هاشمی اقتصاد کثیف و مصرف گرا را بنا کرد/ هاشمی نظام جمهوری اسلامی خودش را می خواهد تاسیس کند

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز از مشهد، یامین پور که در ابتدای این جلسه عضویت خود در جبهه پایداری را نفی کرد، گفت:

«اگر هدفمندی یارانه ها اجرا نمی شد، کشور ورشکست می شد و رقم بدهی ها به بیشتر از داشته ها می رسید. یعنی دیگر نمی توانستیم در مجلس لایحه بودجه ببندیم. وزیر صنایع دولت هاشمی در سال 88 بیانیه داد که 110 هزار میلیارد تومان یارانه انرژی پرداخت کردن یک نوع حماقت است و ما داریم ورشکسته می شویم. ما از سال 1362 وارد کننده بنزین هستیم. واردات بنزین به صورت تصاعدی در کشور بالارفته است.

دولت آقای هاشمی مصوب کرد که سوخت، حامل های انرژی و یارانه ها باید هدفمند شود. زمانی که 2 میلیون خودرو بیشتر نداشتیم، جمعیت کمتر بود و مردم آنقدر لوکس گرا و مصرف گرا نبودند و زندگی ها خیلی ساده بود. آن موقع آقای هاشمی باید به سمت هدفمندی یارانه ها حرکت می کرد. در آن مقطع ایشان باید پالایشگاه بنزین می ساخت و نه اینکه واردات بنزین را از سر گیرد. این اقدامات یعنی بنا گذاشتن یک اقتصاد کثیف و مصرف گرا که بیماری هایش را چند سال بعد نمایان کرد. دولت خاتمی هم این مصوبه را داشت ولی اجرا نکرد. متاسفانه در این دو دولت، مدل اقتصاد کثیف و مصراف گرا را اجرا کردیم و دولت هاشمی و خاتمی از جیب و از چاه های نفت خوردند.

در عین حال تورم 25 درصدی در دولت خاتمی و 50 درصدی در دولت آقای هاشمی به وجود آمد. این در حالی بود که به ساختار اقتصاد دست نزدند و هدفمند سازی یارانه ها را اجرا نکردند. اگر احمدی نژاد یارانه ها را هدفمند نمی کرد ما تاکنون تمام ورشکست بودیم. در سال 85 میزان واردات ما چندین میلیارد دلار بود. اگر همانگونه مصرف بنزین رشد می کرد و در سال 90 به ما اشاره می کردند که بنزین را تحریم می کنیم این کشور از گرسنگی می مرد. ولی احمدی نژاد کاری کرد که در سال 90 واردات بنزین متوقف شد و در سال بعد بنزین صادر کردیم.

انتقاد های صورت گرفته علیه احمدی نژاد از سر دغدغه معیشت مردم نیست؛ این انتقادات از سر این است که چرا احمدی نژاد این کارها را انجام داد. کسی که نه با ما بوده و نه به ما باج می دهد. مدعیان اصلاح معیشت مردم در بهترین حالت بدترین عملکرد اقتصادی را در این مملکت داشتند.

آن چیزی که رهبری به آن معتقد است ایده مقاومت است و نه ایده سر خم کردن مانند دولت خاتمی و ایده لاپوشانی کردن مانند دولت آقای هاشمی. در همه حوزه ها از جمله فرهنگی و اقتصادی باید مقاوم بود.

چیزی که به نظر می رسد این است که مشایی رد صلاحیت می شود. اگر صلاحیت او تایید نشود ما بحثی نداریم و این دولت، آینده ای ندارد ولی اگر تایید شود صورت بندی انتخابات نسبت به این چیزی که ما تصور داریم تغییر می کند. در این صورت حتما هاشمی و مشایی یک نزاع جدی خواهند داشت. ضمنا آقای هاشمی به تلویزیون نمی آید و در مناظره های تلویزیونی شرکت نخواهد کرد و توان این کار را هم ندارد که بخواهد شرکت کند و البته ژست می گیرد که مردم من را می شناسند و حرف های من را شنیده اند و نیاز به آمدن به تلویزیون ندارم. البته سبد رای این دو نفر مشترک اند. خیلی از کسانی که برای دغدغه معیشت می خواهند به هاشمی رای بدهند ممکن است دو مرتبه به احمدی نژاد اعتماد کنند و به مشایی رای بدهند. هرکاری بکنیم متاسفانه یا خوشبختانه برای بخشی از مردم، احمدی نژاد یک چهره مورد اعتمادی است. 40 در صد حقوق بسیاری از خانواده ها همین یارانه نقدی است. ولی 33 درصد رای شهرهای کوچک و روستائیان با دولت همراه خواهد بود. پس مشایی رای دارد ولی نه در این حد که رئیس جمهور بشود. ولی می تواند سبد رای هاشمی را به چالش بکشد. ضمن اینکه رکوردی را که احمدی نژاد زده را هیچ کس نمی تواند بزند. احمدی نژاد گفته که 250000 تومان یارانه می دهم. با این شعار چند سال می شود کار تبلیغاتی کرد و مشایی این شعار را سر خواهد داد و خواهد گفت که من فاز دوم هدفمندی را اجرا می کنم. بنابراین از رد صلاحیت آقای مشایی بیش از همه آقای هاشمی خوشحال خواهد شد.

نگاه قانون به ولایت فقیه یک نگاه حداقلی است. نگاه گفتمان مقاومت به ولایت فقیه یک گفتمان حداکثری است. این همان درگیری است که امثال علی مطهری با برخی دیگر در مجلس دارند. بعضی جریانات سیاسی در کشور هستند که معتقدند باید برای ولی فقیه راه را باز کرد. یعنی باید مطابق میل ولی فقیه و اندیشه ای که ولی فقیه دارد در این کشور توسعه می دهد حرکت کرد. برخی هم چون اصل ولایت فقیه در قانون اساسی آمده است با آن تعامل می کنند و مطابق اختیارات و وظایف با آن رابطه برقرار می کنند. آقای قالیباف هم در سال 84 همین حرف را زد و همین عقیده را داشت. نگاه هاشمی به ولی فقیه نگاه حداقلی است. ضمن اینکه تلقی من از آقای هاشمی و دولتش این است که همراه و منطبق با افق و سیاست های کلان رهبری نخواهد بود. دولت آقای هاشمی دولت آقای هاشمی است و آقای هاشمی نظام جمهوری اسلامی خودش را می خواهد تاسیس کند.

رفراندوم برای اصل یک حکومت را هیچ حکومتی برگزار نمی کند. اصل یک نظام با انقلاب بر می افتد. اگر یک عده ای معتقدند که نظام اسلامی نباید باشد. طبیعتا اینها باید بیش از نصف باشند. اگر در انتخابات بیش از نصف بودن آنها نمایان نشد بیجا می کنند که حرف بزنند. اگر هم اکثریت بودن آنها نمایان شد باید شورش کنند و حکومت را عوض کنند.اما تمام انتخابات ما مشارکت بالای 50 درصد را نشان داده است.»

این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به سوالی درباره وضعیت کنونی آقای قالیباف تصریح کرد: ضرر اصلی آمدن آقای هاشمی به قالیباف خورد. اینگونه قالیباف از دور رقابت حذف شد. چون قالیباف سبد رای خودش را جریان حزب الله تعریف نکرده بود. عموما بالاشهری های تهران و طبقه های بالا را مد نظر قرار داده بود.با آمدن آقای هاشمی اروجینال و اصل جنس آمده و دیگر کسی دلیلی ندارد به قالیباف رای دهد. پس از آمدن آقای هاشمی ایشان دو روز سکوت محض کرد و بعد با حملات حزب اللهی به آقای هاشمی رویه دیگری را در پیش گرفت. معنی این کار این است که من بیخیال آن رای ها شدم و آمدم سراغ رای های لنکرانی و جلیلی که حامیان گفتمان آنها به من رای بدهند.

وی در خصوص ائتلاف پیشرفت اذعان داشت: ائتلاف پیشرفت رسما پاشیده شد. هر سه نفر گفته اند که ما می آییم. دست کم آقای قالیباف و ولایتی که تا ته خط هستند. اگر یکی از این دو نفر به نفع یکی دیگه کنار برود، بنده اسم خود را عوض می کنم. اگر چنین حالتی رخ بدهد اسمم را عوض کرده و مشایی می گذارم. این دو نفر تا آخرش هستند. آقای قالیباف و ولایتی با این وضعیتی که پیش آمده رای آنها خیلی شکسته شده است. قالیباف در آخرین نظر سنجی ها اولین نفر بوده و باز در آخرین نظر سنجی ها به شدت رتبه اش افت کرده است.

وی با تاکید بر اینکه آقای رضایی، عارف و حداد بازیگران اصلی در صحنه رقابت نیستند افزود: بازیگران اصلی در صحنه رقابت، نماینده گفتمان مقاومت که یا لنکرانی یا جلیلی است و جریان دولت و جریان آقای هاشمی است.اگر مشایی در رقابت بماند فضا 3 قطبی است.اگر مشایی نباشد رقابت 2 قطبی خواهد بود.

وی در خصوص آرای مشایی گفت : رای مشایی زیاد نیست ولی قدرت تخریب بالایی دارد. یعنی رای های منفی دیگران را بالا می برد. آن چیزی که باعث می شود ما فکر کنیم هاشمی رئیس جمهور نمی شود، این است که ایشان نزدیک به 50 درصد رای منفی دارد. چون وقتی از کسی می پرسیم به چه کسی رای می دهید بلافاصله از او می پرسیم به چه کسی رای نخواهی داد. این سوال دوم مهم است. آنهایی که مطمئنا به هاشمی رای نمی دهند نزدیک به 50 درصد هستند.

خبرنگار بولتن نیوز در مشهد مقدس / محمد جواد موسوی زاده