کد خبر: ۱۴۱۲۶۲
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
تاریخ انتشار:
در گفتگوی بولتن نیوز با مهدی محمدی مطرح شد؛

وزیر اطلاعات به هاشمی لطف کرده است/ ادبیات هاشمی در بازی ضدانقلاب است

به نظر من وزیر اطلاعات در حق آقای هاشمی لطف کرده اند چرا که تنها قسمتی از مسائلی را که پیرامون آقای هاشمی می توان گفت را مطرح کردند و به همین مقدار بسنده کردند. آقای هاشمی در هر سه رکن فتنه که عبارتند از ادعای تقلب، آشوب های خیابانی و ایجاد شکاف در ساختار حاکمیتی، نقش تعیین کننده ای دارند و اظهارات وزیر محترم اطلاعات در این باره کاملا درست است.
گروه سیاسی ـ فتنه سال 88 تا به امروز آبستن تجربه ها و نکته های فراوانی بود و هست که هر چه گذر ایام بر آن می گذرد، نمای بیشتری از خود نشان می دهد.

خواص بسیاری در آن روزهای سخت در کارنامه خود مهر مردودی را دیدند و جالب اینجاست که هنوز هم عده ای از دوستان خودی از پذیرش این مهم سرباز می زنند.

به گزارش بولتن نیوز، اظهارات اخیر وزیر محترم اطلاعات پیرامون نقش آقای هاشمی و آقای خاتمی در جریان فتنه 88 – که تنها یادآوری گوشه ای از حقایق بود- نمونه ای از مردودی خواص و عدم پذیرش دوستان خودی بود که در گفتگو با «مهدی محمدی»(کارشناس مسائل سیاسی) به بحث و تبادل نظر راجع به آن پرداختیم.

بولتن: نقش راهبردی هاشمی و خاتمی در فتنه 88 چه بود و اظهارات وزیر اطلاعات در روزهای اخیر بر چه مبانی استوار بود؟

نقش آقای هاشمی در جریان فتنه سال 88 در همه ارکان آن دیده می شود و اگر به سه رکن اصلی فتنه بنگریم، در خواهیم یافت که از ابتدای القای توهم تقلب به آقای موسوی و بالا بودن آرای وی از آرای اعلام شده توسط آقای هاشمی صورت پذیرفت بنابر این رکن اول فتنه و قلب آن که القای تقلب در انتخابات بود، توسط هاشمی رقم خورد و کپی رایت آن از آن هاشمی می باشد.

رکن دوم فتنه آشوب ها و اعتراضات خیابانی و تبدیل انتخابات به کودتا بود که در این رکن نیز هاشمی نقش پررنگی دارد و پسر آقای هاشمی هر شب با دادن پول به فعالان فتنه در تهران موجب گسترش آن می شد که مدارک فراوانی دال بر این موضوع وجود دارد که تا همین امروز نیز پسر ایشان از حضور در دادگاه و پاسخ سر بازده اند و از دادگاه فرصت خواسته است.

مضاف بر اینکه اطلاعات وارده به آقای موسوی عمدتا از سوی تیم های امنیتی آقایان خاتمی و هاشمی به ایشان می رسید که این موضوع نیز به افزایش حجم آشوب ها کمک می کرد.

رکن سوم فتنه سال 88 القای فروپاشی ساختاری نظام بود که از نامه 19 خرداد ایشان به رهبر انقلاب آغاز شد و این گمان را برای ضدانقلاب به وجود آورد که نظام در بالاترین سطح خود دچار شکاف و اختلاف شده است و این بهترین فرصت برای آمدن به خیابان ها و انتقام گرفتن از نظام است.

بنابر این موارد شاهد آن هستیم که آقای هاشمی در هر سه رکن فتنه که عبارتند از ادعای تقلب، آشوب های خیابانی و ایجاد شکاف در ساختار حاکمیتی، نقش تعیین کننده ای دارند و اظهارات وزیر محترم اطلاعات در این باره کاملا درست است.

به نظر من وزیر اطلاعات در حق آقای هاشمی لطف کرده اند چرا که تنها قسمتی از مسائلی را که پیرامون آقای هاشمی می توان گفت را مطرح کردند و به همین مقدار بسنده کردند.

بولتن: آیا وزیر اطلاعات صرفا با توجه به نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری و امکان حضور هاشمی و خاتمی در انتخابات این موضوع را مطرح کردند یا دلیل دیگری در کار بود؟ و اینکه چرا تا به امروز هم تعدادی از افراد و مسئولان نمی خواهند که نقش آقای هاشمی را در جریان فتنه بپذیرند؟

در ابتدا باید این نکته را در نظر بگیریم که آقای هاشمی و آقای خاتمی عملا از صحنه سیاسی کشور اخراج شده اند چرا که یک حماسه سیاسی در سال 88 را به یک کودتا و یک فرصت مهم را به یک تهدید بزرگ برای نظام تبدیل کرده اند و هر آنچه که دشمنان از سال 88 به این سو انجام داده اند به دلیل این بوده است که آنها تصور می کردند که فضای داخلی و ساختار نظام دچار سستی و آشفتگی شده است.

به نظر بنده این افراد(آقای هاشمی، آقای خاتمی و افراد منتسب به آنها) نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری بلکه در هر آوردگاه سیاسی دیگر نیز صلاحیت حضور ندارند و برای این کار حتی اگر توبه هم بکنند مستلزم آن است که مسیر طولانی را برای کسب اعتماد از مردم و رهبری برای جنایتی که در حق آنها شد را طی نمایند و این در حالی است که آقای هاشمی همچنان انتظار دارد که نظام به خاطر برخورد او در حوادث سال 88 به او جایزه بدهد.

این سخنان وزیر اطلاعات نیز یک یادآوری بود که در گذشته چه اتفاقاتی حادث شد و یک آدرس مهم بود که در صورت غفلت مجددا شاهد چه حوادثی خواهیم بود.

بولتن: عده ای بر این باورند که دیدارهای آقای هاشمی با خانواده کشته شد گان حوادث و بازداشت شد گان در راستای کمک به نظام و آرام کردن آشوب ها بود!

تا چه میزان این تحلیل قابل پذیرش و باور است؟ به نظر شما این اقدامات در جهت تامین منافع انقلاب بود یا در جهت ایجاد شکاف در ساختار؟

اینکه این دیدارها در جهت تامین منافع نظام و انقلاب بوده است بیشتر به یک شوخی شباهت دارد چرا که زمانی این دیدارها در جهت منافع انقلاب بود که این افراد به خانواده انقلاب می پیوستند اما این در حالی بود که نه تنها این اتفاق به وقوع نپیوست بلکه آقای هاشمی از آنها تاثیر پذیرفت.

وقتی امروز به ادبیات سیاسی آقای هاشمی مراجعه می کنیم در می یابیم که همان حرف های ضد انقلاب که عبارتند از بحرانی بودن کشور، مسئول بودن رهبری، سازش در برابر دشمن و ... از زبان ایشان نیز شنیده می شود.

ضد انقلاب موفق شده است که آقای هاشمی را به بازی خود وارد کند و هم رفتار و هم گفتار سیاسی ایشان را تحت تاثیر قرار دهد.


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱۳
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
7
6
نامه سرگشاده


آقاي هاشمی! ما زودتر پيش‌بينی كرديم

َ

جناب حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی‌رفسنجانی

با سلام و عرض ادب

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 92 و فصل آمدن و نیامدن این و آن برای کاندیداتوری انتخابات، بار دیگر نام جنابعالی برای حضور در این انتخابات به عنوان کاندیدا یا تعیین‌کننده کاندیدای اصلاح‌طلبان مطرح شده است.

هر چه به انتخابات هم نزدیک‌تر می‌شویم سخنان و اظهارات شما در جلسات متعدد جالب توجه‌تر می‌شود، سخنانی که با آنچه سعی دارید به عنوان یار دیرین امام و رهبری ترسیم کنید در تضاد آشکار است. سخنان اخیر شما در رابطه با اسرائیل و سوریه از همین سنخ بود، درست زمانی که سلفی‌ها به پشتیبانی صهیونیسم بین‌الملل در حال جنایت علیه مردم مسلمان سوریه بویژه شیعیان هستند؛ نمونه آخر آن هتک حرمت به مرقد و پیکر مطهر صحابی گرانقدر جناب «حجربن‌عدی» بود که از این فاجعه آه از نهاد همه برخاست.

سکوت شما در برابر مواضع دخترتان سرکار خانم فائزه هاشمی نیز از نمونه‌های اخیری بود که مدعای یار دیرین امام و رهبری بودن را زیر سوال می‌برد. آنجا که دخترتان به صراحت از «رابطه خوب» خود با بهایی‌ها و منافقین در زندان می‌گوید، دلسوزان اسلام و انقلاب انتظار داشتند موضع‌گیری می‌کردید، انتظاری که ظاهرا بیهوده بود.

غرض از این نوشته، یادآوری موضع‌گیری‌ها یا عدم موضع‌گیری‌های شما برخلاف آرمان‌های امام و انقلاب نیست که سخن را به درازا می‌کشاند بلکه نقد یک ادعاست که این روزها مکررا آن را تکرار کرده‌اید و آن پیش‌بینی آینده احمدی‌نژاد است.

گفته‌اید با کمیته‌ای از مجلس خبرگان در سال 87 مفصل درباره احمدی‌نژاد و شرایط آینده سخن گفته‌اید و همه آنها امروز محقق شده است. من نمی‌دانم شما چه پیش‌بینی‌ای کرده‌اید اما به طور کلی فرض را بر این می‌گیریم که از رذایل اخلاقی و رفتاری و منش احمدی‌نژاد گفته‌اید. در اینجا به هیچ عنوان قصد محاجه با شما درباره پیش‌بینی‌هایتان را ندارم و اینکه اصلا احمدی‌نژاد پیش‌بینی شده جنابعالی، تازه چه شباهت‌هایی با خود شما پیدا کرده یا نکرده، بلکه بحث من با شما درباره راه‌حل‌های شماست. فرض را بر این می‌گیریم که نگارنده با تمام پیش‌بینی‌های شما موافق باشد و اصلا خودش پیش از شما آینده احمدی‌نژاد و حتی پیش‌تر، آینده شما را پیش‌بینی کرده است؛ خب! از این پیش‌بینی چه نتایجی می‌شد گرفت و چه راه حلی می‌شد ارائه داد؟

بر فرض بپذیریم شما در سال 87 گفته‌اید که آقای رئیس‌جمهور، تمامیت‌خواه است، اخلاق سیاسی ندارد، مدیریتش چنین و چنان است و... خب! راه حل شما چه بوده؟ 2 راه حل قطعا باید مطرح کرده باشید و الا صرف پیش‌بینی که دردی را دوا نمی‌کند و کاری عبث است. حتما 2 راه‌حل از پی آن گفته‌اید: 1- طرح عدم کفایت رئیس‌جمهور 2- رد‌صلاحیت وی برای انتخابات 88.

و در طرح این 2 راه‌حل هم اصلا در نظر نگرفته‌اید که رئیس‌جمهور، منتخب ملت است. سوال این است احمدی‌نژاد 87 چه کرده بود که باید طرح عدم کفایت وی مطرح می‌شد؟ آیا اگر این منطق را بپذیریم که به محض اینکه رئیس‌جمهوری واجد یکسری خصایص نباشد و از نظر ما نامطلوب و مضر به حال کشور تشخیص داده شود باید او را ساقط کرد، آقای خاتمی نباید در دوره خود عدم کفایت می‌خورد؟

آقای خاتمی نباید برای دوره دوم خود ردصلاحیت می‌شد؟

رئیس‌جمهوری که خود گفت هر 9 روز یک بحران داشتیم (بخوانید اطرافیانش هر 9 روز یک بحران برای کشور درست کردند) آیا طرح عدم کفایت او در مجلس مطرح شد؟ آیا در انتخابات سال 80 ردصلاحیت شد؟

ما همان زمان پیش‌بینی می‌کردیم خیل زیادی از یاران خاتمی به دامان سرویس‌های جاسوسی غرب پناهنده شوند و محقق هم شد ولی آیا چون پیش‌بینی می‌کردیم باید خاتمی را عزل می‌کردیم؟ قطعاً پاسخ خیر است؛ آنچه ما از نظام جمهوری اسلامی و راه امام و رهبری دریافت کرده‌ایم، اینگونه نیست.

نظام اسلامی آنقدر سعه‌صدر دارد که آنجا که پای رای مردم وسط است، پای رای مردم می‌ایستد، هرچند محصولش بنی‌صدر باشد. مگر امام، بنی‌صدر را حمایت نمی‌کرد؟ مگر او را تحمل نمی‌کرد؟ تا آنجا که در قضیه جنگ، وادادگی مشکوک او به اشغال بخش‌های عظیمی از خاک کشور منجر شد و در طرفداری از گروهک‌های مسلح ضدنظام تا آنجا پیش رفت که دیگر نمی‌شد او را تحمل کرد.

آقای هاشمی! اگر بنا بر پیش‌بینی باید احمدی‌نژاد در انتخابات سال 88 ردصلاحیت می‌شد، بنابر پیش‌بینی نیز موسوی باید در همان انتخابات ردصلاحیت می‌شد چون ما نیز پیش‌بینی کرده بودیم او کاندیدای بیگانگان است، پروژه القای دروغ تقلب در جریان است و آشوب خیابانی در حال تدارک است، اما نظام او را تایید کرد به 2 دلیل؛ اول اینکه شاید این فرصت به او داده شود و او مرتکب چنین خطاهایی نشود که شد و دوم مردم خود باید تجربه می‌کردند و به چشم خود می‌دیدند آنچه را که دیگران پیش‌بینی می‌کردند. نظام راه تجربه مردم را نباید سد می‌کرد و تا جرمی صورت نگرفته نباید قصاص قبل از جنایت می‌کرد و دیدیم که بعد از انتخابات شد آنچه نباید می‌شد اما نظام بر اساس پیش‌بینی عمل نکرد بلکه ملاک را مردمسالاری قرار داد. درباره شخص حضرتعالی فراوان بودند کسانی که در همان اوایل دوران ریاست‌جمهوری‌تان آینده شما را پیش‌بینی کردند و گفتند هاشمی به دامان لیبرال‌ها و ضدانقلاب خواهد غلتید. آیا بر اساس این پیش‌بینی باید نظام شما را حذف می‌کرد یا رهبر انقلاب پس از پایان دوران ریاست‌جمهوری 8 ساله‌تان، شما را در مجمع تشخیص مصلحت نظام به کار نمی‌گرفتند؟ چرا که آن پیش‌بینی هم خالی از صحت نبود، اصولا مهاجرانی‌ها و دیگر نزدیکان شما که سر از دستگاه استعمار پیر درآوردند و عدم مرزبندی شما با لیبرال‌ها و ضدانقلاب که تا امروز امتداد پیدا کرده و حتی به‌زعم بسیاری شما را در موضع رهبری معنوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی نشانده و ... همه دال بر صحت آن پیش‌بینی‌های قدیمی است اما شما هنوز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید و این سعه صدر نظام جمهوری اسلامی و رهبری گرانقدرش را می‌رساند.

متاسفانه راه‌حل‌های شما در مقاطع مختلف در مواجهه با جریان‌های مخالف‌تان یا جریان‌هایی که با آنها مخالف بوده‌اید نه‌تنها بویی از دموکراسی نبرده بلکه سرتا پا دیکتاتورمآبانه است. راه‌حل ردصلاحیت رئیس‌جمهور یا عزل او در حالی که در دوره‌ای 17 و دوره بعد 24 میلیون رای مردم به او داده شده است، راه‌حل‌هایی مردمسالارانه نیست. این مردم هستند که باید انتخاب کنند میان احمدی‌نژاد با همه ضعف‌هایش یا موسوی کاندیدای آمریکا به کدام رای بدهند. حتی اگر بدانند احمدی‌نژاد 4 سال دیگر منحرف می‌شود قطعا شرف دارد به کسی که در همان لحظه منحرف بوده و عامل یک خیانت بلکه جنایت بزرگ در حق این کشور شده است.

جناب آقای هاشمی! بنده در سال 84 در دور اول انتخابات (27 خرداد) به آقای احمدی‌نژاد رای ندادم چون مشی مدیریتی و اخلاقی او را نمی‌پسندیدم اما قطعا اگر صد بار دیگر در موضع رای 3 تیر قرار بگیرم باز هم به او رای می‌دهم به ده‌ها بلکه صدها دلیل؛ چون شما را به دلیل داشتن عقبه‌ای از لیبرال‌ها و همچنین اعوجاجات فکری خودتان درباره مبانی انقلاب و اسلام برای مدیریت کشور خطرناک می‌دانستم و می‌دانم؛ حتی اگر احمدی‌‌نژاد افکار و عقاید امروزش را آن روز علنی گفته بود باز هم به علت اینکه آن روز «جریان» نبود و امروز هم نیست، به مراتب از شخص جنابعالی و اطرافیان‌تان و جریان‌هایی که در داخل و خارج کشور از شما حمایت می‌کردند، خطرش کمتر بود. بماند اینکه احمدی‌نژاد حداقل شعارهای امام و انقلاب را سر می‌داد لذا کار سختی نبود انتخاب میان او و هاشمی 2005 که امروز به سوریه متلک می‌پراند و کم مانده دست دوستی به سمت اسرائیل دراز کند. باز هم تاکید می‌کنم من در اینجا نمی‌خواهم محاسن احمدی‌نژاد را برای شما فهرست کنم که قطعا محاسنی دارد یا معایبش را بازگو کنم کما اینکه درباره شما نیز چنین قصدی ندارم، مجالش نیست. صورت مساله ساده است؛ هرگاه در کشور دوگانه‌ای رخ دهد که در یک طرف آن انقلاب و شعارهای انقلاب و در طرف دیگر آن ضدانقلاب و شعارهایش باشند، مردم به گزینه انقلاب رای ‌خواهند داد، حال می‌خواهد این گزینه را احمدی‌نژاد نمایندگی کرده باشد یا دیگری و گزینه ضدانقلاب را شما نمایندگی کرده باشید یا دیگری.

آقای هاشمی! مشکل جدی شما عدم مرزبندی با منافقین و سلطنت‌طلبان و بهایی‌ها و انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها و نمایندگان آنها در داخل است. تا این مشکل را حل نکنید اینگونه بد و بیراه گفتن و انتقام کشیدن از نظام راه به جایی نمی‌برد. نظام بی‌تقصیر است، مشکل مردم هستند! مردم پای کار انقلاب و آرمان‌های انقلابند، شما هم اگر می‌خواهید ناکامی‌های گذشته را نداشته باشید از جبهه ضدانقلاب به جبهه انقلاب و مردم نقل مکان کنید. باور کنید راه حل شما در کوبیدن رای مردم با دروغ «تقلب» یا کلمه هرزه «انتخابات آزاد» نیست.

آقای هاشمی! بار دیگر اگر خواستید به خبرگان پیشنهاد بدهید، پیشنهاد‌هایتان حذفی و دایر بر قطع مسیر تجربیات مردم و سرکوب رشد اجتماعی ـ‌سیاسی نباشد بلکه بر سبیل نقد منصفانه باشد. نقد کنید اما براساس آرمان‌های امام و انقلاب و هنگامی که نقد می‌کنید سعی کنید موضعی را نقد نکنید که خود از آن بری نباشید مانند آنجا که دولت را ضدروحانیت و «رشیدی‌مطلق‌های جدید» نامیدید اما همزمان «داریوش همایون» ضدروحانیت و اسلام و مسؤول پروژه مقاله شنیع «احمد رشیدی‌مطلق»، مکررا در آن سوی آب‌ها از جنابعالی حمایت می‌کرد. یا مدعی شناسایی بنی‌صدرهای جدید شوید و داعیه «بنی‌صدرستیزی» سر دهید در حالی که ابوالحسن بنی‌صدر ملعون به دفعات از شمارگان در رفته از شما طرفداری کند، همایون و بنی‌صدر که تغییر نکرده‌اند بنگرید پس با هاشمی دهه 50 و سال 60 چه فرقی کرده‌اید که اینها از شما جانبداری می‌کنند؟!

سخن کوتاه می‌کنم و به عرض حضرتعالی می‌رسانم مساله ما با شما پیش‌بینی آینده این و آن نبوده، موضوع بحث و نقد ما با شما رای مردم است در سال‌های 84 و 88 آن را نپذیرفتید و به قانون تمکین نکردید. حرف ما با جناب آقای هاشمی خلاصه می‌شود در همین 2 کلیدواژه: رای مردم و قانون.

در پايان از اینکه قلم یک نسل سومی انقلاب، یک پیشکسوت نسل اولی را بی‌پرده نقد کرده عذر می‌طلبم، ما از بزرگان دین یاد گرفته‌ایم حق را صریح بگوییم؛ هرچند تلخ باشد.

با سپاس

رضا شكيبايي

سردبير «وطن امروز»
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
12
7
کاملا" نظر آقای محمدی درست است و هیچ گونح ابهام ندارد. قابل توجه جناب قاضی القضات آقای لاریجانی ؟! لطفا اقدام قانونی را علیه ایشان و دوستانش انجام دهید؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
14
11
مصلحی روشنگری کرد خیلی عالی بود . موج ایجاد کرد.
الياري
|
UNITED KINGDOM
|
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
15
5
درصورتيكه به وجدانتانرجوع كنيد خواهيد ديد كه اشتباه مي كنيد
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
با خودت حرف ميزني؟؟؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
10
6
افرین همین است
لر بویراحمدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
12
8
این آقایان بابت رأفتی که در حقشان شده باید تا قیام قیامت مدیون نظام و مردم باشند.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
10
9
من حرفهاي حاج آقاي مصلحي وزير اطلاعات را در سايتها خواندم اگر وزير اطلاعات هشدار ندهند و يا گله نكنند پس چه كسي هشدار بدهد. اين بنده خد از روي دلسوزي نصحيت كرد. مگه اشكال كار او چه بود ... نتيجه اي كه از سخنان وزير اطلاعات من گرفتم اين بود اين ملكت نياز به وحدت دارد و نه قدرت نمايي و يا تخريب و ترور شخصيتي ......حرف حق هم زد...حيف اين مملكت ما نيست كه با جانفشاني شهداي مان زينت بخش است ولي بعضي ها دعواي سياسي دارند... همين الان هم عده اي ازرزمندگان مان براي حفظ و ثبات و امنيت اين مملكت دارند جان ميدهند – هنگهاي مرزباني ، درگيري با اشرار و معاندان ، ولله هركسي بجاي آقاي مصلحي بود زودتر از اينها گله ميكرد... همين الان همكاران آقاي مصلحي شبانه روز تلاش ميكنند تا امنيت اين مملكت حفظ باشد . دور و بر اين مملكت ، اوضاع كشورهاي همسايه را برآورد كنيد ، اوضاع امنيتي و ثبات امنيت اين مملكت كه در اوج قرار داريم نشان از ايثار و مجاهدتهاي خاموش است...
فرهاد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
8
5
احسن ، مطلب مهمی هست که واقعا نقش خاتمی و بخصوص هاشمی در جریان فتنه مسکوت مانده و این یه اشکال بزرگه که این چهرها در خواب افکار عمومی و با استفاده از سوابق گذشته با فرصت طلبی دنبال کسب قدرت هستن ، مسئولین باید پیش از اینها در مورد فعالیتهای این آقایان اطلاع رسانی میکردن !
عمو علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۶:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
6
8
فرزندانم پس از نظر شما ملت نمیفهمند ؟ملت حاضر است رای 30 میلیونی به هاشمی بدهد اگر شماها بگذارید یا شما اشتباه میکنید ومیکردید ویا مردم .چون 6 سال پیش شماها میگفتید کلمات وحرفهای احمدی نژاد باید در دانشگاههای ایران وحتی جهان تدریس شود
اسدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
9
4
از روشنگری سایت وزین بولتن با درج تحلیل مستدل و قوی تشکر می کنم .
دلم گرفت ! چقدر این مردم دوست داشتنی اند .حضرت علی (ع) هم در اطرافش چنین مردم وفاداری نبودند . چه تفاوت بین افرادی که نویسنده محترم بدان اشاره کرده با احمدی نژاد ؟!! این یکی نیز دل مردم و رهبری را خون کردند !!؟
پس به کی باید اعتماد کرد ؟واقعا در مملکت ما قحط الرجال است ؟ در تعجبم از اتحاد و همدلی جبهه کفر در طراحی و دخالت در امور داخلی کشورهایی که حاضر به پذیرش سلطه آنان نیستند و متعجب تر از ناسپاسی دولتمردان ! در قدر ناشناسی از مردم !!؟
واما :
ضمن تشکر ، نویسنده محترم درد را عنوان کرده فرصت مغتنم است ای کاش درمان را نیز معرفی می کرد .
صابر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
3
7
من اگه هشتاد و اندی سال داشته باشم حتما اگر دچار سو ء تغذیه نشده باشم میرم شب تا صبح و صبح تا شب عبادت میکنم و خودم رو آماده انتخابات قیامت میکردم که آیا از سوی خود تائید میشم یا نه ......و پرونده ام اگر از سوی کرام الکاتبین به مجمع اهل البیت و حضرت صدیقه کبری رفت تائیدیه یگیرم یانه .
پاسخ ها
صابرین
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
عالی گفتی چناب صابر
محمد
| CANADA |
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
آقا صابر عزیز،

همین حرفهارو به آقای مهدوی کنی وقتی‌ کاندید خبرگان شدند هم زدید؟ به آقای جنتی چطور؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
7
4
رضوان خدا بر اقای مصلحی.مطالب واضح و به جا بود.این اقا در این سن به جای استغفار و تدارک عالم برزخ به فکر قدرت طلبی و فتنه گری ست.
عبادی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۹
0
0
سلام ببینید ادم ها با ثروت واولاد امتحان می شود خیلی ها در پرتگاه هستند ولی
نمی خواهند برگردند امثال هاشمی به خاطر مردم عادی دارد می اید نه به خاطر اینکه فرزندانش واطرافیان بتوانند ایران را مثل عربستان به نام خود کنند می گویید نه مگر چند بار مردم بهش نه بزرگ گفته ولی حب قدرت او راوادر می کند بیاید هنوز گریه اش با صدای گریان تو گوشم هست که به حال مردم دل سوزی می کرد نه هاشمی از بلعم باعورا که بالاتر نیستی تاکی نهایتش 4 سال رئیس شد ی اخرش چی کمی تامل کن ...
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین