دلیل حمایت اصلاح طلبان از نامزد جریان انحرافی، کسب قدرت و منافع مشترک

گروه سیاسی ـ در هفته های اخیر، فعالیت انتخاباتی جریان انحرافی در نقاط مختلف کشور، با همراهی برخی چهره ها و نزدیکان جناح اصلاح طلب که در دولت های قبلی فعالیت یا مسوولیت داشته اند، کاملا مشهود است.

به گزارش بولتن نیوز، این نوع همکاری بین اصلاح طلبان و جریان انحرافی، در سال گذشته مورد توجه برخی تحلیل گران سیاسی قرار گرفته بود و برخی فعالان اصلاح طلب معتقد بودند که در دیدگاه ها و رفتار افرادی چون اسفندیار رحیم مشایی، نکاتی وجود دارد که می تواند به عنوان فصل مشترک دیدگاه های اصلاح طلب و جریان خاص مورد توجه قرار گیرد و یا حداقل بهانه ای برای همکاری این دو گروه سیاسی در انتخابات آینده باشد.

این دو گروه سیاسی، در برخی مواضع از جمله حوزه های اجتماعی و فرهنگی داخل کشور، از جمله حوزه های هنری، سینمایی، ورزشی، فعالیت هنرمندان، سینماگران، ورزشکاران و... و همچنین در حوزه سیاست خارجی، ارتباط با کشورهای غربی و موضع گیری در برابر آمریکا و اروپا و.... باهم مشترکاتی دارند که موجب شده سخنان افراد منتسب به جریان خاص، مورد توجه رسانه ها و همچنین تحلیل گران و فعالان سیاسی جناح اصلاحات قرار گیرد.

به خصوص آن دسته از اصلاح طلبان، که در هر شرایطی به دنبال کسب قدرت و موقعیت و پست و سمت هستند، معتقدند که مشایی و افراد نزدیک به او در حال حاضر از اقبال برخوردارند در حالی که اصلاح طلبان و رهبران جنبش سبز و اصلاحات، به خاطر موضع گیری های خود در 8 سال گذشته، از چنین اقبالی برخوردار نیستند.

در نتیجه، این دسته از افراد طالب قدرت، به راحتی افرادی چون موسوی و کروبی و... را فراموش کرده و معتقدند که باید در انتخابات مشارکت کرد و فعالیت سیاسی داشت، زیرا عدم فعالیت سیاسی و مشارکت، به معنای پذیرش این نکته است که شانسی برای کسب قدرت نداریم و خود را داوطلبانه از صحنه سیاسی حذف کرده ایم.

این دیدگاه دربین اصلاح طلبان طالب قدرت موجب شده، که به تدریج خود را به جریان انحرافی نزدیک کنند. تعدادی از آنها به عنوان معاون، مدیر، مشاور و... در سازمان ها و دستگاه های مختلف اجرایی مشغول به کار شده اندو معتقدند که اگر ستاره اقبال مشایی تابیدن بگیرد، آنها می توانند به تعدادی از پست ها و سمت ها دست یابند.
این تحلیل، اصلاح طلبان دیروز که از هر فرصتی، طلب قدرت می کنند موجب شده تا کم کم خود را از افسردگی و رکود 8 سال گذشته جدا کنند و خود را به جریان انحرافی و دولت نزدیک کنند.

آنها تصور می کنند حال که اصلاح طلبان شانس کمی برای ورود به قدرت دارند بهتر است که خود را به جریان انحرافی نزدیک کنند زیرا یا این جریان، آنها را به پست و سمت خواهد رساند و در فضای سوء مدیریت دولتی کنونی، به آنها شانسی برای بهره مندی از فرصت ها و امکانات خواهد داد و یا در صورت پیروزی اصولگرایان ارزشی، شانس کمتری برای انتخاب در سمت های مدیریتی خواهند داشت.

این موضوع باعث شده که از مدت ها قبل، نوعی توافق نانوشته برای همکاری بین اصلاح طلبان و جریان انحرافی ایجاد شود و رسانه ها و محافل سیاسی دو گروه، به جذب روزنامه نگاران و فعالان سیاسی نزدیک به دو گروه بپردازند تا در صورت موفقیت در انتخابات، توان سیاسی خود را جمع کرده و با رقیب سیاسی از جریان اصولگرا مقابله کنند.

برخی روزنامه نگاران اصلاح طلب در برخی رسانه های جریان انحرافی و روابط عمومی های مختلف مشغول به کارند و به دنبال جذب این نیروها و به کار گرفتن منابع مالی قابل توجه در رسانه های مختلف، اکنون روزنامه نگاران اصلاح طلب که در گذشته در حمایت از خاتمی و هاشمی و موسوی و کروبی مطلب می نوشتند اکنون در رسانه های جریان انحرافی به شکل های مختلف کار می کنند. تعدادی از رسانه ها که توسط اصلاح طلبان راه اندازی شده، دسته دسته به دنبال جذب منابع مالی و مذاکره با گروه های نزدیک به مشایی هستند و به نظر می رسد که این رسانه ها، با حجم قابل توجهی از مطالب و گزارش ها و موضع گیری ها در عرصه انتخابات حاضر خواهند شد و برخی فعالان سیاسی و روزنامه نگار در طیف اصلاح طلبان به شکل ها و نام های گوناگون، در این انتخابات از نامزد جریان انحرافی حمایت خواهند کرد.

در حوزه سیاست خارجی نیز، موضع گیری های مخالفان نظام و اصلاح طلبان و اعضای جنبش سبز در خارج کشور، نشان می دهد که در تحلیل های خود، بارها به حضور جریان انحرافی به عنوان یک امیدواری نسبی نگاه کرده اند که ممکن است بتواند در مذاکره و گفت و گو با آمریکا و اروپا به نتیجه مورد نظر آنها برسد وهمچنین زمینه بازگشت مخالفان و فعالان سیاسی فراری را فراهم آورد و یا امکان همکاری اصلاح طلبان و افرادی که ملت در انتخابات آنها را کنار گذاشته اند را فراهم آورد.
برخی مسوولان سیاست خارجی اروپا و آمریکا، به خیال آن که ممکن است پیروزی اصلاح طلبان و جریان انحرافی، شرایط سیاسی و مذاکره راتغییر دهد، منتظر نتایج انتخابات هستند اما متوجه نیستند که حداقل در سیاست خارجی، موضوع اصولی جمهوری اسلامی تغییر نخواهد کرد.
این مسائل باعث شده که حضور چهره های سیاسی و فعالان روزنامه نگاری و سیاسی اصلاح طلب در میتینگ ها، همایش ها، و موضع گیری های سیاسی جریان انحرافی در چند ماه اخیر بیشتر به چشم بخورد و برخی مدیران اصلاح طلب سابق که اکنون با جریان انحرافی کار می کنند، حمایت های مالی و سیاسی خود را شروع کرده اند.
در روزهای آینده نیز انتظار می رود که روزنامه ها، رسانه ها و محافل سیاسی اصلاح طلب، نوعی حمایت ویژه و یا نسبی را از نامزد دولت و جریان انحرافی داشته باشند و سوال این است که چه عامل مشترکی بین اصلاح طلبان که 8 سال پیش رقیب جدی دولت احمدی نژاد و یاران او بودند، با جریان انحرافی در انتخابات 92 وجود دارد و چه نکته ای موجب شده که از سال 88 تا امروز یعنی ظرف 4 سال تا این حد تغییر در مواضع اصلاح طلبان و جریان انحرافی ایجاد کرده است و پاسخ این است که نگران اصلاح طلبان و جریان انحرافی از حذف آنها در صحنه سیاسی، انزوا و عدم اقبال مردمی به آنها، عدم دست یابی به قدرت و پست و سمت و نگرانی از حذف کامل اصلاح طلبان و جریان خاص موجب شده که تعدادی از افراد این دوگروه، برای حفظ خود در عرصه سیاست،همکاری مشترک داشته باشند و با وجود اختلاف اصولی در مواضع، به خاطر مشترکات خود یعنی پست و سمت و قدرت و منابع مالی، به همکاری مشترک اعتقاد پیدا کنند تا حداقل روند کنونی را از بیم پیروزی قاطع اصولگرایان ارزشی حفظ کنند...
به عنوان مثال، می توان به میتینگ های انتخاباتی اخیر و از جمله میتینگ روز پنج شنبه در استادیوم آزادی اشاره کرد که با حضور برخی چهره های اصلاح طلب و حمایت مدیران اصلاح طلب دیروز و همکار دولت کنونی صورت می گیرد و در این همایش ها، برخی فعالان اصلاح طلب که در سال های اخیر فعال بوده و یا دارای سمت و پست مدیریتی بوده اند نیز حضور یافته اند.