کد خبر: ۱۲۴۲۷۰
تاریخ انتشار:

رئیس‏ جمهور باید «بوجود» آید یا «ساخته شود»؟

دکتر مجتبی زارعی: ملّت و گروههای سیاسی به دنبال چگونه رئیس‏جمهوری هستند؟ رئیس‏جمهورِ بوجود آمده یا رئیس‏جمهورِ ساخته شده؟ اساساً چگونه فردی در قامت یک رئیس‏جمهور می‏تواند قوه مجریه نظام سیاسی بر آمده از انقلاب اسلامی را نمایندگی کند؟ به دیگر سخن آیا دانش‏واژه‏ی «ساخته شدن» و «بوجود آمدن» از دو نوع و دو طیف از کارگزاری قوه مجریه در ایران رونمایی می‏کند؟ تجربه زیست‏بومِ فرهنگ و سیاست در ایران طی سه‏دهه اخیر گویای آن است که گروهها و احزاب سیاسی بعکس فلسفه انقلاب اسلامی که تعالی انسان و نیز ساختن افراد برای مسئولیت‏های بزرگ در مدینه دینی است، میل به آن دارند که با روش‏های اختفا و پنهان‏کاری و یا دادوستد با رونمایی از برخی چهره‏های خاص، مردم را غافلگیر کنند و پیروز انتخابات به شمار آیند. از سویی دیگر ساخته شدن رئیسجمهور را با برخورداری شخص کاندیدا از «تیم» و «برنامه» اشتباه گرفته‏اند؛ این در حالی است که تیم و برنامه فی‏حدذاته جزو پیش نیازها و از مقدمات تفکر در پذیرش تصّدی قوة مجریه است که گفته‏اند «مقدمه الواجب، واجب». در قسم اخیر امّا روش اختفای کاندیدا، جای خویش را به کاندیداهای آشکار می‏دهد که به رغم وجود رئیس‏جمهور قانونی و مستقر، رئیس‏جمهوری منتَظَر از خویش به نمایش گذارده می‏شود و سبب اتلاف سرمایه‏های ملّی و نیز سرمایه‏های اجتماعی می‏گردد، منظور نگارنده در این گفتار اجمالی از بوجود آمدن و ساخته شدن، ابداً به تیم‏داری کاندیداها نیست، یا به توهم در احساس بالقوگی برخی منتظران ریاست جمهوری در راهیابی به پاستور و سعدآباد هم باز نمی‏گردد، چه اینکه در این صورت به سهولت می‏توان تیم درست کرد، رسانه اجاره نمود، خبرگزاریها را به ملکیت خویش الصاق کرد و به تعداد بی‏شمار، وبلاگ و وبلاگرها را به استخدام گرفت و حتّی در مغایرت با شرع و مصلحت ملی و احکام حکومتی، ستادهای انتخاباتی پیش از موعد راه‏اندازی کرد، زیرا این پروژه‏ها اگر حتی مبّرا از دخالت‏های خارجی و بنیادها و مؤسسات جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی هم پیش رود و یا اگر به فرض هم رخنه‏ای از جنگجویان حرفه‏ای اروپا و آمریکا را در فضای سایبری و اجتماعی انتخابات‏ریاست‏جمهوری‏ایران در پی نداشته باشد، حداکثر شبکهای اجتماعی را مهندسی خواهد کرد که آرمانش و غایت عملش به کنترل درآوردن ماشینهای رأی خواهد بود، که در این صورت نیز دیر یا زود با به حرکت درآمدن این ماشین‏های رأی از سوی کاندیداهای رقیب در خیابانهای کشور اسلام به تزاحم و تنارع بقا می‏انجامد، کشور از وضع طبیعی انقلاب‏اسلامی خارج و لاجرم به حاکمیت کمپانی‏داران و صاحبان بنگاهها و شرکتهای سیاسی، مالی و اقتصادی منجر خواهد شد. اگر چه دانش انتخابات در حوزه عمل اجتماعی و سیاسی در زمانه کوتاه ایران پس از انقلاب اسلامی به پای نظام تمدنی غرب نمی‏رسد و از این منظر نخبگان نظام سیاسی و نیز کارگزاران ناکارآمد در روند دولتها برای تولید شبکه بومی اجتماعی و انتخاباتی به رسالت تاریخی خویش عمل ننموده‏اند، امّا ایجاد شبکه اجتماعی حتّی بفرض مصونیت از ساحت اندیشگی لیبرالیسم و دموکراسی غرب، برنامه و اقدامی پسینی است و نمی‏تواند به پرسشهای نخستین این گفتار پاسخ دهد.

به واقع، پیش‏فرض گفتار ما این است که بدلیل استلزام ذاتی سنخیت قوه مجریه ایران اسلامی با نظام سیاسی برآمده از انقلاب‏اسلامی، نمی‏توان هندسه‏ای از رفتار انتخاباتی ناهمتراز با فلسفه انقلاب اسلامی به نمایش گذاشت و یا از کاندیدای ریاست‏جمهوری‏ای رونمایی کرد که تشبّهی به حکمت و معارف انقلاب اسلامی نداشته باشد چه اینکه گفته‏اند «المعلول یجب ان یکون مساتخاً لعلّیه»؛ معلول باید با علّت خود سنخیت داشته باشد. با این وصف قوای حاکم در جمهوری‏اسلامی از آغاز، میانه راه و یا در پیمایش مسیر نمی‏توانند از علّت موجده خود فاصله گیرند، چه اینکه آنها قادر نیستند هستی‏بخش باشند، چگونه یک معلول می‏تواند معطی علت خویش باشد در این‏صورت در دام حاکمیت دوگانه خواهند افتاد، ادّعای نمایندگی تام و اتمّ از اراده ملّی و حاکمیت ملّی نیز در اینجا ذاتاً حاوی تناقض است همانطور که پروژه تولید شبکههای اجتماعی ناهمتراز با فلسفة انقلاب اسلامی با معارف این انقلاب سازواری ندارد و ناهمسنخ است، در این صورت تکلیف انتخابات جمهوری یازدهم و کاندیداهای پیش روی و نیز ساخته شدن و یا بوجود آمدن آنها از حیث تئوریک در بستر علوم انسانی بومی و علوم انسانی مدرن قابل تحلیل و تبیین است، علم جدید انسانی و اجتماعی با غفلت از پیچیدگی‏های انسان و با تکیه بر منابع شناختاری پوزیتیویستی، به قضاوت رفتار جامعه دینی ایران از حیث جامعه‏شناسی‏سیاسی مدرن می‏پردازد، در حالی‏که از منظر فلسفه علوم‏اجتماعیِ بومی؛ شناخت انسان و جامعه و اساساً شناخت حقیقت صرفاً مأخوذ از ظواهر و محسوسات پیرامونی و هژمونی تبلیغات و انعکاسات عرفی آن نیست؛ بلکه مبتنی بر نوعی رئالیسم اشراقی - انتقادی است که با عبور از استیلای محسوسات و کمّیات به لایه‏های زیرین جامعه نفوذ می‏کند، می‏شناساند و به کشف حقایق می‏پردازد، این سنخ از نگاه به انتخابات و بنیادهای نظری مرم‏سالاری دینی از منظر روش‏شناسی با علوم انسانی و اجتماعی مدرن نامتقارن می‏باشد.

چه اینکه ضمن تکریم عینیت، عقل عملی و توجه بنیادین به عالم واقع امّا از حیث ضرورت ذاتی، تحقق شیئی بر آن است که سیاست و تدبیر عالم، تکویناً به خداوند متعال بازگشت دارد، رئالیسم شهودی و اشراقی انتخابات در مدینه دینی ایران حکم می‏کند که دست و قدرت الهی در مهندسی تحولات سیاسی – اجتماعی از زاویه دید گروهها، احزاب و کاندیداهای ریاست‏جمهوری مغفول نباشد، زیرا مدّبر و سایس جامع و مطلق از حیث تکوینی ذات حقتعالی است: این بدان معنی نیست که مردم بر سرنوشت خویش مؤثر نبوده و به جبر سیاست رهنمون خواهند شد بلکه بر این امر مهم تأکید می‏نماید که همه چیز با خواست قدرت قاهره حقتعالی رقم خواهد خورد. در این بین امّا اگر خواست عمومی و نخبگانی در مسیر اراده الهی قرار گیرد، خدای بزرگ قلوب مردم را بدان سو متمایل خواهد کرد کما اینکه مطالعه سوم‏تیر هشتادوچهار و خرداد هشتادو‏هشت جدال انتخاباتی دو روش از مردم‏سالاری و دو سنخ از تفسیر قدرت سیاسی را به نمایش گذاشت، روش‏شناسی انتخاباتی ابتناء‏یافته بر علوم‏انسانی بومی و روش‏شناسی انتخاباتی ابتناء‏یافته بر علوم‏اجتماعی مدرن. با روش‏شناسیِ نخست عنصر ایرانی توانست با تکیه بر معارف انقلاب‏اسلامی به تولید و گسترش قدرت متعالیه مبادرت کند، از شکافهای تجویزی و تبیینی جامعه‏شناسی سیاسی مدرن ایران که میل به پیروزی مردم‏سالاری سکولار داشت کاری بر نیامد. قومیت‏ها، نژادها، زبانها، فرقهها و دیگر گسستهای تجویزی مورد اعتنای ماشینهای رأی همه در سعه وجودی انقلاب اسلامی هضم شدند، اصولگرایی از هژمونی ساختارهای بروکراتیک و از کمند نظام دیوانی شبه‏مدرن و دیگرموانع مدرنیزاسیون از جمله استبداد روشنفکرانه عبور کرد و با جان و باطن ایرانیان ارتباط پیدا کرد، البته پر واضح است این «ظرفیت» از اصولگرایی غیر از «حاملان» اصولگرایی است، چه بسا حتّی حاملان و یا بروندادهای اصل‏گرایی در تیر هشتادوچهار و خرداد هشتادوهشت بدلیل فقر و ناتوانی در شناخت‏شناسی و یا بدلیل لغزشهای اجرایی، لجاجتها و یا واکنشها بخواهند به انکار آن بپردازند امّا مگر معلول می‏تواند مفّوض علّت شیئی باشد؟ اکنون امّا بدلیل برخی کاستیها و تخلفات کارگزاران منسوب به اصولگرایی در قوای سه‏گانه کشور، ارتجاع مدرن به بازگرداندن مردم به منابع معرفتی زمانه حاکمیت تکنوکراتها، توسعه آمرانه و اصلاحات دموکراتیک تمایل پیدا کرده است، یعنی از حیث روش‏شناسی، ارتجاع مدرن بر آن است تا با پروپاگاندای ابتناء‏یافته بر علوم انسانی و اجتماعی غیر بومی، و بعضی آثار اندیشة ظالمانه تحریم اقتصادی منابع عرفی و سکولار را قدر متیقّن نجات کشور معرفی کند، از جدایی دین و سیاست سخن می‏گوید، و به‏جای احیاگری نهضت اسلامی و بازتولید دینی دولت و اراده الهی و معنوی مردم، از اجبار برای تن دادن به دولت‏های ائتلافی و تکنوکرات سخن می‏گویند، لذا مجدداً به‏فکر بوجود آوردن و آفرینش رئیس‏جمهور از دالان خواص‏گرایی، نخبه‏سالاری و حزب‏مداری‏اند. مؤلفه‏هایی که قوه مجریه انقلاب‏اسلامی را تا سطح مناسبات و دادوستد در یک شرکت سهامی تنازل می‏دهند. فرو کاستن قوه مجریه به وضعیت ماقبل اصولگرایی در حالی از سوی ارتجاع مدرن تعقیب می‏شود که «توسعه آمرانه» و «اصلاحات دموکراتیک» با کمترین قابلیت اعتبار گفتمان نزد ملّت در طول تاریخ ایران مواجه است و فراگفتمانی اصولگرایی با مفصل‏های گفتمانی عدالت و پیشرفت کماکان از «قابلیت اعتبار گفتمانی» برخوردار می‏باشد. در این بین امّا از آنجا که هنوز تحّزب با سازوکار اسلامی – ایرانی متحقق نگردیده و هنوز نمی‏توان به ثمره کادرسازی تشکلهای مسلمان و انقلابی با حوزه عمل موسمی و انتخاباتی امیدوار بود، باید مراقبت نمود تا فردی کارآمد و مهذّب که سرشت و ساخت او در کشاکش قدرت و سیاست و در برهه‏های گوناگون، در کامیابی‏ها و ناکامی‏ها، از گزند التقاط، خود بنیادی و خود شیفتگی‏ها مصون باشد، کاخ سعدآباد و ساختمان سفید پاستور را از حیث شفافیت و پاکدستی به اتاقهایی شیشه‏ای تبدیل کند، از تبارگرایی‏ها و اشرافیگری‏ها و از بالانشینی اجتماعی و اخلاقی پرهیز داشته و توده مردم را بر خواص تمامیت‏خواه برتری دهد، شجاعت در اقدام داشته باشد و به محافظه‏کاری نقل مکان ننماید، اهل تدبیر و حوصله باشد و در میانه راه به «اجتهاد» مقابل «نصّ» مبادرت ننماید، این واژگان که خود حامل دانش واژه‏های اسلامی – ایرانی است در کاندیدایی متحقق می‏گردد که وجدان کند تا نیامدن حسین علیه‏آلاف التحیه و الثناء، مسلم(س) امام جامعه است. چنین شخصیتی بی‏شک نمی‏تواند محصول بوجود آمدن و ساخته شدن علوم انسانی و اجتماعی جدید باشد بلکه حاصل فرایند تعلیم و تربیت اسلامی است، او نه محصول وبلاگها و نه ساخته و پرداخته باندها و شرکتها و کمپانیها که مولود انقلاب اسلامی به شمار می‏آید، در این صورت نه از شرف تدارکاتچی بودن خود نزد ملّت احساس خجلت می‏کند و نه به اذن اجنبی بر چشمه جوشان علم دانشمندان جوان مرز و بومش قفل می‏آویزد، خدمت بی منّت ارائه می‏کند، و رنگ و لعاب مدرنیزاسیون آمرانه او را بدانجا نمی‏کشاند که از ضرورت ظهور رضاخان میر پنج امّا حزب‏اللهی!! سخن بگوید. با کاستی و کرسی مضایق احتمالی شعب ابیطالب، از وضعیت خیبر تنازل نمی‏کند.

چنین فردی نه در مقابل امام، یازده روز خانه‏نشینی اختیار می‏کند و نه با اتلاف بیت‏المال مسلمین و برغم صراحت فرمان ولی، 270 روز پیشتر از موعد قانونی به راه‏اندازی ستادهای انتخاباتی و صدور احکام رؤسای آن برای جمهوری یازدهم مبادرت می‏کند و نه برای تحدید انتخاباتی دولت مستقر فرایند صبوری و حوصله ذاتی در تقنین را به سخره خواهد گرفت، فاش می‏گوییم ساخته شدن چنین فردی نه از همایش «رهپویان» و نه از جلسات «پایداری» و نه از سازو کار «متحدی»ها بر می‏آید و نه از ستادهای انتخاباتی آن خلبان سیاست که اگر مسامحتاً نگویم او امّا تیمش قریب به دو سال است که قبایی از قدرت برای پوشش قامت پاستور – بخوانید کاخ سعدآباد – دوخته‏اند، اکنون امّا تا دیر نشده اصولگرایان و به‏خصوص احیاگران معارف انقلاب اسلامی در سوم‏تیر باید به قدرت حق متعال ایمان آورند که بنا به‏قول علاّمه «خدای عرصه سیاست همان خدای جبهه هاست» این خدا، فقط فاتح فاو و خرمشهر نبود بلکه خدای طبس، خدای غزّه، خدای مارون‏الرس، خدای ضاحیه و خدای تهران، و نیز خدای انتخابات، خدای اقتصاد، خدای سیاست و آفریدگار همه چیز است، همان خدایی که با نذرها و ادعیه مستضعفین سوم تیر خلق کرد، همان خدایی است که بر پهنه ناراحتی امت از محافظه‏کاری برخی رجال، دوم خرداد آفرید، این بار امّا باز برخی هندسه سیاست را بیخدا، بی دعا و بدون ذکر آغاز کرده‏اند امّا آیا به عمارت ری خواهند رسید؟

قرائن اما نشان می دهد که توده مردم و جبهه جوانان انقلابیِ اقصی نقاط کشور این بار نیز انتخابات را از گزند بدی‏ها پاکیزه و مهذّب خواهند کرد و با انگشت هدایت ولی امر و تدبیر عالمان انقلابی پیشرو، عارف و شجاع ظفر دیگری خواهند آفرید.

منبع:  نشریه اصولگرا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین