کد خبر: ۱۳۵۴۶۷
تعداد نظرات: ۲۱ نظر
تاریخ انتشار:
بازخواني ديدگاه اصلاح طلبان در مورد هاشمي:

فساد دوره هاشمی صدر و ذیل سیستم را پاره کرد/ هاشمی باید پاسخگوی فسادهای شدید دوره اش باشد/ هاشمی یک فاجعه بود/ در دوره هاشمی مخالفانش تحت پیگرد بودند/ عمر سیاسی هاشمی تمام شده/ مردم به هاشمی خوشبین نیستند

گروه سياسي ـ روزگاري يكي از سياسيون در دوران دولت مستعجل اصلاحات مي گفت كه اصلاح‌طلبان، دو زيست هستند. بعدتر سياستمدار ديگري گفت كه در عالم مثال، حكايت اصلاح‌طلبان، حكايت شترمرغ است. به او مي گويند بار ببر، مي گويد من مرغم، مي گويند پس تخم بگذار، جواب مي دهد من شترم. يعني خودشان هم نمي دانند كه چي هستند.

حال حكايت اصلاح طلبان است. مخصوصا آن دسته از اصلاح طلباني كه به زعم خود «سوپر اصلاح طلب» هستند و هر كه غير خود را، «اصلاح طلب بدلي» مي نامند.

                     
 
به گزارش بولتن نیوز، رفتار سياسي سوپر اصلاح طلبان در طول دوران بعد از انقلاب اسلامي و به طور خاص در دوران تسلط اصلاح طلبان بر دولت و مجلس، آن قدر كج و معوج و زيگ‌زاگي است كه حتي داد خودشان را هم در آورده است.

در واقع، پر بيراه نيست اگر بگوييم كه خودشان هم نمي دانند كه چه مي خواهند. به همين علت، صادق زيباكلام در همان روزها چنين گفت:

«به گمان من مجموعه‌اي از فقدان تشكل، رهبري، سازماندهي، طرح و برنامه، اختلافات داخلي، رقابت نداشتن اهداف مشخص و استراتژي تدوين يافته، اگر بيش از مخالفت و كارشكني جناح راست بر دوم خرداد و روند اصلاحات ضربه وارد ساخته، يقينا كمتر از آن نيز در ناكام كردن دوم خردادي‌ها نقش نداشته است. به علاوه سياست‌هاي فرصت‌طلبانه، اشتباهاتي كه در اثر بي‌تجربگي، ناپختگي و غرور و تكبر سياسي شماري از رهبران دوم خردادي در پيكره اصلاحات وارد آمده به نوبه خود، دست كمي از مخالفت محافظه‌كاران نداشته است.»

يكي از رفتارهاي پارادوكسيكال و تناقض گونه اصلاح طلبان را مي توان در نحوه رفتار آنان با آقاي هاشمي رفسنجاني مورد ملاحظه قرار داد. هنگامي كه اصلاح طلبان روي كار آمدند، يكي از كساني را كه همواره مورد تخطئه قرار دادند، هاشمي رفسنجاني بود. بزرگ ترين، بدترين و توهين آميزترين واژه ها و جملات را براي آنكه هاشمي را در اذهان عمومي خراب كنند، عليه او به كار بردند. براي مثال به نمونه هاي زير توجه كنيد:

فساد دوره هاشمی صدر و ذیل سیستم را پاره کرد

یکی از اعضای حزب مشارکت در آن ايام در روزنامه بیان می نویسد: «هاشمی در دوران ریاست جمهوری اش، سیاستی پیش گرفت که هرکس هرکاری می تواند بکند، انجام دهد. به تمام وزارتخانه‌ها و ادارات گفتند که خودتان تولید درآمد کنید و این یکی از مهمترین ضربه‌هایی بود که در این سال ها به نظام مملکتی وارد شد. هیچ جای دنیا اجازه نمی دهند که وزارت اطلاعات آن وارد روابط اقتصادی بشود؛ به خاطر این که بنیاد اطلاعات را هم به هم میریزد. کسی که در موضع وزارت اطلاعات است و منبع اطلاعاتی دارد، نمیتواند وارد کارها و معادلات اقتصادی خرید و فروش کارخانه بشود. تقریباً تمام جاهای دیگر که بودجه لازم داشتند، مثل وزارت اطلاعات و نیروهای انتظامی، آقای هاشمی یک راهی باز گذاشتند که همه اینها وارد شوند و اسم آن را گذاشته بودند خودکفایی و افتخار هم می کردند. مثلاً وزیر سابق اطلاعات می گفت که ما اصلاً از دولت بودجه ای نمی خواهیم. خوب بودجه نخواستید، نتیجه‌اش این وضعی است که فساد صدر و ذیل یک سیستم را ممکن است پاره پاره کند.» (روزنامه بیان، 1 دی 78)

هاشمی باید پاسخگوی فسادهای شدید دوره اش باشد

عباس عبدی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت نيز اگرچه در دولت هاشمي نيز مسئوليت داشت، در دوران دوم خرداد مي نويسد: «هاشمی باید نسبت به شرایط فرهنگی، آموزش عالی، فساد اداری، فسادهای مالی شدید، خصوصاً وضعیت فراوان اطلاعات و دیگر مسائل در دوره ریاست جمهوری خویش پاسخگو باشد». (روزنامه پیام آزادی، 30 آذر 78)

هاشمی یک فاجعه بود

مجتبی بدیعی، دیگر عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، هاشمی را عامل تمام گرفتاریها معرفی کرده و مي گويد: «هاشمی کسی نیست که به این سادگی حیات سیاسی‌اش را از دست بدهد. هاشمی عامل تمامی گرفتاریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است. هاشمی یک فاجعه است». (روزنامه بیان، 15 دی 78)

در دوره هاشمی مخالفانش تحت پیگرد بودند

عباس عبدی در جای دیگر درباره فضای سیاسی حاکم در دوره هاشمی می‌نویسد: «در دوران هاشمی، کسانی تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. حال چه از نظر سیاسی، چه از نظر اقتصادی که مخالف ایشان بودند و هیچ کس از منسوبین ایشان مورد پیگرد قرار نگرفتند و اگر هم گرفتند، بعد از دوران ریاست جمهوری ایشان بود.»
 
 

                                      

هاشمی عامل رانت خواری و ثروت اندوری

اكبر گنجي كه هاشمي را «عاليجناب سرخ پوش» و مسئول قتل هاي زنجيره اي لقب داده بود، درباره وي نوشت: «کارشناسان اقتصادی، دو کارکرد مهم برای سیاست تعدیل اقتصادی در نظر می گیرند. اول تخصیص بهینه منابع، دوم حذف رانت. این دو کارکرد مهم سیاست تعدیل به دلیل شخصیت هاشمی در ایران به وقوع نپیوست. آقای هاشمی به طور جدی در تخصیص منابع دخالت می کرد و منابع را آن طور که خود می پسندید و تشخیص می داد توزیع می کرد. در دو دهه گذشته بر اثر رانت جویی، طبقه جدیدی در جمهوری اسلامی شکل گرفته است. این طبقه نوکیسه در فرآیند خصوصی سازی با خرید تقریباً بسیاری از منابع ملی به ثروت‌های بادآورده دست یافت. در دوران سازندگی حتی به دستگاه‌های غیراقتصادی و امنیتی اجازه داده شد با فعالیت‌های اقتصادی نیازهای مالی خود را تأمین نمایند. در پرتو چنان مجوزی، فسادهای کلان به وجود آمد و خط ترانزیت مواد مخدر با هدف ثروت اندوزی و تخریب غربیان فعال شد.» (اکبر گنجی - عالیجناب سرخپوش و عالیجناب خاکستری: ص 189)

عمر سیاسی هاشمی تمام شده

محمد قوچانی از نویسندگان نشریات زنجیره ای اصلاح‌طلب درباره هاشمي نوشت: «تئوریسین های چپ ـ که معمولاً به لایه‌های جوانتر و نوگرای آن تعلق دارند ـ طی یک ساله اخیر، بسیار تلاش کرده‌اند که به لایه‌های ارتودکس خود بقبولانند که عمر سیاسی هاشمی رفسنجانی به پایان رسیده است. آنها می گفتند هاشمی این استاد برجسته چانه زنی در سطوح فوقانی قدرت، دیگر نمی تواند از هنر دیپلماسی پنهان خود استفاده کند. چون نه تنها محافظه‌کاران در عمق قدرت نفوذ کرده و رایزنی های او را برنمی تابند، بلکه در گذر جامعه ایران از ساخت‌های خویشاوندی در قدرت (الیگارشی) و جایگزین سنت‌های مردم‌سالارانه (دموکراتیک) تاریخ مصرف شیوه‌های ریش سفیدانه به پایان رسیده است.»

هاشمی و ناطق یکی هستند، هر دو مخالف اصلاحاتند

علی اکبر محتشمی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون درباره خصوصیات آقای هاشمی چنین اظهار می دارد: «از نظر ما هاشمی رفسنجانی با ناطق نوری تفاوتی ندارد؛ زیرا اتخاذ مواضع غیرشفاف در قبال اصلاحات فرقی با مخالفت ندارد.»

مردم به هاشمی خوشبین نیستند

محمد باقر ذاکری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز همزمان با ایام تبلیغات انتخابات مجلس ششم به طور تلویحی انتقادات به آقای هاشمی را وارد دانسته و اظهار می دارد: «آقای هاشمی رفسنجانی در برابر انتقادات مطرح شده در خصوص عملکرد هشت ساله ایشان، چندان با سعه صدر برخورد نکرد و تمامی این عوامل در مجموع باعث شد که مردم نسبت به ایشان چندان خوشبین نباشند.»

 

چرخش 180 درجه اي اصلاح طلبان در رفتار با هاشمي

مجموع سخنان مذكور اما همه رفتار اصلاح طلبان با هاشمي نبود. بعد از پايان رسيدن دولت اصلاحات و عدم اقبال مردم به آنان به دليل افتضاحاتي كه به بار آورده بودند، اصلاح طلبان رانده از مردم و درمانده از قدرت، فضاي سياسي را چنين ديدند كه براي بودن در قدرت، چاره اي ندارند مگر اينكه خود را به يكي از مسئولين و انقلابيون تراز بالاي نظام نزديك كنند. اين شخص قاعدتا كسي نبود جز هاشمي رفسنجاني. چه آنكه وي در جايگاه رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار داشت و روزگاري نه چندان قبل تر از دولت اصلاحات نيز همه اصلاح طلبان، ريزه خور سفره او بودند. بنابراين اصلاح طلبان در اين ايام شروع كردند به تعريف و تمجيدهاي عجيب و غريب از هاشمي و اعتراف به رفتار اشتباه خود با او.
 
                                     

براي مثال شمس الواعظین یکی از روزنامه‌نگاران برجسته نشریات زنجیره‌ای اطلاح‌طلبان، در مصاحبه‌ای که بیشتر به توبه‌نامه وی شبیه است، اینگونه اظهار كرد: «اصلاح‌طلبان برای جبران برخوردی که در انتخابات مجلس ششم داشتند، به تئوری هاشمی روی آورده اند.»

وی در مقابل سؤال خبرنگار مبنی بر این که «دوم خردادِ وامدار هاشمی، در انتخابات دوم خرداد 76، چرا او را تخریب کرد؟» در جواب می گوید: «این از خطاهای استراتژیک اصلاح‌طلبان بود.»

صادق زیباکلام كه در رسانه هاي كشور به دليل حمايت هاي بي چون و چرا به دور از عقلانيت از هاشمي، وي را مجيزگوي هاشمي لقب داده اند در مورد اشتباهات جنبش دانشجویی در برخورد با هاشمي مي نويسد: «دومین خطای استراتژیک جنبش، برخورد نامناسب با آیت‌الله هاشمی در آستانه انتخابات مجلس ششم بود که در جهت همسویی با جبهه دوم خرداد انجام شد.»

عطاءالله مهاجرانی وزیر سابق ارشاد نيز که در پرتو حمایت‌هایش کتاب عالیجناب سرخ‌پوش اکبر گنجی بارها تجدید چاپ گردید، با تغییر جهت 180 درجه ای اظهار می دارد: «برخوردی که با آقای هاشمی رفسنجانی از سوی برخی مطبوعات انجام شد، یک اشتباه استراتژیک بود که از سوی همان کسانی که مطالبات را شعله ور کرده اند، صورت گرفت. برخورد با هاشمی رفسنجانی یک اشتباه محدود، مقطعی و تاکتیکی نبود، بلکه به کل جریان اصلاحات در یک مقطعی آسیب زد.»

محسن آرمین، فردی که در دوران انتخاب مجلس ششم هاشمی را موج سوار لقب داده بود نيز با یک گردش 180 درجه ای اظهار می دارد: «سازمان [مجاهدين] در مورد آقای هاشمی موضع ثابتی داشته و از چند ماه قبل اعلام کردیم و گفتیم که از حضور ایشان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری استقبال می کنیم و حضور ایشان را موجب تنوع و تکثر کاندیداها و در نتیجه رقابت و مشارکت بیشتر می دانیم. به دلیل این که به طور دائم این موضع را اعلام کردیم، حتی این شُبهه ایجاد شد که احتمالاً کاندیدای سازمان مجاهدین انقلاب، آقای هاشمی رفسنجانی خواهد بود.»

مجموع سخنان ياد شده در بالا نشان مي دهد كه چگونه اصلاح طلبان رفتار متناقضي در قبال هاشمي داشته اند. در حقيقت با توجه به رفتار سياسي اصلاح طلبان در طول سال هاي پس از انقلاب مي توان چنين نتيجه گرفت كه در مرتبه اول، آن چيزي كه براي اصلاح طلبان اهميت دارد، حفظ و بسط «قدرت» و «ثروت» هم‌پالگي‌هايشان است. آنان حاضرند براي آنكه در قدرت باقي بمانند روزگاري هاشمي را عاليجناب سرخ پوش بنامند و روزگاري ديگر بزرگ ترين سرمايه انقلاب. آنان حاضر بوده و هستند براي بودن در قدرت حتي هاشمي را قرباني خود كنند. از آن بالاتر، اصلاح طلبان حتي حاضرند براي بودن در قدرت، «انقلاب اسلامي» را نيز ذبح كنند. و مگر چنين نكردند؟ اگر دوران دوم خرداد و فجايع به وجود آورده توسط اصلاح طلبان را فراموش كرده باشيم، فتنه 88 را كه هنوز در ذهن داريم؟!

مردم ايران به وضوح ديدند كه اصلاح طلبان براي آنكه خود را پيروز انتخابات رقم زنند، چگونه 8 ماه كشور را به آشوب كشيدند، عليه مباني اصلي نظام شعار دادند، اركان اصلي انقلاب را به محاق بردند و در روزهاي قدس و 16 آذر و عاشورا، افتضاحاتي را پديد آوردند كه زبان شرم از گفتن آن دارد. جالب آن است كه حال، با پر رويي و بي پروايي تمام، باز هم صحبت از شركت در انتخابات رياست جمهوري پيش رو مي كنند!

البته ما از رفتار اصلاح طلبان تعجب نمي كنيم، تعجب ما از آقاي هاشمي است كه چگونه نزديك به هشتاد سال عمر كرده و بيش از پنجاه سال از عمر خود را در راه سياست صرف كرده اما هنوز نتوانسته است متوجه سوءاستفاده اصلاح طلبان از خود شود! حال بايد منتظر بود و ديد كه آيا در اين يكي دو ماه باقي ماند تا انتخابات، باز هم هاشمي بازيچه دست اصلاح طلبان خواهد شد يا نه؟!

 

* اين مطلب با استفاده از مقاله «بازگشت به عاليجناب»، منتشر شده در هفته نامه 9 دي نوشته شده است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۹
روح اله
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
30
10
عالی بود اگر داشتم یک خودکار از طلا به نویسنده جایزه می دادم فقط حساب فتنه گر را از چپ انقلابی وخوب جدا کن. حاجی بابایی یادت نره بهترین گزینه برای رییس جمهوریه
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۲:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
حاجی بابایی یک وزارتخانه را نتوانست نتوانست مدیریت کند و مشکلات آن را نتوانست کم کند چگونه میتواند یک کشور را مدیریت کند ؟
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۲:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
یک دانش آموز مثل من میفهمه که حاجی بابایی از اداره یک وزارتخانه کوچک عاجزه چه برسه به یک کشور. واقعا اگه بر فرض محال در انتخابات موفق بشه،من سکته میکنم.
هدایت اشتری لرکی
|
FRANCE
|
۰۶:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
20
26
من همه جا از شجاعت و نجابت شما بولتن نیوزها دفاع میکنم آفرین بر شما
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۶:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
شجاعت رو موافقم ولی در مورد نجابت بعداً صحبت می کنبم!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
7
20
ما به هیچ کدوم از شما خوشبین نیستیم
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
14
11
درود و احسنت.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
7
15
مطمئن باشید هرکسی رئیس جمهور بشه اول برای گروهش و هوادارانش قدم برمیدار اگر کسی رو پیدا کردید خالص و مطیع رهبر بود بفکر منافع مردم خواهد بود ولی تا حالا اینطور نبوده .
مرادی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
9
11
احسنت عین حقیقته
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
7
9
حاج بابایی که نیروهای زیر دستش که اعتنایی به دستوراتش نمیدادن حالا چطوری میگید بیاد کاندیدای ریاست جمهوری بشه..
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
14
8
عالی بود بولتن جان عین حقیقته
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
9
16
فرزندان و یا بهتر است یگوییم آقازاده های هیچکدام از آقایان هم به اندازه فرزندان ایشان فرصت طلب نبوده اند !
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
2
8
مردم از بس کلاه سرشون رفته تو این زمینه حداقل متخصص و صاحب نظر شدن به چشمشون هم اعتماد نمی کنند اولش عوام فریبی بعد جز برای گروهی ابی واسه 80 درصد دیگه گرم نمیشه بدوند و به جواب نرسند اما به سراب برسند.
مسیحا
|
UNITED STATES
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۵
1
7
این کتاب عالیجناب سرخپوش رو بخونین خیلی حقایق درش هست
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۵
5
0
همه ی اینها بچه بازیه؛ مردم طرفدار اونی هستند که بشتر از همه در خط رهبری حرکت کنه.
مسعود
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۵
1
1
تواین مملکت چندین دکترین وجوددارددکترین اقتصاددکترین طب دکترین دلال وتجاردکترین سیاست باز
دراین بین دکترین طب وتجاروسیاست بیشترین بهره وری راازرونداشتباهادکترین اقتصادمی برندچون دلیل آن الان مشخص است اهداف انقلاب درپشت پرده این دکترین مفقودشدودرواقع انحرافاتی بوجودآمدکه فاصله های طبقاتی وتبدیل شدن طبقات اشرافی واشرافی گری به طورفزاینده ای رشدکردکوخ نشین هاکوخ نشین تروکاخ نشین هاوثروتمندان ثروت مندترشدنددرگذرزمان این سیاست بازان ومسئولانی بودندکه درپشت پرده باثروت اندوزی ورانت خواری روزگاررابرقشرکم درآمدسیاه کردندوکارخانه های تولیدی که زمانی بیشترین خدمت رامی کردندبه ورشکستگی روی نهادکه یکی ازدلایل عمده آن عدم مدیریت کارآمدوزدوبندهایی بودکه افرادنالایق که صرفاتعلقلتی به برخی مسئولان داشتندبدون هیچ سابقه ای درمسندهای غیرتخصصی قرارگرفتندوبلای خانمان سوزشدنددرنهادهای مختلف نفوذکردندوهرکاری بودکردندمتاسفانه باپیروزی آقای احمدی نژادبسیاری ازاین مدیران کوله باربسته خودراازسیستم هاازترس افشاءگری بستندورفتندخیلی ازاین مدیران دارای ثروت های بادآورده ای هستندکه باتحصیل روابط ورانت خواری بدست آورده اندالبته کم نیستندامروزاگررهبرمعظم دلخون هستندبه خاطرهمین بی مدیریتی ها وحاکم شدن برخی دیدگاههای غیراسلامی درسیست مهای مدیریتی است درکشوری که اسم آقاامام زمان راداردودایه اسلام وپرچمداری آن راداردنبایداین اتفاقات بیافتدحتی برخی مراجع چندین بارتذکرداده اندودلخوشی ندارندتومملکت اسلاکی یکی باحقوق 400هزارتومان یکی بادرآمدمیلیاردی درماه کجای این عدالت است درمملکت اسلامی که پیامبران درمجلسی گردمی نشست تافرق فقیروغنی مشخص نباشد الان به وضوح تفاوت هامشهوداست ماشین های میلیاردی درامدهای میلیاردی املاک های متعدددرخارج وداخل این تبعیض هاوبی عدالتی هاشایسته کشورایران نیست مسئولان همت کنند تا این تبعیض هاوبی عدالتی هاازبین برود باپرداخت ماهیانه یارانه این مشکلات قابل حل نخواهدبود30سال ازانقلاب گذشته هنوزمدیریت متعهدواسلامی به جایگاه واقعی نرسیده است بسیاری ازرانت خواران بایدجوابگوی این مردم باشندچرابابیت المال چرابازدوبنداین فاصله های طبقاتی زیادشدبعدفکرمی کنند مردم نمی فهمنداین عمل مسئولان نشانه تبعیت ازولایت فقیه نیست بلکه خیانت وسوءاستفاده ازموقعیت هاوفرصت های موجوداست .
فرهاد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
4
0
اصلاح طلبان کوچیکتر از این هستن که بخوان از اقای هاشمی سو استفاده کنن اتفاقا این اقای هاشمی بود که از اصلاح طلبان است استفاده کرد اقای هاشمی سیاست مدار بزرگی هستن البته اشتباهی داشتن که طبیعی بود همه سیاست مداران اشتباه داشتن فقط نمیفهمم که چرا شما اینقدر اقای هاشمی رو تخریب میکنید اقای هاشمی از بزرگان نظام هستن ومورد اعتماد امام خامنه ای یادتون نره که امام خمینی و امام خامنه ای بارها از اقای هاشمی تعریف تمجید کردن وایشونو جز پشتوانه های نظام میدونن ایشون بزرگتر از این حرفها هستن که با حرفهای شما کوچیک شوند دوستان عزیز یه خورده انصاف داشته باشین
علی تهرانی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
5
3
یک کمی هم از دوره احمدی نژاد می نوشتی..
دیگه دم خروس و که داریم میبینیم دیگه...
بالاک
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
1
1
به قول امام میزان حال فعلی افراد است
هاشمیی که تا دیروز همین اصلاح طلبا بهش فحش می دادن رو تا حدودی دوست داشتیم اما حالا که چپ و راست -منظور جناحهای سیاسی نیست- براش نوشابه باز می کنن حتما می خوان معده اش رو خراب کنن چون نوشابه همش ضرره اما گذشته از این مورد پزشکی در مورد نوشابه این موجودات دوزیست دستشون از همه جا بریده شده میخوان هندونه بدن زیر بغل اکبراقا
مسعودازکاشان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۸
0
0
اتفاقاآقای رفسنجانی به نظرمن تنهاشخصیتی است که باعث بیشتراین شکاف طبقاتی شدند بنده قصداهانت ویاتوهین ندارم ولی دربخش دانشگاه آزانمونه بارز یک مدیریت کاملابسته وتقریبا دیکتاتوری عملکردداشتندسی سال مدیربودن خودبخوداین مدیریت بجای روندحرکت روبه جلوقطعاروابط هاوزدوبندها جایگزین ضوایط می شوند به نظرشخصی بنده البته عقایدونظرات محترم هستنداین دیدگاه شخصی بنده است که اگرآقای دکتردانشجوزودتربعنوان ریاست دانشگاه آزادانتخاب می شدندقطعاروندرو به رشدبیشتری بودولی همین روال های رانت خواری موجب درجازدن وعدم وجودتفکرات نودرسیستم حاکم کرده بودهرچنددکتردانشجوراه زیادی دارندتااین دانشگاه سروسامان بگیرد چون بنده بعنوان عضوی ازخانواده دانشگاه آزادچندبارباایشان مکاتبه کرده ام ولی تاکنون ترتیب اثری داده نشده است واین راهم به پای مشکلات بسیارزیادی است که درسیستم قبل حاکم بوده بالاخره زمان براست ولی رمز ماندگاری وموجبیت ایشان صداقت ایشان بدون هرگونه بزرگ نمایی است ایشان درعمل ثابت کرده اندمدافع حق وحقیقت هستند وماهم درکنارایشان هستیم وازبرنامه های ایشان حمایت می کنیم وتوقع نداریم به سرعت خیلی ازمشکلات وابهاماتی که خصوصادردوره قبل بادیدی دیکتاتوری دربرخی واحدهابودوهنوز جاری وباقیست برخوردکنند ولی آیااین آقای هاشمی دراین نوع دیدگاهها وتوسعه آن درسیستم مدیریتی واقعابی تاثیربودند که الان بایدتاوان آنراپس بدهیم ایشان زحمت های بسیاری کشیدندولی عمده انحراف وگم شدن هدف اصلی انقلاب درزمان تصدی ایشان بودکه تبعات آن به مرورنمایان شدکه هنوز بعدازسی سال برخی مدیران حاضر به کناره گیری ازسیستم نیستندهمین بحث آقازاده ها راشماپیگیری کنیدبه خیلی جواب ها خواهیدرسید.
احمد عبد الله زاده
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۱
0
0
گزیده هائی ازسخنان تیر 1392
عضو مجلس خبرگان رهبری وامام جمعه مشهد مقدس حضرت آیة الله علم الهدی در روایت دیدارش با مهدی هاشمی تاکید کرد : دیدار بنده با ایةالله هاشمی رفسنجانی اتفاق تازه ای نبوده است .
امام جمعه مشهد افزود : فرزند هاشمی رفسنجانی پس از هماهنگی با دفتر اینجانب ، صبح روز بعد نزد من آمد و در باره ارتباطش با اردوکشی های خیابانی بعد از انتخابات سال 88 ونسبت هائی که به او داده اند ، توضیحاتی داد (دریوزگی خفاشان فتنه بزرگ سال 88 !!؟؟))) ))
عضو مجلس خبرگان رهبری میفرماید من به مهدی هاشمی گفتم منکه قاضی نیستم و این مسائل هم به من ربطی نذارد باید از طریق قانونی اقدام کند .
به فرزند هاشمی گفتم ، به هر حال آنچه برای شما پیش آمده ، حق باشد یا نا حق مشخص می شود ومی گذرد وتمام می شود .
اما آنچه نمی گذرد وضع پیش آمده برای آیةالله هاشمی رفسنجانی در عرصه نظام است
ایشان به مهدی هاشمی گفت : سر آغاز آشنائی وارادت من با آقای هاشمی رفسنجانی بر میگردد به زمانیکه شما هنوز بدنیا نیامده بودی ......................
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین