کد خبر: ۱۱۶۵۵۲
تاریخ انتشار:
گفت‌وگو با دکتر علی‌اصغر کیا

«اینترنت ملی؛ فرصت‌ها و تهدیدها»

پس از گذشت نزدیک به دو دهه از ظهور اینترنت در ایران، در چند ماه اخیر، بحث ملی شدن اینترنت، اینترنت پاک و شبکه ملی اطلاعات مطرح شده است که تا کنون نیز ادامه دارد. از سویی سازمان‌های دولتی و نهادهای متولی آن، بر کارکردها و اثرات مثبت آن تأکید دارند و از طرف دیگر، کاربران اینترنت با نقاط مبهم زیادی در این زمینه مواجهند...
بولتن نیوز :   پس از گذشت نزدیک به دو دهه از ظهور و رواج اینترنت در ایران، در چند ماه اخیر، بحث ملی شدن اینترنت، اینترنت پاک و شبکه ملی اطلاعات مطرح شده است که تا کنون نیز ادامه دارد. از سویی سازمان‌های دولتی و نهادهای متولی آن، بر کارکردها و اثرات مثبت آن تأکید دارند و از طرف دیگر، کاربران اینترنت با نقاط مبهم زیادی در این زمینه مواجهند. برخی شبکه‌ی ملی اطلاعات را مساوی قطع رابطه با جهان می‌دانند و برخی آن را شبکه‌ای برای کنترل و نظارت بیشتر بر مردم، فیلتر کردن و محدودیت دسترسی، تضییع حقوق شهروندی و مواردی از این قبیل می‌شمرند.[1] این نگرش‌ها و نقاط مبهم ما را بر آن داشت تا گفت‌وگویی با دکتر «علی‌اصغر کیا»،عضو هیئت علمی گروه ارتباطات و معاون پژوهشی دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، در این زمینه انجام دهیم.
 
تعریف شما از شبکه‌ی ملی اطلاعات چیست و هدف و دلیل روی کار آمدن آن را چه می‌دانید؟
 
مدت‌ها بود که شرکت مخابرات به علت تأثیرات سوء اینترنت و به ویژه شبکه‌های اجتماعی، به دنبال راه‌اندازی اینترنت پاک و ترویج آن در مدارس و دانشگاه‌ها بود. بر این مبنا، مباحث مربوط به راه‌اندازی اینترنت در سطح ملی شکل گرفت تا به این ترتیب، اطلاعات پالایش‌شده در اختیار افراد قرار گیرد. این موضوع ابتدا در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی مطرح شد و برخی پیشنهاد دادند مرحله به مرحله از این شبکه استفاده شود تا به مرور جنبه‌ی عمومی پیدا کند.
 
در ابتدا بحث‌های زیادی مطرح بود که این اقدام بیشتر با هدف نظارت و کنترل است و آزادی عمل افراد را کم می‌کند، اما توضیحات مخابرات و شورای اطلاع‌رسانی، مبنی بر اینکه قرار نیست شبکه‌ی اینترنت سراسری قطع شود و شبکه‌ی ملی در کنار شبکه‌ی بین‌المللی اینترنت فعالیت می‌کند، تا حدی توانست کاربران را قانع کند. هدف اولیه‌ی این موضوع بیشتر استفاده‌ی گروه‌های خاص نظیر بانک‌ها و سازمان‌های دولتی بود که بعضاً از آن‌ها کلاهبرداری یا سوءاستفاده‌ی مالی اینترنتی شده بود و شبکه‌ی ملی اطلاعات می‌توانست امنیت زیادی را برای ارائه‌ی خدمات آن‌ها فراهم کند.
 
شبکه‌ی ملی اطلاعات می‌تواند کاربردهای مختلفی داشته باشد؛ نظیر اطلاع‌رسانی، ارائه‌ی خدمات شبکه‌ی سراسری در سطحی محدودتر، اما با ضریب امنیتی بالاتر، ارائه خدمات اداری، جنبه‌های آموزشی (نظیر توسعه دانشگاه‌های مجازی و آموزش مجازی در مدارس).
 
در ابتدای طرح اینترنت ملی تصور می‌شد، این اقدام بیشتر با هدف نظارت و کنترل است، اما توضیحات مخابرات و شورای اطلاع‌رسانی، مبنی بر اینکه قرار نیست شبکه‌ی اینترنت سراسری قطع شود و شبکه‌ی ملی در کنار شبکه‌ی بین‌المللی اینترنت فعالیت می‌کند، تا حدی توانست کاربران را قانع کند.
 
آیا درباره‌ی اثرات سوء شبکه‌ی اینترنت آسیب‌شناسی انجام شده است تا با استناد به آن، بحث پالایش اطلاعات مطرح شود؟
 
دقیقاً چنین کاری انجام نشده است، اما مرکز تحقیقات اجتماعی شرکت مخابرات از مدت‌ها قبل تصمیم داشت در زمینه‌ی اثرات سوء ماهواره و اینترنت تحقیقاتی انجام دهد. مرکز فناوری رسانه‌های دیجیتال در وزارت ارشاد نیز به تازگی آگهی‌هایی را درباره‌ی توجه به حریم خصوصی در فضای مجازی و نظارت خانواده‌ها بر فرزندان در این محیط پخش می‌کند. در شورای اطلاع‌رسانی نیز بحث‌هایی درباره‌ی عوارض و اثرات منفی این شبکه‌ها بر خانواده‌ها و تأثیرات منفی فرهنگی آن مطرح شد و به دنبال این موضوعات، بحث سخت‌افزاری شبکه‌ی ملی اطلاعات روی کار آمد تا کسانی که نمی‌خواهند در معرض این خطرات قرار بگیرند از این شبکه استفاده نکنند.
 
به نظر شما، شبکه‌ی ملی اطلاعات را می‌توان به عنوان یک فرصت دانست یا این شبکه محدودیتی برای کاربران اینترنت محسوب می‌شود؟
 
شبکه‌ی ملی اطلاعات محدودیت نیست؛ یعنی این گونه نیست که با روی کار آمدن شبکه‌ی ملی اطلاعات، شبکه‌ی سراسری دچار مشکل شود و سرعت یا کاربران آن کاهش پیدا کند، بلکه هر قدر محتوای شبکه‌ی ملی تقویت شود و جایگاه مناسب‌تری در زندگی افراد داشته باشد، بهتر می‌تواند مورد استقبال قرار گیرد و در نتیجه، یک فرصت محسوب می‌شود.
 
طبیعتاً شبکه‌ی اینترنت سراسری، به دلیل ماهیت و خدمات مختلفی که ارائه می‌کند، بسیار جذاب است و بیشتر از سوی مخاطب مورد توجه قرار می‌گیرد؛ به ویژه در زمینه‌ی اتاق‌های گفت‌وگو،[2] دوست‌یابی‌ها و شبکه‌های مجازی اجتماعی. اگر کاربردهای شبکه‌ی سراسری در کشور شناخته شود و سعی شود خدمات پرطرفدار از طریق شبکه‌ی ملی نیز ارائه گردد، توفیق بیشتری عاید شبکه‌ی ملی می‌شود.
 
اینترنت امروزه رسانه‌ای است که در میان اغلب گروه‌های سنی رواج پیدا کرده و جایگزین بسیاری از رسانه‌های قدیمی‌تر (مثل کتاب و روزنامه) شده است و مردم اغلب با آن سرگرم می‌شوند. جامعه‌ی ما نیز، به دلیل جوان بودن، تمایل زیادی به استفاده از خدمات اینترنتی دارد. اگر بخواهیم جذابیت رسانه‌ها را در میان گروه‌ سنی جوانان رتبه‌بندی کنیم، اینترنت و تلویزیون پرطرفدارترین رسانه‌ها هستند و روزنامه، رادیو، سینما و دیگر رسانه‌ها در اولویت بعدی قرار می‌گیرند.
 
همان‌ طور که میزان استقبال شهروندان از اینترنت بیشتر شده، لازم است که به همین ترتیب نیز ارائه‌ی خدمات اینترنتی پیشرفت کند. مثلاً ثبت‌نام آزمون‌های سراسری از مقطع کاردانی تا دکترا از طریق اینترنت، اقدام بسیار مناسبی است که نیاز به پورتال‌های قوی دارد تا بتواند پاسخ‌گوی تعداد بالای کاربران باشد.
 
بانک‌‌ها نیز همین طور هستند. به رغم برخی اختلال‌‌هایی که در شبکه‌ی شتاب ایجاد می‌‌شود، امروزه بانک‌‌ها خدمات مطلوبی از این طریق ارائه می‌‌دهند که در گذشته وجود نداشت. در مجموع از این طریق، خدمات مختلفی از سوی شهرداری‌‌ها، سازمان ثبت احوال، آموزش و پرورش، وزارت علوم و به طور کلی سازمان‌‌های مرتبط با مردم ارائه می‌‌شود. در مورد شبکه‌ی ملی اطلاعات نیز همین گونه است؛ یعنی اگر به واسطه‌ی آن، خدمات‌دهی سازمان‌‌ها مطلوب‌‌تر و به‌روزتر شود، کاربران زیادی را به خود جذب می‌کند.
 
اگر بخواهیم جذابیت رسانه‌ها را در میان گروه‌ سنی جوانان رتبه‌بندی کنیم، اینترنت و تلویزیون پرطرفدارترین رسانه‌ها هستند و روزنامه، رادیو، سینما و دیگر رسانه‌ها در اولویت بعدی قرار می‌گیرند.
 
 شما کاربر اینترنت را با توجه به چه معیارهایی (تعداد ساعت استفاده در روز، سرعت اینترنت مورد دسترسی، خدمات مورد استفاده، تجهیزات و امکانات و...) تعریف می‌کنید؟ تا چه اندازه با تعاریفی که مراکز آمار ارائه می‌دهد موافق هستید؟
 
مراکز آمارگیری در مورد ارائه‌ی ضریب نفوذ اینترنت متفاوت‌اند و اختلاف نظر زیادی میان آمارهای آن‌ها مشاهده می‌شود. برای توسعه‌ی شبکه‌ی ملی اطلاعات، یکی از بحث‌های اساسی، سرعت اینترنت است که نیاز به خدمات فنی دارد که شرکت مخابرات باید متحمل آن شود تا هزینه‌های دسترسی به اینترنت پرسرعت را کاهش دهد و افراد و خانواده‌های بیشتری از آن استفاده کنند.
 
البته چون ارائه‌ی خدمات ارزان‌تر برای مخابرات مقرون به صرفه نیست، اینترنت پرسرعت جنبه‌ی عمومی پیدا نکرده است و فقط افراد خاصی مثل دانشگاهیان به آن دسترسی دارند. علاوه بر مراکز داخلی، مراکز خارجی هم وجود دارند که این آمارها را اعلام می‌کنند، مانند اتحادیه‌ی جهانی مخابرات یا وب‌سایت الکسا[3] که از بیرون ایران تعداد کاربران و ضریب نفوذ اینترنت را اعلام می‌کنند و برای آن‌ها نیز بحث سرعت اینترنت بسیار مهم است.
 
نمی‌توان گفت که در زمینه‌ی رواج و توسعه‌ی اینترنت در کشور رشدی وجود نداشته است، اما انتظار می­رود که حداقل نیمی از جمعیت 75 میلیونی ایران به راحتی به اینترنت دسترسی داشته باشند و از این افراد نیز حداقل نیمی از آن‌ها اینترنت پرسرعت استفاده کنند. وضعیت موجود بیانگر آن است که ما هنوز به وضعیت ایده‌آل نرسیده‌ایم. البته در مقایسه با 5 یا 10 سال قبل، شرایط بهتر شده است، به ویژه در دانشگاه‌های فنی نظیر «شریف» و «علم و صنعت» که شرایط فنی بالاتر و بهتری دارند، خدمات اینترنتی بهتر و مطلوب‌تری ارائه می‌شود.
 
در ایران اینترنت در سطح عمومی توسعه پیدا نکرده است و هنوز هم افرادی از کارت‌های دایل‌آپ[4] استفاده می‌کنند. کشورهایی نظیر مالزی و سنگاپور با توسعه‌ی زیرساخت‌های ارتباطی و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی توانسته‌اند دسترسی به اینترنت را افزایش دهند. شهروندان آن‌ها برای استفاده‌ی نامحدود از اینترنت مبالغ کمی پرداخت می‌کنند و حتی تماشای فیلم از طریق اینترنت صورت می‌گیرد. این در حالی است که ما هنوز نتوانسته‌ایم دسترسی به اینترنت را برای همه و با سرعت مطلوب فراهم کنیم.
 
با ملی شدن اینترنت نحوه‌ی فعالیت شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی خدمات اینترنتی[5] چه تغییری می‌کند؟
 
اینترنت رسانه‌ی پویایی است و لازمه‌ی حضور و استمرار در آن، تغییرات مداوم خدمات و به‌روز بودن است. مثلاً مخابرات برای تماس‌‌های خارجی سرویس «020» یا بیستاک را جایگزین سرویس «00» کرد. در مورد شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی خدمات اینترنتی نیز به همین صورت است. آن‌ها باید برای رقابت در بازار، متناسب با شرایط روز، نوع و نحوه‌ی فعالیت و خدمات خود را عوض کنند. زمانی این شرکت‌ها صرفاً کارت‌های اینترنتی ساعتی ارائه می‌کردند، ولی به مرور توانستند خدمات اینترنت پرسرعت را در اختیار مردم قرار دهند. امروزه این شرکت‌ها خدماتشان صرفاً تجاری و اقتصادی نیست، بلکه خدمات آموزشی نیز ارائه می‌دهند.
 
واژه‌ی اینترنت، مفاهیم جهانی و بین‌المللی را به ذهن متبادر می‌کند. آیا این موضوع با ملی شدن اینترنت تناقض ندارد؟
 
اینترنت شبکه‌ی شبکه‌هاست. در ابتدا که بحث اینترنت ملی مطرح شد، این دغدغه در ذهن افراد به وجود آمد که شبکه‌ی جدیدالتأسیس قرار است جایگزین اینترنت سراسری شود. این مشکل در ابتدا وجود داشت و مسئولین ذی‌ربط نیز کار خاصی برای زدودن این تصور منفی که قرار است اینترنت سراسری قطع یا فیلتر شود و دیگر ارتباط با دنیای خارج وجود نخواهد داشت انجام ندادند. مسئولین با تأخیر اعلام کردند که قرار نیست جایگزینی صورت بگیرد و شبکه‌ی ملی اطلاعات در داخل کشور آن قدر توسعه پیدا خواهد کرد که بتواند به راحتی موازی با شبکه‌ی سراسری عمل کند. اگر شبکه‌ی ملی اطلاعات بتواند خدمات خوب و گسترده‌ای ارائه دهد، احتمالاً اکثر افراد استفاده از آن را به یاهو یا گوگل ترجیح می‌دهند.
 
قطعاً با توسعه‌ی شبکه‌ی داخلی نه تنها محدودیتی به وجود نمی‌آید، بلکه حتی این شبکه‌ها می‌توانند خدماتی جدیدتر، بهتر و متناسب با شرایط اجتماعی کشور ارائه دهند. البته آگاه‌سازی و هوشیارسازی شهروندان بسیار مهم است و افراد باید بدانند که همه‌ی اطلاعات موجود در اینترنت مفید نیست و باید خودشان دروازه‌بان و گزینشگر باشند. اگر شهروندی به این مسائل آگاه نباشد، مورد هجمه قرار می‌گیرد یا از اطلاعات به طور نامطلوبی استفاده می‌کند. در مورد برخی گروه‌ها مانند جوانان این مسئله وجود دارد.
 
سرقت‌ها و کلاهبرداری‌های اینترنتی، مشکلات اخلاقی و مسائل امنیتی، که نه فقط ایران، بلکه تقریباً همه‌ی کشورها با آن مواجه هستند، نمونه‌هایی از مسائل خطرآفرین در اینترنت به شمار می‌روند. در خیلی از کشورها، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، اجازه نمی‌دهند که افراد به‌ راحتی در هر محیطی وارد شوند و آن‌ها را کنترل می‌کنند. این نظارت، کیفیت کار با اینترنت را افزایش می‌‌دهد.
 
به این ترتیب، می‌توان گفت شبکه‌ی ملی اطلاعات، تناقضی با اینترنت سراسری ندارد، چون از طریق شبکه‌ی ملی اطلاعات هم می‌توان به شبکه‌ی اینترنت سراسری دسترسی داشت. البته به شرطی که محدودیت و گزینشگری وجود نداشته باشد و سرعت و شرایط مناسب آن فراهم باشد.
 
آیا کشورهای دیگری هم هستند که در این زمینه تجربه داشته باشند یا ایران اولین کشور در این عرصه به شمار می‌رود؟
 
سنگاپور، که مهد الکترونیک دنیا تلقی می‌شود، کره و کشورهای شرق آسیا زیرساخت‌های ارتباطی را بدون هیچ محدودیتی توسعه داده‌اند و توسعه‌ی خدمات منجر به دسترسی زیاد افراد و کاهش هزینه‌های آن شده و در کنار آن، آموزش به مردم نیز مد نظر قرار گرفته است. امروزه ارتباط گسترده‌ی فناوری‌های تلفن همراه، کامپیوتر و اینترنت باعث شده است افراد تقریباً همه‌ی کارهای خود را از طریق تبلت‌ها انجام دهند، به ویژه در کشورهای آمریکا، مالزی، استرالیا، سنگاپور و... خیلی کم دیده می‌شود که افراد کتاب در دست داشته باشند و بیشتر با تلفن‌های همراه و تبلت‌ها سروکار دارند و حتی از کتاب‌های اینترنتی استفاده می‌کنند.
 
 کلاهبرداری‌های اینترنتی، مشکلات اخلاقی و مسائل امنیتی، که همه‌ی کشورها با آن مواجه هستند، نمونه‌هایی از مسائل خطرآفرین در اینترنت به شمار می‌روند. در خیلی از کشورها، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، افراد به راحتی اجازه‌ی ورود به اینترنت ندارند و کنترل می‌شوند. این نظارت، کیفیت کار با اینترنت را افزایش می‌‌دهد.
 
 رواج این مسئله را در دانشگاه‌های خودمان هم می‌توان مشاهده کرد که چقدر مراجعه‌ی اساتید به کتابخانه کم شده است، به دلیل اینکه اینترنت نیاز آن‌ها را برطرف می‌‌کند. حتی ناشران نیز تمایل دارند کتاب‌های متنی را به کتاب‌های صوتی تبدیل کنند تا افراد بتوانند در رفت‌وآمدهای روزانه‌ی خود از آن‌ها استفاده کنند.
 
پس اینترنت به میزان زیادی شکل ارائه‌ی دیگر رسانه‌ها را تغییر داده و این مسئله اجتناب‌ناپذیر است.
 
همه‌ی کشورها دیر یا زود با آن مواجه می‌شوند و به همین دلیل باید به گسترش آن بها داده شود.
 
نکته‌ی دیگر اینکه کشورهایی نظیر مالزی، سنگاپور، هند و استرالیا در بحث توسعه‌ی زیرساخت‌های ارتباطی بیشتر به دوردست‌ها و آینده توجه دارند و برنامه‌ریزی‌هایشان بلندمدت است. مثلاً مالزی برای سال 2040 برنامه‌ریزی کرده است. آن‌ها بیشتر دوره‌های 10 یا 20 ساله را مد نظر قرار می‌دهند. در این کشورها اینترنت سراسری با سرعت بالا وجود دارد و در کنار آن، شبکه‌های داخلی نیز به ویژه در سطح دانشگاه‌ها فعالیت می‌کنند و به شهروندان خدمات ارائه می‌دهند. اینترنت برای آن‌ها ابزار ترویج، توسعه و تبادل فرهنگی است.
 
باید در نظر داشت که توسعه‌ی زیرساخت‌ها در یک شب اتفاق نمی‌افتد. متأسفانه در ایران به تازگی بحث جنبه‌های فرهنگی شبکه‌‌های اجتماعی مطرح شده است و فیلم، سریال و آگهی‌های تبلیغاتی درباره‌ی آسیب‌های اجتماعی این شبکه‌ها ساخته می‌شود، در حالی که سال‌های زیادی از حضور و رواج این شبکه‌ها در کشور می‌گذرد. باید از همان بدو ورود تکنولوژی به کشور، جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی آن مد نظر قرار گیرد و سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های متناسب با آن انجام شود، نه پس از اینکه آن تکنولوژی رواج پیدا کرد.
 
پس می‌توان گفت که بحث راه‌اندازی شبکه‌ی ملی اطلاعات در واقع به نوعی رفع و رجوع سهل‌انگاری‌هایی است که در زمینه‌ی اطلاع‌رسانی درباره‌ی آسیب‌های اینترنت اتفاق افتاده است؟
 
بخشی از این اقدام می‌تواند ناشی از این موضوع باشد، اما به هر حال شرایط جامعه هم تغییر کرده است.
 
امروزه خود خانواده‌ها نیز به اثرات منفی اینترنت اذعان دارند. در این رابطه می‌توان به بحث حریم خصوصی، آسیب‌های روحی و روانی و انزوای افراد اشاره کرد که تمام روابط اجتماعی‌شان به اینترنت محدود می‌شود. تأکید می‌کنم که این مسائل مختص ایران نیست و همه‌ی کشورها کم‌وبیش با آن‌ها درگیر هستند.
 
به این ترتیب، با توجه به گفته‌های شما، شبکه‌ی ملی اطلاعات در کل دنیا به عنوان یک فرصت تلقی می‌شود؟
 
بله، باید در نظر داشت که زمانی ممکن است شبکه‌ی سراسری قطع شود، پس باید راهکاری برای آن اندیشید. مثلاً در حال حاضر «ایران‌داک» اطلاعات و پایان‌نامه‌های دانشجویان را ثبت و ذخیره می‌کند و سپس به دانشگاه‌ها خدمات رایگان ارائه می‌دهد، ولی ممکن است این سازمان زمانی تصمیم بگیرد خدمات خود را قطع کند، در چنین شرایطی چه کار می‌توان کرد؟ در مورد اینترنت هم وضع به همین صورت است.
 
اگر آمریکا روزی تصمیم گرفت که خدمات ارائه ندهد یا اینترنت در بخشی از کشور فیلتر شود، باید راهکاری وجود داشته باشد که این جریان قطع نشود. به همین خاطر، شبکه‌ی ملی اطلاعات به عنوان یک راهکار شناخته می‌شود. البته اینکه محتوا و ساختار آن چگونه باشد و چه تبادلی با شبکه‌ی سراسری داشته باشد بسیار مهم است. علاوه بر این، ذهنیت افراد نیز باید اصلاح گردد، چون قرار نیست اینترنت سراسری قطع شود و اینترنت ملی جایگزین آن گردد.
 
ایران یکی از مشارکت‌کنندگان در مباحث جامعه‌ی اطلاعاتی است. به نظر شما، ملی شدن شبکه‌ی اطلاعات کشور به حضور ایران در این عرصه لطمه می‌زند؟ آیا سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای، مثل سازمان ملل، یونسکو، اتحادیه‌ی بین‌المللی ارتباطات دور، جامعه‌ی ارتباطات دور آسیا و اقیانوسیه و... نسبت به این موضوع واکنش نشان می‌دهند؟
 
به خودی خود نه. این موضوع بستگی به نحوه‌ی ارتباط ما در عرصه‌ی بین‌المللی دارد؛ یعنی اگر ما بخواهیم ارتباط خود را با دیگر کشورها قطع کنیم و ایزوله شویم، این مسئله به رابطه‌ی ما با آن‌ها ضربه می‌زند؛ اما اگر شبکه‌ی ملی اطلاعات بتواند در کنار اینترنت سراسری به خوبی عرض اندام کند، خدمات مطلوب ارائه دهد و سایر کشورها توانمندی و قابلیت آن را بشناسند، می‌تواند فرصت خوبی برای کشور باشد. سازمان‌های بین‌المللی و انجمن‌هایی که در آسیا و اقیانوسیه فعالیت می‌کنند اگر بدانند در ایران چنین شبکه‌ای از نظر ساختاری توسعه یافته است و امکان همکاری نیز وجود دارد، حتماً از آن استقبال و به گسترش آن کمک می‌کنند.
 
پس این سازمان‌ها در این زمینه حمایت‌گر هستند؟
 
بله، اما اگر این شائبه‌ی سیاسی وجود داشته باشد که ایران می‌خواهد دور از چرخه‌ی اطلاعاتی قرار بگیرد و خود را ایزوله کند، ما با حصر اطلاعاتی مواجه می‌شویم. به نظر من، سازمان‌های بین‌المللی می‌توانند زمینه را برای توسعه‌ی این شبکه فراهم کنند و نه تنها این موضوع لطمه‌ای به کشور وارد نمی‌کند، بلکه فرصتی برای جذب سرمایه‌گذاری‌‌های خارجی است. برای مثال، اگر شبکه‌ی ملی در بخش‌های مربوط به نفت، نیرو، پتروشیمی و انرژی توسعه پیدا کند، کشورهای دیگر می‌‌توانند از طریق همین شبکه فعالیت خود را عرضه نمایند. پس این شرط مهم است که با این شبکه‌، سیاسی برخورد نشود و به جای اینکه یک موضوع ملی باشد، صرفاً یک نهاد خاص در این زمینه فعالیت کند و از حالت ملی خارج شود. اگر این گونه شود، شبکه‌ی ملی اطلاعات جایگاه واقعی خود را از دست می‌دهد؛ یعنی لازم است که دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی و سازمان‌های اجرایی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و خدمات خود را از طریق این شبکه ارائه دهند.
 
مراکز علمی و دانشگاهی چه کاری برای شبکه‌ی ملی اطلاعات و به ویژه شائبه‌ها و منفی‌نگری‌هایی موجود درباره‌ی آن انجام داده‌اند؟ آیا همایش، نشست، ارائه‌ی مقاله و مواردی از این قبیل وجود داشته است؟
 
در واقع به نظر می‌رسد که نگرش منفی به شبکه‌ی ملی اطلاعات محدود به عموم نیست، بلکه تحصیل‌کردگان و دانشگاهیان نیز نسبت به این موضوع رویکردی منفی یا شاید مبهم دارند.
 
درست است. متأسفانه کار چندانی در این زمینه انجام نشده است. به تازگی پیشنهادی به دانشگاه علامه، که قطب ارتباطات ایران شناخته می‌شود، ارائه داده‌ایم که نشست تخصصی یا همایشی در زمینه‌ی شبکه‌ی ملی اطلاعات با همکاری مخابرات و پژوهشکده‌ی ارتباطات برگزار شود و دانشگاه علامه متولی آن باشد. در این نشست می‌توان علاوه بر اطلاع‌رسانی و شفاف‌سازی و پرداختن به جنبه‌های علوم انسانی و اجتماعی، به جنبه‌های فنی موضوع هم توجه کرد و از اساتید و صاحب‌نظران دانشگاه‌های فنی کشور بهره برد. البته این امر نیاز به حمایت‌‌‌های مالی دارد تا جنبه‌ی تجاری و تبلیغاتی پیدا کند، بلکه حالت علمی و دانشگاهی خود را حفظ نماید. این همایش می‌تواند هم معرف شبکه‌ی ملی اطلاعات باشد و هم تبیین‌کننده‌ی جایگاه آن به صورت علمی.
 
در پایان باید به این نکته اشاره کنم که هرچند ضریب نفوذ اینترنت در ایران چندان مطلوب نیست، اما ایران نسبت به کشورهای منطقه در وضعیت بهتری قرار دارد. به علاوه، اگر دهه‌های 70، 80 و 90 را با امروز مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم در سطح دانشکده‌ها، هم خدمات مختلف آموزشی گسترش داشته است و هم اینکه دانشجویان بسیار بیشتر از قبل نسبت به این موضوع علاقه و آگاهی دارند. البته لازم است فعالیت‌هایی که در زمینه‌ی زیرساخت‌های ارتباطی صورت می‌گیرد هدفمند، جهت‌دار و بلندمدت باشند تا اثرات مطلوبی بر جامعه بگذارند.
 

پی‌نوشت‌ها:

 

1. برگرفته از اظهار نظر بینندگان سایت تابناک به خبر «اعلام زمان بهره‌برداری از اینترنت ملی»، مورخ 29 بهمن 1390، کد خبر: 227677
 
[2]Chat room
 
 
[4]Dial up
 
[5]ISP
 
منبع : برهان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین