مهره های رسانه ای جریان فتنه که همسو با بیگانگان به ارزشها و آرامش روانی اجتماعی کشور هجمه می آورند اکنون از قدرت و نفوذ عمیق سربازان جنگ روانی جمهوری اسلامی به ستوه آمده و اعتراف می کنند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران،
حضور وسیع و پر نفوذ سربازان جنگ نرم جمهوری اسلامی در فضای رسانه ای و
جریان سازی قدرتمند شان با نارضایتی و اعتراف حلقه های مختلف فتنه در داخل و
خارج از کشور مواجه می شود.
مسعود لواسانی از محکومین فتنه 88 که
چندی پیش با ایجاد شایعه کذب ناپدید شدنش خوراک تبلیغاتی برای رسانه های
بیگانه را فراهم آورد در صفحه فیس بوکش با ابراز نارضایتی از آموزش و
ارتقاء سطح علمی این سربازان در داخل کشور و نادیده گرفتن جامعیت دروس
آموزشی در حوزه خبرنگاری می نویسد : " چندی پیش که برای خرید کتاب و
استفاده از کتابخانه ی "دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها" ی وزارت
ارشاد (مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه های پیشین) به آن جا رفته بودم، وارد
بخش آموزش شدم تا ببینم از ده سال گذشته چه تفاوتی کرده است. از استادها
که کسی را نمی شناختم ؛ ولی از این مهم تر درس هایی بود که امروز در آن جا
به جوان های مشتاق روزنامه نگاری می آموزند؛ دیدم که جای درس های : گرافیک ،
روزنامه نگاری و حقوق مطبوعات را درس جنگ نرم و چیزهایی از این دست گرفته
است. خیلی جا خوردم .
این فعال رسانه ای در فتنه 88 در ادامه با
مغلطه کاری سعی می کند تا مساله روزنامه نگاری را جدای شناخت فعالان این
حوزه از مباحث جنگ روانی و هجمه های ناجوانمردانه بر علیه اعتقادات و
آرامش روانی جامعه مطرح کرده و می نویسد :" به جایی رسیده ایم که باید
فنون جنگ نرم و از این چیزها به خورد جوان های علاقه مند به کار مطبوعاتی
بدهیم. جای تعجب هم ندارد که از دل این کلاس ها نیروهایی بیرون می آیند که
افسران جنگ نرم خواهند بود .
اما
سایت ضد انقلابی خودنویس که ضرب شست نیروهای توانمند و انقلابی در حوزه
جنگ روانی را بخوبی چشیده است با اعتراف به اسیر شدن در گرداب عمیق قدرت
سربازان جنگ نرم ایران نوشت :" اگر اسب تروا توانست سی چهل نفر یونانی را
وارد قلعه تروائیها کند، این مشکل ما به مرور زمان عملا مثل یک نقب یا یک
سوراخ تروا عمل کرده که سربازان بینام جمهوری اسلامی هروقت میلشان میکشد
نفسشان را از همانجا به شکل گفتمانهای نابهنجار، عاری از آرامش و منطق، و
لبریز از الگوهای عاطفی و احساسی بیپایه به درون قلاع ذهنی بدنه
اپوزیسیون تزریق میکنند و انرژی گروهی لازم برای مبارزه با رژیم را طبق
معمول به بیراهه و تحلیل برده است و نتیجه این تاکتیک جمهوری اسلامی ایجاد
چند دستگی بین مخالفان جمهوری اسلامی، تضعیف روحیه مخالفین، و سابوتاژ
کردن تلاشهایی بوده که برای ایجاد وحدت و همراهی بین مخالفین رژیم انجام
میگیرد”.
این اعترافات که همراه با اقرار به بی عرضه گی و ناتوانی
اپوزیسیون جمهوری اسلامی در برابر قدرت نفوذ سربازان جنگ نرم است در ادامه
می افزاید : " این البته مسئله تازهای نیست، اما آنچه امروز این وضع را
تبدیل به یک تهدید جدی کرده است جمهوری اسلامی و نهادهای جنگ روانی اوست که
ظاهرا از این مسئله آگاهند و به قول معروف «سوراخ رخنه » را یافتهاند و
به خوبی مشغول استفاده از آن حربه هستند. تن جامعه ما (اپوزیسیون)، همانطور
که بالاتر عرض شد نسبت به این نوع مسمومیت متاسفانه آنچنان آسیب پذیر است و
چنان به راحتی در گردابش اسیر میشود که به محض ورود سیگنالهای ابتدایی
خود جامعه کار تخریب و آسیب رسانی به خودش را بر عهده میگیرد و تنها کاری
که برای سربازان گمنام و غیر گمنام میماند تماشا است و گاها تحریک کردن
جریانی که دو طرف شکاف ایستادهاند و به یکدیگر دندان نشان میدهند و تهمت و
توهین به سوی همدیگر شلیک میکنند”.