کد خبر: ۱۴۱۵۸۹
تاریخ انتشار:
با ورود هاشمی از انتخابات کنار می‌کشیم

مهرعلیزاده: تنها یک نفر با اجماع اصلاح‌طلبان در انتخابات ثبت‌نام می‌کند

باید کشور را از این حالت آزمون و خطا خارج کنیم/ امکان قطع یارانه‌ها وجود ندارد/ دولت رفاه اروپایی را بومی‌سازی می‌کنم/در صورتیکه خاتمی وارد عرصه نشود، انتخابات دو مرحله‌ای خوهد شد/کاندیدای دولت مشایی است.
محسن مهرعلیزاده 56 ساله و دارای دکترای مهندسی اقتصاد است، وی که بیشتر با عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی در دولت اصلاحات شناخته می‌شود در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری ناکام ماند. مهرعلیزاده هم اکنون رئیس فدراسیون جهانی ورزش های پهلوانی و زورخانه ای است و سودای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم را دارد اما این بار به گفته او حضورش در عرصه انتخابات منوط به اجماع اصلاح طلبان خواهد بود.

خبرنگار ایلنا پیرامون حضور در انتخابات ریاست جمهوری با مهرعلیزاده در دفتر کار وی به گفت و گو پرداخته است که مشروح آن را در ذیل می خوانیم:

با توجه به اینکه شما پیش از این نیز در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شده اید در این دوره چقدر احتمال احراز صلاحیت شما از سوی شورای نگهبان وجود دارد؟

من یک بار در انتخابات سال 84 رد صلاحیت شدم که گویا اشتباهی صورت گرفته بود و پس از بررسی مجدد، صلاحیتم برای حضور در انتخابات تایید شد. در این دوره نیز دلیلی برای رد صلاحیت من وجود ندارد. من معتقدم شورای نگهبان جایگاه قانونی است و بر اساس ضوابط و ادله ای که دارد تصمیم می گیرد. این روزها باید تمام تلاش ما بر این محور باشد که فضا را برای مشارکت هرچه بیشتر مردم فراهم کنیم‌.





شما در اظهارات خود وعده ایجاد دولت رفاه را در صورت پیروزی در انتخابات عنوان کردید. مبانی پیاده کردن این الگو در کشور ایران چیست؟

به نظر من در این مورد باید همان فرمول جوامع اروپایی با ابعاد فرهنگی خومان بومی سازی شود. در صورتیکه بهداشت و درمان ارزان و خدمات اجتماعی مناسب در اختیار مردم قرار گیرد، در این صورت وضعیت به جایی خوهد رسید که دیگر مردم نیازی به یارانه‌ها نخواهند داشت من معتقدم نظام و کشور ما مشکلی برای پیاده کردن این فرمول ندارد.

دولت رفاه مد نظر من تفاوت‌هایی با نظام سرمایه داری دارد و آن اینکه رقابت‌ها آزاد است و رانت در آن وجود ندارد. اما سیستم در چارچوب مشخصی کنترل می‌شود. یارانه ها در قالب خدمات به مردم ارائه می شود و عملا مردم می توانند حق خود را به عنوان یک شهروند از دولتی که در خدمت آنها است، دریافت کنند از طرف دیگر افراد تا جایی رشد می کنند اما از یک حدی به بعد کنترل می‌شوند به گونه ای که امکان وانگیزه برای رقابت را دارند و هم اینکه به هر حال به قدری در جامعه این رشد، آزادی عمل ندارد که کل جامعه در دست عده محدودی اداره شود.

فکر نمی کنید مردم ما بعد از تجربه هدفمندی یارانه ها بیش از نتیجه کار می خواهند ساز و کار انجام آن را بدانند؟

دقیقا همین طور است. کشور های اروپایی از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون بر مبنای این سیستم کار می کنند.اگر با دقت نگاه کنیم می بینیم که کشورهای اروپایی پیش از این در وضعیتی به گل نشسته بودند که هم اکنون همان کشورها به رشد قابل توجهی دست یافتند بنابراین حتی تجربه و نتایج کار هم نشان می دهد که این مدل کارآمدی است.

من در برنامه های خود ساز و کار اجرای دولت رفاه را معرفی خواهم کرد. در اینجا با توجه به تجربه جوامع اروپایی هم ساز و کار و هم نتیجه مشخص است. در حقیقت در هدفمندی یارانه ها نیز ساز و کار خوبی پیش بینی شد اما نتیجه آن چندان مطلوب نبود در این طرح ساز و کار این بود که قیمت حامل های انرژی را به تدریج افزایش دهیم و مابه تفاوت آن را به بخش های تولید و خدمات اختصاص دهیم اما در عمل این کار صورت نگرفت و مبالغ افزایش قیمت ها به حدی شد که در مقایسه با آنچه به مردم پرداخت می‌شد، برابری نمی کرد.

اما در مدل دولت رفاه ساز و کارها کاملا مشخص است. این برنامه حدود 70 سال است که در دنیا اجرا می شود من معتقدم برخورد سلیقه‌ای با مسائل به کشور لطمه وارد می‌کند.

امروز باید باید کشور را از این حالت آزمون و خطا خارج کنیم و کسانی که به برنامه ریزی آشنایی واعتقاد دارند سر کار قرار گیرند تا کشور از وضعیت آزمایشگاهی و سلیقه ای خارج شود.

با نگاهی دقیق تر می بینیم که کره و چین هم تقریبا همزمان با ایران اصلاحات خود را آغاز کردند اما امروز می بینیم که این کشورها نسبت به ما جلوتر هستند و دلیل آن این است که یک الگو را گرفتند و طی این سال ها مدام در آن جهت در حال حرکت هستند. متاسفانه طی این سال ها ما یک الگوی مناسب رشد نداشتیم و حتی یک دولت هم طی 4 سال کار ده‌ها بار تصمیمات خود را عوض می‌کند که این موجب بروز نابه‌سامانی در کشور شده است.




در دولت شما وضعیت اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها به چه شکلی خواهد بود؟

به نظر من امکان قطع فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها به هیچ وجه وجود ندارد. با توجه به وضعیت امروز قیمت‌ها و تورم، تنها راهی که به نظر می رسد، استقرار فرمول دولت رفاه پس از انتخابات است. اما در عین حال سیستم یارانه ها نیز باید به موازات آن پیش رود. خوشبختانه برای این کار منابع هم داریم.سالانه 80 میلیارد درآمد نفتی درآمد کمی نیست که تنها بخشی از آن به پرداخت یارانه ها اختصاص دارد اما سهم بزرگی از این درآمد می تواند به کشور تزریق شود درحالیکه در دولت آقای خاتمی این میزان فقط 18 هزار میلیارد تومان بود. پس پول به اندازه کافی برای سرمایه گذاری و توسعه کشور وجود دارد اگر هم زمان با پرداخت یارانه ها و پیاده کردن فرمول دولت رفاه سطح معیشتی مردم را افزایش دهیم به تدریج مردم هم دیگر به این یارانه ها احتیاج نخواهند داشت البته من معتقدم این امر در زمان بندی حداکثر 4 ساله قابل اجرا است.

به نظر شما تغییر در وضعیت دریافت مالیات ها در دولت آینده تا چه حد ضروری است؟

به اعتقاد من مکانیزم دریافت مالیات ها باید ساماندهی شود. متاسفانه امروز در برخی موارد که باید مالیات دریافت شود هیچ مالیاتی گرفته نمی شود. در حالیکه اگر در کشور فعالیت تولیدی سودآور افزایش پیدا کند کسی از مالیات فرار نمی کند امروز با همه نارضایتی هایی که وجود دارد بیش از 70 درصد درآمد دولت از ناحیه نفت است و کمتر از 30 در صد ناشی از دریافت مالیات ها و سایر درآمدها است در حالیکه در دنیا دولت ها به جز دریافت مالیات ها درآمد دیگری ندارند.

90 درصد درآمد دولت رفاهی که مد نظر من است نیز از ناحیه مالیات ها تامین خواهد شد. از طرفی باید هم ساز و کار مناسب وجود داشته باشد و هم تولید و صنعت به شکل قابل قبولی راه بیفتد تا تولید کننده هم از کار خود راضی باشد. اما وقتی این شرایط امروز فراهم نیست دریافت مالیات نوعی افزایش فشار به صاحبان تولید محسوب می شود در حالیکه تازمانی که وضعیت تولید بهبود نیابد نباید بر گرده مردم فشار آورد.

برنامه ما این است که وقتی از روز اول راه تولید را باز کردیم و صرفه اقتصادی در فعالیت ها بود از همه فعالین اقتصادی مالیات دریافت کنیم اما تا وقتی تولید صرف نمی کند گرفتن مالیات منطقی نیست.

با ارزیابی کلی از وضعیت سیاست خارجی کشورمان و با رهنود های مقام معظم رهبری اکثریت کاندیداهای این دوره نقدهای بسیاری را به عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی وارد می کنند، برنامه شما در این زمینه چیست؟

من معتقدم ما در دوره اخیر هزینه های بی مورد در خصوص اینکه کمک کنیم طرف های مقابل به آنچه می خواهند برسند، پرداخت کردیم و این تا حدودی به منزوی کردن خودمان کمک کرد.

کشورها همه دنبال منافع ملی خود هستند. ما باید درک کنیم که منافع ملی کشور مقابل چیست و منافع ملی کشور خودمان در چه محدوده ای قرار دارد و در حیطه آن حرکت کنیم.

رهبری عزت، مصلحت و حکمت را به عنوان راهبرد سیاست خارجی مطرح کردند اصل این راهبرد بر این است که هر جا ملت ما حضور داشت آنان را به عنوان یک ملت فرهیخته و قابل قبول بشناسند. اینکه چشم خود را ببندیم و هرچه می خواهیم در سطح بین الملل بگوییم برای ما عزت نمی آورد.

مصلحت هم یعنی پافشاری بر منافع ملی مردم آن هم با تدبیر. تدبیر هم هیچ گاه اقتضا نمی کند که قطعنامه ها را کاغذ پاره بنامیم و همین حرف برای ما هزینه آفرین می شود و امکان بسیج کردن طرف های مقابل را علیه ما فراهم می کند.

اگر رئیس جمهور آینده اعلام کند که ما منافع ملی خود را دنبال کرده و به منافع ملی سایر کشورها احترام می گذاریم. ولی با منطق خود ذره ای از منافع ملی کشور خود عقب نشینی نخواهیم کرد، در اینصورت همه مسائل حل می شود. بر خلاف تصور برخی من معتقدم دنیا به دنبال ایجاد دعوا نیست برخی خودشان ذهن نا آرامی دارند و گمان می کنند که دیگران هم به دنبال دعوا هستند. ما مسلمان هستیم و مسلمانی عین صلح است. وقتی آقای خاتمی بحث گفت و گوی تمدن ها را به جای جنگ تمدن ها مطرح کرد همین باعث شد که کشور های اروپایی برای ما فرش قرمز انداختند و منطق ایران به عنوان یک کشور صاحب فکر در دنیا جا گرفت.

برخی معتقدند که اینکه چه فردی در انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم پیروز شود می تواند در مذاکرات ایران در آلماتی نیز اثرگذار باشد. نظر شما در این مورد چیست؟

من هم قبول دارم که شخصیت رئیس جمهور آینده در روند مذاکرات ایران با گروه 1+5 تاثیر گذار است. هر کشوری چارچوب خود را دارد که رئیس‌جمهور بیان کننده این چارچوب است. اگر وی دارای روحیه قبول منطق و ایده برای توسعه صلح در جهان نه فقط در گفتار بلکه در عمل باشد در مذاکرات موثر خواهد بود.



ائتلاف سه گانه شما با جهانگیری و عارف در چه مرحله ای قرار دارد و کاندیدای واحد این ائتلاف در چه صورتی مشخص خواهد شد؟

البته این ائتلاف نیست بلکه در حقیقت یک اجماع است. از روز اول قصد هر سه نفر ما از ورود به عرصه انتخابات این بود که آقای خاتمی را راضی به حضور در انتخابات کنیم چرا که معتقدیم تنها با ورود ایشان است که حماسه سیاسی مد نظر رهبری شکل می‌گیرد. ما معتقدیم با توجه به اینکه در زمان خاتمی ثبات قیمت ها، توسعه منطقی، آرامش و عزت در کشور وجود داشت آمار تورم یک عدد دقیق بود که مدام تغییر نمی‌کرد همین باعث اعتماد مردم به دولت بود مردم این این خاطره را در ذهن خود دارند بنابراین دلیلی برای رای ندادن به این تفکر وجود ندارد. حضور خاتمی قطعا اولویت اول ما خواهد بود اما با صحبت هایی که بین ما سه نفر صورت گرفته است در صورتیکه آقای خاتمی اعلام کنند که در انتخابات حضور نخواهند داشت هر یک از ما سه نفر که مورد نظر آقای خاتمی و شورای مشورتی اطراف وی قرار گیرد در انتخابات وارد خواهیم شد. اما قطعا نظر نهایی را در مورد اجماع سه نفره آقای خاتمی خواهند داد.

هر3 نفر ائتلاف شما در انتخابات ثبت نام خواهد کرد یا خیر؟

البته هنوز حضور آقای خاتمی در انتخابات قطعی نشده است. اما طبیعی است که پیش از ثبت نام اجماع میان ما سه نفر صورت خواهد گرفت و تنها نفر نهایی ثبت نام خواهد کرد.

آیا این احتمال وجود دارد که در زمان باقی مانده تا ثبت نام کاندیداها فرد دیگری به ائتلاف شما افزوده شود؟

به نظر نمی رسد در این مهلت باقی مانده فرد دیگری به این اجماع اضافه شود مگر اینکه کسی مطالبه کند و مورد پذیرش قرار گیرد ولی تا امروز این اجماع سه نفره است.

در صورت حضور آیت الله هاشمی وضعیت ائتلاف شما چگونه خواهد بود؟

به نظر می رسد بر اساس آنچه تا کنون خود آقای هاشمی اعلام کردند احتمال حضور ایشان در انتخابات بسیار کم باشد. با وجود این ما سه نفر اعلام کرده ایم که هیچ یک از ما در صورت حضور آقای هاشمی در انتخابات خود را رقیب ایشان نمی داند. بنابراین حضور آیت الله هاشمی در انتخابات نیز همچون گزینه آقای خاتمی موجب کناره گیری ما از ورود به انتخابات می شود.

پیش از این گفته می شد که اصلاح طلبان به صورت فعال در انتخابات شرکت نخواهند کرد، اما به تدریج شاهد تحرک برخی گزینه های این جریان بودیم که امروز به تشکیل اجماع سه نفره هم منجر شده است، تحلیل شما از این جریان چیست؟

اینکه گفته می شد اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نخواهند کرد تنها در حد حرف بود. اصلاح طلبان بر خلاف گفته عده ای خود را فرزندان این نظام و انقلاب می دانند و از زمان پیروزی انقلاب تا کنون به جز دو دوره اخیر می توانند ادعا کنند که در سکان داری قوه مجریه همواره حضور داشته اند. تاریخ نشان می دهد که اصلاح طلبان برای خدمت به کشور همواره از جان مایه گذاشتند. زمان جنگ کشور ما حدود 6.5 میلیارد درآمد نفتی داشت که از این میزان 3.5 میلیارد دلار برای جنگ و مابقی برای کل 35 میلیون نفر هزینه می شد در حالیکه مردم به نسبت امروز از وضعیت کشور و دولت راضی تر بودند. الان 80 میلیارد دلار جایگزین 6.5 میلیارد زمان جنگ شده است.

ما شاهد بودیم که وقتی آقای خاتمی در انتخابات مجلس رای داد خیلی ها در آن زمان تلاش کردند رای وی را تحت الشعاع قرار دهند اما ایشان معتقد بود که ما فرزندان نظام هستیم و برای آبادانی کشور و سربلندی انقلاب باید تفکری ما حاکم شود و انتخالبات فرصتی برای این کار است.

مشکل اصلاح طلبان برای رسیدن به اجماع در مورد انتخابات ریاست جمهوری چه بود؟

مشکل خاصی نبود جز اینکه همه اصلاح طلبان می خواستند به هر گونه ای که شده خاتمی را برای حضور در انتخابات راضی کنند. هنوز هم ما سه نفر علی رغم اینکه کار خود را برای حضور در انتخابات انجام می دهیم اما باز هم تاکیدمان بر حضور خاتمی در انتخابات است. بنابراین رسیدن به اجماع در مورد کاندیدایی غیر از خاتمی مشکل بود که البته هنوز هم هست.

شانس رای آوری خود و دیگر نامزدهای اصلاح طلب را در چه حد می دانید؟

من فکر می کنم در صورت حضور در انتخابات 100 درصد رای آوری بالایی خواهم داشت.

خوشبختانه جامعه ما به دلیل شواهدی که وجود دارد در مقاطع مختلف پویایی خود را نشان داده است. به ویژه در دوره های اخیر اتفاقاتی رخ داده است که مردم عملا تکلیف خود را می دانند و دیگر حالت قبیله ای سابق وجود ندارد که هر فردی بتواند میکروفن در دست فریاد بزند تا عده ای را برای خود جمع کند. برای همین به نظر می رسد که این بار کاندیداهای مستقل شانسی ندارند.

مردم ما این بار تلاش خود را روی دو نوع تفکر بسته اند. یکی تفکری که از آن خاطره دوران ثبات خاتمی را دارند دیگری هم تفکری که است که برای مردم از 8 سال اخیر ایجاد شده است. انتخاب مردم از میان این دو تفکر است.

با این ترتیب آیا شما دولت را در غالب جریان اصولگرایی جای می دهید؟

فکر می کنم همه مردم می دانند که در دو دوره گذشته چه گروهی این دولت را آورد و از آن حمایت کرد تا چند ماه پیش هم از این انتقاد ها خبری نبود. همچنان معتقدم که مردم از بین دو جریان انتخاب خواهند کرد. بنابراین انشقاق هایی که امروز میان اصولگرایان و دولت وجود دارد مصنوعی و مقطعی است.

کافی است اعلام شود که کاندیدای هر یک از دو تفکر موجود کشور چه فردی است در این صورت مردم خودشان می دانند چه گزینه ای را باید انتخاب کرد.

دلیل هجمه هایی که به آیت الله هاشمی وارد می شود از نظر شما چیست؟

هاشمی یک شخصیت شناخته شده و از ارکان نظام است که علی رغم تخریب هایی که در سال های مختلف نسبت به وی وجود داشته است اما به عنوان یک شخص مورد احترام در جامعه و جضور دارد. علاوه بر این اعتماد رهبرمعظم انقلاب و امام راحل در مقاطع مختلف کشور نیز گویای همین امر است. به گونه ای که این فرمایش مقام معظم رهبری در سال 76 که فرمودند" هیچ کس برای من هاشمی نمی شود " نشان می دهد که ایشان یکی از مشاورین امین رهبری است. بنابراین در مقطع انتخابات طبیعی است که هجمه ها نسبت به ایشان افزایش پیدا کند اما نباید به این مسائل بپردازیم تا بتوانیم به حماسه سیاسی که مدنظر رهبر انقلاب است، برسیم.

احمدی نژاد در ماه های اخیر مدام از محدودیت حوزه اختیارات خود سخن می گوید که تا حدی نیز این صحبت از اختیارات در اواخر دوره خاتمی نیز دیده شد، به نظر شما دلیل بیان این اظهارات چیست؟

فکر می کنم جنس صحبت خاتمی با احمدی نژاد کاملا متفاوت است. خاتمی در مورد شرایط استفاده از اختیارات ریاست جمهوری گفت که رئیس جمهور تدارکاتچی است اما آنچه هم اکنون گفته می شود متفاوت است. من که با دقت بر بند بند قانون اساسی اشراف دارم و از 23 سالگی در این نظام کار می کنم معتقدم اختیارات پیش بینی شده در قانون اساسی برای رئیس جمهور کافی است. اما حدود برخی اختیارات بسته به روحیه انسان ها متفاوت است ممکن است فردی چگونگی اشراف بر قوه دیگر را در مقایسه با فرد دیگر به گونه ای متفاوت تعریف کند.

به نظر شما کاندیدای دولت چه گزینه ای است و آیا شما نیز سفرهای اخیر هیات دولت را تبلیغاتی قلمداد می کنید؟

تا هم اکنون در حدی که اطلاع دارم کاندیدای دولت مشایی است و مطرح کردن شعار های بهاری و اینکه "عده ای از نام بهار می‌ترسند" نیز از جنس تبلیغات انتخاباتی است.

فکر می کنم اگر از سفرهای قبلی دولت مصوبه ای برای آینده کشور در می‌آمد هم اکنون دیگر سفرهای اخیر منطق سفرهای استانی گذشته دولت را ندارد و چیزی از آن در نخواهد آمد.

تعدد کاندیداها و شکل گیری ائتلاف های متعدد در جریان اصولگرایی را ناشی از چه چیزی می دانید؟

این ائتلاف ها هم ناشی از سهم خواهی اصولگرایان برای قدرت است و هم حالت مصنوعی دارد. تا حدی 8 سال پیش اشتباه اصولگرایان در انتخاب خود موجب شد که امروز اردوگاه این جریان در درون خود چند تکه شده اند به گونه ای که برخی در مقابل اقدامات دولت سکوت را ترجیح دادند و عده ای دیگر نه تنها انتقاد بلکه نسبت به عملکرد دولت حمله کردند.

سه سلیقه اصولگرایان در این انتخابات دست به تشکیل کانون هایی زدند و خود را حول یک تفکر در خصوص نحوه حرکت آینده دارای یک بینش و روش مشخصی تلقی کردند.

در عین حال نباید فراموش کرد که تعدد کاندیداهای اصولگرا با برنامه ریزی است و اینطور نیست که افراد بر اساس میل شخصی خودشان اعلام حضور کرده باشند.

من معتقدم این تعدد کاندیداها برنامه‌ای طراحی شده است.

به نظر شما نتیجه انتخابات پیش رو در یک مرحله مشخص خواهد شد؟

من فکر می کنم در صورتیکه خاتمی وارد عرصه نشود، انتخابات دو مرحله‌ای خوهد شد.

دلیل شکست اصلاح طلبان در انتخابات سال 84 چه بود؟

اگر سال 84 همین اجماع اندیشیده می شد شاید وضعیت متفاوت از امروز بود. نباید امروز برای اتفاقی که در سال 84 افتاد یک نفر را متهم کنیم. باید دید امروز چه کاری می توان کرد ما بر این عقیده هستیم که امروز در صورتیکه خاتمی در عرصه حاضر شود و یا از شخص خاصی حمایت کند ما با قدرت پشت او خواهیم ایستاد تا دیگر در سال 96 حسرت "اگر"ها را نخوریم.




در صورت پیروزی در انتخابات روند سفرهای استانی دولت نهم و دهم را ادامه خواهید داد؟

من قطعا به سفر استانی می روم اما هرگز از این سفرها به عنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده نخواهم کرد. سفر استانی و دیدن مسائل مردم یک منطقه از نزدیک بسیار مفید است اما نباید تبدیل به یک نمایش شود. من شو اجرا نخواهم کرد.


کابینه دولت آینده شما را چه افرادی تشکیل خواهند داد؟

من کابینه خود را دقیق انتخاب نکرده ام اما یک دیدگاه کلی نسبت به تیم کاری خود دارم. میتوانم با صراحت بگویم که قطعا تیم کاری من از میان افردی هستند که مورد شناخت مردم است و مردم نسبت به توانایی آنها تجربه و آگاهی کافی را دارند. قطعا من در کابینه خود از افراد دست دوم و سوم استفاده نمی کنم که مجبور باشم هر 6 ماه یک بار وزرای خود را عوض کنم.

برخی معتقدند که جریانی که در سال 84 در پی حذف اصلاح طلبان از عرصه کشور اقدام کردند امروز توسط جریانی از جنس خودشان در حال حذف هستند، نظر شما در این مورد چیست؟

من فکر می کنم ممکن است یک جریان سیاسی در مقطعی با روش هایی که مختص جهان سوم است کنار گذاشته شده باشند. اما این به معنای از بین رفتن آن تفکر نیست. فکر اصلاح طلبی بسیار اصیل است حتی حضرت امام(ره) نیز یک اصلاح طلب بود که رژیم شاه نیز نتوانست مانع تفکرات ایشان شود. امام می خواست وضع کشور را اصلاح کند حتی در سال های اول مبارزه فکر می کردند که می شود شاه را اصلاح اما وقتی امام دیدند نمی شود، در جهت حذف رژیم شاه کار کرد و موفق شد.

کلمه اصولگرایی در اصل ماموریت و ذات یک اصلاح طلب است. همه باید معتقد به رعایت اصول قانون اساسی باشیم. هیچ کس نمی خواهد از قانون اساسی عدول کند. هر تفکری که بخواهد با تفکر اصیل اصلاح طلبی مبارزه کند محکوم به شکسته شدن خواهد بود. تفکر اصلاح طلبی را هم در فرمایشات امام حسین(ع) و هم در کتیبه کوروش می بینیم بنابراین این تفکر از میان نخواهد رفت. ما که از فردای انقلاب با همین تفکر پیش آمدیم خدمتگزار بوده و هستیم و هیچ وقت هم دنبال حذف و ضربه زدن به گروه های دیگر نیستیم ایده آل ما این است دوتفکر غالب جامعه رشد کنند و طرفداران آنها از این طریق خود را بارور کنند و در آینده بتوانند مدیران لایقی برای نظام باشند. اینکه بخواهیم یکدیگر را از میان برداریم نوعی اقتدار گرایی است که در هر حال محکوم است.

به عنوان صحبت آخر....؟

متاسفانه برخی اظهار نظر های غیر مسئولانه امروز عنوان می‌شود که در همه دوره ها بوده است. از خواسته های اصلاح طلبی این است که هزینه ها را کاهش دهیم تا مردم احساس آزادی عمل بیشتری داشته باشند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین