بولتن نیوز ، محتوای آیة چهل و دوم سورة مبارکة «آلعمران»، حاکی از سخنگفتن فرشتگان با حضرت مریم (ع) است. یکی از موضوعات این گفتوگو، به پاکشدن و برانگیختهشدن آن حضرت در بین بانوان اختصاص دارد: «وَ إِذ قَالَتِ الْمَلَئِکَةُ یَامَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلی نِسَاءِ الْعَالَمِین.»
اگرچه ظاهر واژة «العالمین» در مواردی از آیات قرآن عمومیت آیه را میرساند، اما در برخی موارد ـ نظیر این آیه ـ تخصیص میخورد. از اینرو، این آیه نشاندهندة اصطفای نسبی حضرت مریم (ع) در میان بانوان جهان و یا به عبارت دیگر، برگزیدن وی در برابر زنان زمانة خویش است؛ که این مدّعا با توجه به روایات مأثور فریقین و بیان صاحبان کتابهای تفسیری، در این مقاله اثبات شده است. بر اساس همة روایات مأثور شیعه و اغلب روایات اهلسنت، حضرت فاطمه (س) بر همة بانوان جهان برتری دارد.
کلیدواژهها: حضرت فاطمه (س)، حضرت مریم (ع)، علوم قرآن، عام و خاص، شیعه، اهلسنت.
مقدمه
امام علی (ع) در معرفی اصناف گوناگون آیات قرآن میفرماید: «مِنْهُ مَا لَفْظُهُ خَاصٌّ وَ مِنْهُ مَا لَفْظُهُ عَام.» (مجلسی، 1404ق، ج90، ص4/ قمی، 1404ق، ج1، ص5) یعنی: آیاتی که لفظی خاص و معنای عام دارند، و آیاتی که عام است و عموم را دربر میگیرد.توضیح اینکه گاهی لفظ آیه خاص است ولی حکمش عمومیت دارد و معنای عام میدهد؛ مانند:
«مِنْ أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلی بَنی إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ إِنَّ کَثیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ...» (مائده:32)؛ (در جریان کشتهشدن هابیل توسط قابیل) بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، گویا همة مردم را کشته است... .
چنانکه ملاحظه میشود، موضوع و لفظ آیه، خاص و دربارة بنی اسرائیل بیان شده است، اما معنای آیه عام است و حکم آن شامل همة مردم میشود. نوع دوم در تقسیمبندی امیرالمؤمنین (ع) لفظی است که به ظاهر عام است ولی معنای خاص میدهد. در هر دو نوع، بخصوص نوع دوم، تنها معلّمان حقیقی قرآن میتوانند ما را به مراد کلام الهی آشنا کنند؛ مانند: «یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمینَ» (بقره:47)؛ ای فرزندان یعقوب! نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم به یاد آورید و نیز فراموش نکنید که من شما را بر عالمیان برتری دادم.
اگرچه لفظ «العالمین» در این آیه عام است، اما بر اساس روایات مأثور، معنای خاص میدهد. این معنای خاص، عبارت است از افضلیت بنی اسرائیل نسبت به جهان زمان خودشان. از اینرو، این افضلیت نسبی است. علامه مجلسی در آنچه که از امام علی (ع) در اصناف گوناگون آیات قرآن آمده است به این آیه اشاره میکند. «فَاما ما ظاهِرُهُ العُمومُ وَ مَعنَاهُ الخُصوصُ فَقَولُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: "یا بَنی إِسرائِیلَ اذکُروا نِعمَتِیَ الَّتِی أَنعَمتُ عَلَیکُم وَ أَنِّی فَضَّلتُکُم عَلَی العالَمِینَ" فَهَذا اللَّفظُ یَحتَمِلُ العُمُومَ وَ مَعناهُ الخُصُوصُ لِاَنَّهُ تَعالَی إِنَّما فَضَّلَهُم عَلَی عالَمِ أَزْمَانِهِمْ بِأَشیَاءَ خَصَّهُم بِها مِثلُ المَنِّ وَ السَّلوَی وَ العُیونِ الَّتی فَجَّرَها لَهُم مِنَ الحَجَرِ وَ أَشبَاهِ ذَلِکَ.» (مجلسی، 1404ق، ج90، ص23)
این همه در حالی است که گاهی همین لفظ «العالمین» عام است و معنای دیگری ندارد؛ مانند: «الحمد لله رب العالمین» (فاتحه:1) یا آیة «فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ.» (آلعمران:97) از اینرو، با رجوع به معلّمان حقیقی قرآن میتوان به این معارف قرآنی پی برد.
تفسیر امام امیرالمؤمنین (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است و به دلیل همین روش خاص در بیان تفسیر آیات قرآن توسط ایشان، محقّقان باید به روششناسی تفسیر ایشان به شکلی مستقل بپردازند. (نک: پوراسماعیل، 1386ش، ص63)در این مقاله بر مبنای همین روش، که اوّلین بار توسط امام علی (ع) در علوم قرآنی مطرح شده است، به تبیین آیة چهل و دوّم سورة «آل عمران» میپردازیم. گفتنی است سیوطی قرنها بعد در الاتقان فی علوم القرآن به نقل از ماوردی و او نیز بنا به تقسیمبندی شافعی دربارة آیة 275 سورة «بقره»، چهار قول را آورده است که یکی از این اقوال همین نوع از تخصیص است. (نک: سیوطی، 1380ش، ج2، ص65)
برتری حضرت فاطمه (س) در جوامع حدیثی اهلسنت
سه نوع بیان در روایات اهلسنت در معرفی برترین بانوی جهان به چشم میخورد.
1. حضرت فاطمه (س) یکی از زنان برگزیده
برخی روایات بدون تأکید و اشارة انحصاری به حضرت فاطمه (س)، ایشان را در ردیف زنان برگزیدة خدا معرفی میکنند. در ذیل به یکی از این روایتها اشاره میشود:
1-1. احمدبنحنبل: وی چنین روایت میکند: «کمل من الرّجال کثیر و لم یکمل من النساء الا مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم امراه فرعون و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمّد» (احمد بن حنبل، [بیتا]، ج2، ص511) همین روایت را ابن صباغ مالکی و بسیاری از محدثان اهلسنت نقل کردهاند. (نک: ابن صباغ مالکی، 1988م، ص127)
2. حضرت فاطمه (س) برگزیدة برگزیدگان
دانشوران اهلسنت در ذیل آیة محل بحث، به سیادت و برتری حضرت زهرا (س) نسبت به دیگران اعتراف کردهاند. در این قسمت، به نمونههایی از این روایات اشاره میشود:
1-2. بخاری: وی از عایشه روایتی را نقل میکند.جایگاه عایشه در نزد اهلسنت از اهمیت زیادی برخوردار است، از دیگر سو، بخاری یکی از دو شیخ حدیثی اهلسنت است که حدیث منقول از او حجّیت دارد. ادعای بخاری در جمعآوری کتابش این است: «این کتاب بین من و خدای من حجّت است؛ من بجز حدیث صحیح نقل نکردهام و از احادیث صحیح نیز احادیث زیادی را فروگذار نکردم تا کتاب مطوّل نگردد.» (ابوزهو، 1404ق، ص379/ ابن صلاح، 1404ق، ص22) نووی در اهمیت صحیح بخاری و امتیاز آن نسبت به صحیح مسلم میگوید: «دانشمندان، یکصدا معتقدند که صحیحترین کتابها پس از قرآن صحیح بخاری است و امّت جملگی این دو کتاب را پذیرفتهاند و کتاب بخاری در مقایسه با صحیح مسلم صحیحتر و فایدهاش بیشتر است.» (نووی، 1407ق، ج1، ص14)
عایشه میگوید: «روزی فاطمه (س) نزد پیامبر (ص) آمد؛ راهرفتن او مانند راهرفتن پیامبر (ص)بود. پیامبر (ص) فرمود: خوشآمدی دخترم. پس او را طرف راست یا چپ خود نشاند. بعد رازی در گوش او گفت که به دنبال آن، فاطمه (س) گریان شد. من گفتم: چرا گریه میکنی؟بار دیگر، پیامبر (ص) راز دیگری به او گفت. فاطمه (س) خندان شد. گفتم: من تا امروز شادیای که اینچنین با غم نزدیک باشد ندیده بودم، و از علت آن پرسش کردم. فاطمه (س) گفت: من راز رسول خدا (ص) را فاش نمیکنم.
این مطلب ادامه داشت تا پیامبر (ص) از دنیا رفت و بار دیگر پرسیدم. فاطمه (س) پاسخ داد: در مرتبة اول، پیامبر (ص) به من فرمود:جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من میآورد، امسال دو بار این مهم روی داد؛ به سبب اینکه اجل من نزدیک شده است و تو اولین کسی هستی که به من ملحق خواهی شد. من هنگامیکه این سخن را شنیدم گریه کردم. سپس فرمود: «أما ترضین أن تکونی سیدة نساء أهل الجنّة، أو نساء المؤمنین؟»؛ آیا تو راضی نمیشوی که بانوی زنان بهشت یا زنان با ایمان باشی؟ هنگامیکه این سخن را شنیدم شاد و خندان شدم. (بخاری، [بیتا]، ج4، ص248)
2-2. حاکم نیشابوری: وی حدیثی را نقل میکند که خود او و ذهبی آن را صحیح میداند: رسولخدا (ص) خطاب به حضرت زهرا (س) فرمود: «یا فاطمه! ألا ترضین أن تکونی سیدة نساء العالمین و سیدة نساء هذه الامة و سیدة نساء المؤمنین» (حاکم نیشابوری، [بیتا]، ج3، ص156) یعنی: ای فاطمه، آیا راضی نیستی که تو برترین بانوی زنان جهانیان و بانوی زنان این امّت و بانوی زنان باایمان باشی؟ بغوی میگوید: «هذا حدیث متّفق علی صحّته.» (بغوی، 1998م، ج8، ص122)
3-2. ابینعیم اصبهانی: وی نقل میکند: در جریان گفتوگویی که پیامبر (ص) با حضرت زهرا (س) داشتند به ایشان فرمودند: «یا بنیه أما ترضین أنک سیدة نساء العالمین؟» دخت پیامبر پاسخ میدهد: «یا أبت فأین مریم ابنة عمران؟»؛ یعنی: پس جایگاه مریم (ع) چگونه است؟حضرت پاسخ میدهند: «تلک سیدة نساء عالمها و أنت سیدة نساء عالمک أما و الله زوجتک سیداً فی الدنیا و الآخرة» (اصبهانی، 1987م، ج2، ص42 )؛ حضرت مریم (ع) سید و بزرگ بانوان عصر خویش بود و تو سید زنان زمانة خودت هستی؛ قسم به خدا که همسرت سید و سرور دنیا و آخرت است.
این روایت توسط ناصح ابوعبدالله از جابر بن سمره به شکل متّصل و از علی بن هاشم به شکل مرسل، نقل شده است. شاید برای خوانندة محترم این پرسش مطرح گردد که چرا پیامبر (ص) میفرماید: «فاطمه (س) سیدة زمانة خویش است»، و این صراحتی در مدّعای ما ندارد. پاسخ این پرسش چنین است: اولاً، بنا به تعصّبات عقیدهای که از همان روزهای ابتدایی رحلت پیامبر (ص) با قانون منع تدوین حدیث دامنگیر جامعه گردید، برخی فضیلتسازیها در احادیث اهلسنت شروع شد.
یکی از موضوعاتی که دچار تحریف گردید، همین نوع احادیث است، بهگونهای که نام برخی همسران پیامبر (ص) به عنوان بانوان برتر مطرح شده است.به عبارت دیگر، در تخصیص عمومیت آیه تقریباً همة علما متفقالقول هستند، اما در تعیین مصداق این تخصیص، اقوال مختلفی نقل شده است که این مقاله در صدد بیان تکتک آنها نیست و فقط بر آن است به برخی از اقوالی اشاره کند که تصریح در تخصیص آیه به حضرت زهرا (س) دارند.
ثانیاً، آنچنانکه از پرسش ابتدایی پیامبر (ص) برمیآید، رسول خدا (ص) در بیان معرفی سیدة زنان هر دو سراست و چون دین پیامبر (ص) تا آخرین روز دنیا باقی است و در آخرت نیز بر مبنای آن از مردم پرسش میشود ـ که «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاِسلام» (آلعمران:19) ـ پس حضرت زهرا (س) سیدة بانوان جهانیان است.اصبهانی روایات دیگری را هم با جریانهای گوناگونی نقل میکند که همه به معرفی حضرت فاطمه (س) به عنوان برترین بانوی جهانیان اشاره دارند و یا از این برتری در قیامت سخن میگویند. نقل بعدی وی نیز به همین نکته اشاره دارد. (نک: همان)
4-2. سهیلی و دیگران: وی بعد از نقل حدیث «فاطمة بضعةٌ منّی» میگوید: «من هیچکس را مساوی با پارة تن رسول خدا نمیدانم.» (سهیلی، [بیتا]، ج1، ص279) زرقانی میگوید: «آنچه که امام مقریزی، قطب الخضیری و امام سیوطی با ادلة واضح بیان داشتهاند، نشان میدهد که فاطمه (س) افضل از همة زنان عالم حتی مریم (ع)، است.» (همان، ص178)
سفارینی نیز میگوید: «فاطمه (س) به سبب لفظ سیادت، افضل از خدیجه (س) و مریم (ع) است.» به گفتة ابن الجکنی: «بنا به قول صحیحتر، فاطمه (س) از همة زنان افضل است.» شیخ رفاعی هم میگوید: «فاطمه افضل از همة زنان است، بنابر آنچه گروه بسیاری از ائمة متقدمین و دانشوارن جهان آنرا صحیح قرار دادهاند.» (همان)
3. نام نبردن از حضرت فاطمه (س)
این روش که در برخی از آثار دیده میشود، در بخش قبلی نیز به مناسبت نقل اصبهانی مورد نقد قرار گرفت. از اینرو، شاهد ورود انگیزههای سیاسی در حدیث اهلسنت هستیم تا شخصیت عایشه را بالاتر از دخت پیامبر (ص) جلوه دهند.نکتة جالب در اینجا واکنش خود دانشوران اهلسنت به این نوع تفکّر است. برای نمونه، آنچنانکه در بررسی تفسیری برخی منابع اهلسنت اشاره خواهیم کرد، آلوسی این افضلیت را به عایشه نسبت میدهد، حال آنکه ـ همانگونه که در نقل بخاری هم دیدیم ـ شخص عایشه به افضلیت حضرت فاطمه (س) اذعان دارد و برای خودش چنین مقامی قایل نیست.
منابع
قرآن مجید.
1. آلوسی، سیدمحمود؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، 1415ق.
2. ابنجوزی، عبدالرحمن؛ زادالمسیر؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، 2001م.
3. ابن شهرآشوب، محمد؛ مناقب آل ابیطالب (ع) ؛ قم: مؤسسه انتشارات علامه، 1379ق.
4. ابنصباغ مالکی؛ الفصول المهمّه؛ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1988م.
5. ابنصلاح، عثمانبنعبدالرحمن؛ علوم الحدیث؛ دمشق: دارالفکر، 1404ق.
6. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر؛ [بیجا]، [بینا]، [بیتا].
7. ابوزهو، محمّد؛ الحدیث و المحدّثون؛ بیروت: دارالک
تاب العربی، 1404ق.
8. احمدبنحنبل؛ المسند؛ بیروت: دار صادر، [بیتا].
9. اربلی، علیبنعیسی؛ کشف الغمّه؛ تبریز: مکتبة بنیهاشمی، 1381ق.
10. اصبهانی، ابینعیم؛ حلیة الاولیاء و طبعات الاصفیاء؛ بیروت: دارالکتاب العربی، 1987م.
11. انصاری، محمدرضا؛ اسرار مباهله؛ چ3، قم: دلیل ما، 1385ش.
12. بخاری، محمّد بن اسماعیل؛ الصحیح؛ بیروت: دارالجیل، [بیتا].
13. بصری، حسن؛ تفسیرالحسن البصری؛ قاهره: دارالحدیث، [بیتا].
14. بغوی، ابیمحمد حسین؛ شرح السّنه؛ بیروت: دارالفکر، 1998م.
15. پوراسماعیل، احسان؛ «درآمدی بر روششناسی تفسیر امیرالمؤمنین (ع) »؛ علوم اسلامی؛ ش8، 1386ش.
16. جوینی، ابراهیم؛ فرائدالسّمطین؛ بیروت: مؤسسة المحمودی للطباعة و النّشر، 1978م.
17. حاکم حسکانی، قاضی ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازلة فی اهلالبیت؛ تهران: مؤسسه چاپ و نشر، 1411ق.
18. حاکم نیشابوری، ابوعبدالله؛ المستدرک علی الصحیحین؛ بیروت: دارالمعرفه، [بیتا].
19. حلّی، حسن بن یوسف؛ کشف الیقین؛ تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات، 1411ق.
20. خازن، علاءالدّین علی؛ تفسیرالخازن؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، [بیتا].
21. خوارزمی، موفق بن احمد؛ مقتلالحسین (ع) ؛ قم: دار انوار الهدی، 1418ق.
22. رازی، فخرالدّین محمّد؛ التفسیرالکبیر؛ چ3، بیروت: دارالفکر، 1405ق/1985م.
23. سورآبادی، عتیق بن محمد و همکاران؛ تفسیر سورآبادی (تفسیر التفاسیر)؛ تهران: فرهنگ نشر نو، 1381ش.
24. سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن؛ الاتقان فی علوم القرآن؛ تصحیح محمدابوالفضل ابراهیم؛ ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی؛ چ3، تهران: امیرکبیر، 1380ش.
25. ــــــــــــــ ؛ الدر المنثور فی تفسیر المأثور؛ قم: کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، 1404ق.
26. سهیلی، عبدالرحمن بن ابیالحسن؛ الروض الانف؛ مصر: مکتبة الکلیات الازهریه، [بیتا].
27. سید بن طاوس، علی؛ الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف؛ قم: چاپخانة خیام، 1400ق.
28. سیدرضی، محمد بن حسن؛ نهج البلاغه؛ قم: دارالهجره، [بیتا].
29. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی؛ علل الشرایع؛ قم: مکتبة الداوری، [بیتا].
30. شوکانی، محمد؛ فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة من علم التفسیر؛ بیروت: دارالمعرفه، 1996م.
31. طبرسی، ابومنصور احمد بن علی؛ الاحتجاج؛ مشهد: نشر مرتضی، 1403ق.
32. طریحی، شیخ فخرالدین؛ مجمع البحرین؛ تحقیق: السید احمد الحسینی؛ چ3، تهران: مرتضوی، 1375ش.
33. عسکری، مرتضی؛ آیت تطهیر در کتب دو مکتب؛ تهران: دانشکدة اصولالدین، [بیتا].
34. عیاشی، محمدبنمسعود؛ التفسیر؛ تهران: چاپخانة علمیه، 1380ش.
35. قمی، عباس؛ مفاتیح الجنان؛ تصحیح محمدرضا اشرفی؛ قم: الهادی (ع) ، 1384ش.
36. قمی، علی بن ابراهیم بن هاشم؛ التفسیر؛ قم: مؤسسه دارالکتاب، 1404ق.
37. قندوزی، سلیمان؛ ینابیع المودة؛ قم: منشورات مکتبة بصیریتی، 1966م.
38. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
39. کوفی، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم بن فرات؛ التفسیر؛ تهران: مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت ارشاد اسلامی، 1410ق.
40. مجلسی، محمّدباقر؛ بحارالانوار؛ بیروت: دارالوفاء، 1404ق.
41. نسفی، عبدالله؛ مدارک التنزیل و حقائق التّأویل؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، 1995م.
42. نووی، یحیی بن شرف؛ المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج؛ بیروت: دارالقلم، 1407ق.
دکتر احسان پوراسماعیل،استادیار دانشگاه آزاد اسلامی
منبع: فصلنامه علمی-ترویجی بانوان شیعه،شماره24
ادامه دارد....................
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com