در پی پخش برنامه دیروز امروز فردا با موضوع روز دانشجو و جنبش دانشجویی که با حضور دکتر روحالامینی و خانم دکتر ابتکار برگزار شد نگاشته میشود
به گزارش
بولتن نیوز، مطلب پیشرو در پی پخش برنامه «دیروز امروز فردا» با موضوع روز دانشجو و جنبش دانشجویی که با حضور دکتر روحالامینی و خانم دکتر ابتکار برگزار شد نگاشته میشود و روی سخن نگارنده شخص خانم ابتکار است. خانم ابتکار! اگر شما فرمودید با قشر دانشجو به لحاظ پستتان زیاد در تماسید، اینجانب در دل این قشرم. اگر دانشجویانی با زاویه دید شبیه به حضرتعالی گهگاهی با شما درد دل میکنند من در کنار همه اقشار دانشجویی سر کلاس مینشینم. من نه عضو بسیج دانشجویی هستم و نه البته انجمن اسلامی، نه پز اصلاحطلبی دادهام و نه شکل راست و چپ بودهام و پیوسته سعی کردم از انصافی که چندینبار در سخنانتان استفاده کردید دور نباشم.

خانم دکتر! چقدر دلم میخواست دستتان را به من میدادید و مرا در کلاسهای یک هفته دانشگاه همراهی میکردید تا بدانید اگر نگویم بیانصاف حداقل بسیار کمانصافید که از خفقان در دانشگاه سخن میرانید. دانشگاه من دانشگاه مطرح کشور و رشتهام رشتهای از شاخه علوم انسانی در مقطع ارشد است. طی سالهای دانشجویی بارها و بارها اساتیدی داشتهام که نه حرفهایی از جنس حرفهای آب کشیده اصلاحاتی شما در تلویزیون که انتقاداتی بسیار دورتر و فراتر از هر خط قرمزی که متصورید بیان داشتهاند و بعضا حتی ادب و حیای ملازم رتبه استادیشان را هم نگه نداشتهاند، انتقاد که سهل است نقل تیشه است و ریشه.
من بیطرف شروع به شنیدن سخنان شما کردم ولی وقتی از ابتدا گفتهها و شنیدههایتان با آنچه هر روز میدیدم فاصله معناداری داشت به باقی حرفهایتان هم بدبین شدم و اینکه دکتر روحالامینی مثل شما اهل مغالطه و آسمان ریسمان کردن نبود را پای پاکی و خلوص ثابت شدهاش گذاشتم نه پای دست پر بودن شما.
من به واسطه حضور چندین سالهام در دانشگاه و به سبب نشستن هر روزه پای کلاس درس اساتید همیشه منتقد، اساتیدی که در قبال میهن و مملکت تنها وظیفه خود را نقد میدانند و نقد آن هم انتقاداتی بدون ارائه راه حل، انتقاداتی از جنس صحبتهای شما، میتوانم قضاوت کنم چه کسی کجایش میلنگد. اما خانم دکتر! تکلیف بقیه چیست؟ تکلیف آنهایی که نمیدانند و باز هم درگیر پزهای تکراری و شیک اصلاحطلبانهاند. وقتی شما دوران خاتمی را به عنوان الگوی نقدپذیری مطرح میکنید و رئیس کابینه گذشته خود را جرثومه آزادی و عدالت میخوانید، آنها که حضور نداشتند در آن جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی که رئیستان سر دانشجوی منتقد فریاد کشید و او را بیرون انداخت از جلسه، تهدید کرد و گفت: «میدهم بیندازنت بیرون». خانم ابتکار! دوستی که خوب نباشد به مراتب بهتر از کسی است که به طمع سوار شدن و سواری گرفتن ادای خوب بودن را درآورد.
خانم رئیس اسبق! بسیاری از مردم گرچه مثل من در دانشگاه نیستند که ببینند فاصله حرف تا واقعیت را، گرچه نیستند ببینند دانشجویان ستارهداری که بارها سنگشان را به سینه زدید نه به خاطر انتقادات سیاسی باز که در همه کلاسها جاری و ساری است که به خاطر حمایت از خواننده نجس توهینکننده به امام معصوم، آن هم حمایتی علنی و با فریاد در دانشگاه ستارهدار شدند که به واقع مجازات مضحکی بود، کمااینکه حتی اینها هم مورد عفو قرار گرفته و امروز در دانشگاه رژه میروند. شما و همکیشانتان که ادعای خط امامی بودن دارید حتما به یاد دارید عکسالعمل آن فرزانه را در مقابل خانمی که در گزارشی «اوشین» را الگوی خود خوانده بود و بهزعم امام بدین ترتیب موجب وهن به بانوی دو عالم شده بود. حال قیاس کنید حجم این توهینها و نسبت مواخذات را! مردم نیستند که ببینند انجمن مثلا اسلامی به فرموده شما مظلوم با هزار رنگ دغدغه غیراسلامی به هر مناسبتی چگونه و به چه شیوههای خشن و دور از شأن دانشجو هر روز اعلام موجودیت میکند. به نظر شما نصب دغدغههای مربوط به این انجمن در راهروها، اعتراض همراه با عربدهکشی و پوستر پاره کردن نسبت به محافلی که با آنها همفکر نیستند، برگزاری سالگرد مفصل برای منتظری، خشونت و ایجاد زد و خورد با مخالفان، تاکید میکنم ایجاد چون خودم شاهد بودم، اینها کدامشان شبیه مظلومیت است؟
اما خانم دکتر! مردم با اینکه هیچکدام از اینها را نبودهاند که ببینند، تشخیص دادهاند که داعیه مردمسالاری، دانشجومحوری و عدالتپروری تنها ژست قشنگ عدهای قشنگ که خوب حرف میزنند و خوب شانتاژ میکنند، نیست. مردم خوب فرصت داشتهاند کشف تناقض کنند بین حرف و عمل. نشان به آن نشان که در اثنای سخنانتان فرمودید: «امروز تکصدایی است و صدای اصلاحطلبان به گوش نمیرسد» و جالبتر آنکه ادامه دادید: «اگر نگذارند این دیدگاههای متکثر و متنوع وجود داشته باشد، میشود این»! خانم ابتکار! منظورتان از عبارت «اگر نگذارند» چیست؟ چه کسانی نگذارند؛ مردم؟ با آرایشان؟ مگر شما از همه بیشتر شعار دموکراسی نمیدادید؟ خانم دکتر! مردم اگر از به قول شما «این» وضع ناراضیاند، مطمئن باشید به این معنا نیست که به وضع دیروز راضی شدهاند!
در حرفهایتان عبارتی پرمغز بیان داشتید که امید مایه حرکت است و یاس و ناامیدی از جنود شیطان، خانم معصومه ابتکار! حتما با همه اعتماد به نفسی که در شما سراغ دارم، مدعی نیستید که در طول این سالها به ایجاد امید مشغول بودید؟ که اگر مدعی باشید به بامزگی همان حرفتان است که فرمودید: «امروز اتهامزنی و پرداخت هزینه نسبت به کسانی روا داشته میشود که تمام عمر برای انقلاب کار کردهاند.» خانم! واقعا منظورتان چیست؟ اگر انقلاب نخواهد که شما و دوستان دربندتان تمام عمر برایش مایه بگذارید چه کسی را باید ببیند؟ صبر کنید، حتی به ذهنتان هم خطور نکند که این حرف به معنای ایجاد خفقان، سیاهی، سرکوب و کشتار دستهجمعی است، نه حرف حساب این است که با کلمات بازی نکنید که مفاهیم را معوج نکنید که قبول کنید دادن امید و دفاع از انقلاب و انقلابی بودن و برای انقلاب هزینه کردن، اگر زمانی شبیه شما بوده، دیگر نیست. خانم دکتر! مردم امروز، مردم دوم خرداد نیستند، پیشنهاد میکنم به دوستانتان هم بگویید برای اینکه در راستای به قول خودتان چندصدایی شدن قدم بردارید با مردم صاف باشید، به این ترتیب لااقل دل عدهای که هممسلکند را به دست خواهید آورد.
در پایان عرایضتان آنجا که گفتید «بالاخره اینها هم بچههای ما هستند» داشتم تجزیه و تحلیل میکردم که من هم در دایره فرزندانتان میگنجم که به نظرم رسید ظاهرا قشر و گروه و جناحی خاص از کل دانشجویان ذهن شما را به خود مشغول کرده. گویی همه دانشجویان عضو انجمن اسلامیاند آن هم از نوع ستارهدارشان، در ضمن همیشه از اینکه حرف و عمل مادرم را یکی دیدم احساس امنیت میکردم پس سعی کردم کلا به این قسمت از فرمایشاتتان فکر نکنم.
به عنوان حسنختام باز هم عبارت پرباری را از قول خودتان به عنوان عبارتی بدون شرح و با برداشت آزاد یادآور میشوم: «امید مایه حرکت است و یاس و ناامیدی از جنود شیطان».
* دانشجوی كارشناسي ارشد علوم ارتباطات دانشگاه تهران
منبع: وطن امروز