کشف حجاب کمونیست‌های ایرانی این بار در سوئد
به گزارش بولتن نیوز به نقل از هافینگتون پست، اعضای احزاب کمونیستی و همچنین سازمان مقابله با تبعیض زنان در گردهمایی که از طریق فیس بوک برنامه ریزی شده بود، چندین زن را به خیابان کشانده و آنها هم در مخالفت با حجاب پیراهن‌های خود را در آورده و به صورت عریان خود را در خیابان‌ها به نمایش عموم گذاشتند.
بر اساس این گزارش مراسم عریان شدن در این روز به خاطر سالروز زن بوده که در تاریخ 8 مارس 2012 نامگذاری شده است. این افراد روی بالاتنه برهنه خود شعارهای را با رنگ درج کرده بود که به حجاب اسلامی نه گفته است.
این اقدام چند زن کمونیست ایرانی در مخالفت با حجاب اسلامی در خیابان‌های استکهلم پایتخت سوئد، جهت پیروی از اقدامات گروه‌های فمینیستی در اکراین است که در تظاهرات، مخالفت خود را با در آوردن لباس و لخت شدن در ملاء عام، نشان می دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تا حالا پنجاه و یک نفر با جناب مرتضی موافقند!
قاصدك شعر مرا از بر كن
برو آن گوشه‌ي باغ
سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور كن
يك نفر ياد تو را
دمي از دل نبرد
مثلا اخبار مربوط به خانم گلشیفته فراهانی که متاسفانه همیشه در لیست پر بحث ها و پر بیننده ها قرار میگیرد. بنده حتی روی تیتر این اخبار کلیک هم نمیکنم چون میترسم از اینکه در تبلیغ این خانم که از هر راهی برای آن استفاده میکند نقشی داشته باشم.
خدا به میمون گفت میمون باش!و اون هست
اما خد به این بی وجود ها گفت انسان باشید و اینها ........نیستند
حالا کی به کی شرف داره؟؟
یک بار دیگه به قرآن های معنی دار مراجعه بکنید و ترجمشو دقیق بشید
اصل آيه و معناي آن اين است:
وَیوْمَ یحْشُرُهُمْ جَمِیعًا یا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قَالَ أَوْلِیاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِینَ فِیهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِیمٌ عَلِیمٌ ﴿انعام/آيه ١٢٨﴾
در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (می‌گوید:) ای جمعیت شیاطین و جن! شما افراد زیادی از انسانها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها از میان انسانها می‌گویند: "پروردگارا! هر یک از ما دو گروه [= پیشوایان و پیروان‌گمراه] از دیگری استفاده کردیم؛ (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسیدیم؛ و آنها بر ما حکومت کردند؛) و به اجلی که برای ما مقرر داشته بودی رسیدیم". ﴿خداوند) می‌گوید: "آتش جایگاه شماست؛ جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد" پروردگار تو حکیم و داناست.
این کشف لباسه
والبته کشف بیش از پیش ِ حماقت!
اگر هر بانوئی بداند راز و رمز به تسخیر درآوردن مردان و کسب اعتبار و شخصیت داشتن نزد آنها ،فقط و فقط از راه رعایت حجاب و عفاف است هرگز دست به چنین اعمال احمقانه ای نمی زند و والله وعدۀ خداوندمحقّق میشود که بهترین ها را نصیبش می کند و مردها با همۀ توانمندیشان در مقابل پاکی یک زن زانو می زنند.
معمولا چادر رو روی ماشینای مدل بالا، بنزی، بی ام وی، پژویی، پراید صفری میکشن، چرا؟
خب واسه اینکه خیلی با ارزشه، قیمتش خیلی بالاست پس باید ازش محافظت بشه
حکایت چادر هم واسه خانم ها و البته رعایت حجاب برای آقایون همینه.
هر کسی که واسه جسمش، روحش، و روانش ارزش قائله به حجابی که محافظ این چیزاست اهمیت میده، مخصوصا چادر
خب هرکی که کشف حجاب می کنه احتمالا دوست داره پیکان قراضه باشه و الا من که حاضر نیستم ماشین صفر و مدل بالام رو بذارم زیر آفتاب و بارون و گرد و خاک
شما چطور؟
مادر خدا بیامرزم همیشه می گفت :دیدی تو فروشگاه های معتبر و شیک و پیک، شکلاتهای گران در چند لایه کاغذ پیچیده شده که اولی را باز کنی باز دومی و باز هم زرورق دیگری دارد ولی آبنباتهای ارزان ،همینطوری دم دستند بدون هیچ پوششی، کیلویی هم می فروشند!
نمیدانم چرا دوستان در توصیف مقوله به این اهمیتی از اصطلاحات "سوداگری" استفاده می کنند؟ حفظ حب و برخورداری از حیا ، یک ارزش انسانی است چه برای مرد و چه برای زن.
در مثل هیچ مناقشه نیست!
اهمیت حاشیه نویسی ها در نشان دادن طرح برجستگی های "متون" ، خیلی وقت ها شایان بذل توجه است.
این زنها عاشق بردگی مدرن هستند. تا بجز شخصیت جنسی هیچ ارزش دیگه ای نداشته باشند.
حیف این عمر که دیگه تکرار نداره
اون قدیم ها، تو محله ما بچه شلخته ای بود که بخاطر تربیت غلط خانوادگی و شلحتگی اش همه بچه ها از او دوری میکردند.
گاها که از بی تفاوتی سایر بچه ها حوصله اش سر می رفت دست به کارهای نامانوسی می زد تا توجه ها را بخود جلب کند و موقعی هم که موفق به این کار می شد تازه مردم متوجه می شدند که چقدر بیشتر شلخته است.
ما را باش ! که از اصطلاح کمونیست و کمونیسم همیشه فکرمان می رفت به خاطره ای دور از یک پرتره ای از لنین که در یک شب زمستانی و در یک قهوه خانه دود گرفته و در زیر چراغ کم نوری که هوادارانش با لباس های کارگری و دهقانی دورش حلقه زده بودند و او نسخه ای از یک نشریه ای را که عنوان "پراودا" بر روی آن نوشته بود برای آنها می خواند تداعی میکرد ...