هاشمي در دقيقه 90 نام نويسی ميكند/ اگر مشايي نيايد هاشمي هم نمي آيد

به گزارش بولتن نیوز، نگاهي به وضعيت موجود در بين اصلاح طلب ها و كانديداهاي ديگري كه اين طيف مي تواند معرفي كند ذهن را تنها به سوي خاتمي منعطف مي كند، چرا كه ديگر كانديداهاي احتمالي جريان اصلاح طلب يا در وفاق با يكديگر مشكل دارند و يا به اجماع لازم نرسيده اند. البته زيبا كلام هم در اين آخرين هفته هاي نزديك به نام نويسي كانديداها با ما هم كلام شد و با توجه به تمامي علايم و نشانه ها و دلايل موجود اعلام كرد كه هاشمي به وزارت كشور مي رود و نام نويسي مي كند. اما نكته جالب در اينجا اين است كه حسن روحاني در اولين روز از مهلت قرار داده شده براي كانديداهاي يازدهمين دوره رياست جمهوري در وزارت كشور حاضر شده و اعلام كانديداتوري خود را ثبت كرده است.

در اين بين حجت الاسلام علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات هم صبح امروز سه شنبه در حاشیه ثبت نام حسن روحانی برای انتخابات ریاست جمهوری از قطعی شدن نیامدن هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبر داد و گفت: بنده شب گذشته ملاقاتی با هاشمی رفسنجانی داشتم و ایشان بار دیگر تاکید کردند که در انتخابات حضور نخواهند داشت.

هر چند، نگاهي كلي به موضوعات و تبليغات گسترده اي كه در حواشي كانديداتوري آيت الله هاشمي رفسنجاني در شش ماه گذشته و نقشي كه روزنامه هاي اصلاح طلب براي وي تعريف كرده اند و همچنين نظراتي كه وي تا همين روز گذشته اعلام كرده است نشان دهنده این موضوع است كه نام نويسی حسن روحاني نمي تواند دليلي بر عدم نام نويسي و انصراف هاشمي رفسنجاني از كانديد شدن باشد. چرا؟ چون هم خاتمي و هم هاشمي دقيقا مي دانند كه حسن روحاني آن فردي نيست كه توان برابري با كانديداي مطرح دولت را داشته باشد و براي پيروزي بر شخصي كه تمامي امكانات دولتي و غير دولتي در اختيار اوست نياز است به فردي كاركشته كه از هيچ، بتواند آراي جامعه را به نفع خود جمع آوري كند.

بر اين اساس به نظر نمي رسد كه اصولگرايان و اصلاح طلبها سخنان يونسي و نام نويسي روحاني را مبني بر اين كه هاشمي كانديد نمي شود را خيلي جدي بگيرند! و درست تر آن است كه اين عقب نشيني را نوعي تاكتيك هاشمي براي افزايش اشتياق جامعه براي حضور وي قلمداد كنيم. آيت الله هاشمي به خوبي به تمامي تاكتيكهاي لازم براي بالا بردن آراي خود واقف است و سياستمداري است قديمي و كاركشته كه تمامي ابزارهاي لازم براي رياست جمهور شدن را يكجا در اختيار دارد.

تنها نكته اي كه در اين بين باقي است و البته بي بي سي و رسانه هاي اپوزسيون هم از حالا در رابطه با آن مشغول فضا سازي هستند سخنان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در رابطه با نظر رهبر معظم انقلاب است كه صريحا اعلام كرده است بدون اجازه و موافقت رهبري كانديد نخواهد شد. موضوعي كه پاسخ به آن را بايد به آخرين دقايق و مهلت قانوني براي اسم نويسي كانديداها موكول كرد و بايد منتظر بمانيم تا ببینیم نتيجه حضور هاشمي چه خواهد شد!.

البته حضور هاشمي در عرصه انتخابات و كانديد شدن وي نيازمند يك گزينه اساسي ديگر در بين تمام گزينه هاي موجود است و آن چيزي نيست جز كانديداتوري رحيم مشايي و تاييد صلاحيت وي. در واقع هاشمي به خوبي مي داند كه براي پيروزي اصلاح طلبها و البته راحت شدن اصولگراها از دست كانديداي اصلي دولت! راهي نيست جز ورود مستقيم وي در عرصه انتخابات. در غير اين صورت و اعلام كانديداتوري هر شخصي به جز مشايي به عنوان نماينده دولت، مطمئنان ديگر نيازي به ورود هاشمي نخواهد بود و حتي روحاني هم خواهد توانست در كورس رقابت با ديگر كانديداها قرار گيرد!. هر چند باز هم ريسك كار بالا خواهد بود و مشخص نيست كه چه شخصي و با چه اختلاف آرائی رئيس جمهور شود.

ناگفته نماند كه در اين دوره از رقابتهاي نامزدهای رئيس جمهوري، معجزه اي رخ نداده كه فكر كنيم مقبوليت هاشمي رفسنجاني بر خلاف سالهاي 84 و 88 به يك باره مترقي شده! و ايشان در بين اقشار مختلف جامعه مقبوليتشان متكاثر شده است. بلكه ضعف دولتهاي نهم و دهم در مجموعه اي جامع از بخشهاي مختلف اقتصادي كشور كه به معيشت جامعه و تورم و ... مربوط مي شود فضا را به شكلي كرده است كه مردم سالهاي رياست جمهوري دوره هاشمي را در مقايسه اي ساده دوران طلايي اقتصاد ايران فرض مي كنند و مي گويند اگر ايشان برگردند حداقل وضعمان بر مي گردد به 10 یا بیست سال پيش و آن زمانها كه قيمتها ساعتي افزايش پيدا نمي كرد!

در آخر اين كه BBC و سايتهاي اپوزسيون مانند جرس و از اين قبيل گويا آتششان آنقدر تند است كه تصميم گرفته اند زودتر از پايان وقت نام نويسي كانديداها، وارد قضيه هاشمي و كانديداتوري وي بشوند و اينگونه وانمود كنند كه در بين مسئولين نظام اختلافات وجود دارد. حركت مزبوهانه اي كه همواره با شكست روبرو شده است و اينبار هم شكست خواهد خورد.