی ها عذرخواهی کنند بعضی ها هم رای ندهند!
گروه سیاسی - علی اصغر رمضانپور معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت خاتمی، سردبیر روزنامه توقیف شده آفتاب یزد، و تحلیلگر فعلی بی بی سی فارسی، در مطالب خود چه در روز آنلاین و چه در سایت های دیگر، مجموعه حضور نامزدها در انتخابات را یک نوع نمایش خوانده ومعتقد است که این انتخابات نتیجه مورد نظر را در پی نخواهد داشت.
به گزارش بولتن نیوز، وی بایک ادبیات ضد انقلابی به گونه ای که اصلا نشانه ای از یک اصلاح طلب و معاون فرهنگی وزارت ارشاد نظام جمهوری اسلامی در آن یافت نمی شود،در شرایطی که بخش عمده ای از اصلاح طلبان معتقد به حضور در روز رای گیری و توافق بر سر اجماع بین حسن روحانی و عارف هستند، حضور روحانی را به معنای اعتبار بخشیدن به نظام ارزیابی کرده و معتقد است که این نامزدها به آن چه می گویند اعتقادی ندارند.
در حالی که علی اصغر رمضانپور خود برای مردم و احساسات و نظر آنها ارزشی قائل نیست و شور و حال انتخاباتی را بی ارزش می داند، معتقد است که نظام جمهوری اسلامی با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، ارزش و احترام برای احساسات مردم ایران قایل نیست.
براین اساس این سوال وجود دارد که اگر رمضانپور به انتخابات بها نمیدهد وآن را بی اهمیت می خواند و حتی حضور حسن روحانی را برای اعتبار بخشیدن به نظام می داند، چرا از سوی دیگر معتقد است که نظام برای نظر مردم در مورد نامزدها و رد صلاحیت یا احراز صلاحیت نامزدها احترام و ارزش قائل نیست؟!
این موضوعات به خوبی نشان می دهد که اکثر فعالان جریان فتنه، ضد انقلاب و به خصوص بی بی سی فارسی، به دنبال ایجاد تنش، فتنه ای دوباره، تضعیف نظام و ایجادآشوب از طریق انتخابات، حضور افراد مورد نظر در دولت و.... هستند.
زیرا اگر آنها اعتقاد به انتخابات ندارند برای آنها چه فرقی دارد که چه کسی نامزد می شود، رد صلاحیت می شود رای می آورد یا نه؟!
و اگر اعتقاد به انتخابات دارند چرا از شور و حال مردم و جوانان در ستاد حسن روحانی و عارف و... خوشحال نمی شوند و به هراتفاق و رای و شعاری از سوی نامزدها بی اعتماد هستند و آن را برای مشروعیت بخشیدن و اعتبار نظام، به یک نمایش فرض کرده اند...
رمضانپور که در دوره ای معاون فرهنگی بوده و قاعدتا باید به مسائل فرهنگی اهمیت بدهد، و مشارکت مردم در انتخابات و حق تعیین سرنوشت را با ارزش و محترم بشمارد، رد صلاحیت شدن هاشمی را معادل ناامیدی مردم از نتایج انتخابات و همچنین دلسردی و بی میلی مردم ارزیابی کرده و گفته است: "مردم که به اندکی بهتر شدن اوضاع دل خوش کردند، باز نادیده گرفته می شوند؛ مردمانی که می خواهند به پای صندوق های رای بروند تا مگر فرصتی برای بازگشت زندگی آرام پیدا شود، به گذشت و مهربانی و صلح جویی شان توهین می شود."
رمضانپور با نوعی مغلطه بافی که از یک معاون فرهنگی دوره اصلاحات بعید است، از یک سو به رای گیری و صندوق های رای و شورای نگهبان حمله کرده و همه را دروغ ارزیابی کرده و از یک سو گفته که اگر هاشمی می آمد شاید روزنه امیدی باز می شد.
براین اساس می توان نتیجه گرفت که امثال رمضانپور انتخابات را در صورتی قبول دارند که افراد مورد نظر آنها و یا نزدیک به آنها، از صندوق خارج شود و اگر احساس کنند که نامزد مورد نظر آنها رای نمی آورد یا احراز صلاحیت نمی شود، کل انتخابات، صندوق ها، رای گیری، شورای نگهبان و کل نظام را زیرسوال می برند.
رمضانپور در مطلب خود در روز آنلاین نوشته که رد صلاحیت هاشمی، به معنای بی اعتبار کردن شورای نگهبان، فقهای عالی رتبه و حقوقدانان بزرگ آن است و سطح این شورا را به سطح یک وزارتخانه کاهش داده است.
رمضانپور عملکرد شورای نگهبان در این دوره را معادل حرکت رژیم شاه بعد از تاسیس حزب رستاخیز دانسته است! این در حالیست که نه شرایط امروز شبیه آن دوران است و نه وضعیت نظام جمهوری اسلامی بعد از 50 سال از دوره حزب رستاخیز و بعد از این همه برگزاری انتخابات قابل مقایسه با قبل از انقلاب است؟
خلاصه آن که تحلیل این چهره فرهنگی جریان فتنه، گاف بزرگی محسوب می شود و این نویسنده روز آنلاین، به دنبال رد صلاحیت هاشمی و نقش بر آن شدن نقشه های آنها، دچار توهم خاصی شده و همه چیز را به شورای نگهبان و رای گیری و انتخابات ربط داده است و معلوم نیست که حزب رستاخیز و شاه و قبل از انقلاب را چگونه به شرایط امروز ربط داده است؟
نویسنده روز آنلاین نوشته است که نظام جمهوری اسلامی، قدر فرصتی را ندانست که مردم و هاشمی رفسنجانی پیش پای او نهادند و نتیجه گرفته که هر کس بیاید بدتر از دولت احمدی نژاد خواهد بود...
اما معلوم نیست که این آقا چگونه چنین نتیجه ای گرفته است؟ آیا در بین این 8 نامزد انصافا قویتر و یا در سطح آقای هاشمی رفسنجانی کسی پیدا نمی شود؟ آیا قوی تر از دولت احمدی نژاد کسی نیست و همه ضعیف تر از احمدی نژاد هستند؟
رمضانپور در تناقضی دیگر، ناامید از این انتخابات و نتایج آن شده و امیدی به آشوب وفتنه ندارد و امیدی به روی کار آمدن کسی که بتواند تاحدودی شرایط را برای فعالیت جریان فتنه آماده کند، ندارد. در نتیجه بازهم در خیال وآرزوی خود به سراغ هاشمی رفسنجانی رفته و در شرایطی که در خارج نشسته و از آن جا چشم به حرکت عده ای در داخل کشور دوخته اما بازهم کسی را نمی بیند در نتیجه در این رویاست که شاید به جای دولت و ریاست جمهوری، پدیده دیگری را شاهد باشد و مثلا یک حرکت فرهنگی را شاهد باشد و از اقای هاشمی بخواهند که از مردم عذر خواهی کند.
این سرگیجه فرهنگی یا سیاسی یا هر چیز دیگر، واقعا چه معنا می دهد؟
رمضانپور نوشته است: هاشمی رفسنجانی اما هنوز یک فرصت دیگر پیش روی دارد. این فرصت را محمد نوری زاد به زبانی تند اما واقع گرا به او گفته است: "اکنون نیز دراین ورطه .....می گویم: تنها راه باقی مانده برای ایشان، تنها وتنها همین است که به دست های خود بنگرند. وبه ترمیم ضایعاتی قیام کنند که خود درآنها دخیل وشاهد و مقصر بوده اند. به ایشان درآن روز گفتم: ورود به عرصه ی پوزشخواهی، گرچه درقدمهای نخست، دشوار و آشوبنده است اما حتماً درقدم های بعدی برکات خدا را نصیبتان خواهد کرد وهمان خدا عزتی صد برابر به سمت شما سرازیر می کند. و گفتم: این اقدام شما، کفِ آن چیزی است که فعلاً می شود بدان دست برد. وگرنه در پیشگاه خدای متعال، حسابرسی ها و واگشایی ها بسیار مویین است وبنا بفرمایش قرآن به ذره ی خردل می انجامد."
براین اساس، رمضانپور و دوستان او تنها سرمایه و بهانه ای که دارند هاشمی رفسنجانی است و حال به این فکر افتاده اند که چون نمی توانند او را به عنوان رئیس جمهور ببینند پس بهتر است که یک حرکت فرهنگی شاهد باشند و آقای هاشمی را به عذرخواهی وادار کنند تا از گذشته خود پوزش بخواهد؟!
آیا انصافا، این یک حرکت فرهنگی است آیا امثال رمضانپور به فکر آینده کشور هستند یا قدرت طلبان عصبانی هستند که اگر به قدرت نرسند به فکر برهم زدن وضع موجود خواهند بود؟!
وی به دیدار نوری زاد با آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرده است و به نقل از نوری زاد نوشته است: یکی از کسانی که بسیاری از مشکلات را ایجاد کرده آقای هاشمی رفسنجانی است ...
و لابد رمضانپور و نوری زاد انتظار دارند که آقای هاشمی در این سن و سال و در این جایگاه که به قول خودشان در بین اصلاح طلبان و میانه روها دارد، باید بیاید عذرخواهی کند...
واقعا این چه روحیه قدرت طلبی و غیر منصفانه و غیر فرهنگی است که افرادی مانند نوری زاد و رمضانپور دارند و حال که آقای هاشمی احساس تکلیف کرده و پابه صحنه گذاشته و احراز صلاحیت نشده می خواهند او را طور دیگری، برعلیه نظام نشان دهند؟
رمضانپور نوشته است : من اما به اندازه آقای نوری زاد خوش بین نیستم که چنین خواسته ای را با آقای هاشمی رفسنجانی در میان بگذارم. فقط می توانم به او بگویم سیاست صبری که اخیرا به آن اشاره کرده، ادامه همان خطایی است که تاکنون به آن تن داده است. سیاستمدار زیرکی مانند هاشمی رفسنجانی باید بداند که پوزش خواهی از مردم کافی نیست، او اگر بخواهد نشان دهد که می خواهد گذشته را جبران کند باید به قیمت جان خویش بر سر خواست مردم بایستد ! سکوت هاشمی رفسنجانی بار دیگر او را به شریک جرم حقیری مبدل خواهد کرد.
رمضانپور ادامه داده که پس از این تنها فرصتی که مردم می توانند به جمهوری اسلامی بدهند مهیا کردن شرایط برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، است و این کار باید با روی گردانی از انتخابات فعلی صورت پذیرد نمی توان از آقایان حسن روحانی و محمدرضا عارف نیز انتظار داشت .
به عبارت دیگر، همه این پرت و پلاهایی که رمضانپور به عنوان یک عنصر فرهنگی دولت اصلاحات بیان کرده، ناظر به این موضوع است که کاملا از نتیجه انتخابات و حضور اقای هاشمی و نتایج آن و ه گونه فته جویی ناامید شده و لذا از یک سو مردم را به تحریم و روی گردانی از انتخابات دعوت کرده تا به قول خودش انتخاباتی در حد استاندارد بین المللی برگزار شود و در عین حال برای کوتاه مدت نیز از آقای هاشمی خواسته که سکوت نکند و دعوا را در پیش رو داشته باشد....
واقعا که جای تاسف است از این سیاستمداران مثلا اصلاح طلب!
زیرا به نظر می رسد که این افراد در داخل کشور که بودند خود را با واقعیات بهتر تطبیق می دانند اما حالا که به خارج رفته اند و از انگلیس و آمریکا دستور دارند که لابد کار فرهنگی برعلیه نظام داشته باشند، پس بهتر است که نسخه های افراطی و نشدنی به مردم و سیاستمدار باسابقه کشور ارائه دهند.
دوست و منتقد را به دشمن تبدیل کنند و جنگ راه بیندازند و مردمی که به برگزاری انتخابات دلخوش کرده اند را دلسرد و رویگردان کنند تا انتخابات کم رونقی برگزار شود و بعد اعلام کنند که نظام دچار مشکل شده است.
اما امروز را به یاد داشته باشید که مردم ایران در انتخابات شرکت خواهند کرد زیرا در هر شرایطی، انتخاب افرادی که به کاهش مشکلات اقتصادی کمک کنند و بر حقوق ملت ایران تاکید کنند بهتر از کسانی هستند که با کوچکترین فشارها و یاورشکستگی سیاسی، کشور را ترک می کنند و به آغوش دشمن و انگلیس و آمریکا پناه می برند.
واقعیت ایران امروز این است جناب معاون فرهنگی و شخصیت فرهنگی!
وقتی که شما به عنوان چهره فرهنگی اصلاحات به راحتی کشور را ترک کرده و به جای شرکت در سرنوشت کشور، به دشمن پناه برده اید، چگونه انتظار دارید که مردم در داخل کشور با مشکلات اقتصادی و.... مواجه باشند اما در انتخابات برای انتخاب کسی که بتواند تاحدودی مشکلات را کاهش دهد شرکت نکنند آیا شرکت نکردن در انتخابات و سرنوشت، راهکاری بهتر است یا این که به خواست دشمنان، اصل ایران و دولت و نظام و ملت را هدف بگیرند؟
این دسته از راهکارها، که توسط انسان های قدرت طلب مطرح می شود و چون نمی توانند در مدت کوتاهی به قدرت برسند، راه های افراطی را دنبال می کنند، به هیچ جایی نمی رسد و عملا مشکلات را پیچیده تر و سخت تر خواهد کرد....
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
پاسخ: رمضانپور از آن جا که معتقد است نظام برای نظر مردم در مورد نامزدها و رد صلاحیت یا احراز صلاحیت نامزدها احترام و ارزش قائل نیست، به انتخابات بها نمیدهد وآن را بی اهمیت می خواند و حتی حضور حسن روحانی را برای اعتبار بخشیدن به نظام می داند!