کد خبر: ۱۲۱۰۰۲
تاریخ انتشار:

قمپز در مي كنيم پس نمرده ايم!

نايب رئيس مجلس ششم مي گويد: نحوه برگزاري انتخابات در ايران همواره مورد مناقشه بوده و حتي آزادترين انتخابات در ايران اگر هم قانوني بوده، با استانداردهاي جهاني فاصله زيادي داشته است.
رضا خاتمي اين ادعا را در مقاله اي كه سايت كلمه -مديريت شده از پاريس- منتشر كرد، مطرح كرده است. وي سال 78 در انتخاباتي به مجلس راه پيدا كرد كه بعدها محسن هاشمي پسر ارشد آقاي هاشمي درباره آن گفت اصلاح طلبان در آن انتخابات تقلب كردند. رضا خاتمي دراين باره توضيحي ارائه نمي دهد كه بدون انتخابات آزاد چگونه به مجلس راه پيدا كرد. در انتخابات مجلس هفتم (سال 1382) وقتي صلاحيت نامبرده در كنار افرادي چون بهزاد نبوي و... رد شد، پارلمان اروپا بيانيه اي شرم آور صادر كرد و مدعي شد «چون اصلاح طلبان كليدي رد صلاحيت شده اند، انتخابات ايران مشروعيت ندارد و به دور از استاندارد است»!
رضا خاتمي در ادامه نوشته خود كه مي گويد هيچ يك از روزنامه ها حاضر به چاپ آن نشده اند، مي نويسد: در چند ماه پيش رو، انتخابات رياست جمهوري نقل همه محافل است. سوال اصلي هم اين است كه آيا اين انتخابات، آزاد برگزار مي شود يا مهندسي شده اجرا مي گردد. به هر حال تجربه تلخ انتخابات قبلي در ذهن ها وجود دارد و به نظر نمي رسد جز با انتخاباتي واقعا آزاد بتوان كام ملت را شيرين كرد. به همين لحاظ شايد لازم باشد در اين فرصت اندك باقي مانده براي زدودن شبهات و دادن تضمين كافي براي برگزاري انتخابات آزاد و امانت داري راي مردم اقداماتي صورت گيرد.
وي مي افزايد: به باور بسياري از اهل علم سياست، نظارت استصوابي نقيض انتخابات آزاد است. چنين است حكم به احراز صلاحيت (در برابر اصل عقلاني احراز عدم صلاحيت).
وي اضافه كرد: تريبون هاي وابسته به حاكميت مدعي هستند كه اصلاح طلبان مرده اند و مردم آنها را به لعنتي هم ياد نمي كنند. از سوي ديگر مدعي هستند تقريبا همه مردم ايران از آنها و سياستهاي آنها رضايت دارند و به علاوه داراي انسجام هم هستند. در اين صورت بر نتافتن رقيبي از اموات چه معنايي دارد؟ آيا ابطال همه ادعاهاي آنها نيست؟ چه ايرادي دارد براي اينكه دنيا در برابر مشروعيت و مقبوليت بي نظير آنها و آزاد بودن بي حد و حصر انتخابات سر تعظيم فرود آورد و در داخل هم حجت به اين چند نيمه جاني كه نفسهاي آخر را مي كشند و هنوز بصيرت كافي پيدا نكرده اند تمام شود در يك روند عقلاني و كم هزينه اجازه داده شود خود اصلاح طلبان مرده هم به يقين برسند كه هيچ جايگاهي در بين مردم ندارند و در جشن ختم خود شركت كنند.
رضا خاتمي در ادامه با بيان اينكه «پيشنهاد مي شود حاكميت چون گذشته از تمام امكانات خود براي ملكوك كردن اصلاح طلبان بهره گيرد و هر چه تهمت و افترا دارد شب و روز از رسانه ملي بر آنها ببارد و روزنامه ها را ببندد و تا مي تواند اصلاح طلب بدلي بتراشد و وارد انتخابات كند و خلاصه بكند آنچه مي تواند بكند»، خواستار دادن مجال دوباره به فتنه گران مي شود و مي نويسد: در پايان همه از هم اكنون امضا كنند كه نتيجه انتخابات هر چه باشد بي چون و چرا مي پذيرند و به منتخب مردم اجازه مي دهند برنامه هاي خود را اجرا كند. اين پيشنهاد بسيار ساده و كم هزينه است. اگر حاكميت مدعي است آنچه درباره جايگاه خود و اصلاح طلبان مرتب تكرار مي كند واقعيت دارد بايد بي درنگ اين پيشنهاد را بپذيرد و اگر نپذيرد البته انتخابات آزاد است.
درباره اين اظهارات مغالطه آميز و انگيزه آن شايسته يادآوري است:1- نامبرده مدت هاست به خاطر بازداشت نشدن- با وجود اتخاذ مواضع افراطي- مورد ابهام نزد حاميان فتنه 88 است و بخشي از اين اظهارنظرها براي رفع آن ابهام و ترديد است 2- آيا بدون احراز صلاحيت افراد، به آنها مجوز پزشكي و مهندسي يا رانندگي مي دهند كه درباره موضوع انتخابات بتوان قائل به عدم لزوم نظارت استصوابي و احراز صلاحيت بود؟ 3- كدام دليل براي آزادي انتخابات در ايران بالاتر از حضور عناصر آلوده اي كه بعدها تحت الحمايه رسمي آمريكا و اروپا قرار گرفتند؟! 4- چه كسي ادعا كرده همه مردم از تك تك عملكردها و جزء به جزء آن رضايت دارند اما همين مردم بودند كه بساط كودتاي مخملي سال 88 را كف خيابان برچيدند. آيا تودهني بزرگ نهم دي را جز همين ملت به شما و بزرگ تر از شماها در آن سوي مرزها زدند؟ 5- لازم نيست شما رو به قبله شويد تا بگويند مرده ايد. در انتخابات مجلس نهم كه اسفندماه سال گذشته برگزار شد، شما علنا در كنار گروهك هاي ضد انقلاب و رسانه هاي رسمي بيگانه دعوت به تحريم انتخابات كرديد اما در همان مقطع يكي از ركوردهاي بالاي مشاركت در انتخابات مجلس توسط ملت رقم زده شد. اگر دچار مرگ سياسي نشده بوديد كه دوستان شما بعدها علنا نمي گفتند تحريم انتخابات خبط بزرگي بود و از دست رفتن پايگاه اجتماعي ما را نشان داد. 6- خائن را چندبار امتحان نمي كنند اما ملت ما خائنين مدعي اصلاح طلبي را چندين بار طي يك دهه گذشته با حوصله آزمودند. خيانت هاي حلقه هايي نظير حزب مشاركت از سال 78 رو شد اما آنها به مدت يك دهه- تا سال 1388- تحمل شدند و البته در سال هاي 82، 84، 86 و 88 اجازه يافتند كه اقبال خود را نزد ملت بيازمايند. با اين حال وقتي ديدند از چشم مردم افتاده اند، مرتكب خيانت هاي تازه شده و لگد به ميز دموكراسي و جمهوريت - و سپر اسلاميت- زدند آنها مشاركت جشن 40 ميليوني ملت ايران را تبديل به فرصتي براي جولان دشمن و گروهك ها كردند. با اين وصف فرموده اولياي الهي سرلوحه مردم و حاكميت است كه «مومن از يك سوراخ دوبار گزيده نمي شود». 7- جريان جرزن، قانون شكن و بهانه جويي كه انتخابات را بهانه ايجاد تشنج و ساختارشكني و براندازي مي داند كدام تضمين را مي تواند بدهد كه اگر براي چندمين بار بازنده شد، جرزني نكند. بر فرض كه به آنها اجازه داده شد وارد عرصه انتخابات شوند و دوباره ببازند، آنها چرا بايد خيانت سال 88 را مرتكب نشوند؟ اصلا امضاي آمريكا و انگليس چه اعتباري دارد كه امضاي جماعتي از سالها قبل كه زير بيرق آنها رفته اند؟

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین