به گزارش بولتن نیوز، نکته جالب اینجاست که طرفداران رویکرد «سازش» در حالی با قیافه حق به جانب از تأمین منافع و امنیت کشور با کمترین هزینه سخن میگویند که در دوره مدیریت خود آنها بر کشور، روند عقب نشینی در موضوع هستهای بجایی رسید که حتی غرب اجازه داشتن سه سانتریفیوژ تحقیقاتی را نیز به ایران نمیداد که با روی کار آمدن دولت نهم و حاکم شدن گفتمان مقاومت در مقابل گفتمان سازش، بطور کلی این روند معکوس و سیر پر شتاب پیشرفتهای کشور در حوزههای مختلف از جمله عرصه هستهای آغاز شد.
اما در خصوص تحریفات تاریخی افرادی نظیر آقای حسن روحانی و یا دیگرانی که متمایل به جریان فتنه هستند و برای پوشاندن ضعفهای خود و مواجه کردن کشور با عقبنشینیهای پی در پی، چارهای جز تحریف ندارند، یادآوری موضوعات زیر مفید است:
1- از زمان شروع بحث مذاکرات هسته ای ایران و 3 کشور اروپایی، ایران هیچگاه مذاکره نداشته است. بلکه همواره متنی از سوی طرف غربی ارائه می شده و طرف ایرانی نیز بلافاصله قبول می کرده است.
2- هیچ مابه ازاء مشخص و معلوم و قابل قبولی در خصوص همه امتیازاتی که ایران ارائه می کرده و اقداماتی که انجام می داده دریافت نکرده است. به عنوان مثال:
- در بیانیه سعد آباد (مهر 82) استراو در کتاب خاطراتش می گوید تلفنی به آقای خرازی که می گفت اجازه دهید چند سانتریفیوژ برای کارهای تحقیقاتی داشته باشیم، "گفتم حتی یک عدد سانتریفیوژ اجازه ندارید داشته باشید."
- و یا پس از امضای بیانیه بروکسل (اسفند 82) و تعلیق های مختلفی که از سوی ایران پذیرفته شد، طرف اروپایی تعهد داد "به طور فعال تلاش کنند تا تلاش های ایران را در راستای اعتماد سازی شناسایی کنند"!
- در نمونه دیگر، پس از امضای موافقت نامه پاریس (آبان 83) پس از اینکه ایران ملزم به اجرای پروتکل الحاقی و گسترش تعلیق ها حتی در زمینه های غیر مرتبط با فعالیت های غنی سازی می شود طرف مقابل تعهد می کند : "اگر در چارچوب قطعنامه ها پیشرفتی حاصل شود، 3 کشور اروپایی از گزارش مدیر کل در صورتی که ضروری ببینند حمایت می کنند"! و اینکه این گزارش منفی است یا مثبت و اصولا این حمایت چه فایده دارد مشخص نیست.
- برخی امتیازات دیگر مثل قبول اینکه از مذاکره ایران با WTO برای عضویت حمایت کنند، برای دانشمندان هسته ای بیکار شده در ایران کار پیدا کنند، ... هم به عنوان شاهکار امتیازاتی است که نصیب ایران شده است.
3- در صحبت های خود همچنین مطرح می کنند که با مدیریت موضوع و درایت مانع از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شدند. اولا در هیچ کدام از تعهدات طرف مقابل چنین مسئله ای قید نشده که پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده نشود و این صرفا عدم تمایل آنها برای ارجاع پرونده هسته ای ایران از آژانس به شورای امنیت بوده است. ثانیا ایران 6 قطعنامه در شورای حکام به عنوان مرجع تخصصی موضوع هسته ای گرفت که به لحاظ حقوقی اعتبار آن از شورای امنیت -سوای جنبه های سیاسی آن- بیشتر است. ثالثا، این قطعنامه های پیاپی در شورای حکام سنگ بنای گرفتن قطعنامه در شورای امنیت شد. رابعا، اساس ارجاع پرونده هسته ای ایران از شورای حکام به شورای امنیت بر اساس منشور سازمان ملل و اساس نامه آژانس غیر قانونی است.
4- هر مقدار که ایران از مسیر هسته ای شدن عقب نشینی می کرد و امتیازات بیشتری می داد، بلافاصله نیز از سوی سه کشور اروپایی قطعنامه ای علیه ایران صادر می شد. ضرب المثل هم چوب را خورد و هم پیاز در این خصوص به عینه صدق می کند. به فاصله یک تا سه هفته بعد از قبول هر عقب نشینی و امتیاز دادنی از سوی ایران، قطعنامه ای در شورای حکام تصویب می شد که بانی آن نیز سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه بودند.
5- اظهارات برخی از این به اصطلاح صاحب نظران در زمینه هسته ای که قائل به تسامح و عقب نشینی به بهانه ضعیف بودن هستند بر خلاف رویکرد انقلاب مبنی بر مقاومت است. مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان یزد (آبان 1386) به صراحت اعلام کردند که مسیر گذشته غلط بوده و شخصا برای اصلاح این روند ورود کرده اند. نظام اسلامی تا کنون هر پیشرفتی بدست آورده صرفا در سایه مقاومت بوده است واین نگاه که اساسا غربی ها با عقب نشینی ما، راضی شوند تجربه شکست خورده است.
6- ایران در آن برهه از مذاکرات به موازات دنبال کردن مذاکرات سیاسی، در عرصه فنی عقب نشینی مداوم داشت. به گونه ای که در نهایت هیچ موضوعی برای چانه زنی و مذاکره باقی نماند و به این مرحله رسید که دانست باید مثل لیبی کلیه تاسیسات هستهای اش را یا تخریب کند و یا به خارج از کشور منتقل کند و در عین حال هیچ مابه ازائی نیز جز باقی ماندن اقدامات خصمانه علیه ایران دریافت نکرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com