از زمانی که دکتر فرهاد دانشجو سکان دانشگاه آزاد اسلامی را به دست گرفت، بارها اعلام کرد که پرچم فرهنگ اسلامی در دست راستش قرار دارد و هدف اصلیاش از حضور در چنین مسندی نهادینه کردن فرهنگ در ابعاد مختلف این مجموعه بزرگ آموزش عالی است.
طی ۹ ماه گذشته بارها در مجالس مختلف دانشگاهی که براساس سابقه ذهنی تمام
دانشگاهآزادیها صرفا مسائل علمی و گاه به اقتضای زمان مسائل سیاسی! محور
اصلی سخنان رئیس دانشگاه بوده، فرهاد دانشجو بیش از هر مسالهای درباره
فرهنگ با استفاده از کلیدواژههایی نظیر اخلاق، محبت، وحدت، اسلام، پیروی
از ولی فقیه، تکریم اربابرجوع، احترام به پدر و مادر، خوشرفتاری با همسر و
فرزندان، قناعت، حسن ظن، پرهیز از کینه، حسد، تهمت، بخل، دروغ، غیبت،
تنگنظری، تجسس و قضاوت درباره مردم و خیلی از مقولات اخلاقی و فرهنگی دیگر
سخن گفته است.
چنین رویهای در سخنان رئیس دانشگاه آزاد اسلامی موجب شده
خیلیها که هم در جرگه دوستان دیده میشوند و بعضا منتقدان و مخالفان، این
سوال را مطرح کنند که صحبت از اخلاق و فرهنگ چه ربطی به رئیس یک دانشگاه
دارد؟
به نظر آنها رئیس دانشگاه باید در خصوص مسائل آموزشی، اداری، پژوهشی،
عمرانی و فرهنگ عمومی صحبت کند چراکه مسوول نهادینه کردن فرهنگ، جای دیگر است و افراد دیگر.
حال نگارنده با نیمنگاهی
به سوال این طیف از دوستان و منتقدان تصمیم گرفته گاهی مواقع به صورت هفتگی
در قالب یادداشتهایی، با تاسی از نگاه رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و با
بهرهگیری از منابع مستند و موثق و نه نظریات شخصی خود، توضیحاتی را
دستهبندی و مطرح کند تا انشاءالله مخاطبان خود قضاوت کنند که رئیس
دانشگاه را چه کار با اخلاق؟!
موضوع این هفته: یکی از مسائلی که در میان مجموعههای مختلف اعم از
سازمانها، ادارات و دانشگاهها میتواند آسیبهای جدی به دنبال داشته
باشد، داشتن سوءظن افراد به یکدیگر است یعنی افراد با هر رتبه و جایگاهی از
کارمند ساده تا مدیر ارشد به جای بهرهگیری از صفای دل و حسن نیت از روی
خبث و بدبینی نسبت به همکاران، همکلاسیها و مردم قضاوت میکنند.
مطمئنا
چنین روندی در هر مجموعهای از کارایی آن مجموعه میکاهد و موجب دوری افراد
یک جامعه از همدیگر میشود و نتیجتا به اضمحلال منجر خواهد شد. در چنین
شرایطی است که به قول معروف افراد چشم دیدن همدیگر و پیشرفت دیگران را
ندارند. در همین زمینه دیده میشود که در یک مجموعه کاری، افراد بدون هیچ
پیشزمینه و سندی شروع به نیتخوانی از فعالیتهای فرد دیگر میکنند. برای
مثال میگویند فلانی که چنین کاری را انجام داده، نیتش از انجام این کار چه
بوده است؟ که خود سرآغازی است برای سوءظنهای بعدی و...
این در حالی است که اصولا براساس روایت متقن، قرآن کریم و سنت نبوی،
نیتخوانی یک امر ناشایست است. شاید بهترین معنی برای نیتخوانی این باشد
«کار درست دیگران را دلیل بر رد آن پیدا کردن».
متاسفانه بعضا دیده میشود
حتی افرادی که انسانهای بسیار متشرعی هستند، با چنین آسیبی مواجه میشوند،
به طوری که به قول یکی از اساتید حوزه و دانشگاه بعضیها تا چند رکعت نماز
شب و قرآن و ادعیه میخوانند و احساس انسان خوب بودن به آنها دست میدهد،
به خود اجازه میدهند از روی خودخواهی درباره افراد و کار آنها اظهار نظر و
نیتخوانی کنند. این خود به مرور موجبات غیبت، تهمت، دروغ، کینه، حسد و...
را فراهم میآورد. که به نظر بنده، فرهاد دانشجو اتفاقا برای اینکه امور
دانشگاه آزاد اسلامی به خوبی اجرا شود و چنین مقولاتی به مثابه ترمز
نقشآفرینی نکند، بر رعایت اخلاق تاکید دارد.
اگر قرار باشد کار برای رضای خدا و مردم انجام شود، آیا واقعا بدون پرهیز
از این گونه رفتارها میتوان به تاثیرگذاری و خروجی مثبت آن مجموعه امیدوار
بود. بنابراین اگر رئیس دانشگاه آزاد اسلامی صرفا بر حسن انجام کلیه امور
آموزشی، پژوهشی، علمی و ... تاکید کند مطمئنا با وجود برخی رذایل اخلاقی
در پایان کار نتایج قابل قبولی عاید دانشگاه نخواهد شد. البته موضوعاتی که
در بالا اشاره شد، به معنی این نیست که در حال حاضر جامعه ما یا برای مثال
در مجموعهای نظیر دانشگاه آزاد اسلامی چنین رویهای حاکم است بلکه دادن
تذکر از سوی فردی که مسوولیت هدایت آن مجموعه را دارد، یک نوع یادآوری و
خودانتقادی را به همراه خواهد داشت. که به اعتقاد اکثریت کارشناسان مدیریت و
مسائل اجتماعی تاثیرات مثبت و شگرفی در راندمان کاری میگذارد و اصولا آن
مکارمالاخلاقی که شاید همه انسانها برای تحقق آن هستند و در جنبوجوشاند
نه فقط برای دستیافتن به اهداف مادی که انشاءالله تا رسیدن به جایگاه
قابل قبولی محقق شود.
امید است مجموعه مدیران، کارکنان، دانشجویان و اعضای
هیاتعلمی دانشگاه از من کوچکترین گرفته تا مخاطبان عزیز و گرامی، با
بهرهگیری از کلامالله، سنت نبوی و سیره ائمه اطهار علیهالسلام رئیس
دانشگاه را در تحقق دانشگاهی اخلاقی که یقینا پیشرفت علمی و آکادمیک را نیز
میتوان با تحقق آن متصور شد، یاری دهند. «راستی میدانستید که براساس
آمارها دلیل اصلی بیش از ۵۰ درصد پروندههای موجود در دستگاه قضایی «سوءظن»
و به دنبال آن، «نیتخوانی» است؟!»