1- تقویت ایمان دینی جامعه
همه تلاش دولت باید احیای ارزشهای اسلامی در جامعه باشد.
همه سعی دولت محترم و خدمتگزار باید این باشد که ارزشهای اسلامی را هرچه بیشتر در جامعه زنده کند. بالاترین ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملی است که ما را در راه اسلام حفظ میکند. تقوا یعنی این که مواظب خود باشیم. این امر به گروه خاصی اختصاص ندارد و هر فردی را در هر جا که هست و هر عضوی از اجزای دولت را ـ از اجزای عالی رتبه تا کارمندان معمولی ـ در بر میگیرد. هر فردی از آحاد مردم، در هر جای کشور که زندگی میکند، مراقب باشد که از جاده اسلام تخطی نکند. اسلام وعده نصرت داده است. قرآن وعده پیشرفت و موفقیّت در همه ابعاد زندگی داده است و دنیا و آخرت ملت را آباد میکند. راه اسلام، راه سعادت است و ملاک پایبندی به اسلام، رعایت تقواست. این امر را هرکسی در عمل شخصی خود میتواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا این است. برادران و خواهرانی که در گوشه و کنار این کشور هستید! مراقب باشید که از آنچه رضای خدا در آن است، تخطی نکنید. تابع شهوات نفس نشوید، تا راه خدا را گم نکنید. (4/6/74)
تقویت ایمان ملت از اصلیترین وظایف رئیس جمهور است.
ارتقای فرهنگ و فکر و عمل دینی است که سرچشمهای نیروزا برای همه فعالیت هاست. اگر ایمان مردم مستحکم شد، از آنها موجوداتی آسیب ناپذیر، خستگی ناپذیر، فعال و پرنشاط به وجود میآورد؛ اما وقتی ایمان ضعیف شد، همه آفتها به دنبالش میآید. پس تقویت ایمان مردم هم یکی از دو کار اصلیای است که دولت و رئیس جمهور آینده ـ که بعد از انتخابات تعیین خواهند شد ـ باید به آن همت گمارند. (28/2/80)
تقویت روحیه ایثار و فداکاری، همه معادلات را به هم میریزد.
در زمینه فرهنگی، باید به تقویت روحیه ایمان توجه شود. ما باید روحیه ایمان و عنصر ایثار و فداکاری را در درجه اول در خودمان و سپس در مردم تقویت کنیم. این هم باید در برنامهها گنجانده و دیده شود. بخش مهمی که قدرت ملی ما را تشکیل داد، همین روحیه ایثار بود که در جنگ به صورت شهادت طلبی ظاهر شد. در میدانی هم که امروز در مقابل خود داریم، که یقیناً از میدان جنگ پیچیدهتر و دشوارتر است، نیروی ایثار و فداکاری ـ که همه معادلات را به هم میریزدـ باید مطرح شود. اگر ما بتوانیم این را در خودمان تقویت کنیم، همه معادلات قدرت در دنیا به سود ما به هم خواهد ریخت. (15/5/82)
2- اجرای احکام اسلامی
مسئولانی که از دین خدا قدم کج بگذارند، خود به خود عزل میشوند.
در نظام اسلامی، اعتبار همه مسئولان به این است که خود را کمربسته دین خدا و مجری قوانین و متعهد به قانون اساسی بدانند؛ مردم این را میخواهند و انتخاب کردهاند. اگر کسی قدم را کج بگذارد و از این راه منحرف شود ـ چه خود رهبری باشد، چه رئیس جمهور باشد، چه دیگر مسئولان ـ قبل از آن که ساز و کار اجرایی برای کنار گذاشتن آنها به کار بیفتد، چون فاقد شرط میشوند، خودشان منعزل و کنار رفتهاند. بنابراین مسئولیت سنگین است. اگر ما بخواهیم سعادت این مردم را تأمین کنیم، باید در اجرای احکام الهی کوشا باشیم. سعادت دنیا و آخرت مردم در اجرای احکام الهی و اسلامی است. این، آن چیزی است که میتواند این کشور و این ملت را به آرمانهای والا و برجسته خود برساند. این، آن چیزی است که میتواند این کشور را در مقابل مطامع روزافزون قدرتهای بزرگ مصونیت ببخشد. این، آن چیزی است که میتواند این ملت را با همان ایمان و شوری که در پیروزی انقلاب و دوران جنگ تحمیلی و در همه طوفانها نشان دادند، در صحنه نگه دارد. آن عاملی که میتواند ملت ایران را ـ با فقدان بسیاری از تجهیزاتی که قدرتهای بزرگ از آن برخوردارندـ این طور محکم و با ثبات نگه دارد، ایمان دینی است. باید ایمان دینی را در مردم حفظ کرد تا این مردم بتوانند مقاومت خود را حفظ کنند و بایستند و از مسئولان پشتیبانی کنند و در مقابل خطرها سینه سپر نمایند. (11/5/80)
ضعف و ناکامیها معلول غفلت از احکام اسلامی است.
امروز بنده به عنوان کسی که با آمار و ارقام و واقعیات دستگاههای حکومتی از نزدیک آشناست، به شما مردم عزیز عرض میکنم: هرجا که ما با قاطعیت، معرفت و روشن بینی، احکام اسلام را بر سر دست گرفتیم، دنبال آن حرکت کردیم و صادقانه خواستیم اسلام را پیاده کنیم، موفق شدیم؛ اما هرجا ناکامی و ضعفی وجود دارد، بر اثر این است که ما در آن مورد از اسلام و حکم اسلامی و ترتیب اسلامی غفلت کردهایم. هم در زمینه اقتصادی، هم در زمینه سیاسی، هم در زمینه بینالمللی و هم در زمینه تربیتهای صحیح مردمی، امروز از هرجا که ضعف و ناکامیای مشاهده میشود، اگر کسی دقت و ریشهیابی کند، به این جا میرسد که در این نقطه دستور اسلام و حکم اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. امام میدانست که اگر ما به اسلام متمسک شویم، هم عزت دنیا، هم رفاه مادی، هم قدرت سیاسی، هم آسایش و هم امنیت عمومی برای مردم پدید خواهد آمد. لذا امام اسلامیت را ـ به معنای حقیقی کلمه ـ در بافت نظام اسلامی و این بنای مستحکم و شامخ گذاشت. ( 14/3/80)
3- برنامهها مبتنی بر اصول باشد
معیار پایبندی یک مسئول باید پایبندی وی به اصول باشد.
دفاع از مظلوم، همیشه یک نقطه درخشان است. کنار نیامدن با ظالم، رشوه نپذیرفتن از زورمند و زرمند، پافشردن بر حقیقت، اینها چیزهایی است که هیچ وقت در دنیا کهنه نمیشود. در شرایط و اوضاع و احوال گوناگون اینها همیشه با ارزش است. ما اینها را باید دنبال کنیم؛ اصول اینهاست. این که میگوییم حکومت اصولگرا یعنی پیرو و پایبند به چنین ارزشهای ماندگاری که هرگز کهنگی پذیر نیست. اتفاقاً زورگوها و قلدرهای دنیا از همین پایبندی ناراحتند؛ آنها هم از همین خشمگین میشوند که چرا حکومت اسلامی در ایران طرفدار مظلومان فلسطین یا طرفدار ملت افغانستان است یا با فلان دولت قلدر و ظالم در دنیا سازش نمیکند. این که شما میبینید بنیادگرایی و اصولگرایی مثل یک دشنام در دست و دهان دشمنان این ملت میچرخد، به خاطر همین است. این اصول، همان چیزهایی است که قلدرها و زورگوهای دنیا از آن متضرر میشوند و با آن مخالفند. آن روز با امیرالمومنین هم بر سر همین چیزها جنگیدند. تلاش ما به عنوان حکومت باید این باشد. ... البته ممکن است کسی بپرسد چرا اینها را با مردم در میان میگذارید؛ بروید بخشنامه کنید تا مسئولان حکومت رفتارشان را اینگونه کنند یا بروید مسئولان را نصیحت کنید. اولاً همه یا اغلب این چیزها بخشنامهای و دستوری نیست؛ اینها مسائلی است که با ایمان و باور و دلبسته بودن به یک حقیقت و با عزم و اراده پولادین ناشی از ایمان تحقق پذیر است. البته آن چیزهایی که بخشنامهای است، بخشنامه میکنیم؛ آن چیزهایی که دستوری است، به مسئولان دستور هم میدهیم؛ اما دستور و بخشنامه حل کننده همه چیز نیست. این حقایق باید در جامعه به صورت عرف دربیاید و مطالبات جامعه را تشکیل دهد. در نظام جمهوری اسلامی مردم باید از مسئولانشان مقابله با ظلم و ظالم و مفسد را بخواهند. باید معیارشان برای پذیرش یک حاکم و یک مسئول بالا و والای نظام این چیزها باشد: مبارزه با ظلم، کنار نیامدن با ظالم، تسلیم نشدن در مقابل زورگویی، حفظ حرمت انسان و انسانیت، سعی در احقاق حق در همه قالبها و شکلها و میدانهایش. بنابراین، من اینها را در محضر عام مردم مطرح میکنم. کما این که خود امیرالمومنین هم همین بیانات را خطاب به مردم گفته است. نامههای آن بزرگوار اگر چه خطاب به اشخاص است، اما همه مطلع میشدند. (16/9/80)
4- کار برای مردم
مهمترین انگیزه رئیس جمهور باید کار برای مردم باشد.
این ملت، تشنه کار است؛ کار. کار نکرده زیاد هست. میدان هم برای کار در کشور ما بینهایت است. آنچه مردم به آن علاقه دارند و عاشق آن هستند، این است که رئیس جمهوری سرکار بیاید که مهمترین انگیزه او کار برای ملت باشد و در زمینههای اقتصادی، زیربنایی، فرهنگی، علمی، اخلاقی، سیاست خارجی و سایر زمینهها کار کند و نشاط و شور و انگیزه کار داشته باشد. این هم با ایمان امکانپذیر است. نامزدهای انتخاباتی به این نکته توجه کنند. مردم مایلند از زبان نامزدها بشنوند که اینها میخواهند چه کار کنند. نامزدها مشخص کنند که میخواهند چه کار کنند. برنامهها و هدفها و راهبردهایشان را برای مردم مشخص کنند. شور انتخابات این است. حضور حداکثریای که من روز عید فطر به ملت عزیز ایران عرض کردم، این طوری تحقق خواهد یافت. ملت هم آماده باشند و نگاه کنند ببینند چه کسی به هدفهای آنها معتقد و مومن است و توان کار در جهت این هدفها را دارد. (19/10/83)
5- گرهگشایی از زندگی مردم
مدیر توانا نتیجه تلاشهایش در زندگی مردم مشهود است.
آنچه امروز مهم است، این است که همه بناهای رفیعی که در طول این مدت به وجود آمده و ساخته شده است، تأثیر خود را در واقع زندگی مردم نشان دهد؛ آب عظیمی که پشت این سد متراکم شده و به وجود آمده است، به مزرعه زندگی مردم راه پیدا کند و نتایج این تلاشها سر سفره مردم و در زندگی آنها دیده شود؛ این کار بزرگی است. این برداشتن موانع از سر راه را میطلبد. تعیین مدیریت قدرتمند و توانایی به این ترتیب جزو کارهای امسال ملت ایران است. (1/1/84)
رئیس جمهور باید بتواند گرهگشای زندگی مردم باشد.
آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد، این است که اهتمام همه مردم، نخبگان مردم و مسئولان گوناگون بخشهای مختلف این باشد که رئیس جمهوری انتخاب شود که بتواند گرههای زندگی مردم را در دوران کنونی باز کند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل کند. انشاءالله مردم کاری کنند که خدای متعال، رئیس جمهوری با این تواناییها و با این رویکردها برای کشور مقدر کند. (11/2/84)
رئیس جمهور باید قدرت پیگیری طرحهای بزرگ را داشته باشد.
من بار دیگر شما مردم عزیز و همه مردم کشورمان را دعوت میکنم که در تجربه انتخاباتی که در پیش است، فعالانه شرکت و حضور پیدا کنید. شخصیتهای صالحی که به شما معرفی میشوند، آنها را به تناسب اهداف والای این ملت و این انقلاب و این نظام انتخاب کنید. با پشتوانه آرای مردمی باید دولتی سرکار بیاید که با قدرت گرهها را باز کند و کارهای بزرگ را انجام دهد؛ کارهایی که در نیمه راه است و باید با تلاش مضاعف و با جدّ و جهد به نتیجه برسد، آنها را به نتیجه برساند. کشور ما میتواند ملتی بزرگتر از آمار کنونی ملت ما را هم اداره کند. میتواند خود را سطح بالایی از پیشرفت و توسعه در میان ملت-های عالم قرار دهد و همچنان که در سند چشم انداز بیست ساله اعلام شده است، میتواند از جهات مختلف رتبه اول را در منطقه حائز شود. اینها تواناییهای ملت ماست؛ اینها را ملت ما به برکت وحدت کلمه، به برکت پرچم برافراشته اسلام و به برکت ایمان عمیقی که در دلهای شماست، تاکنون به دست آورده است و باز هم میتواند پیش برود و به چشم انداز زیبا و شایسته ملت ایران دست پیدا کند. (18/2/84)
6- محور برنامهها عدالت باشد
هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی است.
فوریترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران خدا و نزول کتاب و میزان الهی، برای همین بود که مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته، در سایه قسط و عدل زندگی کنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به کمالات انسانی نایل آیند. دعوت به نظام اسلامی منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راه عدالت اجتماعی، دعوتی ناقص، بلکه غلط و دروغ است و هر نظامی هر چند با آرایش اسلامی، اگر تأمین قسط و عدل و نجات ضعفا و محرومین سرلوحه برنامههای آن نباشد، غیراسلامی و منافقانه است و از همین جاست که ادعای سلاطین و حکامی که با وجود داعیه مسلمانی و شعار پیروی از قرآن، راه دیگر جباران را پیموده و فاصله فقیر و غنی را بیشتر کرده و خود در صف اغنیا قرار گرفته و از درد فقر و پابرهنگان غافل ماندهاند، چه در تاریخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوی هوشمندان آشنا به معارف قرآن و اسلام مردود دانسته شده است. (10/3/69)
باید سعی کنیم اثری از بیعدالتی نماند.
مسئولان باید همت کنند تا بتوانند این عدالت موردنظر اسلام را در همه ابعاد ـ در ابعاد قضایی، در ابعاد اقتصادی، در تقسیم منابع ثروت ملی و فرصتهای گوناگون و در همه چیزهایی که در کشور برای انسانها اهمیت دارد ـ اجرا کنند. در هزینه بیتالمال، در استفاده شخصی، در عزل و نصب و در همه کارهایی که یک مسئول در قوای سه گانه ـ چه در قوه مجریه،چه در قوه قضائیه، چه در قوه مقننه ـ میتواند انجام بدهد،: باید هدف، اجرای عدالت و روش، روش عادلانه باشد. اگر این طور شد ـ که در هر بخشی از بخشهای این کشور و این نظام به تحقق عدالت همت گماشته شد و کسانی دنبالش را گرفتند و عدالت در دسترس بود و مردم طعم آن را چشیدند؛ در همه بخشهای زندگی باید سعی کنیم اثری از بی عدالتی نماند. آن روز است که جمهوری اسلامی خواهد توانست به همه مردم دنیا و به همه امتهای اسلامی به عنوان الگوی حقیقی اسلام، خودش را نشان دهد. (26/12/79)
هرکه سرکار میآید، باید پرچم عدالت را به دست بگیرد.
گفتمان عدالت یک گفتمان اساسی است؛ همه چیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم. این گفتمان را باید همهگیر کنید. به گونهای که هرجریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سرکار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود. یعنی برای عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد. این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید. این مهم است. (10/8/83)
علاج مشکلات کشور، اجرای عدالت است.
در این کشور باید با فقر و فساد و تبعیض مبارزه شود. علاج مشکلات این کشور این است که به طور جدی اجرای عدالت پیگیری شود؛ تبعیض برداشته شود؛ با فساد و فقر و عوامل فقر به طور واقعی مبارزه شود؛ این کارها کارهای قوای سه گانه است؛ اعم از قوه مجریه و قوه مقننه و قوه قضائیه. البته مهمترین بخش در اختیار قوه مجریه است. مردم باید دنبال رئیس جمهوری باشند که این توانایی، این شادابی، این قدرت، این احساس مسئولیت و این آمادگی به کار در او وجود داشته باشد. مردم تحت تأثیر حرف این و آن هم قرار نمیگیرند؛ تشخیص می دهند؛ این را مردم ما نشان دادهاند. (0/11/83)
7- مبارزه با فساد در رأس برنامهها
رئیس جمهور معتقد به عدالت و جدی در مبارزه با فساد را انتخاب کنید.
هر دوره خصوصیتی دارد و هرکدام از مسئولان دردوره های گذشته کارهایی انجام دادند. امروز ما احتیاج داریم که در کشورمان تلاش و پیشرفت و رشد علمی و فناوری، همراه با عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد باشد. آنچه برای رئیس جمهور آینده بسیار مهم است، این است که با همه وجود درپی کار و تلاش برای مردم باشد. (11/2/84)
عدالتطلبی و مبارزه با فساد باید در رأس برنامههای رئیس جمهور باشد.
البته بدیهی است که رهبری از فرد خاصی حمایت نمیکند؛ از معیارها حمایت میکند. ما دنبال این هستیم که این معیارها تحقق پیدا کند. بنده دنبال این هستم که شخصی سرکار بیاید و قوه مجریه را اداره کند که خود را خدمتگزار مردم بداند و توانایی داشته باشد و به آرمانهای امام و نظام اسلامی معتقد و پایبند باشد و حقیقتاً عدالت و مبارزه با فساد برای او حائز اهمیت باشد. دعا میکنیم خدا دلهای مردم را به این سمت هدایت کند که بتوانند چنین کسی را ـ که امروز مورد نیاز لحظه تاریخی حساس این کشور است ـ انتخاب کنند. اگر خدای متعال توفیق دهد که رئیس جمهور کارآمد با کفایتِ پُر نشاطِ شادابی که علاقه به مردم و علاقه به عدالت و علاقه به رفع فساد و تبعیض برای او در درجه اول برنامهها قرار داشته باشد، سرکار بیاید. من به شما عرض بکنم که بسیاری از مشکلات اساسی این کشور ـ چه مسائل داخلی و چه مسائل خارجی ـ حل خواهد شد. (11/2/84)
8- مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، برنامه اصلی رئیس جمهور
مدیر کارآمدی که با رأی ملت انتخاب میشود، باید با کار و تلاش و نشاط، نتایج کارهای انجام شده در کشور را در زندگی مردم ملموس کند. فقر را از کشور برطرف سازد، عدالت را برقرار کند و با طرد افراد مفسد از دستگاههای تصمیمگیر، حقیقتاً با فساد مبارزه نماید. (3/3/84)
یکی از بزرگترین وظایف رئیس جمهور، مبارزه با مفاسد اقتصادی است.
فساد انواع و اقسامی دارد. فسادهای مالی و اقتصادی از جمله آنهاست. یکی از بزرگترین مسئولیتهای مسئولان کشور ـاز جمله رئیس جمهوری محترم ـ تعقیب مفاسد مالی و اقتصادی است که باید در برنامه دولت قرار بگیرد. البته قوه قضائیه و مقننه هم در این زمینه مسئولاند، خوشبختانه همکاریهایی هم میکنند. این مبارزه باید جدی بشود و خود را در مرحله عمل نشان دهد. مبارزه با مفسده اقتصادی و مالی یکی از چیزهایی است که به گشایش اقتصادی کشور هم کمک خواهد کرد. یکی از موانع پیشرفت اقتصادی، وجود گلوگاههای فساد است که به شدت باید از آنها ترسید و با آن مقابله و مبارزه کرد؛ کار سختی هم هست. من در جریان آن نامه هشت مادهای که نوشتم، هم به رئیس جمهور محترم، هم به رئیس محترم قوه قضائیه و هم به رئیس محترم مجلس، گفتم که بدانید مبارزه با فساد، یک مبارزه جدی و واقعی است. تهاجم خواهند کرد و فشار خواهند آورد. کار سختی است. برای مقابله با شیوع فساد اقتصادی و مالی باید لباس مبارزه به تن کرد. (14/3/80)
شخص آلوده به فساد، قادر به مبارزه با فساد نیست.
به مسئولان بارها گفتهام، تأکید هم کردهام، باز هم میگویم و پای این مطلب ایستادهام. باید با فساد در دستگاههای دولتی و دیگر دستگاههای حکومتی مبارزه شود. متعهد این مبارزه، خود مسئولان قوای مختلف هستند. در درجه اول، برای جلوگیری از فساد در دولت، خود مسئولان دولتی، خود وزرا و خود مدیران ارشد مسئولاند؛ نگذارند در مجموعههای آنها فساد به وجود بیاید. اگر آنها بخواهند مبارزه کنند و اگر این مبارزه را جدی بگیرند، بهتر از هرکس خواهند توانست مبارزه کنند. البته باید حواسشان جمع باشد که دامنهای خود را پاکیزه نگهدارند. این را هم بدانند، کسی که خودش آلوده به فساد باشد، قادر نخواهد بود با فساد مبارزه کند. خود مسئولان باید با هوشیاری و دقت، با این پدیده مبارزه کنند. اگر خدای نکرده مدیران در مقابله با فساد در دستگاههای خود کوتاه بیایند، ناگزیر باید قوه قضائیه وارد میدان شود. دستگاه قضایی هم باید بیاغماض و بدون ملاحظه هر جا فساد و یا عملی را برخلاف قانون و در جهت سوء استفاده ملاحظه کرد، با آن مقابله کند. (30/7/81)
9- حفظ عزت و کرامت نظام
یکی از برنامههای اصلی، حفظ عزت و کرامت جمهوری اسلامی است.
حفظ عزت و کرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بینالمللی، یکی دیگر از نقاط اصلی است. پیروزی انقلاب اسلامی، تحولی ژرف در ارتباطات بینالمللی از دو نظر بوجود آورد. اول این که به هیمنه دو ابرقدرت آن روز دنیا در رابطهشان با دولتهای ضعیف جهان،شکستی سخت داد و ابهتی را که به مرور در چشم ملتها و دولتها به دست آورده بودند، به شدت تضعیف کرد. دوم آن که به ملتها دلگرمی و شجاعت بخشید و جرأت گستاخی در مقابله با دولتهای دست نشانده را به آنان تزریق کرد. گرچه این تأثرات عمیق، به تدریج در جهان ظاهر شد و امروز پس از یازده سال، چهره سیاسی عالم را دگرگون کرده است، اما همه چشمهای تیزبین از همان آغاز تشخیص دادند که با پیروزی این انقلاب عظیم، عصر جدیدی در مناسبات عالم پدید آمده است. این عصر را باید «عصر امام خمینی» نامید و ویژگی آن، عبارت است از بیداری و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگویی ابرقدرتها و شکستن بتهای قدرت ظالمانه و بالندگی نهال قدرت واقعی انسانها و سربرآوردن ارزشهای معنوی و الهی. (10/3/69)
در مقابل وقاحت دولتهای اروپایی با کمال قدرت عمل کنید.
آن وقت این دولتهای اروپایی، با این همه جنایتهایی که یا به وسیله خودشان و یا در مقابل چشمشان انجام گرفته است و حرفی نزدند، چه طور رویشان میشود که به ایران اسلامی، به یک نظام مردمی و به یک ملت رشید بگویند: ناقض حقوق بشر؟! این غیر از وقاحت چیز دیگری است؟ واقعاً اینها وقیحند. به خیال خودشان دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفت و گوهای انتقادی را قطع میکنیم. به درَک که قطع میکنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفت و گوها از اول غلط بود. من از اول هم میگفتم که این گفت و گوها دوطرفه است. اگر انتقادات، انتقادات دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم تا شما از ما. شما چه انتقادی دارید؟ انتقاد شما به این است که چرا ما به اصول اسلامی خود پایبندیم! این افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلاند. دشمنان جمهوری اسلامی این گونهاند. البته ملت ایران که بزرگتر از این دشمنیها را دیده است، مثل کوه ایستاده است. این نکته را، هم اروپاییها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نکند که ما به او احتیاجی داریم، ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجی نداریم. ما کشور خودمان را میتوانیم بدون اروپا هم اداره بکنیم. فرض کنید چهار قلم کالای لوکس و تجملاتی از فلان جا میآید، نیاید؛ چه اهمیتی دارد؟ آنچه مورد نیاز ملت است، در داخل تولید میشود و اگر هم چیزی باشد که ما لازم داشته باشیم، خیلی از کشورها صف کشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازی به این چند دولت کشور اروپایی است که خیال میکنند صاحب دنیا هستند؟! (10/2/76)
10- ایستادگی دربرابر خودکامگان
از جمله اصول، ایستادگی در مقابل دولتهای خودکامه است.
در زمینه مسائل انتخابات ریاست جمهوری، بحمدالله ملت ایران مواضع خوبی نشان داده است و نشان خواهد داد. در همه این قضایای سیاسی یا فرهنگی، دشمن سعی میکند برای خود جای پا باز کند و وارد معنای ذهنی فرهنگی ملت ایران شود. ملت ایران هم محکم ایستاده است و باید بایستد. حتی دیده شده است که دشمنان نسبت به کاندیداهای ریاست جمهوری اظهار نظر میکنند، حرف میزنند، تحلیل میکنند. میگویند این فرد به غربیها نزدیکتر است، این فرد از اسلام بیشتر دفاع میکند، آن شخص کمتر دفاع میکند! یعنی دشمنان میخواهند در همه امور دخالت کنند. ملت ایران در همه این میدانها بر اصول اسلامی پای خواهد فشرد. این را همه دنیا باید بداند. از جمله این اصول، یک ایستادگی در مقابل استکبار و روحیه استکباری دولتهایی است که میخواهند در مسائل داخلی کشور ما جای پایی باز کنند و دخالت بکنند؛ ولی ملت ما با دقت نگاه خواهد کرد و باید دقت کند. اگر کسی از نامزدهای ریاست جمهوری، کمترین نشانه نرمشی در مقابل آمریکا، در مقابل دخالتهای دولتهای غربی،در مقابل تجاوزهای فرهنگی و سیاسی بیگانگان نشان بدهند، همه دنیا باید بدانند که ملت ما به چنین کسی قطعاً رأی نخواهد داد. مردم به کسی رأی میدهند که بدانند در مقابل آمریکا و افزون طلبیهای دولتهای متجاوز و پرتوقع و خودکامه و کسانی که میخواهند اراده خود را بر ملت ایران تحمیل کنند، خواهد ایستاد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه خواهد ایستاد. هرکسی را که مردم این مواضع را بیشتر از او ملاحظه کنند، به او بیشتر گرایش پیدا میکنند. البته ما متن مردم را میگوییم. ممکن است در گوشهای چهار نفر آدم هم باشند که دارای سلایق مخصوصی باشند و عکس متن مردم فکر بکنند؛ به آنها کاری نداریم. متن ملت ایران، این است. (17/2/79)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com