يكي از پديدههايي كه اگر در مسير تعادل قرار نگيرد ميتواند يك آسيب جدي براي خود فرد و در نهايت جامعه باشد، همه چيز را سياسي ديدن است.
بعضيها
همه چيز را سياسي ميبينند! مثلاً اگر زمين در يكي از خيابانهاي شهر نشست
بكند و گودالي حفر شود، اين «بعضيها» بيدرنگ آن را به سياست و
سياستمداران ميچسبانند! اين «برخيها» حتي آلودگي هوا را هم به سياست گره
ميزنند!
افرادي كه همه موضوعات و رخدادها را سياسي ميبينند و با
ميكروسكوپ سياست در صدد تجزيه و تحليل عناصر مسائل بر ميآيند، در وهله
نخست، لذت، شيريني و آرامش زندگي را از خودشان سلب ميكنند و در وهله دوم،
سبب آزار ديگران ميشوند.
يكي از معاني و تعاريفي كه براي سياست بيان
ميشود اين است: «سياست يعني تربيت و رام كردن اسب چموش و سركش»؛ بر اين
مبنا، واضح است كه هركسي قدرت و تدبير رام كردن يك اسب چموش را ندارد. از
سوي ديگر، سياست به خاطر ماهيت پيچيده و تودرتويي كه دارد، براي تجزيه و
تحليل شدن يا نيازمند استاد و دانش آموخته فهيم اين رشته است يا افرادي كه
هرچند دانش آموخته دانشگاهي اين رشته نيستند اما ذهني خلاق و پيچيده دارند
كه از عهده تحليل پيچيدگيهاي سياست بر ميآيد.
به همين دليل، افرادي
كه جزو اين دو دسته نيستند و عادت كردهاند همه چيز را سياسي ببينند، چون
از عهده شناخت و كالبدشكافي پيچيدگيهاي سياست بر نميآيند، به نتايج و
نظريههاي نادرستي ميرسند كه اين نتايج غلط به مرور، از آنان افرادي «دريم
استيلر» يعني «منفيباف» ميسازد و همين منفي بافيها سبب ميشود كه
بدبيني و غيرواقع بيني به شاكله شخصيتي و انديشهاي آنان رسوخ كند. اين
افراد در نهايت به جايي ميرسند كه حتي مهر و محبت و ابراز عشق صادقانه
همسر يا شوهر خود را نيز سياسي ميبينند!
گاهي اين اتفاق در لايههاي
مديريتي يا براي برخي سياستمداران هم رخ ميدهد و بعضي از اين افراد هم به
بيماري «همه چيز را سياسي ديدن» مبتلا ميشوند. اينجاست كه اگر يكي از
كارمندان و همراهان چنين مديران يا سياستمداراني، حتي اگر انتقادات منطقي و
به جايي نسبت به روند امور در آن سازمان يا بخش داشته باشد، انتقادش با
«عينك سياسي» ديده و با «سمعك سياسي» شنيده ميشود. در چنين شرايطي، فرد
منتقد يا به انزوا كشانده ميشود يا با «حذف» روبهرو ميگردد. مبتلايان به
بيماري خطرناك «همه چيز را سياسي ديدن»، طي زمان به بيماري ديگري به نام
«توهم توطئه» نيز مبتلا ميشوند و روح و فكرشان وارد فاز شيزوفرني(توهم)
ميشود. در طول تاريخ، افراد متوهم عامل بسياري از حوادث ناگوار فردي،
خانوادگي، ملي و جهاني بودهاند. به هر حال، سياست فقط بخشي از زندگي است و
بيتدبيري محض است اگر با ابتلا به بيماري سياسيبيني امور، شادي و آرامش
را از زندگي خودمان و ديگران سلب كنيم.