کیهان:
سياست همواره پيچيده است. يك علت اين
پيچيدگي، تنوع رفتارهايي است كه سياستمداران مي توانند نسبت به يكديگر پيشه كنند.
آنها با تعدد گزينه ها در تعامل با هم مواجهند و تو در تويي انواع انتخاب ها در
انبوه تعاملات است كه فضاي كلي سياست را در هر روزگاري پيچيده مي كند. مردان سياست،
بهانه آزمايش يكديگرند. كساني در اين كلاف پر پيچ و خم گم مي شوند و ديگراني سرنخ
را از دست نمي دهند، حتي اگر در متن اين پيچيدگي ها و سختي ها قرار گيرند. علي عليه
السلام و معاويه در اين باب دو نمونه مثال زدني هستند همچنان كه علي(ع) و جناب زبير
و طلحه. امام از جمله در نامه به معاويه-نامه 55 نهج البلاغه- مي فرمايد «خداوند
سبحان، دنيا را براي پس از آن قرار داد و مردم آن را دچار ابتلا و آزمون كرد تا
معلوم كند كدام نيكو عمل ترند. ما براي اين دنيا آفريده نشده و به تلاش درباره آن
فرمان داده نشده ايم. و جز اين نيست كه در دنيا قرار گرفته ايم تا با آن آزموده
شويم. و قد ابتلاني الله بك و ابتلاك بي... همانا خداوند مرا با تو و تو را با من
آزمايش مي كند، پس يكي از ما را حجت بر ديگري قرار داده است».
اميرمومنان خيرخواه معاويه بود كه به او نوشت «فاحذر الشّبهه و اشتمالها علي
لبستها. از شبهه و پوششي كه از حق در بردارد، حذر كن زيرا فتنه و آشوب مدتي طولاني
است كه پرده هاي خود را گسترده است» (نامه56) . امام در خطبه ها و خطابه ها نيز
«عمل در شبهات» و «غوطه وري در شهوات» را اسباب خودرأيي و خود بنيادي و نابودي مي
دانست. جماعتي كه به تعبير حضرت براي خود امام بودند! «خداوند ستمكاران هيچ روزگاري
را سركوب و نابود نكرد مگر بعد از دادن مهلت و آسايش. و هرگز شكستگي هيچ امتي را
جبران نكرد مگر پس از قرار دادن آنها در تنگناي زندگي و آزمايش. براي شما مردم در
سختي هايي كه پيش رويتان است و حوادث بزرگي كه پشت سر نهاده ايد، مايه عبرت و اندرز
است. اما هر صاحب قلبي برخوردار از خرد و هر صاحب گوشي شنوا و هر دارنده چشمي بينا
نيست. شگفتا- و چرا در شگفت نباشم- از خطا كاري اين فرقه ها در اختلاف آنان نسبت به
حجت هايي كه درباره دين دارند... يعملون في الشبهات و يسيرون في الشهوات. در شبهات
عمل مي كنند و در شهوات سير مي نمايند. معروف هر آن چيزي است كه مي پسندند و منكر
نزد آنان هر آنچه ناخوش مي دارند. در معضلات به خود پناه مي برند و در گشودن امور
مهم به رأي و نظرات خود برمي گردند، كأنّ كلّ أمري منهم امام نفسه. گويا كه هر كدام
از آنها امام خويش است» (خطبه 88 نهج البلاغه).
وقتي ترمز سياستمداران در مواجهه با شبهات بريد و انواع شهوات دل از آنها برد،
معلوم است كه دورنماي سياست، پيچيده و پرهزينه مي شود. آنجاست كه خطوط روشن سياسي
به هم مي خورد و فضا گرگ و ميش مي شود. از اين نقطه به بعد است كه جنگ جبهه باطل با
حق، نيابتي مي شود. فتنه، جنگ نيابتي جبهه باطل به واسطه استخدام - محسوس يا
نامحسوس- برخي همراهان جبهه حق است. كم هزينه و پرسود! مگر نامه چند سطري معاويه به
جناب زبير كه در آتش پنهان شهوت قدرت دميد، چه قدر جوهر و مركب برد؟ چرا جناب زبير
به هم نريخت هيچ، كه خوش خوشانش هم شد وقتي ديد معاويه او را اميرمومنان خطاب كرده
است؟! حتي اگر نامه صراحت نداشت، سيف الاسلام زبير بايد مي فهميد كه امير اردوگاه
شام مي خواهد از او امامي در برابر امام بتراشد. اما نامه صريح بود «لعبدالله
الزبير اميرالمومنين من معاويه بن ابي سفيان. به زبير اميرمومنان از معاويه پسر
ابوسفيان! سلام بر تو! اما بعد، همانا من اهل شام را به بيعت تو درآوردم، پس اجابت
كرده و سوگند آن را محكم ساختند. پس بر تو باد كوفه و بصره، مبادا پسرابوطالب بر تو
سبقت بگيرد كه بعد از اين دو شهر، چيزي نيست. و همانا بيعت كردم با طلحه بن
عبيدالله پس از تو، خون عثمان را طلب كنيد و مردم را به خونخواهي بخوانيد و بايد كه
در اين كار جديت داشته باشيد و دامن به كمر ببنديد. خداوند شما را پيروز كند و
دشمنانتان را خوار گرداند»!
از غصه هاي بزرگ تاريخ يكي همين است كه چرا جناب سيف الاسلام مردي كه شمشير او غبار
غم بسيار از سيماي پيامبر اعظم(ص) زدوده بود، با عتاب و خطاب به سينه پسر ابوسفيان
نكوبيد و نگفت تو و پدرت سردسته كافراني هستيد كه روز بدر و احد در كنار پيامبر(ص)
و علي(ع) با آنان جنگيديم. اين روند در چند ماه، كار را به آوردگاهي كشاند كه دو
صحابي پيامبر(ص) نه در زير پرچم آن حضرت و در كنار امام منصوب وي، بلكه در سپاه
روبرو و در كنار امويان و مروانيان -وليدبن عقبه و مروان بن حكم- ايستاده بودند.
اگر معاويه اين معامله اغوا و تهييج و فريب را با عوامل فتنه جمل كرد، دستيار او
عمر و عاص اين بازي را در معركه حكميت و در بحبوحه صفين بر سر جناب ابوموسي اشعري
آورد آنجا كه او را شيخ و سرور و بزرگ خويش خواند و واداشت تا به خلع ولي الله
الاعظم از امارت مسلمين حكم كند! با اين وصف بايد گفت سران فتنه، معاويه و عمرو عاص
بودند و ديگران آلت فعل و اسباب تسويه حساب كينه داران بدر و خيبر با اميرمومنان(ع)
شدند. طلحه در جنگ جمل كشته شد اما نه در كنار امام، بلكه در جبهه دشمن و به تير
خيانت مروان بن حكم! و زبير در سرانجام آن معركه پيچيده، حداكثر كاري كه توانست
بكند پشيماني از جنگ با امير مؤمنان(ع) بود، حال آن كه توقع مي رفت علمدار لشكر
عدالت در مواجهه با جبهه استكبار شام باشد. كاش دير نمي شد اجابت اين نامه مشفقانه
امام كه «فارجعا ايها الشيخان عن رأيكما... پيرمردها از تصميم خود برگرديد كه اكنون
سخت ترين كار شما، شرمندگي است قبل از آن كه عار و نار با هم جمع شود». (نامه 45
نهج البلاغه)
سياست در عصر ما مستثنا از سياست در ديگر روزگاران نيست. آدم ها و امت ها، بالا و
پايين دارند و در دست انداز دگرگوني هاي مداوم سنجيده مي شوند. مردان سياست وسط اين
ميدان مبتلاي همند. گاه اسباب آسايش و گاه موجب فرسايش مي شوند. برخي راه به صداقت
و شفافيت مي برند و شماري، غبار و ابهام در فضا مي افشانند و سياست را پيچيده و
بغرنج مي سازند. 43 سال تاريخ انقلاب ما، انباشته از اين دوگانه هاست. طبعا وقتي
عداوت و فشار خصم با جفا و خيانت يا خودگرفتاري برخي دوستان درهم مي آميزد، سياست
نيز رو به بغرنجي و پيچيدگي مي گذارد. اما اين پيچيدگي به معناي بن بست نيست. اين
پيچيدگي و تلاطم، عين سنت الهي و مقدمه بالندگي و پيراستگي و رشد و پيشرفت جامعه
ديني است، اگر كه به لوازم آن پايبند باشيم. اينجا موضع همت و مجاهدت مضاعف است، نه
موقعيت انفعال. حقيقت اين است كه دشمن سالهاست جنگ نيابتي را برگزيده و آن را
موثرتر مي داند. دشمن از سال 87 تا سال 88 به فاصله 01 سال دو بار كوشيد تا با
استخدام محسوس و نامحسوس برخي چهره ها و حلقه هاي سياسي، فضاي سياست ايران را
غبارآلود و بحراني كند. اسم و سابقه چهره ها و جريان ها مهم نبود. مهم، رگ خواب و
نقطه ضعف ها و نقشي بود كه آنها برخلاف هويت و تابلوي پيشين خود، در اين جنگ نيابتي
و عمليات ايذايي دشمن ايفا مي كردند. آنچه اهميت داشت ميزان تحريك پذيري اين طيف ها
و حجم وسوسه اي بود كه مي شد در وجود آنها دميد و از غرور و فريب فربه كرد.
مهمتر از انتخاباتي كه كمتر از 6 ماه ديگر- 42 خرداد 29- برگزار مي شود، اتمسفر
سياستي است كه خود مي سازيم و در آن نفس مي كشيم و زندگي مي كنيم. اين اتمسفر، در
كش و قوس هميشگي با توده سياست جبهه استكبار در منطقه و جهان است، بنابراين در داخل
بايد به حداكثر ثبات و پايداري برسد. نامزدهاي انتخابات مي آيند و مي روند. يكي
انتخاب مي شود و ديگران طبعا از مسندنشيني باز مي مانند. اما مهمتر از اين كه به
روال هر انتخاباتي، كدام نامزد برگزيده مي شود، اين مسئله اهميت دارد كه جبهه بزرگ
اصولگرايان (همه وفاداران و حاملان انقلاب) به كدام استراتژي كلان و پايدار براي
قبل و بعد از انتخابات رسيده باشند؟ اين استراتژي سياسي- انتخاباتي شامل؛ 1- نيازها
و ضرورت ها و اهداف و مقاصد 2- فرصت ها و ظرفيت ها و امكانات 3- برنامه ها 4- چالش
ها و تهديدها و موانع است. منطقا بحث انتخابات رياست جمهوري و تعيين نامزد، بخشي از
اين پازل كلان استراتژيك و فرع بر آن است.
اين رويكرد استراتژيك، به سياست ما شفافيت، نظم، ثبات و استحكام مي بخشد و نيروها و
امكانات را در خدمت آرمان هاي بلند بسيج مي كند. مهم نيست كه اصولگرايي چند ضلعي
است و اضلاع آن چندند. مهم تر، قدرت دورانديشي و تنازل و تواضع آنها در نسبت با هم
براي تمركز حول نقطه ثقل و ثبات و اقتدار حاكميت ديني (ولايت و رهبري) است. ولايت و
رهبري، امان از تفرقه و گسست و پراكندگي است. فارغ از شمار گروه ها و نامزدها، آنچه
درخور اهميت است، قدرت تعامل و تفاهم و هم انديشي و انسجام اين طيف ها براي هم
افزايي نيروهاست، صرف نظر از اين كه مصلحت روز انتخاب، معرفي يك يا چند نامزد
اصولگرا باشد. اين جبهه را بايد از وسوسه و رخنه و ابهام مصون داشت. مسابقه
انتخابات با همه اهميت، در متن يك جنگ بزرگ با جبهه استكبار برگزار مي شود و دشمن
هرگز شعله اين جنگ را پايين نمي كشد، به ويژه اگر ما بيش از حد سرگرم مسابقه و
زورآزمايي انتخاباتي باشيم.
ما مديون نعمت انقلابيم و اين وامداري بايد در رويكرد ما ديده شود. اين سفارش امير
مومنان به حارث همداني در نامه 96 نهج البلاغه است: «...بپرهيز از هر عملي كه صاحب
آن، عمل را براي خود بپسندد اما براي عموم مسلمانان ناپسند شمارد. و بپرهيز از هر
عملي كه در پنهان انجام شود و در آشكار از آن شرم كنند. و بپرهيز از هر عملي كه
وقتي از صاحب آن سؤال شود، انكار يا عذرخواهي كنند... و به صلاح آور هر نعمتي را كه
خداوند به تو ارزاني كرده و تباه نكن نعمتي از نعمت هاي الهي را كه نزد توست. و
بايد كه اثر نعمتي كه خداوند داده، در تو ديده شود». بايد اثر نعمت بزرگ انقلاب در
يكايك رفتار و گفتارهاي ما به چشم بيايد. اين- به قول امروزي ها- مارك و برند رفتار
سياسي سالم است.
محمد ايماني
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com