گروه سياسي ـ سیدمجتبی نعیمی: سه شنبه نوزدهم دی ماه، مردم قم به مناسبت سالگرد قیامشان به دیدار رهبر انقلاب رفتند. دیداری که در آن، علاوه بر صحبتهایی دربارهی این مناسبت، مطالبی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نیز بیان شد. رهبر انقلاب از یکسو به مسئلهی "انتخابات آزاد" که شعار برخی از سیاسیون در این روزها شده اشاره کردند و از سوی دیگر، به شرایط سخت ریاست جمهوری و لزوم توانایی کاندیداها برای فائق آمدن بر این سختی توجه داشتند. اما نقطهی عطف این بیانات، پرداختن به مسئلهی "انتخابات آزاد" بود:
«برخی به طور مکرر میگویند که انتخابات باید آزاد برگزار شود. معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سی دههی اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفهای شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند ... در کدام کشور دربارهی صلاحیتها، ملاحظات لازم انجام نمیشود؟ چرا اینقدر بر این مسئله تکیه و تلاش میکنید در ذهن مردم این تصور بوجود بیاید که شرکت در انتخابات فایده ندارد؟ ... مبادا دچار غفلت شوید و جدول مورد نظر دشمن را پر کنید.»
آیا این برای بار اول است که ما در فضای سیاسی کشور و چند ماه قبل از انتخابات، هیاهوی "برگزاری انتخابات آزاد" را میشنویم؟ مگر در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، شعارها و جار و جنجالها در همین خصوص به اوج خود نرسید؟ و مگر در همین مقطع زمانی نبود که بعضی آنقدر پیش رفتند که تنها به نظارت سازمان ملل نظر داشتند؟ آیا پس از اتفاقات سال 88 و چند ماه قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 90، عدهای فریاد نکردند که اگر انتخابات آزاد نباشد، ما نیستیم؟
اگر جواب همهی سوالات فوق مثبت است، پس چرا هنوز "بعضی" در تلاشند تا فتنه انگیزیهای این روزها را چیز جدیدی معرفی کنند؟ همان بعضیهایی که در اوج فتنهی 88 از ایشان توقع میرفت تا وسط میدان باشند. اما وسط غبارهای فتنه، یا دوشیده میشدند یا میدوشاندند. آیا نیت این "بعضی"ها آن است که گذشته را پاک کرده و بازی را از نو شروع کنند؟ گویی در این چهار سال هیچ اتفاقی نیافتاده، هیچ کدام از این "بعضی"های "خواص" ریزش نکردهاند و نقطه سر خط، همه چیز از نو.
شاید بپرسید چه فرقی بین "تازه بودن" فتنهی انتخابات آزاد با "قدیمی بودن" آن و ریشهدار بودنش وجود دارد؟ فرقش در همین "ریشهدار" بودنش است. وقتی مسئلهای ریشه نداشت، هر جوری که بخواهی میتوانی با آن بازی کنی. میتوانی همهی حرفهای قبلیات را پاک کنی و خیلی تر و تمیز، بیایی وسط میدان و ندای انا رجلٌ سر دهی. وقتی همه چیز را پاک کردی و مسائل ریشهدار چیز جدیدی معرفی کردی، هم میتوانی "موسوی و کروبی را از سران فتنه ندانی" و هم میتوانی "از نوشتن نامهی فتنه، پشیمان" نباشی.
اما وقتی فتنهی انتخابات آزاد را مسئلهای قدیمی و ریشهدار ببینی، هم میتوانی سفرهی حرام این فتنه را تشخیص دهی و هم میتوانی آدمهای نشسته بر سر آن سفره را ردیابی کنی. وقتی بدانی که این حرفها چیز تازهای نیست، بصیرت پیدا میکنی و خواسته یا ناخواسته، جدول دشمن را پر نمیکنی. علاوه بر اینها، یادت میآید همهی آنهایی که در گذشته برای شعار برگزاری انتخابات آزاد به مرز انتحار رسیدند و تا شب قبل از انتخابات حرف از نیامدن میزدند، روز انتخابات در صف اول رأی دهندگان بودند. چون بهتر از هر کسی میدانستند که حرفشان اعتباری ندارد. و البته دو نکتهی بسیار مهمتر:
اول اینکه وقتی بدانی این فتنه، ادامهی همان چیزهای قبلیست، ایمانت بیشتر میشود. ایمانت به گذر سالم و سلامت از تکرار جدید حرفها قدیمی. به اینکه باز هم امریکا و مزدوران داخلیاش هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. به اینکه رهبرت همچنان بهترین و روشنبینترین رهبر روی زمین است. به اینکه باز هم باید پشت رهبر انقلاب بود تا به مملکتمان آسیبی نرسد.
و دوم اینکه برویم و یک سوزن برداشته، به خودمان بزنیم و ببینیم کجای کار کم گذاشتهایم که هنوز، فتنه نخوابیده است. هنوز هم "بعضی"ها میدان را برای فتنه انگیزی باز میبینند و هنوز، رهبر انقلاب باید موضوعی بپردازد که دیگر دارد به یک زخم قدیمی تبدیل میشود. چرا ما نمیتوانیم مرهمی برای این زخم باشیم؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com