مانند سال 75-76 باید رفتار کرد یعنی باید تلقی این باشد که انتخاباتی در پیش است ما هم باید شرکت کنیم.
به گزارش جهان، عباس عبدی در گفت و گو با روزنامه اعتماد با بیان این مطلب گفت:
*دولت
هیچ چارهای ندارد جز اینکه با تمام توانش وارد انتخابات شود، به این دلیل
که وضع مملکت را به جایی رساندهاند که اگر دوره بعدی دولتی مخالف آنها سر
کار بیاید تمام مسوولیت وضعیت فعلی را به طور عادی متوجه دولت کنونی
خواهند کرد. بنابراین این دولت چارهیی ندارد جز اینکه تمام توان و
ابزارهای سیاسی و اقتصادیش را به کار گیرد و اجازه ندهد کسانی که منتقد جدی
آن هستند روی کار بیایند.
* اصولگرایانی که در حال حاضر منتقد دولت هستند به خوبی متوجهاند
که ادامه وضع موجود و ادامه سیاستهای این دولت که به این اصولگراها هم
اعتنایی ندارد در واقع ادامه وضعیتی است که آنها چوبش را میخورند بدون
آنکه نان آن را بخورند. به همین دلیل هیچ چارهیی ندارند جز اینکه در این
دوره دولت را از دست گروه موجود بیرون بیاورند.
* اگر در انتخابات، اصلاحطلبان حضور حداقل و قابل قبولی داشته
باشند که بتوانند برخی از اهداف دولت را خنثی کنند به نظر من انتخابات حالت
سه قطبی پیدا میکند. در آن صورت اصولگرایان مخالف دولت میتوانند با
حداقل رایی که دارند قطب جدی شوند اما چنانچه اصلاحطلبان را در حداقلها
تحمل نکنند.
در این صورت اگر نیروهای دولتی بتوانند نامزدی جدی بیاورند
و حضور سیاسی جدی داشته باشند در غیاب اصلاحطلبان انتخابات تا حدودی
یکقطبی میشود و دولتیها برنده میشوند.
*وقتی کسی مثل آقای
عسگراولادی که یکی از استوانههای اصولگرایی است اینگونه برخورد میکند
خود یک نشانه است. آقای عسگراولادی یک نفر نیست او به دلیل یکسری ویژگیهای
شخصی جرات این را پیدا کرده که این حرفها را بیان کند. شهامت و استقلال
آقای عسگراولادی آنقدر زیاد بوده که این حرفها را بزند، خیلیها هستند که
یا این شهامت را ندارند یا این استقلال را ندارند. ولی متناسب با این
اعتقاد عمل میکنند. به همین دلیل دیر یا زود شاهد تولد نوزادی از دل این
بحرانهای موجود در جناح حاکم خواهیم بود.
*به نظر من براي حضور اصلاحطلبها مشكلي وجود ندارد نهايتا جلوي
آنها را ميگيرند كه اين هم ديگر مساله اصلاحطلبها نيست. مهم اين است كه
آنها رفتاري از خود نشان بدهند كه كسي مثل آقاي عسگراولادي هم به اين نتيجه
برسد كه رفتار آنها قابل دفاع است. اما اصلاحطلبها انتظارات نادرستي از
انتخابات دارند. مشكل اين دو گروه (اصولگرايان و اصلاحطلبها) بر خلاف
دولتيها اين است كه سردرگمي جدي دارند.
*از الان نبايد حرف از شكست دادن بزنيم. هيچ مسابقه مستمري وجود
نداشته كه گروهها در آن وزنكشي شده باشند. نبايد از اين زاويه وارد
انتخابات شد. مانند سال 75-76 بايد رفتار كرد يعني بايد تلقي اين باشد كه
انتخاباتي در پيش است ما هم بايد شركت كنيم. به احتمال زياد راي نميآوريم
شايد هم آورديم. از اين زاويه به نظر من خيلي خوب است افراد واجد صلاحيت هم
هستند. پيشنهاد من آقاي دكتر نجفي است كه الان هم در شوراي شهر است.
*از شواهد و قراين برميآيد كه دولت اسبش را زين كرده، به گونهيي
ميكوشند كه نهادهاي رسمي هم نتوانند كانديدايش را رد صلاحيت كنند. نامزد
آنها هم خانوادگي و فرقهيي خواهد بود چرا كه اينها متكي به يك پايگاه
اجتماعي ثابتي نيستند. قاعدتا آقاي مشايي است و اگر او نتواند بيايد حتما
آدمهاي ديگري دارند كه بياورند من زياد آنها را نميشناسم.