کد خبر: ۱۳۵۳۸۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
شعر مژگان عباسلو درباره حضرت زهرا(س)

آن طرف همهمه‌ مبهم هیزم‌ها بود/ این طرف زمزمه‌ خواهش یک پیغمبر

مژگان عباسلو از شاعران خوب کشور شعری به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا(س) سروده است.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از  خبرگزاری فارس، مژگان عباسلو از شاعران خوب کشور شعری به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا (س) سروده است که از نظر می‌گذرد:

 

خبرگزاری فارس: آن طرف همهمه‌ مبهم هیزم‌ها بود/ این طرف زمزمه‌ خواهش یک پیغمبر

گفت: کم بسته‌ی تو بودم و حالا کمتر

گفت دنیا به خودش می‌پیچد تا محشر

 

گفت: تا در نشکسته‌ست، به جای نیزه

بر گلویت بنشین تا لب خشک مادر…

 

گفت: تا در نشکسته‌ست بیا جای زهر…

خون دل خورده‌ی من! پاره‌ی تن! پاره جگر!

 

گفت: ای غنچه‌ی نشکفته‌ی من خوب بخواب

خواند: لالا لالا لا… پرپر پرپر پر…

 

گفت: ای کاش تو را باز ببیند زهرا

گفت: ای کاش مرا باز ببینی حیدر!

 

آن طرف همهمه‌ی مبهم هیزم‌ها بود

این طرف زمزمه‌ی خواهش یک پیغمبر:

 

إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی*، دیوار!

إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، ای در!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
مرتضي ام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۳
0
2
مردك پست كه عمري نمك حيدر خورد
نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد

ايستادم به نوك پنجه‌ي پا اما حيف
دستش از روي سرم رد شد و بر مادر خورد

هرچه كردم سپر درد و بلايش گردم
نشد! اي واي كه سيلي به رخش آخر خورد

آه زينب تو نديدي! به خدا من ديدم
مادرم خورد به ديوار ولي با سر خورد

سيلي محكم او چشم مرا تار نمود
مادر از من دوسه تا سيلي محكمتر خورد

حسن از غصه سرش را به زمين زد، غش كرد
باز زينب غم يك مرثيه‌ي ديگر خورد

قصه‌ي كوچه عجيب است مهاجر، اما
واي از آن لحظه كه زهرا لگدي از در خورد
﴿مهاجر﴾

اللهم العن قتلة الزهرا عليها السّلام و شايعت و بايعت و تابعت و ناصريهم، و السّاکتين عن لعنهم نت غير تقيّه يسکتهم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین