به گزارش بولتن نیوز به نقل از رویداد؛ سایت جماران در ادامه اننشار مطالب مربوط به اصلاح طلبان و شخص خاتمی به یکی از تریبون های جدی جریان اصلاحات تبدیل شده است. در آخرین مطلب منتشر شده از قول خاتمی چنین آمده است:
آنچه
امروز مهم است این که جمهوری اسلامی ایران درست باشد. یعنی آن طور که شهدا
و امام می خواستند و در قانون اساسی ما هست، و آن طور که در ذهن جامعه ما
بود . . . کشوری پیشرفته و آزاد، کشوری که زیر بار هیچ کس نباشد،
کشوری که بتواند مشکلات خودش را حل بکند، کشوری که در جامعه اش عدالت حکم
فرما باشد، کشوری که از منابعش بتواند به نفع کل مردم استفاده کند، کشوری
که در دنیا آبرو داشته باشد، کشوری که آزادی های مشروع در آن وجود داشته
باشد، کشوری که تعیین کننده در آن خود مردم باشند که صاحب این انقلاب اند؛
ادامه راه شهدا این است که بر ارزشهای انقلاب و آنچه مد نظر شهدا بود
پافشاری کنیم و نگذاریم از این مسائل سوء استفاده شود
در همین قسمت از مطلب از بیان محمد خاتمی چند موضوع را مورد بررسی قرار داد که به تفکیک به آن خواهیم پرداخت :
1. آنچه
امروز مهم است این که جمهوری اسلامی ایران درست باشد ، کشوری که آزادی های
مشروع در آن وجود داشته باشد ، یعنی آن طور که امام و شهدا می خواستند :
ظاهرا
آقای خاتمی جمهوری اسلامی را پس از گذشت 34 سال هنوز نشناخته و یا اصلا
قبول ندارد ، چرا که دنیا بر حقانیت جمهوری اسلامی ایران و روش ها منش های
او شهادت داده است و تنها این مطلب را می خواهند با کتمان خود بوسیله هزینه
کردن از امام و شهدای گرانقدر به افکار عمومی دیکته کنند که نظام فعلی
جمهوری اسلامی آن نظامی نیست که شهدا و امام شهدا انتظار داشت و اصلا می
توان گفت که محمد خاتمی به طرز ماهرانه ای افکار عمومی را بر علیه ولایت
فقیه مشوش ساخته و بر این شده است که بگوید رهبری معظم انقلاب نتوانسته
جمهوری اسلامی را به سمتی هدایت کند که شهدا و امام راحل(ره) انتظارش را
داشتند . . . .
سوال ما از آقای خاتمی این است که شما چشمانتان اصلا باز است ؟
اصلا منظور شما از شهدا ( بلا تشبیه) همان زنان ایتالیایی است که با آنها مصافحه نمودید ؟
منظور
شما از نظام جمهوری اسلامی و آزادی های مشروع که خواستگاه امام بود همان
بی بندو باری پسران و دختران و برگزاری پارتی های شبانه آقازاده ها است که
شما با همان گفتمان آزادی مسبب آن بودید ؟
2. آنگونه که در قانون اساسی ما هست :
آقای
خاتمی در این قسمت با هزینه کرد دوباره از قانون اساسی و بدون توجه به
قوانین مصوب در مجلس شورای اسلامی سعی در القای بی توجهی دیگران به قانون
اساسی و حرکت نظام در چهار چوبی غیر از قانون اساسی است که این همان بازی
در زمین دشمن است . . .
3. نظام جمهوری اسلامی آن طور که در ذهن جامعه ما بود :
آقای
خاتمی منظورشان را در مورد اینکه چه چیزی در ذهن مردم ایران بوده است که
اکنون همان نکات رعایت نشده است بیان ننموده است . اگر منظور ایشان جمهوری
اسلامی امریکایی باشد که در زمان زندگی ایشان در اروپا در ذهن وی و
اطرافیانش بوده است ما نیز اعلام می کنیم که بله چنین چیزی هیچگاه تحقق
یافتنی نیست چون آرمان بلند امام راحل (ره) و شهیدان گلگون کفن انقلاب
اسلامی ما این چنین نبوده است .
4. کشوری پیشرفته و آزاد، کشوری که زیر بار هیچ کس نباشد، کشوری که بتواند مشکلات خودش را حل بکند :
منظور
آقای خاتمی از کشوری پیشرفته و در عین حال آزاد همان کشوری است که در زمان
تصدی دولت وی تن به همه تحریم ها داده و برای برون رفت از تحریم ها سر
تعظیم را جلوی کشیشان مسیحی در کلیسا ها پائین آورده و با اعطای امتیازاتی
علمی و همچنین اعطای پروژه های مهم صنعتی به اجانب سعی در تقویت پایه های
آن کشور داشت . . .
5. کشوری که در جامعه اش عدالت حکم فرما باشد :
البته
این موضوع را باید از آن جا مورد بررسی قرار دهیم که اصلا عدالت از منظر
ایشان چیست و آیا اکنون عدالت مورد نظر و عدالت حقیقی به معنای کمال در
کدام کشور و در کدام جامعه وجود دارد . . . .
اگر
منظور ایشان از عدالت ابطال انتخابات بدلیل آنچه آنها با کد رمز تقلب
دنبال می کردند و همچنین آزاد بودن و تریبون داشتن سران فتنه بعد از اثبات
همه جرائمشان باشد ، پس ما باید ممنون ایشان باشیم که نتوانستند چنین عدالت
براندازانه ای را در کشورمان برقرار کنند !! و شاید ما از عدالت غافلیم و
اصلا عدالت موجود در جامعه کنونی تا چه حد به عدالت مورد نظر ایشان نزدیک
است . که البته پیگیری این بحث را به عهده مخاطبان می گذاریم .
6. کشوری که در دنیا آبرو داشته باشد، کشوری که آزادی های مشروع در آن وجود داشته باشد :
و
اما از هر چه بگذریم سخن از آبرو در دولت آقای خاتمی خوش تر است چرا که
دولت آقای خاتمی با طرح گفتمان بین تمدن ها سعی در برقراری روابط ظاهرا
دوستانه و دو طرفه را با کشور های جهان داشت که البته این گفتمان فقط به
باجدهی بیشتر به مستکبران جهانی پرداخت و فرود آوردن سر تسلیم در موضوع
هسته ای و تعلیق دائم فعالیت های هسته ای را به دنبال داشت .
و اما در آخر خطاب به آقای خاتمی می گوئیم که شما یی که سخن از بچه
های مومن، مقاوم و نوعا از طبقات متوسط و پایین. یکی ایمان جوانان و مردم و
دیگری رهبری امام و علاقه و رابطه ای که بین آنها و امام ایجاد شده بود و
آن وقت همین ایمان و رهبری سبب شد که مردم ما با دستان خالی بعد از مدتی
تمام معادله را عوض کنند ، به میان آورده اید آیا ماجرای دم خروس و قسم
حضرت عباس را می دانید ؟
آری
این مطلب به وضوح در روش و منش شما مشاهده می شود و مخاطب نیز با هوشیاری
کامل به رصد و حلاجی سخنان و نوشتار شما می پردازد . پس بیائید کمی مخاطبان
و ذهن پویای آنان را در نظر بگیرید و از پرداختن به مباحث فوق الذکر حداقل
جناب حضرتتان بپرهیزید .