خبر،شوكآور بود. مهدي رحمتي به عنوان يكي از اصليترين مهرههاي تيمملي،بازيكني كه طي سالهاي اخير خيال بسياري از مربيان ملي را بابت دروازه ايران راحت ميكرد،بدون هيچ مقدمهاي و بدون اينكه حتي در آستانه بازيهاي ملي باشيم،دور تيمملي را خط قرمز ميكشد، خبري كه روي خروجي خبرگزاري فارس قرار گرفتآن قدر شوكآور به نظر ميرسيد كه موجب شد خيلي زود تمامي رسانهها به دنبال دلايل اين تصميم بگردند. رحمتي اما در قبال اين خبر فقط سكوت پيشه كرد و لب فرو بست .
تا
جايي كه حتي خود آن خبرگزاري فارس كه خبر داغ وداع نابهنگام شماره يك را
مخابره كرده بود، نتوانست اظهارنظرهاي مرد خبرساز را روي خروجي خود قرار
دهد! ساعات پاياني كار رسانههاي نوشتاري بود كه يكي از سايتهاي خبري با
قرار دادن مصاحبهاي مشكوك روي صفحه اصلياش همه نگاهها را جلب كرد. به
نظر ميرسيد دوستان رسانهاي نزديك به رحمتي تلاش كرده بودند در اين مصاحبه
تا حدودي تصميم غيرمعقول دروازهبان ملي استقلال را كمرنگ كنند و با
ادلهاي دستمالي شده مانند خستگي و نياز به استراحت، فضا را براي برگشتن از
اين تصميم احساسي باز بگذارند.
مهدي رحمتي از تيم ملي خداحافظي
ميكند. اما چرا؟ گمانهزنيهايي كه فقط محصول تراكنش ذهنهاي خلاق بود به
يك نام ميرسيد: «دانيال داوري». نزديكان باشگاه استقلال و خبرنگاراني كه
تا حدودي با مهدي رحمتي ارتباطاتي نزديك داشتند،از دلهرههاي اخير آقاي
شماره يك براي دعوت شدن دروازهبان دورگهاي كه مورد نظر كارلوس كرش قرار
گرفته خبر ميدهند. به نظر ميرسد رحمتي كه ديده بود با حضور دژاگه
ستارهاي مانند كريمينيمكت نشين شده و با آمدن قوچان نژاد،انصاري فرد به
نيمكت دوخته شده است، آن قدر طي ماههاي اخير هراس داشته كه نخواهد تن به
يك رقابت نزديك و جدي بدهد. دانيال داوري را تازگيها و در پي تلاشهاي
كارلوس كرش براي شناختن دورگههاي ايراني شاغل در اروپا شناختيم.
داوريكه
پنجسال از مهدي رحمتي جوانتر است و در آلمان و از پدري ايراني به دنيا
آمده. دانيال در براونشونيگ بازي ميكند،همان تيمي كه حتي در حضور
هرتابرلين بارها صدر جدول را به دست آورده و مدعي اصلي صعود به بوندسليگاي
يك به حساب ميآيد.آمار خيرهكننده داوري در حضور در تركيب اصلي و بسته نگه
داشتن دروازهاش،از او چهرهاي خاص براي كرش ساخته و اين،رحمتي را نگران
ميكند. اما آيا واقعاً اين تمام داستان است؟ نزديكان رحمتي خط بطلاني روي
مسئله ميكشند. وقتي خبر وداع بيدليل رحمتي از تيمملي به گوش ساير ملي
پوشان ميرسد، متفقالقول يك جمله را به زبان ميآورند: « دست پيش گرفت...»
دليلش را هم در برخورد آخري كه كارلوس كرش با او و دو مدافع تيمملي در
رختكن داشت،ميجويند.
رحمتي بعد از بازي با ازبكستان در رختكن
تيمملي مورد حمله شفاهي و تند كرش قرار گرفت. به شكلي كه مقابل چشم همه به
او گفت: «فكر كردي هيچ وقت كنارت نميگذارم؟ فكر كردي هميشه اين دستكشها
مال توست؟» مهدي رحمتي از بابت اتفاق ديگري هم گلهمند بود،اتفاقي كه از
روابط نزديك كاپيتان تيمملي و كارلوس كرش ساخته ميشد.
رحمتي و
نكونام درست از وقتي كه جواد لاليگا را رها كرد و استقلالي شد به اختلاف
نظر خوردند. رحمتي بارها در اردوي استقلال براي مرد تازهوارد دردسرهايي
درست كرد كه همه و همه به قهر نكونام از استقلال در پايان نيم فصل ختم شد.
نكونام هرچند در استقلال در موضع قدرت نبود، اما گويي تلاش براي سياه نمايي
از رحمتي در تيمملي را در فازي آغاز كرده بود كه قدرتمند و پر نفود
بود... جايي مثل ذهن كارلوس كرش.
حال به دو سؤال كليدي ميرسيم.
اول اين كه آيا كارلوس كرش حرفهاي تحت تأثير بازيكن و كاپيتان خود قرار
ميگيرد؟ دوم اينكه چرا رحمتي در آستانه دربي نظر خود را رسانهاي كرد؟
براي هر دو سؤال ،يك جواب وجود دارد كه آن هم به اتفاقات رختكن استقلال بعد
از بازي با ملوان برميگردد.
بعد از پايان بازي استقلال مقابل
ملوان در انزلي،كارلوس كرش كه براي ديدن بازي به انزلي رفته بود، وارد
رختكن استقلال شد و بعد از سلام و عليكي گرم با امير قلعه نويي (كه شخصاً
از كرش براي حضور در رختكن دعوت كرده بود) به سراغ مجتبي جباري رفت و وي را
به گرمي در آغوش كشيد. بعدهم با صدايي بلند به او گفت: «بازگشتت را تبريك
ميگويم...» بعد نكونام را در آغوش گرفت و او را با لقب «كاپيتان واقعي»
خطاب قرار داد و حتي با پژمان منتظري برخوردي گرم داشت . اما رحمتي
(كاپيتان تيمي كه كاپيتان واقعي كرش در آن بازي ميكند)را با سردترين سلام
دنيا روبهرو ساخت. بعد از اين اتفاقات،رحمتي دقايقي در خود فرو رفته بود!
همه
چيز خيلي سريع رقم خورد تا رحمتي احساس كند در موضع ضعف قرار گرفته. حضور
كرش باعث شد تا دروازهبان اول تيم ملي طي تصميمي احساسي غزل خداحافظي از
تيمملي را بخواند و البته كرش را بيش از پيش در موضع دفاعي در قبال خود
قرار دهد. كرش پيش از اين هم گفته بود به سراغ بازيكناني كه به تيم ملي
كشورشان پشت كنند،نخواهد رفت. نمونههايش هنوز حاضرهستند. نويدكيا ، مجيدي
و ... اما انگار اين بار رحمتي،دعوايش با نكونام را به آينده خود و تيم
ملي هم گره زد. اتفاقي كه باورش ساده نبود. به نظر ميرسد اين كودكانهترين
تصميمي بود كه ميتوانستيم از يك حرفهاي ببينيم. قهر رحمتي بيشباهت به
قهر بچههاي خردسالي كه با والدين خود بهخاطر يك آبنبات قهر ميكنند،نبود!
یکی مثل خداد عزیزی که هنوزم که هنوز است تو فوتبال هیچی نشده فقط افتخارش "گل استرالیاست"
و یکی مثل این آقا
خداییش مجسمه آدمهایی مثل کریم باقری و مهدی مهدوی کیا و علی دایی رو باید از طلا بسازند.
شاید هم ما ایرانی ها تو کار فردی بیشتر موفقیم تا کار گروهی
آقای کیروش هم زیاد حرفه ای عمل نکرد
باید یک مدیر داشته هاشو حفظ کنه نه اینکه باعث کم کیفیت شدن و از بین رفتنش بشه
یک رفتار دوطرفه رو اینجا میبینم
کی میشه ما ایرانی ها یه قدری از نوک دماغمونو بیشتر ببینیم
همش هم دنیا یک منجی نباشیم
خودمون خودمونو نجات بدیم
از کجا معلوم دانیال داوری به درخواست کی روش جواب مثبت بده؟؟
و اگه دانیال بیاد تو تیم ملی،از کجا معلوم که موفق باشه؟؟
میگم یک درصدم احتمال بده که رحمتی از این میترسه که تیم ملی صعود نکنه و تمام کاسه کوزه ها سر اون بشکنه
البته بگم من گمانه زنی های دیگه رو هم قبول دارم