با
توجه به هجمه اخیر رسانههای غربی که در قالب تصویری و مکتوب قصد تطهیر
رژیم منحوس پهلوی را دارند تا سیاست به چالش کشیدن اساس انقلاب را پیگیری
کنند، مؤسسه راهبردی دیدهبان
در نظر دارد به مناسبت فرا رسیدن دهه مبارک فجر طی سلسله مطالبی به
بازخوانی جنایت های رژیم پهلوی در سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بپردازد.
قسمت اول: اطلاع محمدرضا شاه از دستگیری و شکنجه زندانیان سیاسی
بهمن
نادری پور معروف به تهرانی فرزند عباس متولد 1324 در تهران است. وی در سال
1346 با مدرک دیپلم در سازمان امنیت و اطلاعات کشور استخدام شد و پس از
مدتی فعالیت در ادارات بایگانی به بخش 311 که وظیفه جمعآوری خبر از
گروههای کمونیستی را داشت منتقل شد.وی در سال 1349 به عضویت کمیته اداره
سوم که وظیفهاش شناسایی عوامل تظاهرات سراسری دانشگاهها را داشت،
درآمد.وی پس از آن در آمریکا و اسرائیل دوره گذرانده و به کمیته مستنقر در
اوین منتقل شد و تا آخرین روزهای حکومت رژیم پهلوی به بازجویی و شکنجه زنان
و مردان مبارز زندانی مشغول بود و بارها از سوی ساواک مدال افتخار و
تقدیرنامه در یافت کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب مدتی به زندگی مخفیانه روی آورد و بالاخره در اوایل سال 1358 توسط نیروهای انقلاب دستگیر شد.
نادریپور
در خصوص نوع گزارش دهی ساواک به شخص شاه چنین میگوید: «در ساواک و بویژه
در کمیته ها رسم بر این بود که اگر شخصی دستگیر میشد یا به فعالیت گروهی
خاتمه داده می شد، چگونگی کشف گروه، تعداد افراد دستگیر شده و مدارک به دست
آمده در بولتن ویژهای نوشته می شد و به سلسله مراتب اداری داده میشد و
بعداً به اطلاع شاه جلاد خائن میرسید.
بولتن
های کمیته مشترک ضد خرابکاری در چند نسخه تهیه میشد که مشتریان این بولتن
ها عبارت بودند: نسخه اول بولتن برای مطالعه شاه خائن فرستاده شده و سلسله
مراتب یعنی سجده ای، ثابتی، نصیری هم آن را می خواندند. نسخه دوم رئیس
ساواک، نسخه سوم شهربانی کل کشور که بعد از مطالعه رئیس شهربانی به احتمال
قوی در اداره اطلاعات بایگانی می شده است. نسخه چهارم اداره دوم اطلاعات و
ضد اطلاعات ارتش. البته تا موقعی که تیمسار مقدم رئیس اداره دوم بود و من
در کمیته بودم فرستاده می شد، بعد ازآن را اطلاعی ندارم. نسخه پنجم به
اداره یکم عملیات و بررسی (یکی از ادارات کل سوم)، فرستاده می شد که در
پرونده بولتن های کمیته مشترک که در بخش 311 نگهداری می شد بایگانی می
گردید. نسخه ششم هم در پرونده بولتن های ویژه کمیته مشترک بایگانی می شد.
بهمن نادری پور معوف به تهرانی از شکنجه گران ساواک دژخیمان رژیم پهلوی
بولتن
های کمیته اوین در چهار نسخه تهیه می شد، نسخه اول برای مطالعه شاه خائن و
یا دفتر ویژه اطلاعات، نسخه دوم رئیس ساواک، نسخه سوم اداره دوم عملیات و
بررسی (یکی از ادارات کل سوم) که کمیته اوین رسماً تحت نظر این اداره بود.
البته تا وقتی که هرمز آیرم رئیس آن بود، نسخه چهارم در بایگانی که در خود
اوین وجود داشت ضبط می شد.
نادریپور در جایی دیگر عنوان می کند:
«شما
چطور می توانید قبول کنید که در یک سازمان اداری با سازمان رسمی دارای
سلسله مراتب اداری، کارمندی جرأت کند عملی بر خلاف نظریه مستقیم و سلسله
مراتب خود، آنهم جرم بزرگی چون شکنجه دادن انجام دهد و رؤسای او از عمل
آن کارمند بی اطلاع و یا اگر مطلع شدند و موافق عملش نبودند، اجازه دهند
همچنان به کار شنیع خود یعنی شکنجه دادن ادامه دهند. نعمت الله نصیری نه
تنها از طریق بولتن هایی که همه هفته دوبار، در روزهای دو شنبه و پنجشنبه
از کمیته مشترک ضد خرابکاری به او داده می شد در جریان شکنجه ها، دستگیری
ها و شهادت های مبارزین و مجاهدین قرار داشت، بلکه خود عامل و ناظر سختگیری
و شکنجه های بیشتر به آنها بود.
برای
آنکه شاه خائن هم بداند دستوراتش در مورد شکنجه رعایت می شود، معمولا در
بولتن ها نوشته می شد، سرانجام متهم پس از مقاومت سرسختانه اعتراف نمود که
فلان و این عبارت که در بولتن های کمیته مشترک ضد خرابکاری نوشته می شد به
آن معنی بود که متهم در شرایط عادی و انسانی اعتراف نکرده بلکه این
دژخیمان ساواک بوده اند که با کابل و انواع و اقسام وسائل شکنجه، زبان او
را باز کرده اند و یا در بولتن های شهربانی زمانی که شهربانی خود مستقلاً
کمیته ای داشت، نوشته می شد، متهم پس از بازجوئیهای فنی اعتراف کرد فلان و
این عبارت و بخصوص کلمه فنی به این معنی بود که شاه خائن بداند کارمندان و
افراد مأمور خدمت در کمیته و شهربانی هم در شکنجه دادن شاید دست کمی از
ساواک ندارند وسپهبد صدری رئیس وقت شهربانی که ضمناً اولین رئیس کمیته
مشترک ضد خرابکاری بود هم مانند نصیری خدمتگذار و نوکر آستان است.»
فرج الله سیفی کمانگر معروف به کمالی یکی دیگر از شکنجهگران ساواک در این خصوص میگوید:
«هرکس
را دستگیر می کردند، بدون شکنجه نبود و پرویز ثابتی علناً در کمیسیون ها
اظهار می داشت؛ دستور شاه است، باید بزنید و اعتراف بگیرید و ریشه این
خرابکاری ها را پیدا کنید.این دستور{را} ثابتی به عضدی داده بود. در نتیجه
هرکس را به کمیته مشترک می آورند حتی اگر یک اعلامیه خوانده بود{ باز جویان
او را} شکنجه می کردند و من هم به عنوان بازجو از این قاعده مستثنی نبودم.