"جمهوری آذربایجان" بر مبنای دلایلی واهی و بی اساس، مدعی است، سردار جنگل متعلق به این کشور است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، "دریای
خزر" تا اواسط قرن گذشته صرفاً به عنوان مرکزی برای صید ماهی و حمل و نقل دریایی و
کشتیرانی مورد استفاده قرار میگرفت، اما از اواخر دهه 40 میلادی با نخستین
"اکتشافات مخازن نفتی" در این نقطه بر "اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی دریای
خزر" افزوده شد و "جمهوری اسلامی ایران" نیز با توجه به اینکه یکی از بزرگترین
تولیدکنندگان نفت جهان محسوب میشود،
دقت عمل بیشتری را نسبت به "دریای خزر" و منابع نفتی موجود در این منطقه
مبذول داشت.
در
سالهای اخیر به خصوص از سال 1380 به بعد، پس از کشف "میدان گازی سردار جنگل"
در دریای خزر با بیش از 50 هزار میلیارد فوت مکعب ذخیره گازی، اکتشافگران ايران
با یک لایه نفتی در عمق 700 متری کف "دریای خزر" مواجه شدند. طبق برآوردهای اولیه،
این میدان نفتی جدید حاوی 2میلیارد بشکه نفت است. از این میزان بیش از 500 میلیون
بشکه قابل استفاده خواهد بود.
پس
از کشف این میدان نفتی عظیم در سال 1390، یعنی 10 سال بعد از کشف "میدان گازی سردار
جنگل"، مسئولان نفتی کشور توجه جامعتر و دقیقتری را نسبت به این منطقه نفتخیز
مبذول داشتند. در نتیجه با تلاش و همت متخصصان ایرانی و با به کارگیری فناوري بومی،
سکوی نفتی نیمه شناور "امیرکبیر" با وزن 14500 تن بر روی این منبع نفتی
احداث شد. "سکوی نفتی امیرکبیر"، "سنگینترین سازه دریایی کشور" است. این "سکوی نیمه
شناور" قابلیت حفاری تا عمق 6 هزار متری کف دریا را دارد.
در بدو ساخت این پروژه
عظیم، متخصصان کشورمان با یک شرکت مهندسی سوئدی همکاری میکردند، ولی با افزایش
فشار آمریکا و در راستای گسترش تحریمهای نفتی، این شرکت از همکاری با ایران کنارهگیری
کرد؛ در نتیجه، متخصصان داخلی با اتکا به فناوری بومی این پروژه عظیم ملی را به
پایان رساندند.
بنا
بر اظهارات مسئولان نفتی کشور، نفت موجود در میدان سردار جنگل مرغوبترین نفت موجود
در جهان است. به گفته "مدیر عامل شرکت نفت
خزر"، "درجه ای. پی. آی" "نفت
خام" اکتشافی در این منطقه بین 38 و 40 بوده و به علت عدم وجود نمک و گوگرد، به
مرغوبترین و باارزشترین نفت جهان تبدیل شده است.
ادعاهای
پوشالی جمهوری آذربایجان پس
از به نفت رسیدن "سکوی شناور امیرکبیر" در اردیبهشت سال 1391، جمهوری
آذربایجان ادعاهای واهی و مغرضانهای را مطرح کرد. مقامات این جمهوری مدعی شدند که
منابع نفت و گاز موجود درمیدان انرژی سردار جنگل متعلق به ایران نبوده و این منابع
در حد فاصل آبهای مشترک جمهوري آذربایجان و ترکمنستان قرار دارد، از این رو
جمهوری اسلامی ايران را به غصب نفت و گاز این منطقه متهم کردند. با مطرح شدن این
ادعاهای پوشالی، رسانههای معاند با ایران اسلامی از فرصت استفاده کرده و علیه
ایران اتهاماتی بی پایه و اساس را مطرح کردند.
همزمان
با طرح این مباحث، "رستم قاسمی"، "وزیر نفت کابینه دهم"، صراحتاً اعلام کرد که چنین
ادعاهایی کاملا کذب بوده و منابع نفتی و گازی این منطقه جزئی از سهم 20درصدی
جمهوری اسلامی ایران قلمداد میشود.
وقتی
جمهوري آذربایجان "کشف میدان نفتی" را تبریک می گوید!نکته
قابل توجه در طرح ادعای مالکیت بر منابع نفتی میدان "سردار جنگل" از سوی
جمهوری آذربایجان این است که در روزهای نخست کشف نفت در این منطقه و رسانهای شدن
این مطلب از سوی کشورمان، مسئولان نفتی جمهوری آذربایجان به همتایان ایرانی خود
کشف این میدان نفتی عظیم را تبریک گفتند ولی پس ازموفقیت متخصصان ایرانی در
استخراج نفت از این میدان نفتی، پروژه ضد ایرانی غصبی بودن نفت میدان
"سردار جنگل" را مطرح کردند.
جمهوري
اسلامي ايران مالك 50 درصد درياي خزر است محمد
رسولي، حقوقدان قضايي در گفتگو با
خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران درباره رژيم حقوقي درياي
خزر اظهار داشت "تاكنون فقط دو قرارداد در خصوص رژيم حقوقي درياي خزر در سالهاي
1921 و 1940 منعقد شده است".
این
حقوقدان قضایی بیان داشت که "بر اساس وقايع تاريخي سال 1917 با روي كار آمدن
لنين در شوروي، اعلام شد كه تمام سرزمينهاي تزاري كه از ايران جدا شده است، به
اين كشور بازگردد. در نتیجه، بر اساس اين تصميم، سرزمينهاي جدا شده نظير جمهوري آذربايجان
بايد به ايران باز ميگشت".
محمد
رسولی با اشاره به ادعاي جمهوري آذربايجان درباره "میدان نفتی سردار
جنگل" اذعان داشت که " درياي خزر از ذخاير عظيم نفت و گاز برخوردار است
كه همه كشورهاي اطراف غير از ايران از اين ذخاير برداشت ميكنند. بر اين اساس، اين
حق ايران است كه از ذخاير نفتي درياي خزر برداشت كند. "میدان نفتی سردار
جنگل" در محدوده 20 درصدي سهم ايران از اين دريا قرار دارد از اين رو برداشت
نفت از این میدان حق قانونی ایران است".
رسولي
همچنين درباره طرح دعوی عليه جمهوري آذربايجان براي اين ادعاي واهي،
خاطرنشان كرد "بر اساس اسناد بينالمللي، دادگاههاي حقوقي به نفع ايران
رأي خواهند داد و
جمهوري آذربايجان در اين باره محكوم است".
رابطه
جمهوری آذربایجان و "رژیم صهیونیستی"
جمهوری
آذربایجان از جمله کشورهایی است که روابط حسنهای با رژیم صهیونیستی برقرار کرده است.
این کشور علاوه بر روابط سیاسی، تعاملات گسترده ای در حوزه نفت و گاز با رژیم صهیونیستی
داشته است.
در
سال 2005، رژيم صهيونيستي از دهمين به پنجمين شريك بزرگ تجاري جمهوري آذربايجان
تبديل شد. يك ششم از ذخاير نفت "اسرائيل" و 30 درصد از كل انرژي اين رژيم توسط جمهوري
آذربايجان تامين ميشود. در نتیجه، به علت دشمنی این رژیم با جمهوری اسلامی، صهیونیست ها به
مقامات جمهوری آذربایجان فشار آورده تا اتهاماتی دروغین را بر ایران وارد کنند.
الهام علی اف و شیمون پرز
دلایل
مطرح کردن ادعای مالکیت از سوی جمهوری آذربایجان اساساً
میتوان دو دلیل عمده را برای ادعای واهی جمهوري آذربایجان مبنی بر تملک بر منابع
نفتی میدان ملی "سردار جنگل" برشمرد.
اولین
دلیل، نفت فوقالعاده مرغوب این منطقه است.
از زمانی که مسئولان کشورمان از کشف
"مرغوبترین نفت جهان" در این میدان پرده برداشتند، دولتمردان جمهوري آذربایجان به
تکاپو افتاده و درصدد بهره برداری از این میدان افتادند.
دومین دلیل، روابط حسنه
جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی است كه همين عامل سبب شده تا جمهوري آذربايجان
با فشار اين رژيم موضعگیری خصمانهای عليه ايران داشته باشد.
این
ادعای واهی جمهوري آذربایجان در واقع قطعهای دیگر از سناریوی از پیش طراحی شده
برای پروژه ایرانهراسی در منطقه است که تماماً به قصد منزوی کردن ایران در
معادلات بینالمللی صورت میگیرد.
دریادار سیاری در نشست خبری با اصحاب رسانه
"دریادار
سیاری"، "فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی"، اظهار داشت که
میدان نفتی "سردار جنگل" درحوزه "سهم 20 درصدی ایران از دریای خزر"
واقع شده و نیروی دریایی ارتش اجازه هیچ گونه دخل و تصرفی را به این منطقه نخواهد
داد.
با همه این تفاسیر معلوم نیست جمهوری آذربایجان با کدام منطق ادعای تعلق میدان گازی سردار جنگل به خود را مطرح می کند؟