امروز لیستی از 9 چهره اصلاحطلب برای اعلام کانداتوری در انتخابات آماده شده است که باید دید این لیست باز هم تغییر میکند؟ و آیا اصلاح طلبان اشتباه استراتژیک انتخابات نهم و دهم را دوباره تکرار میکنند؟
این روزها اصلاح طلبان سخت به دنبال بازگشت به عرصه سیاست با حضور قدرتمند
در عرصه انتخابات ریاست جمهوری هستند. تلاش آنها برای ورود مجدد به عرصه
سیاسی از انتخابات مجلس نهم آغاز شد. بعد از اتفاقات سال ۸۸ طیف اصلاح طلب
مدتی را در سکوت برای باز تعریف و نیز اصلاح اشتباهات گذشته خود بسر برد.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از راه دانشجو، اشتباهات سران این طیف سیاسی هشت سال خانهنشینی و نیز
تغییر افکار عمومی را برای این گروه سیاسی به دنبال داشت.
اکنون با
گذشت ۸سال، اصلاح طلبان قصد ورود و حضور مجدد در انتخابات را دارند، اما
چند صدایی در اردوگاه اصلاحات شاید در این زمان بزرگترین اشتباه سیاسی
آنها باشد؛ چنانچه خباز نماینده اصلاح طلب درباره «اشتباه استراتژیک اصلاح
طلبان در انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری» میگوید: «تعدد کاندیدای اصلاح
طلب یکی از اشتباهات ما در انتخابات بود که آراء شکست و چند کاسه شد لذا
این اشتباه دیگر نباید تکرار شود و اگر محوری برای وحدت و جمع کردن نیروهای
معتدل و میانه روی اصلاح طلب پیدا شود باید به کاندیدای حداقلی راضی
باشیم».
اکنون همان اشتباه استراتژیک اصلاح طلبان و چند صدایی
موجود میتوان باز هم برای حداقل 4 سال آنها را از سیاست دور کند و
حضورشان را در حد میتینگ و سخنرانی و مناظره و یا حضور حداقلی در مجلس
محدود کند.
هر چند این تعدد در میان اصولگرایان نیز به چشم میخورد
اما انسجام موجود در میان این طیف سیاسی میتواند در دقیقه نود آنها را
همصدا کند تا حول محور شخصیتی چون آیت الله مهدوی کنی اجماع کنند.
اکنون
لیستی از ۹ چهره اصلاح طلب برای اعلام کانداتوری آماده است که باید دید
این لیست باز هم تغییر میکند؟ نام محمدرضا عارف، محمد شریعتمداری،
مهرعلیزاده، جهانگیری، موسوی لاری، محمدعلی رحمانی، بیطرف، محمدعلی نجفی و
سعیدیکیا در این لیست به چشم میخورند، البته شریعتمداری خود را اصلاح
طلب اصولگرا معرفی کرده که میخواهد مستقل وارد انتخابات شود.
اما
اختلاف نظر در میان اصلاح طلبان به چهرهها محدود نمیشود؛ احزاب و
گروههای سیاسی با از دست رفتن اعتمادشان به رهبران و لیدرهای قدیمی تمایلی
به تبعیت از این افراد و گروههای متبوع آنها ندارند، تک صدایی گذشته در
میان اصلاح طلبان اکنون به روش سابق مورد تایید سایرین نیست.
محمدرضا
راه چمنی دبیر کل حزب وحدت و همکاری ملی از احزاب اصلاح طلب، این مسئله را
اینگونه تایید میکند: «برای رسیدن به اجماع باید روش کاری طراحی شود و
این روش کار نیز باید به تایید همه گروهها و احزاب سیاسی برسد، بنابراین
برای رسیدن به اجماع نمیشود تنها یک حزب یا دو حزب و یا طیف خاصی از
اصلاحات و حتی شخصیتها و چهرههای این جریان تصمیم گیری کند و بقیه
گروهها تابع آنان باشند».
طرح مناسک (مجمع نخبگان اصلاح طلب سراسر
کشور) که از سوی حزب مردمسالاری و برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری
پیشنهاد شده است ،فقط یک روش و برنامه کاری است، اما برای اجماع، اصلاح
طلبان، نیازمند یک محور وحدت مورد تایید همه گروهها هستند.
اما
غیر از دو گروه عمده و قدیمی سیاسی چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا در طی
سی و اندی سال گذشته، از طیف سومی همواره یاد میشود که خود را موج و یا
جریان سوم مینامد و در هر دورهای چهرهای سیاسی داعیه دار این جریان است.
این جریان سوم به گفته راه چمنی میتواند با محوریت آقایان هاشمی
رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی، شریعتمداری، عارف، محمدعلی رحمانی، علی
مطهری، نوبخت و حسن غفوری فرد شکل بگیرد و مجموعهای از نیروهای معتدل
اصولگرا و خط امامی را تشکیل دهد.
باید دید آیا در این چند ماه
باقی مانده به انتخابات سرنوشت ساز یازدهم که تکلیف حضور بسیاری از افراد و
گروهها را در آینده سیاسی کشور روشن میکند، اصلاح طلبان میتوانند
اشتباه استراتژیک خود را که در انتخابات نهم و دهم مرتکب شدند جبران کرده و
دوباره خود را بازسازی کنند؟ اکنون اصلاحات با بحران رهبری مواجه است و از
تشتت میان اصلاحات صدای خوبی بلند نمیشود.