خدمت آقای بهشتی رسیدم و به ایشان عرض کردم محمد آقا می خواهند بیایند و با شما ملاقاتی داشه باشند . ایشان تا این جمله مرا شنید با لحن بسیار شیرینی فرمودمحمد خودمان؟ من فکر کردم ایشان منظور مرا متوجه نشده و حواسش به فرد دیگری رفته است . گفتم : منظور من محمد آقای منتظری است . گفت : بله ، من هم همین را می گویم . گفتند خوب فلان شب بیائید .
سه یا چهار روز مانده به واقعه هفتم تیر بود که برای جلسه ای خدمت ایشان رسیدم .ورود من درست مصادف با ختم جلسه بود و مرحوم شهید بهشتی به طرف اتاقش می رفت . من تا آقای محمد منتظری را دیدم که سر پله ها ایستاده بود او را در آغوش کشیدم . تا محمد آقا را بغل کردم شهید بهشتی که در حین حرکت متوجه حرکت من شده بود با صدای رسایی فرمود : یک بار دیگر هم از طرف من آقا محمد را ببوس و ادامه داد همان طور به شما گفتم محمد خودمونه و مسائل ما با همدیگر حل شد ، خیلی هم راحت حل شد و به نفع ایشان هم حل شد .
تا شهید محمد منتظری این عبارت شهید بهشتی را شنید زد زیر گریه . آمدیم پائین توی محوطه حیاط روی نیمکتهای کنار باغچه نشستیم . از او پرسیدم محمد آقا حالا نظرت چیست؟ پاسخ داد: بزرگواری آقای بهشتی بلایی به سر من آورد که هیچ چیز آن را جبران نمی کند. پرسیدم چطور ؟ گفت : من این همه به ایشان بد گفتم و اهانت کردم ولی در دفعه اولی که مرا دید مدتها مرا در آغوش خود گرفت و فشار داد و مرا بوسید و بعد سرش را جلو آورد و گفت :یک کلمه راجع به گذشته حرف نخواهی زد . از حالا به بعد را با هم صحبت می کنیم. هر چه خواستم بگویم در گذشته فلان جا چه گفتم و قضیه چه بود اصلاً اجازه نداد حرف بزنم
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
جواب آن شهيد بزرگوار را از زبان يكي از دوستانش ميشنويم: "يادم هست كه يك روز در مجلس خبرگان به ايشان گفتم كه خيلي به شما توهين ميكنند، مخصوصا آن روزهائي كه قانون اساسي داشت بحث ولايت فقيه را مطرح ميكرد شعارهاي تندي عليه ايشان داده ميشد و گروهكها شديدا اين عزيز را مورد انتقاد بلكه بهتر بگويم مورد انتقام خودشان قرار داده بودند. من به او اعتراض كردم كه شما چرا از خودتان دفاع نميكنيد؟
جملهاي گفت كه بسيار راهگشا بود. فرمود كه اين آيه قرآن را خواندهاي؟ "انالله يدافع عن الذين آمنوا"
عرض كردم بله.
فرمود: ببين در آيه خداوند يك وظيفهاي براي ما مقرر كرده و يك وظيفهاي براي خودش مقرر فرموده است. آن وظيفهاي كه براي ما بيان فرموده اين است كه حركت ما بايد از جوهره ايمان سرشار باشد و وظيفهاي كه براي خودش مقرر كرده اين است كه اگر ديديد كه عمل ما توام با ايمان است از ما دفاع كند. بنابراين دفاع به عهده من نيست، ايمان و جوهره ايمان به عهده من است.
يكي از شاگردان شهيد بهشتي تعريف ميكند كه وقتي به او ميگفتم كه شما با وسايلي كه در دست داريد چرا از طريق مثلا راديو و تلويزيون از خودتان دفاع نميكنيد، آن شهيد در پاسخ گفت در عمل ثابت خواهد شد كه حق با كيست و حقانيت ما در عمل به اثبات خواهد رسيد..."
به نقل از حجت الاسلام مسيح مهاجري/روزنامه جمهوري اسلامي ١٣٩٠/٠٤/٠٧
یعنی میشه این نور رو ندید؟
اینجامعلوم میشودامام بزرگوارببخودی ازکسی تعریف
نمیکرداینکه فرمودبهشتی مظلوم بود یااینکه بهشتی
به تنهایی یک ملت بود
عمق ژرف اندیشی حضرت امام وعظمت این شهید
بزرگواررامیرساند ارواح همه ی انها با امیرالمومنین
محشوربادا آمین