گمان میرود عمق و ابعاد ومآلاً ارزش سخن سردار سلیمانی بسیار فراتر از تمجید و توصیفی ساده و احساسی باشد . صد البته مقا یسه سرداران سپاه و امیران ارتش با ژنرال های بعثی و امثال آنها، قیاس مع الفارق است ؛ زیرا جنس این دو کاملاً با هم متفاوت است . اصولاً محدود و محصور ساختن شأن و جایگاه سرداران سپاه اسلام در " جنبه های نظامی " و " عملیات جنگی " قادر به ترسیم سیمای کامل و توصیف دقیق و صحیح شخصیت این عزیزان نمی باشد .
چنین به نظر میرسد که کلام سردار سلیمانی پیش از آنکه و بیش از آنکه در صدد تعریف و توصیف سرداران و فرماندهان لشکر محمد رسول الله ( ص ) باشد، زنهار و هشداری است به مدیران و مسؤلین و همه آنانی که قاعده مورد عمل سرداران شهید را به فراموشی سپرده و یا آن را معکوس ساخته اند .
هشدار سردار سلیمانی ، ترجمان دقیق و روشنی است از توصیه ها و تأکید ها و دعوت های چند باره حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری خطاب به مدیران و مسؤلین نظام و فراخواندن آنها به ساده زیستی ، دوری از تجمل و پرهیز از راحت طلبی و فاصله گرفتن از عامه مردم واجتناب از میل به زندگی های تشریفاتی و تذکر و یاد آوری ایشان برای توجه بیشتر به اخلاق و تزکیه نفس و تقوا و تقوا و تقوا .
شاید سردار سلیمانی بازبان استعاره و کنایه ، بعضی مدیران و مسؤلین را مورد خطاب قرارداده و پرسیده اند : فأینّ تّذهّبُون . شمارا چه شده است که در سختی ها و تنگنا ها و مشکلات از مردم فاصله گرفته اید ؟ آنها را در مشکلات تنها گذاشته اید و سفارش به تحمل و بردباری می نمایید اما خود در رفاه و آسایش مادی غرق شده اید ؟ هان ای مدیران ! منزل شما در کجای ایران و در چه منطقه ای قرار دارد ؟ شیب صعودی بهبود وضعیت مالی شما دارای چه درجه و چه شتاب و سرعتی است و چه ارتباط مستقیم یا غیر مستقیمی با مسؤلیت و امکانات و اختیارات اداری شما دارد ؟ فرزندان شما در کجا تحصیل می کنند ؟ در کدام کشور و در کدام دانشگاه ودر کدام کالج ؟ فرزند کدام یک از شما مثل هزاران جوان جویای کار این سرزمین ، در جستجوی شغل تلاش کرده و بی نیاز از توصیه و سفارش و بدون اتکاء به نام و مقام شما ، موفق به یافتن شغل مناسب و استخدام شده است ؟ دختر کدام یک از شما فقط به علت نداشتن جهیزیه ای مختصر و ضروری ، به خواستگار خود جواب رد داده است ؟ کدام یک از شما به علت نداشتن هزینه های درمانی ؛ درد و بیماری را مونس شب و روز خود ساخته است ؟ کدام یک از شما برای دریافت وامی نه چندان چشمگیر ، از بانکی به بانک دیگر و از شعبه ای به شعبه دیگر رفته اید و هر بار نا امید تر از گذشته با تنی خسته و قلبی شکسته و دستی تهی و سری به زیرافکنده به خانه ی سراسر از انتظار بازگشته اید ؟ کدام یک از شما....؟ کدام یک از شما....؟ کدام یک از شما .... ؟
غرض از نوشته حاضر این نیست که بگوید مسؤلین و مدیران جامعه باید لزوماً فقیر و بدون مسکن باشند واین انتظار را تقویت نمی کند که همه مسؤلین و مدیران به سان جناب دکتر عباس شیبانی بزرگواری نموده و از روی تبرع و بدون دریافت حقوق کار کنند. بلکه این نوشته در تلاش است که بی کمترین تعارف و مماشات اعلام کند مسؤلیت و مدیریت نباید ابزاز و مقدمه آلوده شدن به تجمل گرایی و رفاه طلبی و وسیله پر سرعتی برای فاصله گرفتن متصدیان مسؤلیت از مردم باشد ، بلکه مسؤلیت به مثابه امانت و فرصتی بی بدیل و ارزشمند برای اهتمام بیشتر در خدمت به مردم شریف و کشور عزیز است . فراموش نکنیم که مسؤل بر وزن مفعول یعنی کسی که همواره از سوی مردم و ناظران قانونی و مهم تر از همه از سوی خداوند متعال نسبت به عملکرد خود و فعل و ترک فعل خود ، مورد سؤال و بازخواست قرار دارد و مسؤلیت از هیچ روی به معنای امتیاز و برتری خواهی اجتماعی نیست.
همچنین این نوشته نمی خواهد با سیاه نمایی و ایجاد تردید و بد گمانی وجود مغتنم و پر مباهات تعداد زیادی از مسؤلین و خدمتگزاران شریف و صدیق و با اخلاص و بسیار کوشا را نادیده گرفته و خدمات بی شائبه آنها را فراموش کرده و همه را در یک صف به کوتاهی در انجام فریضه خدمت و پر کاری در جمع آوری ثروت و چپاولگری قرار دهد. هنوز هستند بسیاری از انسان های پاک باخته و عاشق که میز کار آنها سنگرجهاد و قلمشان اسلحه آنها در صیانت از انقلاب و نظام و مرزهای شرف و آزادگی و خدمت به کشور و مردم است . هنوز هستند بی شمار افرادی که در عین گمنامی کارهای شگرف و خدمات ماندگاری را چونان چشمه همیشه جوشان خیر و برکت از خود به یادگار می گذارند . هنوز هستند بساری از مدیران و مسؤلین خدمتگزاری که در جای جای این سرزمین پهناور، بی کمترین توقع و چشمداشت و با نشاط و عشق ، به هیچ چیز جز انجام وظیفه و ادای عهد با خدا و ایفاء تکلیف ؛ نمی اندیشند .
به سخن حاج قاسم باز گردیم ! عنصر پویا و جان مایه عمل و رمزی که مرز میان بیا و برو را مشخص می نماید چیست ؟ هزاران پاسخ برای این سؤال وجود دارد امّا تردیدی نیست که بهترین پاسخ را باید در تقوا ، تقوا و تقوا دانست .
فرماندهان شهید ، نه در جستجوی نام بودند و نه در پی نان . شجاعت و شیر دلی آنها و پیشرو بودن آنها در لحظه های خطر و به شوخی گرفتن مرگ در آنجا که مرگ را در نزدیکی خود می دیدند ؛ در آن بود که آنها تمام دلبستگی ها و وابستگی ها به دنیا و جلوه ها و زیور و زینت های آن را از خود پیراسته و خود را به مظاهر تقوا آراسته بودند . آنها نه رانت خورده بودند و نه به کسی رانت خورانده بودند . آنها برای حفظ دین خود ، خود را از دِین هر چه غیر خدا بود رها ساخته بودند . آنها از هم راه شدن و هم کاسه بودن با صاحبان ثروت و مافیای چپاولگری و غارت گران ظاهر الصلاح اکیداً پرهیز کرده بودند. سهم آنها از سرزمین پهناور ایران نه هکتار هکتار زمین های مرغوب به بهانه دور اندیشدی و آینده نگری بلکه زمینی به ابعاد یک متر در دو متر امّا به وسعتی فراتر از همه مرزها بود ؛ هرچند بعضی ، از این مختصر زمین هم چشم پوشیده و هم اینک پیکر پاک آنها در گوشه ای از کوه یا دره و یا دریا نظاره گر من و شماست که چه می کنیم و چگونه راه مقدس و آرمان والای او را پاس می داریم . بله ! تقوا و تزکیه نفس و رها شدن از اسارت دنیا و زخارف دنیا و زندگی های لوکس و اشرافی ، جان مایه شجاعت و دلاوری و کلید واژه انتخاب و گزینش آنها از سوی خداوند و اعطاء مقام شهادت به آنها بوده است.
و امّا سخن آخر ! به خاطر دارم که سال ها پیش یکی از سازمان ها قطعه زمین و یا منزلی را برای عرضه به مرحوم دکتر حسن حبیبی تخصیص داده و طی یادداشتی مراتب را به آن مرحوم پیشنهاد کرده بودند . دکتر حبیبی در پاسخی کوتاه ولی بلند معنا اشاره کرده بودند که در منزل فعلی – که احتمالاً منظور خانه پدری اشان بوده است – راحت هستند و نیاز به زمین و خانه دیگری ندارند و نهایتاً پیشنهاد ارائه شده را رد کردند . گذشت از این قبیل پیشنهادهای چرب و شیرین، برای انسان های وارسته و از بند رسته ای مثل مرحوم حبیبی که همگان بر مراتب پاکی و طهارت نفس او واقف هستند آسان است اما نپذیرفتن چنین هدایای وسوسه انگیزو دوری گزیدن از دام های آراسته و گسترده در راه ، از سوی افراد حقیر و حریص و دنیا طلب ، بسیار دشوار و بلکه غیر ممکن است . باز جا دارد اضافه کنم و یادآور شوم تجلیل و بزرگداشت با شکوه مردم و اشک و سوز آنها در فراغ بزرگانی جون حضرت امام خمینی ، ایة الله بهجت ، آیة الله مجتهدی تهرانی ، آیة الله مجتبی تهرانی ، آیة الله خوشوخت ، شهید بهشتی ، شهید رجائی و شهید باهنر و شهید مطهری و شهید مفتح و شهید لاجوردی و شهید صیاد شیرازی وشهید شوشتری و شهید تهرانی مقدم و شهید کاظمی و دیگر بزرگان نظیر ایشان را تا علت محبوبیت و ماندن آنها در قلب و یاد مردم ؛ آسان تر شود .
مسؤلین محترم ! مدیران گرامی ! و همه کسانی که به هر نسبت امانت مردم در اختیار شما است و کسوت خدمت به تن دارید ! به گونه ای عمل کنید که در آینده و در فردای فراغت از مسؤلیت و سال های بعد و در آن زمان که گذر ایام و هجوم کهنسالی و ناتوانی امکان کار و امکان اصلاح اشتباه را از شما می گیرد ؛ به تصمیم و عمل امروز خود افسوس نخورید و نسبت به آنچه که از آن غفلت کرده اید دریغ و تأسف نداشته باشید و آن زمان که دعوت حق به شما ابلاغ می شود و مرگ دق الباب می کند بتوانید چون امام بزرگوار و مقتدای خود با قلبی آرام و ضمیری امیدوار به فضل خدا به سوی او پر کشید . نه چون آنان که در روز حساب و روز فرو افتادن پرده ها و سرائر ملتمسانه می گویند : " رب ارجعون لعلی اعمل صالحاً فیما ترکت _ بارالها مارا باز گردان تا کارهای نیکی را که ترک کرده ایم به جای آوریم "
مسؤلین محترم به گونه ای تلاش و عمل کنید که پاسخ به این سؤال بی نیاز به کنکاش و کاوش و به سادگی ممکن گردد و شما خود مصداق بارز آن باشید انشا ء الله : کجایند مردان بی ادعا ؟ کجایند مردان مرد ؟
" و قل رب ادخلنی مدخل صدقٍ و اخرجنی مخرج صدقٍ واجعل لی من لدنک سلطاناً نصیراً "
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تاریخ ایران
اگر از موضوع فراموش شده ترویج فرهنگ ایثار و شهادت عبور کنیم نوبت به رزمندگان جنگ میرسد. آنهایی که هشت سال جنگیدند و امروز در غبار زمان و سختیهای زندگی فراموش شدهاند.
(((( جانبازان همچنان به دنبال اثبات جانبازی ))))
بهتر است برای یک بار هم شده گروهی متخصص و کارشناس و دلسوز دور هم بنشینند و محاسبه کنند برای بازماندگان از جنگ چه اقداماتی انجام شده، وضعیت ترویج فرهنگ ایثار چیست؟ و سوال آخر اینکه ما بعد از شهدا چه کردیم.
رسیدگی به درمان جانبازان و خانواده شهید و پرداخت مستمری حقوق به رزمنده های جبهه و جنگ هیچ بار مالی برای دولت ندارد و مجلس محترم و دولت محترم می توانند از دیگر ثروت سرزمینی به این نجات دهندگان ایران از دست اجانب رسیدگی کنند ( در یک روز . نه بیشتر ) و حتی این قشر از جامعه با این ثروت سرزمینی که در اختیارشان قرار می دهیم می توانند به کل جامعه کمک و یاری هم برسانند .
فقط باید این باور را داشته باشیم که اگر این رزمنده ها دلاوری و جانفشانی نمی کردند:
چه بر سر ایران می آمد ؟!
و این میز ها الآن در دست چه کسانی می بود .
و چند پرچم در ایران افراشته می شد ؟!
و پرچم های ایر ان چه رنگی داشتند ؟!
و پرچم های ایران چه نقشی داشتند ؟
بیاییم دین خود را به این رزمنده ها ادا کنیم ؟!
ما به این رزمنده ها بدهکاریم . ؟!
http://mkhakpour9.persianblog.ir