گروه فرهنگی ـ محمد پورغلامی: دومین سری از مجموعه سریال پایتخت، عید امسال، مهمان خانه های ایرانیان بود و طبق نظرسنجی ها نیز پربیننده ترین سریال شناخته شد.
به گزارش بولتن نیوز، هر ساله صدها فیلم و سریال توسط رسانه ملی برای پخش در شبکه های مختلف سیما تهیه می شود اما از این تعداد، سریال های انگشت شماری هستند که با اقبال عمومی مواجه می شوند. هر چند مسئولین رسانه ملی با ارائه گزارش های مردمی مهندسی شده، سعی در خوب جلوه دادن اکثر قریب به اتفاق سریال های تلویزیونی دارند اما واقعیت در نزد افکار عمومی چیز دیگری است.
برای مثال سریال «ثریا» که اتفاقا ساخته همین کارگردان سریال پایتخت نیز بود، آن چنان مورد نقد فکار عمومی قرار گرفت که حتی مصاحبه های مهندسی شده رسانه ملی مبنی بر خوب و آموزنده بودن آن نیز افاقه نکرد و مسئولین رسانه ملی مجبور شدند با حذف و تقطیع قسمت هایی از آن، به پخش ثریا خاتمه دهند.
در نقطه مقابل، سریال فاخری چون «مختارنامه» قرار دارد که علی رغم پخش چند باره آن از شبکه های مختلف تلویزیون و همچنین ساخت چند فیلم تلویزیونی با استفاده از بخش های گوناگون آن، هنوز هم با اقبال عمومی مواجه است. حتی آوازه این سریال به ایران نیز محدود نشده و در خارج از مرزهای ایران نیز طرفداران پر و پا قرصی دارد.
شاید بتوان گفت سریال پایتخت نیز جزو همین معدود سریال های تلویزیونی باشد که توانسته است جای خود را در بین خانه های مردم ایران باز کند به طوری که این شب ها، در اکثر جمع های خانوادگی در مورد آن صحبت می شود.
بنابراین این سوال مهم است که بپرسیم سریال پایتخت دارای چه خصوصیات و ویژگی های بوده که توانسته است این چنین ذهن مخاطب ایرانی را با خود همراه سازد و مورد قبول آنان افتد؟
شاید در وهله اول بتوان گفت که کارگردانی خوب، تصویربرداری نسبتا بدیع، و سناریویی به هم پیوسته، موجب چنین مطلوبیتی شده است. این موضوع اگر چه درست است اما به نظر نمی رسد که از اولویت اولیه برخوردار باشد. در حقیقت «مزیت نسبی» سریال پایتخت نسبت به سایر مجموعه های تلویزیونی در این خصوصیات نیست. چه آنکه سریال های متعددی بوده اند که دارای خصوصیات فوق الذکر بوده، اما با اقبال عمومی مواجه نشدند. حتی سریال های دیگر همین کارگردان محترم نیز علی رغم دارا بودن تکنیک های کارگردانی و تصویربرداری مشابه، تا بدین حد مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین باید علت این برتری را در جای دیگر جست.
به نظر می رسد مهم ترین علت برتری و مزیت نسبی سریال پایتخت نسبت به سایر مجموعه های تلویزیونی، نزدیکی آن به «زندگی عامه» مردم ایران و کناره گرفتن از فرم های مرسوم و رایج در سایر سریال ها باشد. توضیح آنکه اکثر سریال های رسانه ملی هیچ نسبتی با زندگی مردم ایران و «فرهنگ عمومی» جامعه مخاطب ندارند. آدم ها، دیالوگ ها و لوکیشن های سریال های رسانه ملی متعلق به مردم تهران آن هم از «ونک به بالا» هستند. اکثر نماها و لوکیشن ها در خیابان های بالای پایتخت و در خانه های آپارتمانی مدرن و لوکس تصویر برداری می شوند. آدم ها فقط نوع خاصی از پوشش که متعلق به طبقه مثلا مدرن است را استفاده می کنند و از نوع خاصی حرف ها و اصطلاحات استفاده می کنند. این آدم ها و لوکیشن ها هیچ نسبتی به «عامه مردم» و «فرهنگ عامه» جامعه ایران ندارند. شاید بتوان گفت که اصلا ایرانی نیستند. همین بلا در فیلم های سینمایی است که سینمای ایران را با «بحران مخاطب» مواجه کرده و کمتر ایرانی حاضر است سینما برود و فیلم های پرت و پلا و به دور از واقعیت زندگی خود و جامعه اش را تماشا کند.
اما در سریال پایتخت بر عکس، آدم ها و کارکترها، همین آدم های معمولی هستند که همه ما هر روز در کوچه و خیابان مشاهده می کنیم. معمولیِ معمولی. مثل «نقی معمولی» و «ارسطو عامل». خوشی ها و ناخوشی های آنان مانند اکثر مردم ایران معمولی است. مشکلات آنان از جنس مشکلات مردم ایران است. حتی نحوه برطرف کردن مشکلات شان نیز مانند اکثر قریب به اتفاق مردم ایران است. (مانند نامه نوشتن به رئیس جمهور)
در حقیقت علت برتری این سریال، همذات پنداری مخاطب ایرانی با آن است. چه از حیث کارکترها و چه از حیث نماها و لوکیشن ها که دست بر قضا از فضای ونک به بالا و آپارتمان های مدرن خارج شده و به فضای جامعه ایرانی نزدیک می شود. از شهرهای کوچک و بزرگ شمالی و جنوبی کشور، نماها و سکانس هایی تصویربرداری می شود. حتی وقتی خانواده نقی معمولی وارد شهر درندشت تهران می شود، باز هم کارگدان سریال، خانواده ای را انتخاب می کند که جزو خانواده های معمولی تهرانی است نه بالا شهری های فیس و افاده ای.
ارائه تصویری زیرپوستی از نقش «مذهب» در کارکترها و شخصیت های موجود در سریال نیز خود عامل دیگری به عنوان برتری این سریال شناخته می شود. البته کارگردان محترم به درستی سعی کرده که غیرمستقیم به این موضوع بپردازد. هرچند ارائه تصویر مذهب در این سریال، در همان لایه و سطح رویین مذهب باقی مانده و به سطوح عمیق تر دین پرداخته نمی شود، اما تا به همین جا هم جای بسی خوشحالی است. که بالاخره هنرمند و کارگردانی متوجه شد برای آنکه بتواند در دل «مخاطب دیندار ایرانی» جا باز کند، ناچار است که المان ها و نمادهای مذهبی را نیز نادیده نگیرد.
باری، تجربه سریال پایتخت نشان داده است که هنرمندان و کارگردانان و به تبع آن لشگر هزاران نفری رسانه ملی، هرگاه به جامعه واقعی مردم ایران نزدیک شد و از زندگی، دغدغه ها، خوشحالی ها و بدحالی های آنان، اثر هنری خلق کرد، به شدت مورد توجه مردم نیز قرار گرفت. ای کاش این موضوع را طبقه هنرمند مثلا روشنفکر ایرانی نیز بفهمد و از ساخت آثار صد من یک غاز خود که هیچ نسبتی با جامعه ایران ندارد دست بردارد.
*یقینا این سریال نیز مانند دیگر آثار هنری، دارای نقاط ضعفی نیز بوده که جهت جلوگیری از اطاله کلام و عدم ارتباط با فحوای کلی این مطلب، از گفتن آن صرف نظر شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خندیدیم ممنون از طنزتون
ناشناسهههههههههههه ...
بیننده پایتخت زیاد بود چون حقیقت زندگی
روزمره اکثر مردم ایران بوده و هست ...
بر خلاف سریال های آبکی شمال شهر تهران
یا اون غذاهای کذایی و مبلمان منزل و ویلاها
و داستانهای آبکی ... و عرق ملی و وطن
پرستی و همه جای ایران سرای من است
در این سریال موج میزند ...
از شمال تا خلیج
همیشه فارس ...
در کل : نقییییییی شام نخردمه ..
منم میام ... منم میاااااااام
مردم از خنده...
:))))))))))
یا حتی وقتی ارسطو میخواست خودش رو معرفی کنه عنوان میکرد که نماز خون هستش.
ما که فقط تو سریالامون میدیدم که وقتی کسی مریض بدحالی داشت یا مشکل سختی داره نماز میخونه.انگار نماز برا این وقتاست.
نكته ي مثبت ديگه ي سريال كه من خيلي خوشم اومد نمايش گنبد و گلدسته و انتقال گنبد از شمال ايران به جنوب بود ... گنبدي كه پرچم لااله الا الله داشت ... نميدونم درست حدس زدم يانه ولي فكر ميكنم اين حركت ميتونه جوابي به توهين اون خواننده ي ملعون باشه ...
1 -احترام به پدر خانواده (بابا پنجعلی ) که از نکات بسیار خوب این سریال به افراد بزرگ و مسن خانواده بود که با بازی قابل انتظار از اقای خمسه و گفتار های خاص ایشان باعث جذابیت هرچه بیشتر سریال گریده بود - البته راه رفتن و بخصوص از ماشین سوار و پیاده شدن ایشان انهم کامیون میبایست تجدید نظر قرار گیرد که در اجرا همانند افراد جوان بود .
2 - نکته مهمتر در مورد اقایان و خانمهای این خانواده بود که به بیننده القا میشد که مردهای ان دیار افرادی پر حرف و لج باز و اتشی و دمدمی مزاج بوده و خانمها ان ها کم صحبت و عاقل و متین که این موضوع قابل ذکر و تامل میباشد .
آاااخاخاخاخاخ
وتبریک نوروز باستانی بر همه فارسی زبانان جهان
اتفاقا این سریال خیلیم سریال پر محتوا و خوبیه و من از این ناراحتم چرا فقط عید به عید نشونش میده چه خوب میشد تو اکثر مناسبتهای سال هم ازش سریال میساختن و نشون میدادن این سریال گنجایش بالاتر از اینهارم داره جا داره از تمام کسانی که در ساخت این سریال جذاب زحمت کشیدن تشکر کنیم و به پاس زحماتشون دورد بفرستیم.امیدوارم که بازهم این سریالو ببینیم چون از نظر من بهترین سریال تو تمام زندگیم بوده با تشکرgorohchat.ir/?Chat
سریال پایتخت واقعا عالی بود. استفاده از موسیقی فرهنگ و رسوم ایرانی هم از نکته های قابل توجه این سریال بود.
من شخصا از آقای مقدم به خاطر این سریال تشکر میکنم.
حقیقتا قیاس مع الفارق فرموده اید، شاید هنرمندانی که ذکر کرده اید هم، در مقوله طنز جایگاهی برای خود داشته باشند، اما انچه در این سریال با هنرمندی اقای تنابنده دیدیم، بسی فراتر از یک طنز صرف بوده و مفاهیمی جز صرفا نشاندن لبخندهای گذرا بر لبان مخاطب را دنبال می کرد...
انچه تحت لوای حرف های شیرین و تکیه کلام ها و ... مشاهده می شد سرشار از القاء عناصر و اصول خانواده ایرانی بود، همانند مطالبی چون احترام به والدین، صبر و ارامش در برخورد با مشکلات زندگانی همانند بیکاری و بی خانمانی که گریبانگیر قشر وسیعی از افراد است و تلاش در راستای بهبود زندگی با یاری همه ی اعضا خانواده و دوستان...
سپاس بیکران از جناب اقای مقدم، بازیگران و هنرمندان مقابل دوربین و پشت صحنه...
من عاشق اون گنبد و گلدسته پشت ماشین بودم خیلی خوشکل و نورانی بود ..
.نماز خواندن شخصیتها خیلی عالی بود که تو کمتر سریالی دیده میشه ...سکانس گرفتن طناب بکسل ماشین در حال سقوط توسط نقی برای نجات پدرش خیلی تکان دهنده بود ...
همین طور از بازی روون بازیگرا واقعا فکر می کردی یه خانواده ان...
خانواده ای که بدون تجمل و هزینه شاد بودن
خداوکلیی اصن بحث نکنید درباره این سریال ، این سریالهای آبگوشتی که با یه دوربین و جرثقیل و 20 میلیون ساخته میشن که فیلم نیستن
تمسخر کردن رو نمیشه اسمش هنر گذاشت
شما این سریالو مقایسه کنید با سریالی که رضا عطاران دستشویی رفتن ، سبیل دختر و حتی مرده رو مسخره می کرد. خداوکیلی کدوم بهتر بود؟
jelf nabood
tamaskhor ham nabood
از تک تکتون تشکر می کنم این همه ی خانواده رو دور هم جمع می کرد و کلی می خندیدیم دست گل همتون در د نکنه
هم طنز داشت. هم بحث سفر و تنوع اقوام کشور رو مطرح کرد . هم به بحث ازدواج پرداخته شد.
هم ایمان به خدا = آرامش رو در قسمت آخر نشون داد.
هم اینکه ساده و صمیمانه بیان کرد میشه حتی دریه چادر هم با دل خوش یه کاسه آبگوشت خورد و از زندگی لذت برد..
منم سعی کردم تو همه سایتها نظره خودمو بنویسم
درباره سریال پایتخت میخواستم بگم
خیلی ها گفتند خوبه(نظر همه دوستان قابل احترامه)
واقعیتش من کلا زیاد اهل دیدن سریال نیستم
بیشتر اوقات اخبار نگاه میکنم و البته مستند
سال قبل هم چند قسمتی از این سریال رو دیده بودم
امسال هم چند باری که مهمون داشتیم و برای حفظ حرمت مهمان من هم حضور
داشتم و اونها داشتن این سریال رو نگاه میکردند منم چند قسمتی از این سریال
رو دیدم
واقعیتش میشه گفت این سریال یه چیزهای خوبی داره و البته خیلی چیزهای بد
بهترین چیزهایی که میشه از این سریال یاد گرفت حفظ صمیمیت و دوستی و البته ساده بودن و باز هم بیشتر حفظ حرمت خانواده بودش
ولی خب خیلی از موضوعات هم خوب نیست
مثل گویش زبان محلی:ببینید به نظر من استفاده از لهجه های محلی تو این سریال فقط و فقط مسخره نشون دادن لهجه های محلی بودش
ببینید
آقای خمسه به عنوان یه فرد کهنسال حضور داشت
و اینو بدونید بیشتر افراد کهنسال در خانواده های ایرانی با لهجه سنتی حرف میزنند نه فارسی
تو این سریال آقای خمسه فارسی حرف میزد
و ما بین فارسی از گویش محلی استفاده میکرد
و بیشتر اوقات از گویش محلی برای طنز استفاده میکرد
که واقعا درست نیست
گویش های محلی ما ایرانیان(هر منطقه ای یه گویش خاص داره و منظور من همه
گویش های محلی هستش) قدمت خیلی بالاتری از زبان فارسی ما داره
و اینو بدونید که زبان های محلی هر استان نشان تمدن و فرهنگ اون استان هستش
ببخشید اینو میگم ولی این سریال ضد زبان های محلی هستش
وقتی چنین سریالی ساخته میشه و شروع به مسخره کردن گویش ها که میرسه
اکثر جوون ها سعی میکنند که دیگه از گویش های محلی استفاده نکنند
امروز این سریال و بعدا سریال های دیگه درست و پخش میشه
امروز مسخره کردن لهجه این استان و فردا مسخره کردن لهجه های استان های دیگه میرسه
و این کار رسانه ملی ما باعث از بین رفتن گویش های محلی و البته ملی ما میشه
چون همین گویش ها و فرهنگ های تک تک استان هامون باعث شده که یه کشور بزرگ و با تمدنی به اسم ایران داشته باشیم
و یه نکته دیگه
دقت کردین تو تمام سریال ها و فیلم های ما
اونی که از همه خنگ تر و دست و پا چلفتی تره شهرستانی هستش؟؟
و اونی که از همه زرنگتر و با شخصیت تر و خوشتیپ تره تهرانیه
چرا باید مردم مناطق دیگه کشورمون رو پایین تر از یه قسمت دیگه بدونیم؟؟
آیا کسانی که ایران رو تا به امروز زنده نگه داشتن همه تهرانی بودن؟؟؟؟؟
آیا تمام علمی که تو کشورمون بدست اومده همه رو تهرانی ها بدست آوردن؟؟؟
این همه دکتر و مهندس و پرفسور و دانشمند که داریم همه اهل تهران بودن؟؟
چرا یه رسانه ملی بین مناطق کشور فرق میذاره؟
این سریال ها درسته خیلی خنده داره
لطفا سعی کنید به هر چیزی که خنده دار بود نخندید
بهای این خنده ها از بین رفتن تمدن و فرهنگ ما هستش
ممنون برای اینکه خستگی یک سال رو با سریال و زحمات زیاد از تنمون در اوردین
امیدوارم هر عید پایتخت و کلاه قرمزی مهمون خونه هامون باشن