علی مطهری باردیگر برای جلب توجه و سوژه شدن حمله به ولایت فقیه را در دستور کار خود قرار داد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از رویداد،در
دو دوره انتخابات مهم اخیر من جمله انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس
شورای اسلامی، عده ای شرط رای آوری خود را تخریب عناصری چون هاشمی
رفسنجانی و برائت از وی می دانستند و در عین حال با توجه به جایگاه هاشمی
در جریان قدرت و ثروت با اقبال مردمی هم مواجه بودند.
اما
در مقابل جریان هایی که جدای از جذب آرا، همواره در صدد جلب نظر دشمنان
بیرونی و عناصر وابسته به ایشان بودند و در نهایت مهر نوکری ایشان را به
پیشانی خود کوبیدند همواره از منظرهای مختلف در تلاش بودند در مقابل جریان
ولایت فقیه زاویه ای گرفته و یا به هر نحوی ضربه ای به جایگاه آن وارد
کنند.
این افراد که از ابتدای
انقلاب تاکنون پس از ابراز وجود، توسط مردمی خود را به زباله دان تاریخ
فرستادن تعداد قابل توجهی بوده اند که در آخرین مورد می توان به عناصر
مطرود فتنه 88 اشاره کرد.
دشمن که می داند برای لطمه زدن به کیان نظام باید به هر نحوی که شده این خط را پیگیری کند،از تلاش دراین راستا فرو ننشسته است.
با
تأملی کوتاه در این راستا می توانیم کدهایی را در کلام عده ای که در یک
سال اخیر هزینه هایی همچون: طرح سوال از رئیس جمهوری و در آخرین مورد
استیضاح وزیر کار را به نظام تحمیل کردند و بر عملکرد خود پس از منویات
رهبری نیز اصرار داشتند، یافت که می تواند نقطه ی عطفی در جدی شدن خط خصومت
با رهبری باشد.
گفتنی در سالهای اخیر هر جریان و فرقه ای قصد کرد چنین جملاتی را بنشود به سراغ افرای همچون علی مطهری رفت.
تأملی
کوتاه در آخرین سخنان مطهری که در قالب یادداشتی در سایت هاشمی رفسنجانی
باز انتشار شد در راستای مطالب مذکور خالی از لطف نیست:
مطهری:
قطعا ما در کشور نیاز به احزاب قوی و فعال داریم. همین آشفتگی که ما در
روزهای انتخابات با آن روبهرو میشویم به دلیل فقدان احزاب اصیل، با سابقه
و فعال است. اگر احزاب قوی وجود داشته باشند میتوانند به عنوان اتاق فکر
عمل کرده و کادرسازی نمایند و کاندیداهای مناسب را به جامعه معرفی کنند و
مردم با اعتماد به یک حزب به کاندیدای مورد حمایت او رای دهند و این
سردرگمی که اکنون شاهد آن هستیم وجود نخواهد داشت و پس از انتخاب نیز، حزب
پاسخگوی معرفی خود خواهد بود. با وجود احزاب قوی و شناسنامه دار، فرصت
طلبان قادر نخواهند بود از فضای آشفته سوءاستفاده کنند و سوار بر قدرت شده و
4 یا 8 سال کشور را دچار حوادث و مشکلات نمایند. از این نظر حضور احزاب
ضروری است. اما در کشور ما مسئله رابطه حزب با اصل ولایت فقیه موضوع مهمی
است که این رابطه چگونه تعریف میشود. اگر برداشت ما این طور باشد که احزاب
حق اظهار نظر بر خلاف نظر ولی فقیه را ندارند، طبیعتا احزاب برای ادامه
فعالیت خود با مشکل مواجه میشوند و عملا احزاب آزاد نخواهیم داشت. اما اگر
برداشت صحیح از اصل ولایت فقیه را داشته باشیم که ما مجاز به اظهار نظر
مخالف نظر ولی فقیه هستیم ولی در عمل و احکام حکومتی باید ملتزم باشیم، تا
حد زیادی این مشکل حل خواهد شد. نگاه درست به اصل ولایت فقیه یکی از لوازم
تشکیل احزاب قوی است.
تصور میکنم انتخابات آتی فرصت بسیار خوبی
برای خروج کشور از تنگناهای فعلی است. باید بپذیریم در کشور بحران وجود
دارد و میتوان با استفاده از انتخابات پیش رو از این بحران عبور کرد و
باید به نحو احسن از این فرصت بهره برد.باید بستری فراهم شود تا شخصیتهای
سیاسی طراز اول و احزاب در آن مشارکت داشته باشند. قطعا یک انتخابات پرشور و
فراگیر میتواند نظام اسلامی را در برابر آسیبها و آفتها بیمه کند.
انتخابات
هر چه مردمیتر و واقعی تر باشد به نفع نظام و کشور است و به هر میزان به
سمت انتصاب پیش برویم به کشور آسیب جدی وارد میگردد. اکنون برخی از
گروههای سیاسی و مردم تصور درستی از انتخابات ندارند. به عبارت دیگر برخی
آسیبها همواره انتخابات را تهدید میکرده است. اعتقاد دارم برخی حوادثی که
در انتخابات 88 رخ داد ناشی از برداشت اشتباهی است که از ماهیت انتخابات
در جمهوری اسلامی وجود دارد.
یکی از بزرگترین آسیبهای ما در این
عرصه وارد کردن رهبری در امر انتخابات است. عده ای تلاش میکنند تا رهبری
را وارد عرصه انتخابات کنند، در حالی که خود ایشان چنین روش و نگاهی
ندارند. رهبری درنهایت برخی معیارها را بیان میکنند و در بعضی مواقع به
صراحت اعلام کرده اند که نظر بنده را کسی نمیداند. متأسفانه عدهای
کاسههای داغ تر از آش طوری به جامعه القا میکنند که مثلا نظر رهبری به
آقای الف است. در نتیجه جامعه دو قطبی میشود.
برخی از کسانی که به
رهبری ارادت ویژهای دارند و به اصطلاح ولایت مدار هستند از هر تلاشی دریغ
نمیکنند تا آن کاندیدای خاص رأی بیاورد و عدهای هم که منتقد و مخالف و
احیانا معاند هستند تمام کوشش خود را صرف رأی نیاوردن آن فرد میکنند. این
اتفاق نقطه آغاز فتنه است و منجر به پدید آمدن خصومتها در جامعه میشود.
ما
باید به این نکته کلیدی توجه کنیم که انتخابات متعلق و مرتبط با مردم است.
ارتباط انتخابات با رهبری صرفاً در مرحله ی بررسی صلاحیتهاست. به این
معنی که مقام رهبری از طریق شورای نگهبان اعمال نظر میکند و این حق قانونی
ایشان است و اشکالی هم ندارد و ما بیش از این حقی برای وارد کردن رهبری در
انتخابات نداریم اما این که بعد از معرفی کاندیداهای صالح از طرف شورای
نگهبان، به دنبال کشف نظر رهبری باشیم کار درستی نیست.
این که برخی
افراد عنوان میکنند که من از رهبری برای کاندیداتوری در انتخابات کسب
اجازه کردم، تعبیر اشتباهی است زیرا اساساً نیازی به اجازه گرفتن از ایشان
نیست. در واقع این دوستان برای کاندیداتوری باید از مردم اجازه بگیرند وکسب
تکلیف کنند.
این یک آسیب جدی است که معمولا وجود دارد. این دیدگاه
غلط در بین اصولگرایان به وفور یافت میشود که به صورت مداوم در همه
ی مسائل مربوط به حوزه وظایف و اختیارات خود تاکید دارند که باید ببینیم
نظر رهبری چیست. اصولا در انتخابات، هر شخص یا گروهی باید خودش با استفاده
از معیارهای اسلامی به فرد اصلح برسد. نظر رهبری از طریق شورای نگهبان
اعمال میشود و افرادی که از طرف شورای نگهبان صلاحیتشان تأیید میشود
قطعاً مورد تأیید رهبری هستند و صلاح نیست که ما به دنبال کشف نظر رهبری
باشیم و ببینیم مکنون قلبی ایشان چیست. این بزرگترین آسیب است که در هر
انتخاباتی خودنمایی میکند و باید دفع شود. متأسفانه این معضل از بین
سیاستمداران به بخشی از مردم عادی هم سرایت کرده و تصور میکنند باید به
دنبال کشف نظر رهبری باشند.در این میان عده ای هم از این نوع نگرش
سوءاستفاده کرده و کاندیدای مورد نظر خود را تحمیل میکنند. روحانیت و سایر
نخبگان باید درباره ی این موضوع آگاهی بخشی کنند و این مشکل را برای همیشه
حل نمایند.
کسی که صرفا چند سال رئیس دفتر رئیس جمهور یا رئیس
میراث فرهنگی بوده رجل سیاسی محسوب نمیشود، ضمن اینکه خود آقای احمدی
نژاد هم در سال 84 رجل سیاسی نبود و شورای نگهبان نباید صلاحیت ایشان را
تایید میکرد. خب ایشان تایید صلاحیت شدند و در این چند سال کشور ضررهای
آن را مشاهده کرده است.
احسنت برشما برادر بصیر و ولایی .
این ابله سیاسی تبدیل شده به عروسک خیمه شب بازی دشمنان را خدا هدایت کند.فقط جهت یاداوری به این فرزند نابالغ استاد شهید باید بگویم اخوی غوغای هم پالکی های شما در خصوص نظارت استصوابی شورای نگهبان را هنوز فراموش نکردهایم حالا که نتوانستند به ان هدف خود برسند تورا پیراهن عثمان کرده اند برای تضعیف جایگاه ولایت .زهی خیال باطل .این موارد فقط فرصتی است که خداوند برای امتحان هر کسی پیش می اورد وگرنه حق به اراده ایشان در نهایت پیروز است وباطل روسیاه ونابود بایدمواظب امتحانمان باشیم حتی اگر فرزند استادمسلم بصیرت واسلامشناسی باشیم که مسولیتمان را سنگینتر هم میکند.
یاعلی