خاتمی اگر بیاید حتما رای می آورد
سعید حجاریان درباره مواضع اخیر عسگراولادی معتقد است: حرف‌هاي آقاي عسگراولادي ربطي به موتلفه ندارد و ممكن است ناشي از يك روياي صادقه يا به خاطر سوابق و رفاقت‌ها باشد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مشرق، سعید حجاریان از معتقدان به تئوری گفتگو در میان اصلاح‌طلبان است. گفتگو و تعاملی که حاوی وجوه مختلفی است.
از گفتگوی اصلاح‌طلبان رادیکال با یک کاندیدای اصولگرا برای حضور در انتخابات گرفته تا گفتگوی آنها با مواضع آیت‌الله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) بطوریکه بتوانند در انتخابات آتی از این گفتمان حمایت کنند.
حجاریان که زمانی گفته بود من "آبزی" و "خواب‌زی" هستم، تئوری "حاکمیت دوگانه" و "فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا" را به اصلاح‌طلبان هدیه داده است.
روزنامه اعتماد، امروز گفتگوی جالب و البته کوتاهی را با حجاریان ترتیب داده است که طی آن به مقولات جالبی مثل اصلاح‌طلب بودن علی مطهری و یا پیروزی خاتمی در صورت حضور در انتخابات اشاره می‌شود.
حجاریان در حالی از کاندیداتوری خاتمی در انتخابات آتی سخن می‌گوید که خاتمی در سال 88، از "مقاومت" سخن می‌گفت.
صحبت‌های حجاریان البته در حالی بیان می‌شود که از بوطیقای سخنان وی، طرح هاشمیزه کردن اصلاح‌طلبان احساس می‌شود.
در ادامه متن صحبت‌های حجاریان و سؤالات خبرنگار روزنامه اعتماد را می‌خوانید:
***
آقاي دكتر به نظر شما اصلاح‌طلبان چقدر براي حضور در انتخابات آمادگي دارند؟ حتي اگر فرض كنيم كه موانع برداشته شود و كانديداي آنها از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند، اساسا خود اصلاح‌طلبان الان چقدر براي ورود به انتخابات رياست‌جمهوري آمادگي دارند؟
اينكه مي‌گوييد موانع برداشته شود يعني چه؟ و اينكه كانديداي اصلاح‌طلبان تاييد شود مثلا منظورتان چه كسي است؟
مثلا آقاي دكتر محمدعلي نجفي.
يعني منظور شما بالاتر از ايشان نيست؟
منظور شما چه كسي است؟ مثلا آقاي خاتمي؟
بله.
خب. حتي بر فرض كه آقاي خاتمي تاييد صلاحيت شود. البته از اظهارنظرهاي اخير ايشان متوجه مي‌شويم كه هيچ انگيزه‌يي براي كانديداتوري ندارند اما در صورتي كه ايشان بيايند و بر فرض كه تاييد صلاحيت هم بشوند چقدر فكر مي‌كنيد مي‌توانند بدنه اجتماعي اصلاحات را نسبت به شركت در انتخابات اقناع كنند؟
آقاي خاتمي اگر بيايد و صلاحيتش هم تاييد شود حتما راي مي‌آورد. اگر خود آقاي خاتمي كانديدا شود و صلاحيتش مورد تاييد قرار بگيرد نيازي به تبليغات هم نيست.
درست است. آقاي خاتمي نيازي به تبليغات ندارد. اما به هر حال اگر فردي از اصلاح‌طلبان بخواهد در انتخابات كانديدا شود با توجه به مساله انتخابات سال 88 بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان بايد قانع شوند تا حاضر به حضور پاي صندوق شوند.
اصلاح‌طلبان يك مقوله هستند و مردم مقوله ديگر و اين دو با يكديگر همپوشاني دارند. منظورم از مردم، مردم راي‌دهنده به كانديداي اصلاح‌طلب است. شما الان منظورتان اصلاح‌طلبان است يا مردم؟
سوال من درباره مردم است. يعني آن بخشي از مردم كه بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان محسوب مي‌شوند.
خب درباره مردم قضيه متفاوت است. ممكن است بخشي از مردم و بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان حاضر شوند پاي صندوق بيايند و به كانديداي اصلاح‌طلب راي دهند و بخش ديگري ممكن است اين كار را انجام ندهند. اما اگر خاتمي بيايد من معتقدم كه تمامي بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان پاي صندوق حاضر مي‌شود و به خاتمي راي مي‌دهد. خاتمي بين مردم چهره بسيار محبوبي است.
يعني شما معتقديد كه اگر خاتمي بيايد و تاييد شود نيازي به اقناع و توجيه بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان براي حضور در انتخابات نيست؟
نه نيازي نيست. مردم خاتمي را مي‌شناسند و به او راي مي‌دهند.
از كجا اينقدر مطمئن هستيد؟
شناختي كه من از جامعه دارم اين است و فكر مي‌كنم اگر يك نظر سنجي واقعي انجام شود اين مساله را ثابت مي‌كند.
اما راي دادن آقاي خاتمي در انتخابات مجلس نهم نه تنها با استقبال بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان مواجه نشد بلكه در شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي مورد انتقادات شديدي قرار گرفت.
خب در انتخابات مجلس نهم او راي داد. اما اگر در انتخابات رياست‌جمهوري كانديدا و تاييد صلاحيت شود قرار است راي بگيرد. اين دو مساله با هم فرق مي‌كند.
اما به نظر مي‌رسد بخش وسيعي از بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان حاضر نيستند حتي در صورت كانديدا شدن خاتمي پاي صندوق راي حاضر شوند.
حالا ممكن است عده‌يي همين‌طور كه شما مي‌گوييد باشند. اما ميزان محبوبيت خاتمي خيلي بالا است. اگر خاتمي بيايد نه نيازي به اقناع افكار عمومي دارد و نه به تبليغات. اما من واقعا خيلي بعيد مي‌دانم كه خاتمي را تاييد صلاحيت كنند.
حالا اگر فرد ديگري از اصلاح‌طلبان بيايد و آقاي خاتمي از او حمايت كند چطور؟
اين با كانديداتوري خاتمي خيلي فرق مي‌كند و براي انجام اين كار بايد روي آن خيلي كار شود.
و الان فكر مي‌كنيد اصلا فرصت اين كار وجود دارد؟
براي اين كار واقعا فرصت خيلي كمي وجود دارد.
به نظر شما صحبت‌هايي كه آقاي عسگراولادي درباره انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن داشته‌اند به نوعي هماهنگ شده با بخش‌هايي از حاكميت است يا اينكه آن‌طور كه خودشان گفته‌اند آفتاب عمرشان بر لب بام آمده و احساس وظيفه كرده‌اند؟
بعيد مي‌دانم صحبت‌هاي ايشان هماهنگ شده با جايي باشد. ايشان مواضع خودشان را گفته‌اند.
تحليل شما از اظهارات اخير آقاي عسگراولادي چيست؟
آقاي عسگراولادي كلا چنين شخصيتي دارند. زماني كه من ترور شده بودم و در بيمارستان سينا بودم، بالاي سر من آمد و براي شفاي من «حمد» خواند و دعا كرد.
شما آن موقع خودتان به هوش بوديد؟
نه. من بيهوش و در كما بودم.
بعد اطرافيان شما ملاقات ايشان را براي شما تعريف كردند؟
اول اطرافيان برايم گفتند و بعد خود ايشان برايم تعريف كردند. خود آقاي عسگراولادي روزي كه به بيمارستان براي ملاقات من آمده بود را تعريف كردند. اطرافيانم گفتند كه آقاي عسگراولادي بالاي سرم آمد، برايم «حمد» خواند و يك جمله‌يي هم گفت. او به من گفته بود «سعيد جان! توبه كن ان‌شاءالله خوب مي‌شوي.»
* بعد شما نپرسيديد كه از چه چيزي بايد توبه كنيد؟
من كه آن زمان در كما بودم و نمي‌توانستم چيزي بگويم...
نه. منظورم بعد از اينكه از بيمارستان مرخص شديد و خود آقاي عسگراولادي برايتان حضورش در بيمارستان را تعريف كرد نپرسيديد؟
نه، ديگر چيزي نپرسيدم. حالا غرضم از تعريف كردن اين خاطره اين بود كه بگويم آقاي عسگراولادي هميشه چنين موضع‌گيري‌هايي داشته‌اند. يعني صحبت‌هاي اخيرشان درباره سران معترضان انتخابات سال 88 منطبق با روش هميشگي ايشان است. آقاي عسگراولادي الان گفته سران معترض بعد از انتخابات سال 88 «فتان» نيستند بلكه «مفتون» بوده‌اند و چون مفتون بوده‌اند حالا بايد توبه كنند. به نظر من صحبت‌هاي ايشان درباره معترضان بعد از انتخابات گذشته شبيه همان اظهاراتي است كه بالاي سر من در بيمارستان سينا گفت. آنجا هم براي من دعا كرد و هم گفت توبه كن؛ يعني آقاي عسگر اولادي آدمي است كه وسط مي‌ايستد. اصلا شخصيت آقاي عسگراولادي اينچنين است.
علي مطهري هم در نامه‌يي از آقاي عسگراولادي تشكر كرد...
موضع علي مطهري از آقاي عسگراولادي هم بهتر است. يعني علي مطهري مثل آقاي عسگراولادي وسط نيست بلكه بيشتر به سمت اصلاح‌طلبان متمايل است. اما آقاي عسگر اولادي مجبور است كه وسط بايستد. چون ايشان تحت فشار قرار دارد و اصولگرايان افراطي به او هجوم مي‌آورند.
يعني شما معتقديد آقاي عسگراولادي هم مايل است مواضعي نزديك‌تر به اصلاح‌طلبان و مثلا در حد مطهري بگيرد اما چون تحت فشار قرار دارد و اصولگرايان افراطي به او هجوم مي‌آورند به قول شما وسط ايستاده است؟
بله. همين‌طور است.
به نظر شما چقدر از مواضع آقاي عسگراولادي را مي‌توان به مواضع موتلفه منتسب دانست؟
نه. حرف‌هاي آقاي عسگراولادي ربطي به موتلفه ندارد و ممكن است ناشي از يك روياي صادقه يا به خاطر سوابق و رفاقت‌ها باشد.
از گفتگوی اصلاح‌طلبان رادیکال با یک کاندیدای اصولگرا برای حضور در انتخابات گرفته تا گفتگوی آنها با مواضع آیت‌الله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) بطوریکه بتوانند در انتخابات آتی از این گفتمان حمایت کنند.
حجاریان که زمانی گفته بود من "آبزی" و "خواب‌زی" هستم، تئوری "حاکمیت دوگانه" و "فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا" را به اصلاح‌طلبان هدیه داده است.
روزنامه اعتماد، امروز گفتگوی جالب و البته کوتاهی را با حجاریان ترتیب داده است که طی آن به مقولات جالبی مثل اصلاح‌طلب بودن علی مطهری و یا پیروزی خاتمی در صورت حضور در انتخابات اشاره می‌شود.
حجاریان در حالی از کاندیداتوری خاتمی در انتخابات آتی سخن می‌گوید که خاتمی در سال 88، از "مقاومت" سخن می‌گفت.
صحبت‌های حجاریان البته در حالی بیان می‌شود که از بوطیقای سخنان وی، طرح هاشمیزه کردن اصلاح‌طلبان احساس می‌شود.
در ادامه متن صحبت‌های حجاریان و سؤالات خبرنگار روزنامه اعتماد را می‌خوانید:
***
آقاي دكتر به نظر شما اصلاح‌طلبان چقدر براي حضور در انتخابات آمادگي دارند؟ حتي اگر فرض كنيم كه موانع برداشته شود و كانديداي آنها از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند، اساسا خود اصلاح‌طلبان الان چقدر براي ورود به انتخابات رياست‌جمهوري آمادگي دارند؟
اينكه مي‌گوييد موانع برداشته شود يعني چه؟ و اينكه كانديداي اصلاح‌طلبان تاييد شود مثلا منظورتان چه كسي است؟
مثلا آقاي دكتر محمدعلي نجفي.
يعني منظور شما بالاتر از ايشان نيست؟
منظور شما چه كسي است؟ مثلا آقاي خاتمي؟
بله.
خب. حتي بر فرض كه آقاي خاتمي تاييد صلاحيت شود. البته از اظهارنظرهاي اخير ايشان متوجه مي‌شويم كه هيچ انگيزه‌يي براي كانديداتوري ندارند اما در صورتي كه ايشان بيايند و بر فرض كه تاييد صلاحيت هم بشوند چقدر فكر مي‌كنيد مي‌توانند بدنه اجتماعي اصلاحات را نسبت به شركت در انتخابات اقناع كنند؟
آقاي خاتمي اگر بيايد و صلاحيتش هم تاييد شود حتما راي مي‌آورد. اگر خود آقاي خاتمي كانديدا شود و صلاحيتش مورد تاييد قرار بگيرد نيازي به تبليغات هم نيست.
درست است. آقاي خاتمي نيازي به تبليغات ندارد. اما به هر حال اگر فردي از اصلاح‌طلبان بخواهد در انتخابات كانديدا شود با توجه به مساله انتخابات سال 88 بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان بايد قانع شوند تا حاضر به حضور پاي صندوق شوند.
اصلاح‌طلبان يك مقوله هستند و مردم مقوله ديگر و اين دو با يكديگر همپوشاني دارند. منظورم از مردم، مردم راي‌دهنده به كانديداي اصلاح‌طلب است. شما الان منظورتان اصلاح‌طلبان است يا مردم؟
سوال من درباره مردم است. يعني آن بخشي از مردم كه بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان محسوب مي‌شوند.
خب درباره مردم قضيه متفاوت است. ممكن است بخشي از مردم و بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان حاضر شوند پاي صندوق بيايند و به كانديداي اصلاح‌طلب راي دهند و بخش ديگري ممكن است اين كار را انجام ندهند. اما اگر خاتمي بيايد من معتقدم كه تمامي بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان پاي صندوق حاضر مي‌شود و به خاتمي راي مي‌دهد. خاتمي بين مردم چهره بسيار محبوبي است.
يعني شما معتقديد كه اگر خاتمي بيايد و تاييد شود نيازي به اقناع و توجيه بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان براي حضور در انتخابات نيست؟
نه نيازي نيست. مردم خاتمي را مي‌شناسند و به او راي مي‌دهند.
از كجا اينقدر مطمئن هستيد؟
شناختي كه من از جامعه دارم اين است و فكر مي‌كنم اگر يك نظر سنجي واقعي انجام شود اين مساله را ثابت مي‌كند.
اما راي دادن آقاي خاتمي در انتخابات مجلس نهم نه تنها با استقبال بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان مواجه نشد بلكه در شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي مورد انتقادات شديدي قرار گرفت.
خب در انتخابات مجلس نهم او راي داد. اما اگر در انتخابات رياست‌جمهوري كانديدا و تاييد صلاحيت شود قرار است راي بگيرد. اين دو مساله با هم فرق مي‌كند.
اما به نظر مي‌رسد بخش وسيعي از بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان حاضر نيستند حتي در صورت كانديدا شدن خاتمي پاي صندوق راي حاضر شوند.
حالا ممكن است عده‌يي همين‌طور كه شما مي‌گوييد باشند. اما ميزان محبوبيت خاتمي خيلي بالا است. اگر خاتمي بيايد نه نيازي به اقناع افكار عمومي دارد و نه به تبليغات. اما من واقعا خيلي بعيد مي‌دانم كه خاتمي را تاييد صلاحيت كنند.
حالا اگر فرد ديگري از اصلاح‌طلبان بيايد و آقاي خاتمي از او حمايت كند چطور؟
اين با كانديداتوري خاتمي خيلي فرق مي‌كند و براي انجام اين كار بايد روي آن خيلي كار شود.
و الان فكر مي‌كنيد اصلا فرصت اين كار وجود دارد؟
براي اين كار واقعا فرصت خيلي كمي وجود دارد.
به نظر شما صحبت‌هايي كه آقاي عسگراولادي درباره انتخابات سال 88 و حوادث پس از آن داشته‌اند به نوعي هماهنگ شده با بخش‌هايي از حاكميت است يا اينكه آن‌طور كه خودشان گفته‌اند آفتاب عمرشان بر لب بام آمده و احساس وظيفه كرده‌اند؟
بعيد مي‌دانم صحبت‌هاي ايشان هماهنگ شده با جايي باشد. ايشان مواضع خودشان را گفته‌اند.
تحليل شما از اظهارات اخير آقاي عسگراولادي چيست؟
آقاي عسگراولادي كلا چنين شخصيتي دارند. زماني كه من ترور شده بودم و در بيمارستان سينا بودم، بالاي سر من آمد و براي شفاي من «حمد» خواند و دعا كرد.
شما آن موقع خودتان به هوش بوديد؟
نه. من بيهوش و در كما بودم.
بعد اطرافيان شما ملاقات ايشان را براي شما تعريف كردند؟
اول اطرافيان برايم گفتند و بعد خود ايشان برايم تعريف كردند. خود آقاي عسگراولادي روزي كه به بيمارستان براي ملاقات من آمده بود را تعريف كردند. اطرافيانم گفتند كه آقاي عسگراولادي بالاي سرم آمد، برايم «حمد» خواند و يك جمله‌يي هم گفت. او به من گفته بود «سعيد جان! توبه كن ان‌شاءالله خوب مي‌شوي.»
* بعد شما نپرسيديد كه از چه چيزي بايد توبه كنيد؟
من كه آن زمان در كما بودم و نمي‌توانستم چيزي بگويم...
نه. منظورم بعد از اينكه از بيمارستان مرخص شديد و خود آقاي عسگراولادي برايتان حضورش در بيمارستان را تعريف كرد نپرسيديد؟
نه، ديگر چيزي نپرسيدم. حالا غرضم از تعريف كردن اين خاطره اين بود كه بگويم آقاي عسگراولادي هميشه چنين موضع‌گيري‌هايي داشته‌اند. يعني صحبت‌هاي اخيرشان درباره سران معترضان انتخابات سال 88 منطبق با روش هميشگي ايشان است. آقاي عسگراولادي الان گفته سران معترض بعد از انتخابات سال 88 «فتان» نيستند بلكه «مفتون» بوده‌اند و چون مفتون بوده‌اند حالا بايد توبه كنند. به نظر من صحبت‌هاي ايشان درباره معترضان بعد از انتخابات گذشته شبيه همان اظهاراتي است كه بالاي سر من در بيمارستان سينا گفت. آنجا هم براي من دعا كرد و هم گفت توبه كن؛ يعني آقاي عسگر اولادي آدمي است كه وسط مي‌ايستد. اصلا شخصيت آقاي عسگراولادي اينچنين است.
علي مطهري هم در نامه‌يي از آقاي عسگراولادي تشكر كرد...
موضع علي مطهري از آقاي عسگراولادي هم بهتر است. يعني علي مطهري مثل آقاي عسگراولادي وسط نيست بلكه بيشتر به سمت اصلاح‌طلبان متمايل است. اما آقاي عسگر اولادي مجبور است كه وسط بايستد. چون ايشان تحت فشار قرار دارد و اصولگرايان افراطي به او هجوم مي‌آورند.
يعني شما معتقديد آقاي عسگراولادي هم مايل است مواضعي نزديك‌تر به اصلاح‌طلبان و مثلا در حد مطهري بگيرد اما چون تحت فشار قرار دارد و اصولگرايان افراطي به او هجوم مي‌آورند به قول شما وسط ايستاده است؟
بله. همين‌طور است.
به نظر شما چقدر از مواضع آقاي عسگراولادي را مي‌توان به مواضع موتلفه منتسب دانست؟
نه. حرف‌هاي آقاي عسگراولادي ربطي به موتلفه ندارد و ممكن است ناشي از يك روياي صادقه يا به خاطر سوابق و رفاقت‌ها باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اخه اینا هم ارزش گذاشتن رو سایت داره تابناک؟
هر کی هر چی دوست داره میگه از عقده هاش