عملکرد
دولت انگلیس و رسانه دروغ پرداز بی بی سی فارسی در طول سالیان گذشته موید
این مهم می باشد که این دستگاه و رسانه در تقابل آشکار با نظام جمهوری
اسلامی ایران بوده و در طول این مدت از هیچ تلاشی برای فروپاشی نظام دریغ
نکرده اند. در این میان برخی از عناصر ضدانقلاب در مسیر اهداف بی بی سی
فارسی و سایر رسانه های ضدانقلاب گام می نهند و آنها را در دستیابی به
اهداف مشخص یاری می رسانند.
نام
مجید محمدی که هم زمان برای سه ارگان دولتی ضدنظام قلم می زند برای بسیاری
از دنبال کنندگان سایت های ضدانقلاب آشنا است، در بیوگرافی او آمده است که
وی با «رادیو فردا»،« صدای آریکا» و «بی بی سی فارسی» همکاری مستقیم دارد و
هر از گاهی برای سایت های ضدانقلاب قلم می زند و حتی در برخی از برنامه
های تلویزیونی نیز به عنوان میهمان حضور دارد.
بی
شک فروپاشی جمهوری اسلامی به باور بسیاری از تحلیگران محال است و حتی ممکن
است در این بین دنیا را درگیر مسائل نظامی کند، از این رو دولت های غربی
در صدد طرح های مسالمت آمیز تر نسبت به جنگ نظامی هستند که از آن جمله می
توان به «کودتای نرم» با عنوان دموکراسی خواهی اشاره کرد. کوتای نرم که
پروژه آن از سال ها قبل کلید خورده بود عملا در سال 88 انجام شد که پس از
چندی شکست خورد اما اکنون دستگاه اطلاعاتی انگلیس و آمریکا طرح دیگری را
درصدد راه اندازی هستند که از آن با عنوان «فدرالیسم» یاد می شود.
کنگرسمن دانا حامی تجزیه طلبی
در
این بین نه تنها بی بی سی فارسی بلکه صدای آمریکا نیز مشتاقانه بحث فوق را
دنبال می کند، به عنوان مثال می توان به مصاحبه های سریالی صدای آمریکا با
سناتور آمریکایی «دانا روراباچر» اشاره کرد! بی بی سی فارسی البته با
زیرکی تمام از زبان ضدانقلاب ایرانی حرف خود را بازمی گوید.
مجید
محمدی همچنان که پیشتر گفته شد مقالات بسیاری برای بی بی سی فارسی می
نگارد، در جدیدترن مقاله از «مجید محمدی» با عنوان « ایران، روسیه و
چین:فدرالیسم یا تجزیه» وی به موضوع فدرالیسم اشاره می کند. گفتنی است
فدرالیسم از سوی برخی از چهره های داخلی نیز مطرح می شود که تقریبا نسخه
کپی شده آن از منابع غربی می باشد.
مقاله مجید محمدی که در بی بی سی فارسی منتشر شد:
اگر
غرور و احساسات ملی را که مبنای عقلانی ندارند و بالقوه می توانند بسیار
خطرناک باشند کنار بگذاریم و به سراغ معیارهایی مثل صلح، دمکراسی، توسعه و
حقوق بشر برویم، دنیایی با واحدهای سیاسی کوچک تر شاید به نفع همه باشد.
این واحدهای سیاسی کوچک تر، با تشکیل دولت_ ملتهای دمکرات و فدرال یا با
تجزیه کشورهای بزرگ محقق خواهند شد. از همین منظر است که تجزیه ایران،
روسیه و چین را در صورت مقاومت در برابر دمکراسی و فدرالیسم ناگزیر می دانم.
کوچک زیباست، هم در اقتصاد و هم در سیاست
فارسی
زبانان احتمالا با کتاب "کوچک زیباست" اثر اقتصاد دانی به نام شوماخر آشنا
هستند. عصاره آن کتاب این است که برای داشتن زندگی سالم، پویا و متلائم با
محیط زیست هرچه تکنولوژیها، شرکتها و موسسات کوچک تر باشند و هرچه محیط
کار معنابخش تر، دلپذیرتر و کرامت بخش تر باشد نتیجه بهتری خواهیم گرفت. او
مخالف مصرف گرایی و مبلغ توسعه پایدار بود که با بنگاههای کوچک و فن
آوریهای کوچک محتمل تر می نمود.
"لئوپولد
کور" همین ایده را در عالم سیاست به کار می گیرد . او براین باور است که
تنها یک علت در پشت سر همه بدبختی ها وجود دارد و آن بزرگی است. او می گوید
«هرگاه چیزی اشتباه و خطاست، بیش از اندازه بزرگ هم هست». کشورهای بزرگ با
قدرت مرکزی غیر دمکراتیک و فاقد حق خودگردانی واقعی (چین، اتحاد جماهیر
شوروی و بعد روسیه، ایران) نه تنها برای مردم خود جهنم آفریدهاند بلکه
برای صلح بین المللی نیز در مقاطعی مخاطره آفرین بودهاند!!!
بزرگی
کشور در کنار تمرکز قدرت در دست حزب واحد یا گروهی محدود قدرت مطلق را به
دست افراد جاه طلب می سپارد که برای همه خطرناک هستند. امروز محفل
امنیتی_نظامی آیت الله خامنهای با کشور بزرگی که در اختیار دارد برای همه
دنیا مشکل ایجاد می کند. یک نمونه آن دفاع تمام قد آنها از خونریزی به نام
بشار اسد است.
اندازه اهمیت دارد
اندازه
جغرافیایی برای دول متمرکز و غیر دمکراتیک تصوری از خود ایجاد می کند که
ممکن است بیش از ظرفیت ملی آن باشد و برای تحقق این تصور باید جنایتهایی
صورت گیرد و دروغهایی گفته شود. هزینه بزرگی که مردم دنیا برای کمونیسم و
فاشیسم پرداختند از یک جهت محصول بزرگی و غیر فدرال بودن دو رژیم فاشیستی و
کمونیستی در دو کشور آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بود. بزرگی ایران نیز خطر
اسلام گرایی را دو چندان ساخته است!
فعالیت رسانه های صدای آمریکا و بی بی سی فارسی از زبان عناصر ضدانقلاب
برای اضمحلال، خیلی بزرگند
جمله
فوق توجیهی بود برای کمک دولت به موسسات مالی خیلی بزرگ در بحران اقتصادی
سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ در ایالات متحده. استدلال این بود که گرچه این موسسات
خود مسبب بحران مالی و اقتصادی هستند، اما به علت بسیار بزرگ بودن نمی
توان گذاشت ورشکسته شوند چون در صورت ورشکستگی آنها، همه آسیب خواهند دید.
دولت
های بسیار بزرگ و غیر فدرال نیز در مراحلی به همین وضعیت «خودویرانگر» می
رسند و کسانی با استناد به هزینههای فروپاشی به همین منوال استدلال می
کنند که "برای فروپاشی خیلی بزرگ اند" یا هزینه فروپاشی آنها بسیار بالاست.
برای پرهیز از آن وضعیت از همین امروز می توان به ایده کوچک سازی واحدهای
اجرایی و اداری در قالب یک نظام فدرال اندیشید.
غرور بی حاصل
بزرگی
کشورهایی که حکومت آنها ظرفیت حکومت فدرال و واگذاری قدرت به مردم را
ندارند (مثل ایران، روسیه و چین) هم به حال مردم آن کشورها مضر است و هم به
حال همسایگان و مردم دیگر کشورها. هند، آلمان، و ایالات متحده نیز کشورهای
بزرگی هستند. امروز از جهت ازدواج همجنسگرایان، اعدام، سقط جنین، ساختار
اقتصادی و دهها موضوع دیگر ایالات گرد آمده در کشور ایالات متحده شرایط و
قوانین متفاوتی دارند و افراد مجبور نیستند شرایط یک ایالت را تحمل کنند و
همین موضوع است که پنجاه ایالت را در کنار هم نگاه داشته است!
شبکه های تجزیه طلب و حامیان پشت پرده آنها ...!
اما
تبتیها یا اویغورها در چین، چچنها و اینگوشها در روسیه یا کردها،
ترکمنها، بلوچها و عربها در ایران از چنین موقعیتی برخوردار نیستند. اگر
مردم و نخبگان سیاسی چین و روسیه و ایران نتوانند فدرالیسم را در چارچوب
ملتی بزرگ پذیرا شوند راه حلی که برای بسیاری باقی می ماند تجزیه است.
ضرب در ده یا صد
تصور
کنید که در کره زمین به جای حدود ۲۰۰ کشور، ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ کشور یا واحد
سیاسی مستقل وجود داشت. در این شرایط، میزان سرکوب اقلیتهای قومی و نژادی،
احتمال جنگهایی در مقیاس و مدت زمان جنگهای جهانی اول و دوم و جنگ ایران
و عراق یا جنگ ویتنام، و امکان شکل گیری دولتهای توتالیتر بسیار کاهش می
یافت. احتمال تجمع قدرت در دست اقلیتی نظارت ناپذیر و فراقانون در دنیایی
با ۲۰۰۰۰ یا ۲۰۰۰ ملت به شدت کاهش می یافت. تهدیدات امنیتی عمدتا ناشی از
تمرکز قدرت در جمعی نامسئول بوده است. در میان این ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ ملت آنها
که ظرفیت همکاری با یکدیگر را می داشتند در قالب دولت های فدرال گرد هم می
آمدند.
در
دنیایی با ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ کشور بسیاری از آن اقلیتها خود صاحب کشور می
شدند و دیگر اکثریت بزرگی آنها را سرکوب نمی کرد./ اتمام مقاله مجید محمدی
برگزاری نشست با حضور عناصر تجزیه طلب و حمایت های سازمان های غربی
جدایی
و تجزیه طلبی که تحت عنوان «فدرالیسم» یاد می شود هم اکنون دستاویزی برای
شروع گفتمانی جدید در محافل سیاسی داخلی و خارجی است،در این رابطه همانطور
که گفته شد متاسفانه برخی از چهره های سیاسی داخل نیز بر طبل پاره فدرالیسم
می کوبند و همنوا با ضدانقلاب خارج نشین نوای «فدرالیسم» سر می دهند.
دلایل
نویسنده که به صورت انتخابی از برخی از آثار نویسندگان غربی و تاریخ معاصر
حکومت ها برگزیده شده نیز موید این مهم است که فدرالیسم یعنی جدایی، جدایی
که به هرج و مرج ختم می شود و در سایه آن حاکمان استکبار به چپاول و غارت
ثروت ملت ها می پردازند. اگرچه نیت شوم نویسنده در هماهنگی کامل و بی کم
وکاست با اهداف رسانه دروغ پرداز انگلیسی (دولت استعمارگر) یعنی بی بی سی
فارسی می باشد اما دلایلی که نویسنده به آن استناد می کند به کل مساله دار
است.
-غرور
و احساسات ملی مبنای عقلانی دارند، در بسیاری از شرایط این احساس ضامن
بقای حکومت و جان آحاد ملت است، به طور مثال اگر در جنگ نابرابر هشت ساله
این باور و اعتقاد نبود تابه حال ایران عزیز توسط کشورهای غربی صلح طلب
(!!!) چند پاره می شد.
-چرا
در بین این همه کشور تنها به روسیه،ایران و چین تمرکز شده است، خصوصا
اینکه کشورهای مذکور حامی استراتژیک یکدیگر بوده و در برابر کشورهای
استکبار و مدعی آزادی خواهی (که هر روز جنگی برپا می کنند) در جهان
ایستادگی می کنند.
-
اگرچه اعتقادات فرهنگی، قومیتی و ... در میان ملتی بعید است مشکل ساز شود
اما در این نسخه پیچی فاکتور اسلام نادیده گرفته شده، دلیل آن نیز اتحاد
باور نکردنی است که عامل آن تنها اسلام می باشد.
-چه
کشورهایی غیر دمکراتیک و فاقد حق خودگردانی واقعی هستند،در این خصوص آیا
بهتر نیست نظری به کشورهای به اصطلاح آزاد داشته باشیم تا معنای
خودگرانی(حکومت مردم) را متوجه شویم. آمریکایی که مدینه فاضله نویسنده و
بسیاری از تحلیلگران ضدانقلاب می باشد امروز حداقل حمایت مردم را دارا می
باشد (جنبش 99 درصد) و نیز بالاترین تبه میزان بدهی دارد.
- اسلام گرایی را خطر بدانید ...
-اتحاد جماهیر شوروی قیاس مع الفارق است که خود بحث مفصل است.
-در
چند ساله اخیر کدام کشورها و با چه نیتی به کشورهای منطقه که هزاران
کیلومتر از آن فاصله دارند حمله ور شدند؟ آیا ایران، روسیه و چین آتش جنگ
در خاورمیانه افروختند یا آمریکا، فرانسه و انگلیس !!؟
-محفل
امنیتی_نظامی که نویسنده آن را به رهبری معظم مربوط می داند، غیر واقعی
است؛ ملت ایران به دستگاه اطلاعاتی خود می بالند چراکه بسیاری از نقشه های
شوم دشمنان را نقش برآب می کنند.
-چرا عدم تحقق فدرالیسم به تجزیه ختم کشورها ختم می شود؟
و...
منبع:ماهستیم
جدا از تخیلات خزعبل گونه این عدو و برخی رسانه ها ، باید کارایی حاکمیت با تکیه بر ایمان مردمی به اسلام به سرعت افزایش یابد . چنانچه شخص امام علی علیه السلام در راس حکومت وقت زیادی را برای شناسایی محل صرف بودجه های کمکی حکومت می گذاشتند و شخصا این کمک ها را توزیع می کردند .
در عین حال همین وامهای کلان و یارانه های سرسام آور بجای اینکه به تولید کننده برسد که تولید کند و به مصرف کننده ضعیف که در حد معمول بتواند مصرف کند ، به احتکار کننده و مصرف کننده افراطی داده می شود تا قیمت ها افزایش یابد .
این هم سناریوی رنگ و رو رفته از مفلسان خنک مایه است که بخاطر یک دستمال قیصریه آتش می زنند.
کاشکی اگر وقت شان نمی رسد که تاریح بخوانند حداقل اخبار روز را گوش می دادند و می آموختند این خط و خط کشی ها چه بلایی بر سر مردم بالکان در قلب اروپا آورده است...